نمودار های حسابی و لگاریتمی

نمودار های حسابی و لگاریتمی
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / فرق نمودار لگاریتمی و حسابی در بورس چیست؟
فرق نمودار لگاریتمی و حسابی در بورس چیست؟
نمودارهای تحلیل تکنیکال دارای دو محور افقی و عمودی می باشند. محور افقی (x) برای نمایش زمان و محور عمودی (y) برای نمایش قیمت تعریف شده است. لازم است بدانید محور عمودی که نشان دهنده تغییرات قیمت سهام است، دارای دو مقیاس خطی یا حسابی و مقیاس لگاریتمی یا درصدی می باشد که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد. در ادامه به تعریف هر یک از دو مقیاس خطی و لگاریتمی پرداخته و فرق نمودار لگاریتمی و حسابی در بورس را بیان می کنیم، پس تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
فرق نمودار لگاریتمی و حسابی در تحلیل تکنیکال
قبل از بیان تفاوت نمودار لگاریتمی و حسابی تعریف و توضیحی مختصر از نمودار لگاریتمی و نمودار حسابی داشته باشیم. همانطور که گفته شد محور تغییرات قیمت سهام دارای دو مقیاس حسابی و لگاریتمی می باشد که به شکل زیر تعریف می شوند:
نمودار حسابی (خطی):
نمودار خطی ساده ترین نمودار در بین انواع نمودارهای تحلیل تکنیکال می باشد که نشان دهنده قیمت در محور عمودی با استفاده از فاصله مساوی بین قیمت های تعیین شده است. نمودارهای خطی مقادیر مطلق را نشان می دهند و تغییرات قیمت آن به صورت عددی محاسبه می شود و با وصل کردن قیمت های مختلف به یکدیگر این نمودار حاص می گردد. قابل ذکر است که این نمودار به صورت پیش فرض براساس قیمت بسته شده یا همان قیمت آخرین معامله به دست می آید.
نمودار لگاریتمی در بورس:
نمودار لگاریتمی که log نیز گفته می شود، فاصله قیمت در محور عمودی یا y وابسته به درصد تغییرات است.
براین اساس فرق نمودار لگاریتمی و حسابی در تفاوت بین اختلاف عددی رشد یک سهم و درصد رشد می باشد. برای اینکه فرق لگاریتم حسابی و عددی در بورس و تحلیل تکنیکال را بهتر متوجه شوید با یک مثال توضیح می دهیم. فرض کنید قیمت سهمی از ۵۰۰ تومان به ۱۰۰۰ تومان می رسد و در همین حین یک سهم دیگر قیمتش از ۲۰۰۰ تومان می شود ۲۵۰۰ تومان. توجه داشته باشید که هر دو سهم به اندازه ۵۰۰ تومان رشد داشته اند اما نکته قابل تامل این است که سهم اولی ۱۰۰ درصد رشد و افزایش قیمت داشته است اما سهم دوم تنها ۲۵ درصد بازدهی داشته است، پس در محاسبه عددی شرایط کاملا یکسان است اما از نظر کسب سود و بازدهی شرایط کاملا متفاوت می باشد. بنابراین همانطو که متوجه شدید در نمودار حسابی تفاوتی بین این دو دیده نمی شود اما در نمودار لگاریتمی تفاوت درصدها کاملا مشهود است.
در تحلیل تکنیکال از نمودار لگاریتمی استفاده کنیم یا حسابی؟
ممکن است این سوال پیش بیاید که نمودار لگاریتمی بهتر است یا نمودار حسابی؟ در نمودار مقیاس حسابی میزان حرکت واقعی امواج مشخص نیست و اگر بخواهیم نمودار را با واقعیت بازار تطابق دهیم باید تغییرات به صورت درصدی محاسبه شود. لازم است بدانید که از نمودار مقیاس لگاریتمی برای تحلیل بازه های زمانی میان مدت و بلند مدت استفاده می شود، درواقع بازه هایی که تغییرات قیمت بیش از ۱۰۰ درصد می باشد. در بازه های زمانی کوتاه مدت که تغییرات قیمت سهم کمتر از ۱۰۰ درصد است از نمودار مقیاس حسابی استفاده کنید چرا که مشکلی برای تحلیل و ترسیم ابزارها ایجاد نخواهد شد.
توجه:
آیا می توانیم نمودار حسابی را به نمودار لگاریتمی تبدیل کنیم؟
ابزار فیبوناچی یکی از ابزارهای پرکاربرد تمامی انواع تحلیل تکنیکال می باشد. معمولا هم ابزارهای فیبوناچی در نرم افزارها بر پایه چارت حسابی برنامه نویسی شده اند و وقتی چارت را لگاریتمی تنظیم می کنیم نمی توانند به درستی بازگشت ها را محاسبه کند. در اکثر نرم افزارها با لگاریتمی کردن چارت هیچ تغییری در فیبو اعمال نمی شود. در فیبوناچی بازگشتی و اکستنشن اشتباهات فاحش و قابل رویت است اما در فیبوناچی پروجکشن و اکسپنشن محاسبات اشتباهات کمتری دارد.
از طرفی اطلاعات همیشه خام است و لگاریتمی نمی شود، بنابراین اگر از دیتای خام شرکت های تامین کننده استفاده می کنید باید بدانید این دیتاها در حالت اولیه به صورت حسابی است و بعد از وارد کردن در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال و در صورت اجرا مقیاس حسابی را نمایش می دهند و در همه نرم افزارها امکان تبدیل کردن نمودارها از مقیاس حسابی به لگاریتمی وجود ندارد.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
بورکس
نمودارهای قیمت به طور معمول دو نوع اطلاعات را در اخیتار بیننده می گذارند : قیمت و زمان. زمان به صورت افقی نشان داده می شود ، که تاریخ ها در پایین نمودار از چپ به راست حرکت می کنند. مقیاس قیمت به صورت عمودی نمایان می شود، از قیمت های پایین تا قیمت های بالاتر. دو روش برای نشان دادن قیمت ها وجود دارد. رایجترین راه با استفاده مقیاس خطی یا لگاریتمی است. در نمودار مقیاس خطی برای مثال، هر افزایش قیمت به صورت یکسان رسم شده است. برای مثال صعود از 10 به 20 همانند صعود از 50 به 60 نمایش داده می شود، در هر دو مورد 10 واحد صعود شکل گرفته که در مقیاس عمودی یکسان نشان داده می شود. این مقیاس خطی رایجتر است. نوع دیگر از مقیاس ها، مقیاس لگاریتمی است.
در نمودارهای لگاریتمی تغییرات قیمت به صورت درصدی اندازه گیری می شود. به نمودار های حسابی و لگاریتمی بیان دیگر، حرکت قیمت از 10 تا 20 بسیار بزرگتر از حرکت قیمت از 50 تا 60 نشان داده می شود. دلیلش این است که از لحاظ درصدی، صعود از 50 تا 60 معادل 20 درصد رشد است اما صعود از 10 تا 20 معادل 100 درصد صعود است. نمودارهای لگاریتمی بر اساس صعود درصدی ایجاد شده اند و صعود از 10 تا 20 را معادل صعود از 50 تا 100 نمایش می دهد.
به صورت عمومی، تفاوت مابین دو مقیاس برای دوره های زمانی کوتاه مدت خیلی اهمیتی ندارد. بیشتر تحلیلگران همچنان از مقیاس حسابی برای تحلیل هایشان استفاده می کنند. اما تفاوت در نمودارهای بلند مدت تر اهمیت بیشتری دارد. در یک نمودار لگاریتمی، صعود متوالی قیمت در مقایسه با حرکتهای ابتدایی قیمت کوچکتر نمایان می شود. در نتیجه، خطوط روند در نمودارهای لگاریتمی بسیار سریعتر شکسته می شوند. هیچ جواب قطعی وجود ندارد که نشان دهد کدام تکنیک برتر است. برای بیشتر نمودارهایی که من استفاده می کنم نمودارها حسابی هستند. با این حال ، نگاه کردن به هر دوی این نمودارها برای انجام تحلیل های بلند مدت تر ایده ی بسیار خوبی است. نرم افزارها تغییر مقیاس نمودار را به سادگی انجام می دهند.
کاربرد نمودار لگاریتمی در بورس | تفاوت نمودار لگاریتمی با حسابی
کاربرد نمودار لگاریتمی در بورس چیست؟ نمودارهای تحلیل تکنیکال دارای دو محور هستند که محور افقی برای نمایش زمان و محور عمودی برای نمایش قیمت در نظر گرفته شده است. تفسیر و تحلیل نمودار سهام بسته به نوع مقیاس قیمت مورد استفاده در هنگام مشاهده نمودار، می تواند در بین معامله گران مختلف متفاوت باشد، محور عمودی که بیانگر تغییرات قیمت سهام است، دارای دو مقیاس قیمتی است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد؛ این مقیاس ها شامل نمودار لگاریتمی و حسابی است. حال این که کاربرد نمودار لگاریتمی در بورس چیست و نمودار حسابی به چه معناست و کدام یک بهتر هستند را قصد داریم در این مطلب آموزشی رایگان با عنوان کاربرد نمودار لگاریتمی در بورس مورد بررسی قرار دهیم.
کاربرد نمودار لگاریتمی در بورس چیست؟
نمودارهای قیمت معمولا دو نوع اطلاعات را در اخیتار کاربران قرار می دهند که شامل قیمت و زمان است. زمان به صورت افقی نشان داده می شود، که تاریخ ها در پایین نمودار از چپ به راست حرکت می کنند. مقیاس قیمت به صورت عمودی نمایان می شود، از قیمت های پایین تا قیمت های بالاتر. دو روش برای نمایش نمودار های حسابی و لگاریتمی قیمت ها وجود دارد. مرسوم ترین راه با استفاده مقیاس خطی یا لگاریتمی است. در نمودار مقیاس خطی هر افزایش قیمت به صورت یکسان رسم شده است. به عنوان مثال صعود از ۱۰ به ۲۰ مثل صعود از ۵۰ به ۶۰ نمایش داده می شود، در هر دو مورد ۱۰ واحد صعود ایجاد شده که در مقیاس عمودی یکسان به نمایش در می آید.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، مشاوره خرید، آموزش های رایگان بورسی و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
این مقیاس خطی بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد. نوع دیگر از مقیاس ها، مقیاس لگاریتمی می باشد که بیشتر مورد استفاده تحلیلگران و کاربران بازار سرمایه است. در نمودارهای لگاریتمی تغییرات قیمت به صورت درصدی محاسبه شده است. این بدین معنی است که حرکت قیمت از ۱۰ تا ۲۰ بسیار بزرگ تر از حرکت قیمت از ۵۰ تا ۶۰ نشان داده می شود. علت هم این است که از نظر درصدی، صعود از ۵۰ تا ۶۰ معادل ۲۰ درصد رشد است، ولی صعود از ۱۰ تا ۲۰ معادل ۱۰۰ درصد صعود است.
گفتنی است که نمودارهای لگاریتمی طبق صعود درصدی ایجاد شده اند و صعود از ۱۰ تا ۲۰ را معادل صعود از ۵۰ تا ۱۰۰ نمایش می دهد. به صورت عمومی، فرق میان دو مقیاس برای دوره های زمانی کوتاه مدت اهمیت چندانی ندارد. اکثر تحلیلگران همچنان از مقیاس حسابی برای تحلیل های خود بهره می گیرند، ولی تفاوت در نمودارهای بلندمدت تر اهمیت به مراتب بالاتری دارد. در یک نمودار لگاریتمی، صعود متوالی قیمت در مقایسه با حرکت های ابتدایی قیمت کوچکتر نمایش داده می شود.
لذا خطوط روند در نمودارهای لگاریتمی پر سرعت تر شکسته می شوند. هیچ جواب قطعی وجود ندارد که نشان دهد کدام تکنیک بهتر و مفید تر است. معمولا بیشتر نمودارهایی که استفاده می کنیم، نمودارها حسابی هستند. با این وجود نگاه کردن به هر دوی این نمودارها برای انجام تحلیل های بلندمدت تر ایده مناسب تری است. نرم افزارها تغییر مقیاس نمودار را به سادگی انجام می دهند. نمودارهای قیمتی در مقیاس لگاریتمی و حسابی چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ کدام یک برای تحلیل تکنیکال مناسب تر هستند؟ احتمالا به دنبال پاسخ این پرسش ها هستید، پس بدون فوت وقت، اجازه دهید به سراغ اصل مطلب برویم و ببینیم نمودار لگاریتمی و نمودار حسابی چیست و چه تفاوتی بین آن ها وجود دارد و کدام نمودار بهتر و دقیق تر است؛
نمودار لگاریتمی در بورس
نمودار لگاریتمی که به آن نمودار log نیز می گویند، فاصله قیمت را در محور عمودی وابسته به درصد تغییرات قیمت نشان می دهد. به نموداری که تغییرات قیمت در آن به صورت درصدی نشان داده میشود، چارت لگاریتمی گفته می شود. همواره پیشنهاد می کنیم برای انواع تحلیل ها از چارت لگاریتمی استفاده نمایید. در تحلیل تکنیکال کمتر به این موضوع پرداخته شده و در آموزش هایی مانند تحلیل تکنیکال کلاسیک یا هارمونیک یا الیوت معمولی هیچ صحبتی از نوع نموداری که استفاده می شود نشده است و بین تحلیل گران مختلف در این زمینه اختلاف نظر وجود دارد، ولی آنچه حتمی به نظر می رسد استفاده از یک نوع چارت برای همه نمودار هاست.
این نکته را نمودار های حسابی و لگاریتمی در خاطر داشته باشید که ابزار فیبوناچی یکی از ابزار های پر کاربرد در تمامی انواع تحلیل تکنیکال به حساب می آید و اغلب این ابزار در نرم افزار ها بر پایه چارت حسابی برنامه نویسی شده اند و وقتی چارت را لگاریتمی می کنیم، نمی توانند به درستی بازگشت ها را محاسبه نمایند. متاسفانه در بیشتر نرم افزارها با لگاریتمی کردن چارت در فیبوناچی هیچ تغییری اعمال نمی شود که محاسبات فیبوناچی را به صورت درصدی انجام می دهد.
این گزینه عملکرد درستی ندارد، در فیبوناچی بازگشتی و اکستنشن، اشتباهات فاحش و برای همگان قابل دیدن است، ولی در فیبوناچی پروجکشن و اکسپنشن، محاسبات اشتباهات کمتری دارد. توجه داشته باشید که اطلاعات همیشه خام است و لگاریتمی نمی شود. بنابراین اشخاصی که اطلاعات را از شرکت های تامین کننده دیتا می گیرند و بعد آنها را در نرم افزار ها اجرا می کنند، همیشه چارت حسابی را روی نمودار مشاهده می کنند. در ادامه در مورد ابزار تحلیلی فیبوناچی و نمودارهای مورد استفاده در این ابزار بیشتر توضیح می دهیم.
دلیل نابرابر بودن فواصل قیمتی در نمودار لگاریتمی چیست؟
گفتنی است که بر خلاف نمودار حسابی یا ساده، در نمودار لگاریتمی فواصل یکسان قیمتی با هم برابر نیستند. ولی دلیل آن چیست؟ فرض کنید شما سهمی را ۱۰۰۰ تومان خریده اید و ۲۰۰۰ تومان به فروش رسانده اید. در این معامله چند درصد سود کرده اید؟ بله درست است، ۱۰۰ درصد. حال فرض کنید همان سهم را ۲۰۰۰ خریده اید و ۳۰۰۰ تومان به فروش رسانده اید، در این معامله چند درصد سود کرده اید؟ بله درست است، ۵۰ درصد! می بینید که نمودار های حسابی و لگاریتمی در هر دو معامله شما ۱۰۰۰ تومان سود کردید، اما در معامله اول ۱۰۰ درصد و در معامله دوم ۵۰ درصد سود کردید!
در حقیقت هر اندازه قیمت بالاتر رود، فواصل یکسان قیمتی، به لحاظ درصدی سود کمتری به شما خواهد داد. این داستان دلیل اختلاف فواصل قیمتی در نمودار لگاریتمی است. در حقیقت نمودار لگاریتمی هر چقدر که قیمت افزایش میابد، فواصل را کم می کند و به لحاظ درصد آن را تعیین می کند. به عنوان مثال در یک نمودار لگاریتمی فاصله ۱۰۰۰ تومان تا ۲۰۰۰ تومان برابر است با فاصله ۲۰۰۰ تومان تا ۴۰۰۰ تومان.
نمودار حسابی در بورس
به عنوان ساده ترین نمودار از انواع نمودار تحلیل تکنیکال می توان نمودار خطی را نام برد. با توجه به این که در زمان های مختلف، قیمت مشخص است، با وصل کردن قیمت های گوناگون به یکدیگر، این نمودار حاصل می شود. این نمودار به صورت پیش فرض طبق قیمت بسته یا همان قیمت آخرین معامله حاصل می شود، نمودار خطی بیانگر قیمت در محور عمودی با استفاده از فاصله مساوی بین قیمت های تعیین شده است. نمودارهای خطی مقادیر مطلق را نشان می دهند و تغییرات قیمت آن بصورت عددی محاسبه می شود.
در تحلیل تکنیکال کدام نمودار کارایی بیشتری دارد؟
بررسی نمودار قیمتی سهام بسته به نوع مقیاس قیمت مورد استفاده در هنگام مشاهده نمودار، می تواند میان تحلیگران مختلف متفاوت باشد. از هر دو نمودار لگاریتمی و حسابی قادریم در تحلیل تکنیکال استفاده نماییم و در این خصوص قانون قطعی مبنی بر برتری یکی نسبت به دیگری وجود ندارد، ولی با توجه به مثال بالا متوجه می شویم که در نمودار مقیاس حسابی، میزان حرکت واقعی موج های قیمتی به درستی مشخص نیست و چنانچه قصد داشته باشیم نمودار را با واقعیات بازار تطابق دهیم باید تغییرات قیمت بصورت درصدی محاسبه شود و طبیعی است تمامی تحلیل ها باید بر روی نمودار لگاریتمی انجام پذیرد تا به واقعیت نزدیک تر باشد.
این نکته را در نظر داشته باشید که ما بر روی کدام نوع نمودار تحلیل انجام می دهیم و این قضیه می تواند بسیاری از تحلیل ها را تغییر دهد. تحلیل روی نمودار حسابی و لگاریتمی می تواند بسیار متفاوت باشد و در حقیقت نتیجه تحلیل را کاملا تغییر دهد، لذا این سوال بسیار مهم مطرح می شود که کدام یک از نمودارهای حسابی و لگاریتمی برای تحلیل تکنیکال مناسب تر هستند؟
در حقیقت پاسخ به این سوال خیلی آسان نیست، ولی بیشتر تحلیلگرها از نمودار لگاریتمی در تحلیل هایشان استفاده می کنند، به خاطر این که این نوع نمودار با در نظر گرفتن درصد تغییرات قیمت، واقعیت حرکات چارت را بهتر نشان می دهد. توصیه ما هم مبنی بر استفاده کردن از نمودار لگاریتمی است، البته این امکان وجود دارد که افراد مختلف در مواردی تجربیات متفاوت تری داشته باشند. منطقی که برای بهتر بودن مقیاس لگاریتمی می توان ذکر کرد این است که تریدرها اغلب به صورت درصدی حد ضرر و حد سود خود را مشخص می کنند نه به صورت عددی.
به عنوان مثال امکان دارد یک معامله گر حد ضرر خود را ۴ درصد زیر قیمت خرید قرار دهد، اما هیچ تریدی حد ضرر را برای مثال ۱۰۰ تومان زیر قیمت خرید قرار نمی دهد. می توان رد پای درصد را در بیشتر محاسبات معمول در امور معامله گری مشاهده کرد و از این رو می توان استدلال کرد که نمودار لگاریتمی که به صورت درصدی ترسیم میشود میتواند ملاک بهتری برای تحلیل چارت قیمت سهام باشد. به هر روی با همه این تفاسیر هستند تریدرهای موفقی که همچنان با نمودار حسابی کار می کنند و بسیار موفق عمل می کنند پس هیچ نظریه مطلق و دقیقی از این موضوع وجود ندارد.
ابزار فیبوناچی و مقیاس لگاریتمی
یکی از ابزارهای کاربردی در تحلیل تکنیکال ابزارهای فیبوناچی قیمت است که معامله گران برای کسب نقاط حمایتی و پیداکردن اهداف قیمتی از این ابزار مهم استفاده می نمایند. همان گونه که گفته شد برای تغییرات قیمت بالای ۱۰۰درصد و نمودارهای میانمدت به بالا باید از نمودار مقیاس لگاریتمی استفاده شود. بیشتر نرم افزارهای تحلیلی که ابزار نمودار های حسابی و لگاریتمی فیبوناچی را در منوی ابزارهای خود قرار داده اند محاسبات این ابزار کاملا به صورت حسابی برنامه نویسی شده است و وقتی که شما نمودار را در حالت مقیاس لگاریتمی قرار می دهید، ابزار فیبوناچی نمی تواند به صورت درصدی بازگشت قیمت را محاسبه کند و چیزی که نمایش می دهد کاملا بصورت حسابی است. (اگر می خواهید با ابزار فیبوناچی بیشتر آشنا شوید، پیشنهاد می کنم مطلب فیبوناچی در تحلیل تکنیکال رو مطالعه کنید)
در نرم افزار تحلیلی متاتریدر ۵ یا همان مفیدتریدر ۵، ابزار فیبوناچی این نرم افزار قابلیت محاسبه فیبوناچی به صورت درصدی در نمودار مقیاس لگاریتمی را دارد و در نمودار مقیاس حسابی هم به صورت حسابی محاسبه می کند. در مثال زیر تفاوت محاسبه فیبوناچی در نمودار مقیاس حسابی و نمودار مقیاس لگاریتمی در نرم افزار متاتریدر ۵ کاملا مشخص است :
در تصویر فوق نمودار مقیاس حسابی در نماد شیراز را مشاهده می کنید که قیمت از محدوده A با قیمت ۱۲۶ ریال تا نقطه B با قیمت ۵۰۲۴ ریال افزایش داشته است و برای این حرکت AB یک فیبوناچی ریتریسمنت ترسیم شده است و نقطه C روی تراز ۶۱.۸ درصد قرار گرفته که قیمت (۱۸۹۰ ریال) است؛ یعنی بازگشت تقریبا ۶۲ درصد را نشان می دهد.
ولی در تصویر دوم نمودار مقیاس لگاریتمی نماد شیراز می بینیم که فیبوناچی ریتریسمنت نقطه c را روی تراز فیبوناچی ۲۳.۶ درصد نشان می دهد. این تفاوت فاحش به دلیل اختلاف قیمت نقطه A-B است که چنانچه میزان رشد قیمت A-B را بصورت درصد حساب کنیم مقدار آن برابر است با ۳۸۸۷ درصد افزایش قیمت که در نمودار حسابی این میزان تغییرات قیمت مشاهده نمی شود، اما در نمودار مقیاس لگاریتمی این میزان کاملا مشهود است و کاربرد نمودار لگاریتمی در بورس کاملا به چشم می آید.
نحوه لگاریتمی کردن نمودار در تحلیل تکنیکال
تا به این جا فهمیدیم که نمودار لگاریتمی چیست و چه تفاوتی با نمودار حسابی دارد، ولی چگونه میتوان نمودار یک سهم را لگاریتمی کرد؟ به صورت کلی می توانید چارت نمودار سهام بورسی را در پلتفرم های مختلفی مشاهده کنید. در اکثر نرم افزارهای تحلیل تکنیکال، چه نرم افزارهای آفلاین چه نرم افزارهای تحت وب، این امکان وجود دارد که سبک های مختلف نمودار را به نمایش بگذارند.
به عنوان مثال در نرم افزار تحت وب تریدینگ ویو می توانید به سادگی با انتخاب گزینه لگاریتمی در پایین چارت، مقیاس نمودار را تغییر دهید. در تصویر زیر آیگون لگاریتمی کردن نمودار مشخص شده است. در نظر داشته باشید که log مخفف کلمه logarithmic به معنی لگاریتمی است.
نتیجه گیری و کلام پایانی
فرض کنید سهمی را در قیمت ۱۰۰ تومان خریداری می کنید و در قیمت ۳۰۰ تومان به فروش می رسانیم، در این معامله ۲۰۰ تومان به ازای هر سهم سود به دست می آوریم.
در معامله دوم سهمی را در قیمت ۵۰۰ تومان خریداری می کنید و در قیمت ۷۰۰ تومان به فروش می رسانیم، در معامله دوم نیز ۲۰۰ تومان به ازای هر سهم سود به دست می آوریم.
اختلاف ۲۰۰ تومانی در افزایش قیمت در هر دو حالت در نمودار حسابی صرفا به یک اندازه است و این اختلاف در نمودار حسابی برآورد درستی از درصد افزایش قیمت ندارد و صرفا به همان مقدار ۲۰۰ تومان وزن میدهد.
ولی در نمودار لگاریتمی با توجه به مقدار افزایش و درصد آن وزن دهی می شود.
یعنی نمودار لگاریتمی تنها بر مبنای درصد های افزایش و یا کاهش قیمت نمودارها را رسم می کند.
در معامله اول به ازای ۲۰۰ تومان افزایش قیمت سهم ۲۰۰ درصد سود و در معامله دوم نیز به ازای ۲۰۰ تومان افزایش قیمت در سهم فقط ۴۰ درصد سود به دست آوردیم.
به درستی مشخص می شود که در چارت حسابی میزان واقعی سود آوری و میزان حرکت واقعی قیمت مشخص نیست.
نمودارهای لگاریتمی درصد تغییرات قیمت را به وضوح نشان می دهند، ولی در نمودارهای حسابی این مورد وجود ندارد.
لذا بهتر است که در تحلیل های خود از نمودارهای لگاریتمی استفاده نماییم.
تجزیه و تحلیل نمودار سهام بسته به نوع مقیاس قیمت مورد استفاده در هنگام مشاهده نمودارها، می تواند در بین معامله گران گوناگون متفاوت باشد.
مقیاس قیمت لگاریتمی از درصد تغییر برای ترسیم نقاط داده استفاده می کند، لذا مقیاس قیمت به صورت برابر قرار نمی گیرد.
مقیاس قیمت حسابی از مقادیر مساوی بین مقیاس های قیمت استفاده می کند و فاصله مساوی بین مقادیر به وجود می آورد.
در منابع تحلیل تکنیکال گفته شده هر گاه تغییرات قیمت بیش از ۱۰۰ درصد باشد باید نمودار در مقیاس لگاریتمی بررسی شود، به خاطر این که با واقعیات بازار همخوانی کاملی دارد.
در پایان امیدوارم از این مقاله که به بیان کاربرد نمودار لگاریتمی در بورس اشاره داشت، نهایت استفاده را برده باشید.
هر سوال یا ابهامی در مورد انواع نمودارهای لگاریتمی و حسابی داشتید، حتما در بخش دیدگاه ها بنویسید تا پاسخ بدم.
تفاوت های نمودارهای لگاریتمی و حسابی
تصمیم گیری درست در بازار ارز دیجیتال، مستلزم تسلط بر قواعد تحلیل تکنیکال و البته شناخت مهمترین ابزارهای آن میباشد؛ یعنی انواع الگوهای نموداری. نمودارهای لگاریتمی یکی از بهترین ابزارها برای پیش بینی قیمتهای ارزهای دیجیتال در آینده محسوب میشود و با نمودارهای معمولی بر حسب اطلاعاتی که در اختیار شما قرار میدهند، متفاوت هستند. در این مقاله ضمن بررسی کلی این نوع نمودار و اطلاعاتی که در اختیارتان قرار می دهد، تفاوت آن با الگوهای معمولی یا حسابی را بررسی خواهیم کرد. با توجه به تفاوت های نمودارهای لگاریتمی و حسابی، انتخاب متناسبترین الگو برای تحلیلهای شما بر عهده خودتان خواهد بود.
مفهوم مقیاس حسابی و لگاریتمی
اگرچه برخی تحلیلگران معتقدند شناخت و استفاده از نمودارهای قیمتی مهم نیست، اما شناخت آنها کمک میکند درک درستی از قیمتها و روند بازار داشته باشید. تفسیر نمودارهای قیمت بر اساس نوع مقیاسی که در زمان بررسی دادهها استفاده میگردد، میتواند متغیر باشد. بیشتر نرمافزارهای ترسیم نمودار یا برنامههایی نوشته شده از سوی کارگزاریها، انواع متنوعی از این نمودارها را در اختیار کاربران قرار میدهد.
به طورکلی دو نوع مقیاس برای تجزیهوتحلیل نوسانات قیمتها در بازار وجود دارد که به شرح زیر هستند:
مقیاس حسابی (Linear Scale)
مقیاس خطی که با عنوان مقیاس حسابی هم شناخته میشود، فاصله مساوی میان قیمتها را مشخص میکند. این مقیاس معمولاً بهصورت پیشفرض در بیشتر نرمافزارها استفاده میشود.
مقیاس لگاریتمی (Logarithmic Scale)
به این مقیاس در نمودارها log هم گفته میشود و به تغییر درصد قیمت دارایی پایه بستگی دارد. اغلب تحلیلگران حرفهای از مقیاس لگاریتمی درتحلیل های خود استفاده میکنند. در بسیاری از نمودارهای قیمت تنها با یک کلیک میتوان مقیاس نمودار را به لگاریتمی تغییر داد. مثلاً در تریدینگ ویو، کافی است روی گزینه «log» در بخش پایین سمت راست نمودار کلیک کنید تا حالت لگاریتمی فعال گردد.
تفاوت های نمودارهای لگاریتمی و حسابی
اولین تفاوت بین این نمودارها در تعریف آنها مشخص است. در نمودارهای خطی حرکت قیمتها با درصد تغییرات مشخص نمیشود و سطوح قیمت بر اساس یک مقدار ثابت ترسیم میشوند؛ به این ترتیب فواصل یکسانی بین قیمتها وجود دارد. از طرف دیگر در نمودارهای لگاریتمی بهجای آنکه قیمتها خودشان در فواصل مساوی از هم قرار گیرند، تغییرات یکسان درصد قیمتها، در فواصل یکسان از هم قرار میگیرند.
نمایش دقیق تر درصد جهش قیمتها در بازار توسط نمودارهای لگاریتمی
در این مقیاس لگاریتمی فاصله بین اعداد ۱۰ و ۲۰ دلار با فاصله بین ۲۰ و ۴۰ دلار یکی است، چون در هر دو آنها افزایش ۱۰۰ درصدی قیمت صورت میگیرد اما تغییر قیمت از ۲۰,۰۰۰ دلار به ۳۰,۰۰۰ دلار دلار با تغییر از ۵۰,۰۰۰ دلار تا ۶۰,۰۰۰ دلار با مقیاس حسابی متفاوت است. حال چرا؟
اگرچه هر دوی این افزایش قیمتها از نظر دلاری، تغییرات یکسانی را نشان میدهند اما افزایش ۱۰,۰۰۰ دلاری اول، بازدهی ۵۰ درصدی و افزایش دوم، بازدهی ۲۵ درصدی قیمت دارایی را نشان میدهد. از این رو اکثر تحلیلگران تکنیکال برای نشان دادن تغییرات از نمودارهای لگاریتمی استفاده میکنند؛ زیرا در این مقیاس درصد جهش یا بازدهی به خوبی مشخص میشود.
البته استفاده از مقیاس لگاریتمی درصورتی که قیمتها نزدیک به هم باشند، ممکن است شلوغ و ناخوانا بهنظر برسد؛ در چنین شرایطی تحلیلگران نمودار خطی را ترجیح میدهند.
دید بلند مدت نمودارهای لگاریتمی در مقابل دید کوتاه مدت نمودارهای حسابی
در هنگام نوسانات شدید بازار، معامله گری که دید بلندمدت به بازار دارد بهتر است از مقیاس لگاریتمی استفاده کند. از طرف دیگر تریدرهایی که به صورت روزانه و کوتاهمدت معامله میکنند و مایلند در فواصل زمانی کوتاه قیمتها را تحلیل کنند، مقیاس حسابی به آنها توصیه میشود.
هنگامی که نوسانات بازار کم است در فواصل کوتاهمدت تا میانمدت نوع مقیاسی که استفاده میکنید مهم نیست؛ حتی اگر مقیاس نمودار را از حسابی به لگاریتمی تغییر دهیم، تفاوت زیادی مشاهده نمیکنیم. هرچند مقیاسهای حسابی مقادیر ثابت و مطلق و مقیاس لگاریتمی مقادیر نسبی از تغییرات را ارائه میکند.
نمودار حسابی انتخاب بهتری است یا نمودار لگاریتمی؟
تحلیلگران تکنیکال این روزها برای تحلیل قیمتها در بازار ارز دیجیتال از هر دو مقیاس لگاریتمی و حسابی استفاده میکنند. با این حال این دو مقیاس بسته به شرایط میتوانند درک متفاوتی از روند بازار ارائه کنند.
مقیاس لگاریتمی بر حسب تغییرات درصد قیمت عمل میکند و کاربر را قادر میسازد تا پیشبینی بهتری از روند بازار داشته باشد؛ از این رو زمانی که بخواهیم با نگاهی بلندمدت معاملات خود را تنظیم کنیم، این مقیاس مناسبتر هست. این درحالی است که مقیاس حسابی نمیتواند میزان بازدهی را در قیمتهای مختلف معین کند. از این جهت در چهارچوب مقیاس لگاریتمی، میتوانیم روند واقعی قیمتها را شاهد باشیم.
همچنین استفاده از نمودارهای لگاریتمی در بازارهایی که روند دارند و غالباً تغییرات بزرگی را تجربه میکنند، دید بهتری به تحلیلگر میدهد؛ اما در بازارهایی که روند تقریباً ثابت و کمدامنه دارد فرقی نمیکند از مقیاس لگاریتمی استفاده کنید یا حسابی.
در این مقاله تفاوت های نمودارهای لگاریتمی و حسابی را بررسی کردیم. به این ترتیب با توجه به نوع معاملا ت شما که کوتاه مدت است یا بلند مدت و همچنین شرایط بازار و نوسان قیمت می توانید بهترین و متناسب ترین گزینه را انتخاب کنید. هرچند هنوز معامله گران و تحلیلگران نمودارهای معمولی یا خطی را ترجیح میدهند، اما نمودارهای لگریتمی در بررسی درصد جهش قیمت ها در بازار اطلاعات دقیق تری ارائه می کند و به این ترتیب در پیش بینی قیمت رمزارزها به ویژه در معاملات بلندمدت عملکرد بهتری دارند.
نمودار لگاریتمی و حسابی در تحلیل تکنیکال
نمودار لگاریتمی و حسابی در تحلیل تکنیکال
نمودار لگاریتمی و حسابی در تحلیل تکنیکال
به گزارش آگهی ساختمان : حرکات قیمت یک دارایی را میتوان در مقیاسهای مختلفی مشاهده کرد (مقیاس حسابی یا لگاریتمی) و اکثر پلتفرمهای معاملاتی مدرن میتوانند در هر مقیاسی نمایش داده شوند. تعیین بهترین روش مقیاسبندی نمودار برای نمایش فعالیت قیمت میتواند به شما در بهبود تجزیه و تحلیل و نتایج معاملات کمک کند. اما تفاوت بین نمودار حسابی و لگاریتمی چیست و کدام بهتر است؟
در نمودار لگاریتمی، قیمتها (محور Y) بهطور متناسب و نه با فاصله یکسان قرار میگیرند، در حالی که در مقیاس حسابی، قیمتها با فاصله مساوی – یک مقدار برابر بین موقعیتهای قیمت، قرار میگیرند. مقیاس لگاریتمی برای نشان دادن تفاوتهای گسترده قیمت در یک دوره طولانی بهتر است، اما زمانی که با نوسانات قیمتی کوچک در مدت زمان کوتاهی روبرو هستید، بهتر است از مقیاس حسابی استفاده کنید.
مقیاسبندی نمودار حسابی
در نمودار قیمت، قیمت بر روی محور y و زمان در محور x نمایش داده میشود. تمرکز ما بر این است که چگونه محور قیمت مقیاسبندی شود. در اینجا، در مورد زمان استفاده از مقیاسبندی نمودار حسابی و اینکه چرا معاملهگران کوتاهمدت آن را ترجیح میدهند، صحبت خواهیم کرد.
نمودار حسابی چیست؟
نمودار حسابی از مقدار مساوی بین موقعیتهای قیمت در محور y استفاده میکند. تغییرات قیمت را در یک ارزش واحد ثابت ترسیم مینماید به طوری که هر دو موقعیت قیمت از یکدیگر فاصله دارند. فاصله قیمت برابر است و نقاط مرجع در امتداد محور y با افزایشهای مساوی صعود میکنند. به عبارت دیگر، یک واحد دقیقاً به معنی یک واحد است.
این بدان معناست که تغییر قیمت از ۱ دلار به ۲ دلار، درست مانند تغییر قیمت از ۱۰۰ دلار به ۱۰۱ دلار نشان داده میشود. در تغییر قیمت ۱ دلار به ۲ دلار، سهام دو برابر شد، اما در حرکت از ۱۰۰ دلار به ۱۰۱ دلار، سهم تنها یک درصد افزایش یافت. این اغلب چالشهایی را برای اوراق بهاداری ایجاد میکند که قیمت آنها چند برابر شده است. وضعیت عدم نمایش تغییرات قیمت که زمانی اتفاق میافتد که قیمت اوراق بهادار پایین است (در مقایسه با بقیه قیمتهای نمودار) و نشان دادن بیش از حد تغییرات قیمت زمانی که قیمت اوراق بهادار نسبتاً بالا است، مشکل اصلی مرتبط با نمودار حسابی است.
چه زمانی از نمودار حسابی استفاده کنیم؟
نمودار حسابی زمانی استفاده میشود که قیمت اوراق بهادار در یک محدوده باریک یا در مدت زمان کوتاهی حرکت میکند. در این شرایط، معاملهگر میخواهد تغییرات جزئی قیمت را به وضوح ببیند و ارزش واقعی آنها را بداند. بنابراین، مقیاس حسابی برای معاملهگران کوتاهمدت، مانند اسکالپرها، معاملهگران روزانه، و معاملهگران نوسانی، بهترین است، زیرا این دسته از معاملهگران تنها به حرکتهای قیمتی مربوط میشوند که در مدت زمان کوتاهی اتفاق میافتد – دقیقه، ساعت، روز یا چند هفته – که در بیشتر مواقع نسبتاً کوچک هستند.
چرا معاملهگران کوتاه مدت نمودار حسابی را ترجیح میدهند؟
نمودار حسابی توسط بسیاری به دلیل بیاثر بودن مورد انتقاد قرار گرفته است، اما اصلاً اینطور نیست. این نمودار توسط معاملهگران کوتاهمدت ترجیح داده میشود، زیرا تقریباً مشابه مقیاسگذاری نیمه لاگی است. در شرایطی که محدوده قیمت در محدوده نسبتاً باریکی قرار میگیرد، این نمودار میتواند بسیار مفید باشد. دلیل دیگری که معاملهگران کوتاهمدت نمودار حسابی را ترجیح میدهند این است که مظنه قیمت سهام به دلار مطلق نشان داده میشود، بنابراین مقیاس حرکت قیمت را به دلار منعکس میکند. بنابراین، برای اکثر معاملهگران کوتاه مدت منطقی است که از این مقیاس در نمودار خود استفاده کنند تا خالصترین نمایش تغییرات قیمت را بدست آورند.
مقیاسبندی نمودار لگاریتمی
ممکن است بخواهید بدانید نمودار لگاریتمی چیست، چه زمانی باید از آن استفاده کنید و چرا معاملهگران بلندمدت آن را ترجیح میدهند. با ما همراه باشید تا به این سوالات پاسخ دهیم.
نمودار لگاریتمی چیست؟
نمودار لگاریتمی و حسابی در تحلیل تکنیکال
به جای یک واحد اندازهگیری، نمودار لگاریتمی، نسبت مقادیر لاگ را نشان میدهد. به عبارت دیگر، تغییرات قیمت در محور y در واحدهای آنها نمایش داده نمیشود، بلکه به نسبتی – معمولاً درصدی – از مقدار اولیه نشان داده میشود. مقیاس قیمت لگاریتمی به گونهای ترسیم میگردد که قیمتها در مقیاس به طور مساوی از یکدیگر قرار نمیگیرند، بلکه نشاندهنده افزایش متناسب (درصد افزایش) برابر در قیمت اوراق بهادار هستند.
از آنجایی که درصد تغییر قیمت برابر با فاصله یکسان در محور قیمت نشان داده میشود، به این معنی است که در نمودار لگاریتمی یک سهم، زمانی که سهام از ۲ دلار به ۴ دلار یا از ۸۰ دلار تا ۱۶۰ دلار میرود، همان فاصله در محور y وجود خواهد داشت. با وجود قیمت، درصد تغییرات به طور مساوی نشان داده میشود. بنابراین، مقیاس لگاریتمی به درک اهمیت حرکت قیمتهای بزرگتر کمک میکند. به ویژه در تجزیه و تحلیل رشد نمایی مفید است.
زمان استفاده از نمودار لگاریتمی
بهتر است از مقیاس لگاریتمی زمانی استفاده شود که اختلاف ابتدا و انتهای دوره زیاد است. در این شرایط، معاملهگر میخواهد تغییرات اخیر قیمت را بدون توجه به اینکه چقدر ظاهراً بزرگ است، در چشمانداز قرار دهد. بنابراین، معاملهگران بلندمدت که روند حرکت قیمت را در طول ماهها و سالها تحلیل میکنند، ممکن است بخواهند از مقیاس لگاریتمی برای قرار دادن چیزها در چشمانداز درست استفاده کنند.
با استفاده از مقیاسهای حسابی و لگاریتمی، معاملهگران بلندمدت میتوانند ببینند که قیمت چه در ارزش دلار و چه در درصد بازدهی نوسان میکند. به عنوان مثال، درصد تغییر از ۵۰ دلار به ۵۵ دلار برابر با درصد تغییر از ۷۵ دلار به ۸۲.۵۰ دلار است. در بیشتر موارد، روش مقیاسبندی مورد استفاده، تفاوتی در سهام کمنوسان با فریمهای زمانی کوتاهمدت تا میانمدت در نمودارهایشان ایجاد نمیکند. اگر از نمودار حسابی به لگاریتمی روی بیاورید، تفاوت چندانی ایجاد نخواهد کرد.
چرا معاملهگران بلندمدت نمودار لگاریتمی را ترجیح میدهند؟
معاملهگران بلندمدت نمودار لگاریتمی را ترجیح میدهند زیرا به آنها اجازه میدهد ببینند که قیمت بر حسب درصد چگونه تغییر کرده است. این به آنها کمک میکند تا با مطالعه افزایش نسبت به کل حرکت قیمت، چیزها را در چشمانداز درست قرار دهند. از آنجایی که مقیاس لگاریتمی نقاط داده را کوتاه میکند، به معاملهگران بلندمدتی که میخواهند حرکت قیمت را طی چندین ماه و سال ببینند، این امکان را میدهد تا دید وسیعی از بازار داشته باشند.
مزایای مقیاس بندی نمودار لگاریتمی
در اینجا به برخی از مزایای آن اشاره میکنیم:
نمایش متناسبی از حرکت قیمت و بازده را ارائه میدهد
در مقیاس نمودار حسابی، حرکت از ۱۰۰ دلار به ۲۰۰ دلار توسط همان واحدها (۱۰۰ دلار) به عنوان حرکت از ۲۰۰ دلار به ۳۰۰ دلار نشان داده میشود. با این حال، از نظر درصد، حرکت از ۱۰۰ دلار به ۲۰۰ دلار نشاندهنده بازدهی ۱۰۰ درصدی است، در حالی که حرکت از ۲۰۰ دلار به ۲۵۰ دلار نشاندهنده بازدهی ۵۰ درصدی میباشد. بنابراین، نمودار لگاریتمی تغییرات قیمت را بر حسب درصد بازده نشان میدهد.
حرکت کمتر شدید را به درستی بیان میکند
:مقیاس بندی لگاریتمی تمایل دارد افزایش یا کاهش قیمت کمتری را نسبت به مقیاسبندی نمودار حسابی نشان دهد. به عنوان مثال، اگر دارایی از ۱۰۰.۰۰ دلار به ۱۰.۰ دلار سقوط کرده باشد. فاصله بین هر دلار در مقیاس حسابی قیمت بسیار کم خواهد بود، که امکان مشاهده حرکت بزرگ از ۱۵.۰۰ دلار به ۱۰.۰۰ دلار را غیرممکن میکند. مقیاسبندی لگاریتمی این مشکلات را با تنظیم فرآیند بر اساس درصد تغییر حل میکند. این بدان معنی است که در مقیاسبندی لگاریتمی، یک درصد حرکت قابل توجه همیشه با یک حرکت بصری قابل توجه مطابقت دارد. برای مطالعهی سایر مزایای مقیاس بندی نمودار لگاریتمی، کلیک کنید.
تفاوت بین نمودار حسابی و لگاریتمی
نمودار لگاریتمی و حسابی در تحلیل تکنیکال
نمودار حسابی تغییرات مقادیر مطلق را نشان میدهد، در حالی که مقیاس لگاریتمی نشاندهنده تغییرات نسبی است. برای روشن کردن تفاوت کلیدی بین مقیاسبندی لگاریتمی و حسابی، در اینجا از یک مثال استفاده میکنیم: در نمودار حسابی، افزایش قیمت از ۱۰ دلار به ۱۵ دلار با همان حرکت رو به بالا به همان روشی که افزایش بین ۲۰ دلار نشان داده میشود. و ۲۵ دلار دو افزایش ۵ دلار است و نمودار حسابی قیمت را در بخشهای مساوی نشان میدهد.
با این حال، برای مقیاس قیمت لگاریتمی، حرکت عمودی متفاوتی برای تغییرات قیمت بین ۱۰ تا ۱۵ دلار و همچنین تغییر قیمت بین ۲۰ تا ۲۵ دلار وجود دارد. و اگرچه هر دو حرکت مبلغ یکسانی هستند، اولین تغییر ۵ دلاری نشاندهنده افزایش ۵۰ درصدی قیمت دارایی است. دومین تغییر ۵ دلاری نشاندهنده افزایش ۲۵ درصدی قیمت دارایی میباشد.
از آنجایی که افزایش ۵۰ درصدی از ۲۵ درصد بیشتر است، فاصله بیشتر بین قیمتها برای نشان دادن واضح بزرگی تغییرات اغلب توسط نمودارنویسان استفاده میشود. با استفاده از نمودار لگاریتمی، فاصله عمودی بین قیمتها در مقیاس زمانی برابر خواهد بود که درصد تغییر بین مقادیر یکسان باشد. با این مثال، فاصله بین ۱۰ تا ۱۵ دلار برابر با تفاوت بین ۲۰ و ۳۰ دلار خواهد بود، اما هر دو نشاندهنده افزایش قیمت ۵۰ درصدی هستند.
تفاوتهای دیگر بین نمودار حسابی و لگاریتمی عبارتند از:
- در مقیاس حسابی، با هر تغییر واحد یکسان رفتار میشود. تغییر از ۱ دلار به ۲ دلار از ۱۰ دلار به ۱۱ دلار یکسان به نظر میرسد. از سوی دیگر، در نمودار لگاریتمی، این درصد تغییر است که با آن یکسان رفتار میشود.
- نمودارهای حسابی زمانی مفید هستند که بخواهید تغییرات قیمت خالص را با محاسبات مقیاسبندی مشاهده کنید. معاملهگران روزانه اغلب نمودارهای حسابی را ترجیح میدهند؛ در حالی که نمودارهای لگاریتمی هنگام مشاهده نمودارهای بلند مدت مفید هستند.
- مقیاس حسابی مقادیر مطلق را به دست میدهد، در حالی که مقیاس لگاریتمی ارائهدهنده مقادیر نسبی است.
- نمودار قیمت حسابی میتواند فاصله مساوی ۵ واحد در محور y داشته باشد. نمودار لگاریتمی مقادیر را با استفاده از مقیاسبندی قیمت به جای یک واحد اندازهگیری منحصر به فرد نمایش میدهد.
- اگر یک اوراق بهادار دارای حرکات کوچک قیمت و عملکرد معاملاتی متلاطم باشد، مقیاس حسابی بهترین روش برای ترسیم نمودار خواهد بود. مقیاسبندی لگاریتمی برای نوسانات در حرکت قیمت و اقدامات معاملاتی بهترین است.
کدام نمودار را انتخاب کنیم؟
اولاً، قیمت اوراق بهادار معمولاً به صورت نسبی تحلیل میشود. بنابراین، بهتر است حرکت قیمت اوراق بهادار را به جای اینکه به صورت مطلق نشان دهیم، آن را به صورت درصدی نمایش دهیم. این یکی از دلایلی است که نمودار لگاریتمی برای تجزیه و تحلیل بازده توصیه میشود. این نمودار مقادیر نسبی را به دست میدهد، در حالی که مقیاس حسابی ارائهدهنده مقادیر مطلق است.
زمانی که قیمت سهامی که میخواهید ردیابی کنید در طول زمانی که نمودار شما را پوشش میدهد به طور قابل توجهی تغییر کرده است، مقیاس لگاریتمی بسیار ارزشمند میباشد. به عنوان مثال، اگر قیمت سهام از ۱۵۰ دلار به ۸ دلار کاهش یافته است و از مقیاس حسابی استفاده میکنید، باید افزایشهای دلاری بسیار نزدیک ایجاد کنید، زیرا باید نمودار خود را در یک صفحه بزرگ مشاهده نمایید. با در نظر گرفتن این موضوع، تغییر ۱۲.۵ درصدی از ۸ دلار به ۹ دلار را متوجه نخواهید شد. از این مشکل با استفاده از مقیاس لگاریتمی اجتناب میشود. درصد قابل توجهی از حرکت صرف نظر از اینکه در کجای نمودار قرار دارید، به یک تغییر بصری قابل توجه مرتبط است.
مقایسه نمودار لگاریتمی و حسابی برای منحنیهای ارزش
بیایید تصور کنیم که شما در یک دهه آزمایشی انجام میدهید، مثلا بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۱، و میتوانید انتظار داشته باشید که در این دوره ۱۲٪ نرخ رشد مرکب سالانه (CAGR) کسب کنید. با این حال، عملکرد میتواند کاملاً با تاریخ شروع و پایان متفاوت باشد. ممکن است این یک استراتژی عالی در دهه ۱۹۹۰ بوده، اما متعاقباً در پنج تا شش سال گذشته، به عنوان مثال، از سال ۲۰۱۵، از بین رفته باشد. اگر از منحنی ارزش ویژه حسابی استفاده شود، اختلاف بین امتیازهای کسب شده و باخت نامرئی خواهد بود. و حتی ممکن است باعث شود فرد فکر کند استراتژی همچنان مانند گذشته کار میکند.
سخن پایانی
نمودار لگاریتمی و حسابی در تحلیل تکنیکال
مقیاسبندی نمودار لگاریتمی از درصد تغییر برای رسم نقاط داده استفاده میکند. نقاط داده روی محور y در مقیاسبندی لگاریتمی در فاصله مساوی قرار نمیگیرند. از سوی دیگر، نمودار حسابی، از مقدار مساوی بین نقاط قیمت استفاده میکند.
در حالی که مقیاس لگاریتمی مقادیر نسبی را ارائه میدهد، مقیاس بندی حسابی ارائهدهنده مقادیر مطلق است. معاملهگران کوتاه مدت مقیاس حسابی را ترجیح میدهند زیرا قیمت اغلب در یک محدوده نسبتاً باریک در کوتاه مدت محدود میشود. مقیاسبندی لگاریتمی برای معاملهگران بلندمدت مفیدتر است زیرا درصد بازده قیمت را نشان داده و میتواند دادههای قیمتی عظیم را در یک نمای نمودار فشرده کند. اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، پیشنهاد میکنیم با وارد شدن به صفحهی اصلی وبسایت آکادمی دانایان از سایر محتوای آموزشی بهرهمند شوید.
توجه : این مطلب آگهی تبلیغات، یک تبلیغ رپورتاژ بوده و اویم شاهانه در محتوا و محصولات آن هیچگونه نظری و مسئولیتی ندارد.