تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی

تحلیل تکنیکال چیست و چه مزایایی نسبت به تحلیل بنیادی دارد ؟
حتما درباره تحلیل نمودارهای قیمت یا به اصطلاح تحلیل تکنیکال چیزهایی شنیدهاید. در این مطلب قصد داریم در مورد این نوع تحلیل، مطالب جامعتری ارائه کنیم و مزایای آن را نیز بررسی نماییم. اگر بخواهیم تعریف تحلیل تکنیکال(یا تکنیکی) را در یک جمله و بصورت خلاصه بگوییم، تحلیل تکنیکال مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و با هدف پیشبینی آینده روند قیمتها میباشد.
رفتار قیمت همواره در تحلیل تکنیکال نقش اصلی را دارد و رفتار حجم معاملات نیز تکمیل کننده این اصل میباشند. رفتار قیمت و رفتار بازار در خیلی موارد معنای مشابهی دارند و به جای یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرند.
سه مبحث ابتدایی به عنوان پایه های مباحث منطقی تحلیل تکنیکال به شرح ذیل میباشند :
1ـ همه چیز در قیمت لحاظ شده است .
2ـ قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند .
3ـ تاریخ تکرار می شود .
1 – همه چیز در قیمت لحاظ شده است
شاید بتوان ادعا کرد جمله «همه چیز در قیمت لحاظ شده است» پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. تا زمانی که به درک درستی از این جمله نرسیده باشیم شاید پیشروی در یادگیری تحلیل تکنیکال کار بیهودهای باشد.
یک تحلیلگر تکنیکال در ابتدا به این باور رسیده است که هر چیزی که بتواند در قیمت تأثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای سیاسی، فاندامنتال، جغرافیایی و یا سایر فاکتورها در قیمت یک سهم لحاظ شده است. پس از درک و پذیرش جمله فوق به عنوان مقدمه تحلیل تکنیکال به این نتیجه می رسیم که تحلیل قیمت ها تمام آن چیزی است که ما به آن نیاز داریم.
برای اثبات عدم صحت این ادعا (که برخی تحلیلگرها نیز به آن مغرور هستند)، زمان زیادی صرف شده و نتیجه ای حاصل نشده است. همه تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست.
چنانچه تقاضا بیش از عرضه باشد آنگاه قیمت صعود خواهد کرد و اگر عرضه بر تقاضا پیشی گیرد قیمت کاهش خواهد یافت. این تغییرات پایه و اساس تمام پیش بینیهای اقتصادی و بنیادی میباشد. برداشت تکنسینها از این اصل به این صورت است که اگر قیمت به هر دلیلی بالا رفت پس باید تقاضا بر عرضه غلبه کرده و علل فاندامتنالی تأثیر خود را گذاشته باشند و چنانچه قیمت سقوط کرد دلایل فاندامنتالی و بنیادی بی اثر شدهاند.
پس در این مبحث ما به این نتیجه میرسیم که یکتحلیلگر تکنیکال نیز به نوعی مباحث فاندامنتال و بنیادی را مورد مطالعه قرار می دهد.
قریب به اتفاق تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که نیرویی که جهت عرضه و تقاضا را تغییر می دهد برآیند تغییرات فاندامنتال و مربوط به اقتصاد بازار می باشد و همین نیرو بر قیمت ها تأثیر می گذارد. نمودارها هرگز به تنهایی علت بالا یا پایین آمدن قیمت نیستند.
این یک قانون است که تحلیلگر تکنیکال به هیچ وجه به دنبال یافتن دلیل تغییر جهت قیمتها نیست. بیشتر اوقات در آغاز یک روند و یا در نقطه تغییر جهت قیمت از افزایش به کاهش و یا برعکس هیچ کس به طور قطع دلیل این تغییر جهت را نمی داند. (در واقع برای تحلیلگر تکنیکال مهم نیست که چیست و فقط بر قیمت و حجم تمرکز دارد) تحلیلگر تکنیکال به سادگی و با استفاده از الگوها می تواند این تغییر را به موقع شناسایی کند و پایداری آن را بسنجد.
باید در خاطر داشت، مادامی که یک تحلیلگر تکنیکی بر این عقیده باقی بماند که همه چیز در قیمت لحاظ شده است موفق خواهد شد که از بسیاری از افراد باتجربه بازار (که از این ابزار استفاده نمیکنند) سود بیشتری کسب کند.
پذیرش جمله «همه چیز در قیمت لحاظ شده است» به عنوان اولین قدم مساوی است با پذیرش اهمیت بررسی قیمت.
یک تحلیلگر لزوماً نیاز نیست از بازار باهوشتر باشد و یا قادر باشد که پیش بینیهای متحیرانهای درباره تغییرات قیمت انجام دهد. با استفاده از بررسی روند قیمت به کمک ابزارهای تکنیکی مختلف مانند اندیکاتورها، یک تحلیل گر تکنیکال میتواند بهترین زمان برای خرید و فروش سهم را تشخیص دهد و انتخاب کند.
2 – قیمت ها براساس روندها حرکت میکنند
ضروری است که این مفهوم را بپذیریم که قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند. در اینجا نیز تا زمانی که به باور این اصل نرسیده باشیم تلاش برای یادگیری تحلیل تکنیکال بیفایده است .
هدف از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است، پیش از آنکه قیمتهای آتی، روند آینده را مشخص کنند.
نظریه ثابت شدهای نیز وجود دارد که میگوید قیمتها بر اساس روندها حرکت می کنند و یا به عبارت دیگر قیمت ها دوست دارند که روند فعلی خود را حفظ کنند، به جای آنکه تغییر جهت بدهند. این قانون به نوعی بیان دیگری از قانون اول نیوتن درباره حرکت است. شاید بتوان آن را این گونه نیز مطرح کرد که قیمتها به روند فعلی خود را ادامه میدهند تا زمانی که عوامل بازدارنده حرکت، آنها را متوقف کند.
این قانون یکی از ادعاهای محکم تحلیلگران تکنیکال میباشد. آنها معتقدند که روندها تا زمانی که عوامل خارجی بر آنها تأثیر نگذاشته جهت خود را حفظ میکنند.
3 – تاریخ تکرار میشود
بخش بزرگی از مباحث تحلیل تکنیکال و مطالعه رفتارهای بازار، مشابه روانشناسی در انسانها میباشد .
به عنوان مثال الگوهای نمودارهایی که چندسال پیش ترسیم شدهاند دقیقاً منعکس کننده تأثیر مسائل آن دوره از نظر روانشناسی در روند قیمتها هستند.
نمودارها به وضوح روانشناسی بازار را آشکار می کنند. از زمانی که الگوها به خوبی در گذشته عمل کردهاند فرض شده که در آینده نیز به همان خوبی جوابگو خواهند بود. پایه و اساس آنها اصول روانشناسی است که این امر باعث میشود که آنها را به عنوان اصل ثابت بپذیریم و بتوانیم به آنها اعتماد کنیم.
بیان دیگری از این موضوع تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی این است که بگوییم : تاریخ تکرار می شود و این کلیدی است برای پیش بینی آینده از طریق تحلیل گذشته و یا اینکه بگوییم آینده چیزی نیست جز تکرار گذشته …
مزایای تحلیل تکنیکال در برابر فاندامنتال چیست و چرا باید تحلیل تکنیکال را بیاموزیم؟
مزیت اول- انعطافپذیری و سازگاری با همه بازارها
یکی از بزرگترین نقاط قوت تحلیل تکنیکال سازگاری و تنوع آن برای انواع معاملات در ابعاد زمانی مختلف می باشد. تقریباً هیچ بازار و فضای معاملاتی وجود ندارد که نتوان این اصول را در آن به کار برد.
چارتیست ( تحلیلگر بازار بورس ) به راحتی میتواند هر نوع بازاری را که تمایل داشته باشد مورد تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی مطالعه قرار دهد، حتی اگر با دانش فاندامنتال او همخوانی نداشته باشد. در حالی که اغلب تحلیل گران فاندامنتال به علت اینکه همواره مقادیر زیادی اطلاعات و صورتهای مالی برای بررسی وجود دارد که برای درک آنها باید در حد یک متخصص عمل کنند، چندان نمیتوانند از جایی که هستند دور شوند.
به طور مثال با یادگیری تحلیل تکنیکال، میتوانید هرزمان که خواستید بسرعت از گروه خودرو به گروه دارویی سوئیچ کنید ولی یک تحلیلگر بنیادی باید ابتدا صورتهای مالی بسیاری را بررسی کند تا بتواند سهام مناسب را برای خرید انتخاب نماید. تحلیلگر بنیادی با این سرعت عمل کم، بسیاری از نوسانات و سودهای بازار را از دست میدهد ولی این تحلیلگر تکنیکال است که با هوش و ذکاوت خود و البته با ابزاری سریع و انعطافپذیر مانند تحلیل تکنیکال توانسته سود بیشتری بدست آورد.
مزیت دوم- قابل استفاده برای بازههای زمانی مختلف
یکی از بزرگترین نقاط قوت تحلیل تکنیکال این است که در بازههای زمانی تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی مختلف کاربرد دارد. چه معاملهگران روزانه چه معاملهگران چند روزه و کوتاهمدت و چه خریداران میانمدت و چه افرادی که در بازههای زمانی طولانی مشغول به خرید و فروش میباشند، میتوانند از تحلیل تکنیکال بهره ببرند در حقیقت تحلیل تکنیکال شامل زمان خاصی نمیشود و این سلیقه و روش کار معاملهگر میباشد که در چه بازهای به تحلیل بپردازد.
تحلیلگر تکنیکی با تعیین بازه زمانی موردنظرش این را مشخص میکند که قصد پیشبینی برای چه مدت زمانی را دارد. این عقیده که برخی از افراد میگویند تحلیل تکنیکال صرفاً در بازههای زمانی کوتاهمدت کاربرد دارد اصلاً درست نیست.
این ادعا شاید ناشی از این نظریه تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی باشد که تحلیل فاندامنتال برای پیش بینی بلندمدت کاربرد دارد و فاکتورهای تحلیل تکنیکی فاکتورهایی کوتاهمدت هستند در واقع تحلیلگر تکنیکال برای پیشبینی بازههای زمانی بلندمدت از نمودارهای هفتگی ماهیانه و سالیانه بسته به سلیقه خودش استفاده میکند و به دلیل همین تکنیکها میباشد که این نوع تحلیل را تکنیکال می نامند.
مزیت سوم- تحلیل تکنیکال، میانبری است به بررسی بنیادی سهام
همان طور که در تحلیل تکنیکال تمرکز بر روی تغییرات قیمت است در تحلیل فاندامنتال این عوامل اقتصادی است که بر عرضه و تقاضا تأثیر میگذارد و باعث میشود قیمت بالا یا پایین برود و یا ثابت بماند. یک تحلیلگر فاندامنتال (بنیادی) تأثیر تمام فاکتورهای مربوط را بر روی قیمت سهام بررسی میکند تا در نهایت بتواند ارزش ذاتی آن را محاسبه کند.
ارزش ذاتی چیزی است که یک تحلیلگر فاندامنتال به وسیله آن نشان میدهد که با توجه به میزان عرضه و تقاضا واقعاً با آن قیمت ارزش دارد یا خیر. اگر قیمت سهام زیر ارزش ذاتی باشد، تحلیلگر فاندامنتال میگوید قیمت آن چیز ارزان است و برای خرید مناسب است و برعکس.
هر دو روش تکنیکال و فاندامنتال همواره سعی بر حل یک مشکل واحد دارند و آن مشکل چیزی نیست جز پیشبینی اینکه قیمتها تمایل دارند در چه جهتی حرکت کنند. در واقع آنها از دو راه متفاوت به یک مسئله واحد میپردازند. یک تحلیل فاندامنتال علتهای تغییر قیمت را بررسی میکند حال آنکه یک تحلیلگر تکنیکال تأثیرات آن را به چالش میکشاند. تحلیلگر تکنیکال عقیده دارد که تغییرات قیمت تنها چیزی است که او نیاز دارد بداند و دانستن علتها و دلایل این تغییرات لازم نیستند و در مقابل تحلیلگر فاندامنتال همواره به علتها و دلایل تغییر قیمت میپردازد.
بیشتر معاملهگران خود را در یکی از دو دسته تحلیلگران فاندامنتال و یا تکنیکال طبقهبندی میکنند. در حقیقت این دو دسته نقاط مشترک زیادی دارند. خیلی از تحلیلگران فاندامنتال سعی دارند مقدماتی از تکنیکال را فرابگیرند و همین طور بسیاری از تحلیلگران تکنیکی نیز تلاش میکنند حداقل اطلاعاتی از مسائل فاندامنتال داشته باشند.
مشکل اصلی اینجاست که خیلی از اوقات علتها و نمودارها با یکدیگر درگیر هستند. در بیشتر مواقع در ابتدای حرکتهای مهم بازار، یک تحلیل گر فاندامنتال نمی تواند تعریف درستی برای تغییرات بازار ارایه دهد. در چنین لحظات بحرانی است که هر دو تحلیلگر تفاوتهای زیادی را در برداشتهایشان و روند قیمت مشاهده میکنند و اغلب نیز همزمان با هم دلیل تغییرات را درک میکنند ولی گاهاً برای انجام هر گونه عکس العمل خیلی دیر شده است.
این اختلافات ظاهری را شاید بتوان اینگونه تشریح کرد که در واقع تغییرات قیمت باعث ایجاد دلایل پایهای جدیدی میشود یعنی اینکه تغییر قیمت باعث میشود تا تحلیلگر فاندامنتال و فاکتورهای سنجش او حساس شوند و در حقیقت بازار دلایل جدیدی برای این تغییرات پیدا کند. در حالی که دلایل پایهای قبلاً تأثیر خود را بر قیمت گذاشتهاند و هم اکنون در بازار وجود دارند و در واقع قیمتها در حال نشان دادن واکنش به دلایل پایهای جدید هستند. خیلی از بازارها در گذشته با تغییرات بسیار کم و یا اصلاً هیچ تغییری در فاندامنتال شروع شده است و به مرور زمان وقتی که تغییرات دیده شده است روند جدید کاملاً در مسیرش قرار گرفته است.
بعد از مدتی تحلیلگر تکنیکال با اعتماد به نفس بیشتری تغییرات را در نمودارها درک میکند و میخواند. یک تحلیل گر تکنیکال شاید تنها کسی باشد که در شرایطی که تغییرات بازار با خرد عمومی در تناقض است احساس آرامش می کند و حتی از چنین موقعیتی لذت میبرد. او میداند که معاملهگران بازار به زودی تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی با اطلاعات جدیدی که همان دلایل فاندامنتال جدید میباشد مواجه میشوند و شاید تنها او باشد که برای تصدیق محاسباتش منتظر چیزی نبوده است.
در تأیید تحلیل تکنیکال میتوان به وضوح دید که اعتقاد یک تحلیلگر تکنیکال به تحلیلهایش به مراتب بیشتر از یک تحلیلگر فاندامنتال میباشد. اگر یک معاملهگر مجبور باشد یکی از این دو را به عنوان روش کار انتخاب کند منطق میگوید که با تحلیل تکنیکال امکان رسیدن به موفقیتش بیشتر است. برای آنکه تحلیل تکنیکال در حقیقت تأثیر عوامل فاندامنتال را بررسی میکند و چون همیشه تأثیر فاندامنتال در روی قیمت لحاظ شده، به طور حتم بررسی فاندامنتال کاری غیرضروری است.
در واقع بررسی نمودار، میانبری است به بررسی عوامل فاندامنتال. ولی حالت عکس آن ممکن نیست. این امکان وجوددارد که بتوان در یک بازار مالی صرفاً با دانش تکنیکال خرید و فروش انجام داد ولی تقریباً بعید به نظر میآید که شخصی بتواند صرفاً بر اساس مسائلی فاندامنتالی و عدم بررسی قسمت تکنیکی بازار، خرید و فروش خیلی موفقی انجام دهد.
حتما در بورس تهران مشاهده کردهاید که گاهی اوقات بیشتر معاملهگران از گروهی خاصی به گروهی دیگر سوئیچ میکنند و اصطلاحا نقدینگی به سمت گروهی دیگر هدایت میشود. حال در این وضعیت آیا تحلیلگر بنیادی میتواند به سرعت در گروه پیشرو بازار وارد شود؟ مسلم است که خیر، چون تحلیل بنیادی غیر از اینکه به اطلاعات زیادی در زمینه صنعت مربوطه، حسابداری و بررسی صورتهای مالی و… نیاز دارد، بسیار وقتگیرتر از تحلیل تکنیکال نیز میباشد.
ولی برای تحلیلگر تکنیکال هیچ فرقی نمیکند سهامی که میخواهد وارد آن شود در چه صنعتی قرار دارد. تحلیلگر تکنیکال فقط به نمودار قیمت توجه میکند و با استفاده از دانش نوینی که در اختیار دارد، در زمان بسیار کمتری سهم برتر گروه پیشرو را شناسایی میکند و وارد آن میشود.
با یادگیری تحلیل تکنیکال میتوانید هرزمان که خواستید بر فرض مثال بسرعت از گروه خودرو به گروه دارویی سوئیچ کنید ولی یک تحلیلگر بنیادی باید ابتدا صورتهای مالی بسیاری را بررسی کند تا بتواند سهام مناسب را برای خرید انتخاب نماید.
تحلیلگر بنیادی با این سرعت عمل کم، بسیاری از نوسانات و سودهای بازار را از دست میدهد ولی این تحلیلگر تکنیکال است که با هوش و ذکاوت خود و البته با علمی سریع و انعطافپذیر مانند تحلیل تکنیکال توانسته سود بیشتری بدست آورد.
تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی
بیت کوین ، بلاک چین و تحلیل کریپتوها در فرهاد اکسچنج
تحلیل تکنیکی یا بنیادی؟! جلسه آموزشی تحلیل کریپتو ها – قسمت هشتم
آموزش بلاک چین و تحلیل کریپتو ها توسط فرهاد مقدم سلیمی – قسمت هشتم
یوتیوب فرهاد مقدم سلیمی
به طور کلی تحلیل ابزار مالی به دو دسته عمده تقسیم می شود.
1. تحلیل بنیادی FUNDAMENTAL ANALYSIS
2. تحلیل تکنیکی TECHNICAL ANALYSIS
در تحلیل بنیادی ما با عوامل اقتصادی خرد و کلان ابزار مالی مورد نظر و صورتهای مالی و حساب سود و زیان و قرارداد ها سر و کار داریم.
در تحلیل تکنیکال به ابزار ریاضی و روانشناسی فعالان بازار برای پیش بینی حرکت نمودار ها می پردازیم.
افراد طرفدار تحلیل بنیادی را FUNDAMENTALIST و افراد طرفدار تحلیل تکنیکی را CHARTIST می نامیم.
البته کلمه FUNDAMENTALIST در علوم سیاسی به معنای بنیاد گرا است.
اما در مفهوم بازار سرمایه منظور کسی است که به طور خاص توجهش بر روی تحلیل بنیادی سهام و اوراق مشتقه است.
و در مقابل CHARTIST ها توجه شان به تحلیل تکنیکی و استفاده از ابزار ریاضی و روانشناسی فعالین بازار برای پیش بینی سهام است.
حال سوال مهم این است:
برای تحلیل کریپتوکارنسی ها از تحلیل تکنیکال استفاده کنیم یا تحلیل بنیادی؟
برای پاسخ به این سوال به جمله ای از Rene Rivkin اشاره می کنیم:
تاکنون هیچ چارتیست پولداری ندیده ام.
به نظر می رسد که این جمله ی Rene Rivkin پر بیراه نباشد.
تحلیل تکنیکی به صرف یک تحلیل مستقل اگر چه بسیار زیباست و ابزار خوبی دارد اما به تنهایی نمی تواند برای تحلیل بازار سهام و اوراق مشتقه مفید باشد.
البته نتیجه گیری نهایی بر عهده ی دوستانی است که این ویدیو آموزشی را مشاهده میکنند تا با تشخیص و قوه عاقله خود تصمیم گیری کنند.
حال سوالی که پیش می اید آن است که آیا تحلیل تکنیکال به طور کلی بی فایده است؟
پاسخ البته خیر است.
تحلیل تکنیکی نه تنها بی فایده نیست بلکه بسیار کارساز است.
شرط کارساز بودن تحلیل تکنیکال آن است که حتما حتما همراه با تحلیل بنیادی استفاده شود.
یعنی ما با تحلیل بنیادی شرایط کلی بازار و TREND و روند کلی بازار را پیدا کنیم.
سپس با تحلیل تکنیکی نقاط ورود و خروج و روش مدیریت پوزیشن را پیدا کنیم.
در واقع این دو تحلیل لازم و ملزوم یکدیگر هستند.
در رابطه با روش استفاده ترکیبی از دو تحلیل، در جلسات بعد صحبت خواهیم کرد.
حرکت بورس به سوی مقاومت بعدی
باوجود آنکه قیمت دلار به محدوده سی یک هزار ۲۲۰ تومان رسیده است بازار بورس هیجان چندانی به این اتفاق ندارد و شاهد یک رشد کم جان در دل بازار بودیم، شاخص کل پنج هزار، هم وزن سه هزار واحد و شاخص کل فرابورس تنها ۶۳ واحد رشد کرد.
به گزارش خبرنگار ایمنا، ارزش و حجم معاملات نسبت به روز گذشته کاهش یافت و در بازار بورس در محدوده سه هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان بود.
نگاهی اجمالی به تحولات بازار امروز
فغدیر پس از یک بار عرضه صف خرید مجدد به صف نشست و رشد شش درصدی را تجربه کرد. آسیاتک که دو روز در صف فروش بود امروز سه درصد رشد کرد. گروه پالایشی سبزپوش بودند و در این میان شپنا بیش از سایر نمادها رشد کرد.
پالایش مثبت ۰.۷ و دارا یکم منفی ۰.۴ حرکت کردند. گروه بانکی روند منفی داشتند. گروه مواد شیمایی پرتقاضا بودند و در این میان حرکت پارس، شغدیر، شکربن و جم به چشم میخورد. خودرو و خساپا منفی و گروههای محصولات غذایی، شکر، لبنی و کشاورزی پرتقاضا بودند.
بازار بورس و فرابورس چه تغییراتی کرد؟
شاخص کل بازار بورس تهران امروز با رشد پنج هزار و ۳۳۱ واحدی به سطح یک میلیون ۵۴۲ هزار و ۷۱۲ واحد رسید و شاخص کل هم وزن با رشد سه هزار و ۳۳۱ واحدی در سطح ۴۲۸ هزار و ۳۲۱ واحد قرار گرفت.
تعداد نمادهای مثبت بازار بورس: ۲۳۱
تعداد نمادهای منفی بازار بورس: ۱۳۴
شاخص کل فرابورس هم امروز با رشد ۶۳ واحدی به سطح ۲۱ هزار ۴۱۲ واحد رسید.
تعداد نمادهای مثبت بازار فرابورس: ۱۶۱
تعداد نمادهای منفی بازار فرابورس: ۹۶
ارزش و حجم معاملات
ارزش معاملات: بازار بورس و فرابورس به ترتیب ۳۷ هزار ۴۸۲ و ۲۶۹ هزار ۸۹۴ میلیارد ریال بود.
حجم معاملات: بازار بورس و فرابورس به ترتیب شش میلیارد ۱۴ و سه میلیارد ۷۳۷ میلیون برگه سهم بود.
بیشترین ارزش معامله
بیشترین حجم معامله
بیشترین افزایش قیمت
بیشترین کاهش قیمت
وضعیت تکنیکالی شاخص کل
حمایت: محدوده یک میلیون ۵۳۰ هزار واحد.
مقاومت: یک میلیون ۵۵۰ هزار واحد و یک میلیون ۶۰۰ هزار واحد.
پیش بینی: شکست سطح مقاومتی یک میلیون ۵۵۰ هزار واحد و حرکت به سمت مقاومت بعدی.
علت محدودیت در ارسال بیش از یک میلیون سفارش در سامانه معاملات
روحالله دهقان، مدیر عامل شرکت مدیریت فناوری بورس درباره توقف دیروز سآبیک گفت: درباره محدودیت سامانه معاملاتی به بورس و فرابورس اعلام شده که تعداد سفارشهای یک نماد در یک روز معاملاتی نباید از یک میلیون بیشتر باشد و قبل از رسیدن به این عدد، نماد شرکت باید بسته تا از اختلال سامانه جلوگیری شود.
وی افزود: این محدودیت اسمی سامانه معاملات و عدم توانایی در حمل شمارنده بیش از شش رقم از تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی جمله مشخصات شناسنامهای بوده و به سال ۸۴ و زمان راه اندازی باز میگردد و از جمله متغیرهای بنیادی بشمار میرود که طی سالهای گذشته با وجود بهروز رسانی چند بار به هیچ عنوان امکان تغییر در افزایش ظرفیت اسمی سامانه وجود ندارد و حتی در صورت تلاش با ریسک بسیار زیاد، ممکن است کل سامانه مختل شود.
شیراز در اردیبهشت معمولی بود
پتروشیمی شیراز به طور میانگین در سال گذشته ماهانه ۸۳ هزار تن آمونیاک به عنوان محصول اول زنجیره تولید کرده. این رقم برای اردیبهشت ۱۰۱ هزار تن بوده است. میانگین فروش ماهانه انواع محصولات شرکت در سال گذشته ۱۵۰ هزار تن بوده است.
در اردیبهشت کمتر از میانگین و حدود ۹۲ هزار تن گزارش شد. مبلغ فروش شیراز در این ماه ۱,۶۷۴ میلیارد تومان بوده است. میانگین درآمد ماهانه سال گذشته ۱,۱۷۹ میلیارد تومان و رقم ۳,۴۵۹ میلیاردی اسفند، بهترین فروش شرکت است. میانگین نرخ فروش اوره در اردیبهشت ۱۴,۰۴۴ تومان به ازای هر کیلو بوده که افزایش هشت درصدی ماهانه را نشان میدهد.
تفارس به مجمع میرود
جلسه مجمع عمومی این شرکت در ساعت ۱۰:۰۰ روز دوشنبه مورخ ۱۴۰۱/۰۳/۲۳ در استان تهران، شهر تهران به آدرس مرکز همایشهای بینالمللی دانشگاه الزهراء واقع در خیابان شیخ بهایی شمالی، میدان شیخ بهایی، خیابان دانشگاه الزهراء، درب شرقی دانشگاه برگزار میگردد.
مجامع شرکتهای سرمایهگذاری سهام عدالت فعلاً برگزار نخواهد شد
حدادی، دستیار رئیس سازمان بورس در امور سهام عدالت تا زمانی که آئیننامه اجرایی آزادسازی سهام عدالت اصلاح نشود مجامع شرکتهای سرمایهگذاری استانی برگزار نخواهد شد.
بهره برداری از طرحها و پروژههای جدید
به استحضار میرساند، نیروگاه سیکل ترکیبی آریان زنجان به ظرفیت اسمی ۵۴۶ مگاوات تحت مالکیت شرکت توسعه انرژی شمال و جنوب بوده که ۱۰۰ درصد سهام شرکت مذکور تحت مالکیت شرکت توسعه مدیریت نیروگاهی ایرسا میباشد و شرکت سرمایه گذاری نیرو مالک ۱۰۰ درصدی شرکت توسعه مدیریت نیروگاهی ایرسا میباشد.
چنانچه این واحد گازی با فرض استفاده از ظرفیت (بند ۱-۱-۵ مصوبه نحوه خرید و فروش برق ابلاغ شده طی صورتجلسه ۳۱۰ هیئت تنظیم بازار و نرخ جدید سال ۱۴۰۱ برای جدول شماره ۶ ابلاغیه صورتجلسه ۳۶۰ هیئت تنظیم بازار)، در شش ماهه اول سال و فروش برق در بازار رقابتی در شش ماهه دوم سال فعالیت نماید.
درآمد این واحد گازی تا پایان سال ۱۴۰۱ مبلغ ۱۶۰ میلیارد تومان خواهد شد. چنانچه قرار داد خرید تضمینی برق با بهره برداری تجاری از واحدهای گازی فعال گردد در آمد این واحد گازی تا پایان سال حدود ۳۰۰ میلیارد تومان خواهد شد. لازم به ذکر است، تصمیم گیری در خصوص انتخاب هر کدام از دو روش فوق در اختیار هیئت مدیره شرکت سرمایه گذاری نیرو میباشد.
قیمت نفت به بالاترین سطح در دو ماه اخیر در آستانه نشست اتحادیه اروپا درباره روسیه افزایش یافت. قیمت نفت در آغاز مبادلات امروز دوشنبه در حالی با افزایش روبهرو شده است که سرمایه گذاران بینالمللی منتظر نشست اتحادیه اروپا برای اعمال تحریم واردات نفت روسیه هستند.
رهبران اتحادیه اروپا در حال تنظیم ششمین بسته تحریمی علیه روسیه به خاطر جنگ اوکراین هستند و سرمایه گذاران منتظر هستند تا ببینند آیا کشورهای اروپایی میتوانند به یک توافق نهایی برای اعمال تحریم نفتی روسیه دست یابند یا نه. قیمت هر بشکه نفت برنت دریای شمال با ۴۶ سنت افزایش به بیش از ۱۱۹.۸۹ دلار رسیده و هر بشکه نفت سبک آمریکا نیز با ۶۰ سنت رشد ۱۱۵.۶۷ دلار داد و ستد شده است.
نشست اتحادیه اروپا برای بررسی بسته جدید تحریمهای روسیه دوشنبه و سهشنبه برگزار خواهد شد. به اعتقاد تحلیلگران، اعمال هرگونه تحریم نفتی علیه روسیه موجب محدود شدن بیشتر عرضه نفت در بازارهای بینالمللی خواهد شد آن هم در شرایطی که تقاضا برای بنزین و گازوئیل در آمریکا و اروپا در فصل تابستان به شدت افزایش خواهد یافت.
اگر رهبران اروپایی بر سر تحریم نفتی روسیه به توافق نهایی دست یابند، مجارستان اسلواکی و چک اجازه خواهند داشت تا همچنان به واردات نفت از روسیه از طریق خط لوله ادامه دهند تا جایگزین مناسبی را برای نفت این کشور پیدا کنند.
منابع آگاه گفتهاند که اوپک پلاس در نشست روز پنجشنبه خود با درخواست کشورهای غربی برای افزایش بیش از پیش تولید نفت مخالفت خواهد کرد.
بازار نفت پس از انتشار خبر مربوط به توقیف دو فروند نفتکش یونانی در آبهای ایران ملتهب شده است. حدود یک سوم نفت جهان از طریق تنگه هرمز ترانزیت میشود. از سوی دیگر کاهش ارزش دلار آمریکا در برابر ارزهای معتبر بینالمللی نیز تأثیر زیادی بر افزایش قیمت نفت داشته است
انواع بازارهای مالی
بازارهای مالی یا Financial Markets زیر مجموعهای از نظام اقتصادی هستند که در آنها وجوه، اعتبارات و سرمایه در قالب قوانین و مقررات مشخصی، از صاحبان پول و سرمایه به سمت متقاضیان جریان دارد. به بیان سادهتر به بازاری که در آن داراییهای مالی مانند سهام، سپردههای سرمایهگذاری، طرحهای بازنشستگی، انواع بیمه نامهها و اوراق بهادار معامله میشود، بازار مالی .
روشهای تعیین حد سود و زیان
نحوه تعیین نقاط خروج روشهای مختلفی برای تعیین حد سود و زیان در بازار سهام وجود دارند و همانگونه که در مقاله قبلی توضیح داده شد؛ اکثر معاملهگران به منظور پیشبینی نقاط خروج احتمالی از بازار، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. در این مطلب به بیان مهمترین روشهای تعیین حد سود و ضرر بر مبنای قیمت، با ذکر مثالهایی از بازار .
تاریخچهی پیدایش بورس
اغلب کارشناسان فعال در بازارهای مالی اعتقاد دارند که ظهور واژهی بورس به قرن پانزدهم میلادی برمیگردد، زمانی که بازرگانان و کسبهی شهر بورُوژ واقع در شمال غربی کشور بلژیک، در میدانی به نام تِربورس و در مقابل خانهی فردی به نام واندر بورس جمع میشدند و به معاملهی کالاهای خود میپرداختند.
انواع حد سود و زیان در سرمایهگذاری
همانگونه که در مطلب قبلی توضیح داده شد؛ نقاط خروج از معامله در بازار مالی، به دو دسته کلی حد سود و زیان تقسیم میشوند. به طور خلاصه حد سود به معنی خروج از معامله در نقطه از پیش تعیین شده بهینه سوددهی است که بر اساس حداکثر توان حرکتی بازار و قابل دسترس بودن در افق زمانی مد نظر معاملهگر، مشخص شده است. حد ضرر نیز به معنی ناحیه احتمالی خروج از بازار، به هنگام وقوع یک روند قیمتی مخالف موقعیت معاملاتی است که از نظر سرمایهگذار در صورت شکست سطح مذکور، علاوه بر اینکه دیگر امیدی برای بازگشت قیمتها وجود ندارد؛ سیستم مدیریت ریسک او نیز، اجازه تحمل زیان بیشتر در یک معامله را نمیدهد.
نقاط خروج از معامله
یکی از عوامل حیاتی بقای معاملهگران در بازار مالی، مدیریت سرمایه است. نواحی ورود و خروج از معامله، دو بخش اصلی یک استراتژی معاملاتی کامل میباشند. مدیریت ریسک معاملات در بازار سهام، در گرو تعیین نقاط خروج بهینه در شرایط سود و زیان است.
اصول تعیین حجم معاملات در بازار سهام
در مطالب پیشین از سری مقالات مدیریت سرمایه بلاگ آسان بورس، به اهمیت مدیریت دارایی در معاملات بازار سهام و مفاهیم اصلی این مبحث یعنی ریسک، بازده و ارتباط آنها با یکدیگر اشاره نمودیم.در این مقاله، به شرح اصول تعیین حجم معاملات بر اساس ریسک، خواهیم پرداخت. حجم معامله عبارت است از؛ تعداد واحدهایی از یک دارایی که با پرداخت معادل .
رابطه بین ریسک و بازده
یکی از شاخصهای مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه، نسبت پاداش به ریسک میباشد.این نسبت، حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی هر موقعیت معاملاتی است.
آشنایی با مفهوم بازده و انواع آن
سود یا پاداش حاصل از هر نوع سرمایهگذاری، بازده نامیده میشود. در معاملات سهام و بازار مالی، بازده به دو دسته کلی مورد انتظار و واقعی تقسیم میشود.
آشنایی با ریسک و انواع آن
به بیان ساده، مفهوم ریسک به معنی زیان احتمالی نهفته در هر نوع سرمایهگذاری است. با ورود به دنیای معاملهگری، اجتناب از ریسک غیرممکن میباشد و به منظور انجام محاسبات منطقی و سرمایهگذاری هوشمندانهتر، باید همیشه درصد مشخصی برای ریسک در نظر بگیریم.
آشنایی با اصول مدیریت سرمایه
اگر بخواهیم یک تعریف جامع و کلی ارائه کنیم، دانش و مهارت سرمایهگذاری با ریسک حداقل در راستای کسب بازدهی حداکثر را مدیریت سرمایه مینامند. هدف اصلی مدیریت سرمایه در وهله اول، کنترل ریسک و حفظ دارایی است.
تحلیل بورس : بورس تاب سبزی را نداشت | ارزش سهام امروز چند؟
ارزش سهام بورس تهران، پس از یک روز افزایش دوباره به رنگ قرمز درآمد.
ارزش سهام برای بورس بازان اهمیت زیادی دارد.ارزش سهام از معیارهای مهم در وضعیت بازار بورس است.ارزش سهام موردتوجه افراد بسیاری است.ارزش سهام با ارزش معاملات در ارتباط است.ارزش سهام درصورت سبز بودن، افراد متقاضی را امیدوار میکند.
ارزش سهام امروز 11 خرداد
شاخص کل بورس تهران در پایان معاملات امروز سرخپوش شد و با ریزش 729 واحدی در سطح یک میلیون و 541 هزار واحد قرار گرفت.شاخص کل هموزن اما سبزپوش شد و با رشد 1300 واحدی به 429 هزار و 660 واحد رسید.
شاخصهای ارزش سهام بورس
شاخص های بورس در واقع معیارهای مهمی هستند که با بررسی و تحلیل آنها، میتوان وضعیت گذشته و حال بورس را از جنبههای مختلف، ارزیابی کرد. تحلیل شاخصهای بورس و نوسانات آنها، نقش مهمی در تصمیمگیری سرمایهگذاران دارد. بنابراین تمامی فعالین بازار سرمایه که ممکن است بر اساس تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، تابلوخوانی یا ترکیبی از این روشها فعالیت کنند، همواره شاخص های بازار را تحت نظر دارند.
شاخص سهام بورس هم وزن
شاخصهای بورس، انواع مختلفی دارند که در ادامه به معرفی مهمترین آنها پرداخته میشود.برخی از کارشناسان و فعالان بازار سرمایه اعتقاد دارند شاخص کل معیار مناسبی برای ارزیابی شرکتهای بورسی و نشان دهنده برآیند عمومی تغییرات بازار سهام نیست. بهدلیل اینکه تاثیرگذاری شرکتها با سرمایه بزرگتر بر شاخص کل بیشتر است. بهطوریکه در مواقعی شاهد آن هستیم که اکثر بازار سهام در وضعیت کاهشی قرار دارند، اما با افزایش قیمت سهام چند شرکت بزرگ، شاخص کل مثبت میشود.
در شاخص کل هموزن، شرکتهای پذیرفته شده در بورس با وزنی برابر در محاسبه شاخص کل سهیم هستند. بنابراین نوسانات مثبت و منفی شرکتهای کوچک، به اندازه نوسان مثبت و منفی شرکتهای بزرگ در این شاخص تاثیرگذار است.
نکات قابل توجه برای ارزش سهام
نکته اول اینکه افزایش شاخص کل، لزوماً به معنای سودآوری سهام همه شرکتهای حاضر در بورس نیست. همانطور که کاهش شاخص کل نیز لزوماً به معنای ضرردهی سهام همه شرکتها در بورس نیست. زیرا همانگونه که گفته شد، شاخص کل، بیانگر میانگین بازدهی بورس است. چهبسا، در برخی موارد، علیرغم رشد قابلتوجه شاخص کل بورس، برخی سهام با افت قیمت مواجه شده و سهامداران خود را با زیان مواجه سازند. یا در شرایطی که شاخص کل با کاهش مواجه است، برخی سرمایهگذاران که سهام ارزندهای را در سبد سهام خود دارند، سود قابل قبولی به دست میآورند. بنابراین، سرمایهگذاران نباید صرفاً با اتکا به اخبار رشد شاخص کل و بدون بررسی کامل در خصوص ارزش ذاتی سهام، اقدام به سرمایهگذاری در بورس کنند. سرمایه گذاران باید حتی در شرایط رشد مستمر شاخص کل نیز در انتخاب سهام، کاملاً دقت کنند.
نکته دوم ارتباط بین شاخص کل و سبد سهام است. حتما به خاطر دارید که یکی از اصول بسیار مهم سرمایه گذاری در بورس، تشکیل سبد سهام متنوع است. هر اندازه سبد سهام یک سرمایهگذار، متنوعتر و به ترکیب سهام شرکتهای موجود در بورس نزدیکتر باشد، بازدهی آن سرمایهگذار نیز به متوسط بازدهی کل بورس که توسط شاخص کل نشان داده میشود، نزدیکتر خواهد بود. اگر فردی بتواند ترکیب سهام موجود در سبد سهام خود را بهطور کامل، منطبق بر ترکیب تمامی سهام حاضر در بورس کند، بازدهی وی نیز بهطور کامل منطبق بر نوسانات شاخص کل بورس خواهد بود. مثلا با رشد 30 درصدی شاخص، وی نیـز حدودا 30 درصد سود به دست خواهد آورد.
ارزش سهام اسمی
طبق قانون، ارزش اسمی سهام در ایران معادل1000 ریال است. اما شرکتهای مختلف با توجه به وضعیت فعالیت عملیاتی خود، قیمتی بیشتر یا کمتر از این حد دارند. همچنین ارزش اسمی آن، مبنایی برای تعیین سرمایه و تعداد سهام در صورتهای مالی شرکتها است. مثلا با مراجعه به ترازنامه شرکت پتروشیمی زاگرس مشاهده میکنیم که سرمایه شرکت 2400000 میلیون ریال یا2400 میلیارد ریال است. بنابراین با تقسیم این عدد بر 1000 ریال به این نتیجه میرسیم که کل سهام این شرکت معادل2.4 میلیارد عدد است:
تحلیل ارزش سهام
یکی از ویژگیهای بارز معاملات سهام این است که شما میتوانید بر اساس تحلیل به خرید تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی و فروش بپردازید. دو نوع تحلیل شامل تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی در بازار وجود دارد. در تحلیل تکنیکال بر اساس سابقه قیمتی سهام و روند قیمتی گذشته آن، رفتار آینده سهم را ارزیابی میکنیم، درحالیکه در تحلیل بنیادی بر اساس اطلاعات صورتهای مالی و با توجه به وضعیت فروش، بهای تمام شده و سایر اقلام صورتهای مالی، سود خالص شرکت را برآورد میکنیم و با تقسیم آن بر تعداد سهام شرکت به سود هر سهم یا همان eps میرسیم و در نهایت شرکتها را ارزشگذاری میکنیم. اما در خارج از بازار سهام به دلیل عدم دسترسی به صورتهای مالی مطمئن نمیتوانید برآورد دقیقی از ارزش شرکت و سهام آن داشته باشید و این موضوع شراکت شما را در یک شرکت غیربورسی با ریسک بسیار زیادی مواجه میکند. مگر آن که یک کارشناس رسمی دادگستری را حاضر کرده و از وی بخواهید که ارزش شرکت را برآورد کند که در این حالت نیز باید هزینههای سنگینی را بپردازید.