اقتصاد رفتاری چیست ؟

دانلود و خرید کتاب صوتی اقتصاد رفتاری چیست
برای خرید و دانلود کتاب صوتی اقتصاد رفتاری چیست نوشته موریس آلتمن و خواندن و شنیدن هزاران کتاب الکترونیکی و صوتی دیگر، اپلیکیشن طاقچه را رایگان نصب کنید.
این کتاب صوتی عضو بینهایت است.
با نصب اپلیکیشن طاقچه میتوانی به این کتاب و هزاران کتاب صوتی و متنی دیگر در اشتراک بینهایت دسترسی داشته باشی.
این کتاب صوتی عضو بینهایت است.
با نصب اپلیکیشن طاقچه میتوانی به این کتاب و هزاران کتاب صوتی و متنی دیگر در اشتراک بینهایت دسترسی داشته باشی.
دیگران دریافت کردهاند
معرفی کتاب صوتی اقتصاد رفتاری چیست
کتاب صوتی اقتصاد رفتاری چیست اثر موریس آلتمن یکی از مجموعه کتابهای دامیز در زمینه اقتصاد است.
آوند دانش نهادی فرهنگی است که در کنار انتشارات کتابهای فارسی در حوزههای متنوع، فراهمآوری محصولات انتشارات وایلی را نیز به شکلی گسترده انجام میدهد. این انتشارات از ابتدای سال ۱۳۹۱ با در پیش گرفتن برنامهای مدون جهت انتشار کتاب به شکلی طبقهبندیشده و با رعایت قوانین جهانی کپیرایت، توانسته تصویری پررنگتر از خود در بازار کتاب ایران به نمایش گذارد. طی دو دههی گذشته، نام آوند دانش اغلب مترادف با نام وایلی بوده است و این انتشارات با تهیه و توزیع بهموقع بهترینها از ناشران زیرمجموعهی وایلی، خود را به عنوان یکی از تأمینکنندگان قابل اطمینان و برتر کتاب نزد دانشگاهیان و پژوهشگران کشور معرفی کرده است.
مجموعه کتابهای پرفروش دامیز آوند دانش، کتابهایی آموزشی و راهنما برای یادگیری گام به گام مهارتهای گوناگون و به دست آوردن اطلاعات در زمینههای مختلفی مانند کسب وکار، هنرهای گوناگون، سرگرمی، کامپیوتر، تغذیه و سلامت، زبان انگلیسی، مهارتهای زندگی، روانشناسی، ادبیات، تاریخ و. هستند.
رشته اقتصاد رفتاری بسیاری از عوامل جزئی و نهچندان جزئی را که به انتخابهای مالی و خرید شما کمک میکنند، بررسی میکند. آلتمن در این کتاب توضیح می دهد که چطور عوامل روانشناختی و اجتماعی مثل الگوهای غریزی، فشار اجتماعی، تبلیغات و قالببندیهای ذهنی بر تصمیمگیریهای مالی روزمره و انتخابهای مالی شما تاثیر میگذارند. کتاب اقتصاد رفتاری چیست بینشی را بر اساس علم روانشناسی، جامعهشناسی و بر اساس مثالهای دنیای واقعی ارائه میدهد که به سرمایهگذاران کمک کند تا اشتباه نکنند، به شرکتها در زمینه درک سازوکارهای نهفته در انتخابهای فردی کمک کند و به دولتها نیز در اخذ تصمیماتشان یاری رساند.
شنیدن کتاب اقتصاد رفتاری چیست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه مدیران و برنامهریزان شرکتها، کارگزاران دولتها و همه کسانی که دوست دارند در زمینه اقتصاد رفتاری دانشی کسب کنند مخاطبان این کتاباند.
اقتصاد رفتاری چیست؟
با بررسی تعاریف مختلفی که از اقتصاد رفتاری ارائه شده است، می توان گفت برخی به دنبال پیوند میان اقتصاد رفتاری با اقتصاد نئوکلاسیک هستند. و برخی دیگر این دو رویکرد را متناقض هم دانسته اند. برخی این اقتصاد را برحسب قدرت پیش بینی که دارد تعریف کرده اند و برخی تعاریف نیز به روش های تجربی آن توجه کردهاند. به طور کلی، اقتصاد رفتاری دانشی میان رشته ای است. که دانش اقتصاد را در کنار دستاورد های علم روانشناسی به کار می برد تا بتواند رفتار ها و تصمیمات اقتصادی ما را بهتر توصیف و ارزیابی نماید.
به عنوان تعریفی جامع که اغلب دانشگاهیان از آن استفاده می نمایند، می توانیم اقتصاد رفتاری را این گونه توضیح دهیم که: یکی از رویکردهای نسبتا جدید در دانش اقتصاد که به کمک دانش های دیگری مانند روانشناسی و جامعه شناسی به دنبال برطرف کردن کاستی های موجود در مدل اقتصادی متعارف می باشد. در واقع هدف این رویکرد اقتصادی را ارتقای دانش اقتصادی و نزدیک شدن مدل اقتصادی با واقعیت های بیرونی در نظر گرفته اند.
برای ساده کردن تعریف اقتصاد رفتاری چیست؟ و رسیدن به درک صحیح تری از اقتصاد رفتاری خوب می باشد این چند نکته مهم در تعریف بالا را در نظر بگیرید:
-
رفتاری دانشی است که علاوه بر اقتصاد از علوم روانشناسی و جامعه شناسی نیز بهره می برد.
- به دنبال تغییر و بهبود فرضیه های «اقتصاد متعارف» است.
- از آنجا که از دانش دیگر رشته ها استفاده می کند، قادر به ارائه پیش بینی های دقیق تر و سیاست های مناسب تری است.
- از آنجا که به ابعاد رفتاری افراد توجه بیشتری دارد، نظریه های واقع گرایانه تری را نیز ارائه می نماید.
تاثیرات اقتصاد رفتاری
اقتصاد رفتاری به بررسی تصمیمات افراد جامعه درباره مدیریت منابع می پردازد. تصمیماتی مانند مثال ابتدای مقاله یعنی خرید گوشی جدید که البته این ساده ترین مثال در این زمینه است.برای مثالی واقعی تر از نقش اقتصاد رفتاری بر زندگی جامعه می توان به کاهش مصرف برق در امریکا به کمک این دانش اشاره کرد.
در امریکا یکی از مشکلات مهم دولت بالا بودن میزان مصرف برق شهروندان است که همواره به دنبال کاهش میزان مصرف به روش های مختلف است. در یکی از راه حل ها به کمک اقتصاد رفتاری پیامی با مضمون زیر برای شهروندان فرستاده شد.
شهروند عزیز می دانید شما نسبت به همسایه خود که در خانه ای با موقعیت مکانی و مساحت یکسان زندگی می کنید، مصرف برقی بیشتر دارید؟ و جالب این است که با ارسال همین پیام ساده، دولت امریکا توانست میزان برق شهروندان را تا سطح قابل قبولی کاهش دهد. پس اقتصاد رفتاری دانشی مهم و بسیار موثر در مدیریت منابع و نحوه تصمیم گیری افراد است.
اقتصاد رفتاری چیست؟ بنابراین اقتصاد رفتاری از جمله دانش هایی است. که کاربرد گسترده ای در حوزه های مطالعاتی اقتصاد و بازرگانی دارد. به عنوان مثال برای تحلیل رفتار مصرف و پس انداز، بررسی انتخاب کالای عمومی، کارایی و توزیع درآمد، مطالعات بازار، تحلیل و پیش بینی رفتار افراد در بازار سهام و مواردی دیگر از این دانش استفاده می شود.
مثالی از اهمیت اقتصاد رفتاری
مثال های زیادی موجود است که نشان می دهند رفتار انسان ها بسیار پیچیده می باشد. و شرکت ها و سازمان ها، برای کنترل اقتصاد، باید آن ها را دقیق تر بررسی می نمایند؛ برای نمونه، در رستوران های زنجیرهای معروف مکدونالد، معمولا از مشتریان هنگام دریافت سفارش می پرسند: «تمایل دارید سفارشتان در ابعاد حجیم تر سِرو و آماده شود؟»، پاسخ به این پرسش یا بهتر است بگوییم پیشنهاد معمولا مثبت است.
شاید فکر کنید مشتریان رستوران ها در برابر چنین پرسشی معمولا پاسخ مثبت می دهند. و می توان از این روند نتیجه گیری هایی کلی تری داشت؛ اما این طور نیست. در مقابل، در رستوران های چینی، وقتی به مشتریان گفته می شده که آیا مایل اند غذا های کنار وعده اصلی شان در اندازه کم حجم تری ارائه شود، پاسخ بازهم مثبت بوده است. این ها یعنی در بسترهای مختلف و شرایط گوناگون، رفتار مشتریان و در ابعاد کلان تر ممکن است بسیار متنوع و متفاوت باشند.
دو نظریه مهم در زمینه اقتصاد رفتاری
انتخاب عقلانی (Rational Choice)
در دنیایی ساده و شاید ایدئال، هیچ چیز روی نظر مشتریان اثر نمیگذارد؛ برای نمونه، اگر مشتری می خواهد رایانه بخرد، حتما از قبل به نیاز هایش توجه داشته و بنا به آنها خواسته هایش را شکل داده و برای خرید اقدام می کند. تصمیمگیریهای افراد میبایست نتیجهای از بررسی سودها و ضررهایی باشد که هر انتخاب برایشان به همراه میآورد. در این صورت، همیشه بهترین تصمیم ها گرفته می شود. این یعنی انتخاب عقلانی! منتها آیا در واقعیت چنین چیزی شدنی است؟
نظریه چشمانداز (Prospect Theory)
نظریه دیگری نیز موجود است که آنرا نظریه چشم انداز می نامند. خالق این نظریه دنیل کانمن (Daniel Kahneman) و آموس تورسکی (Amos Tversky) هستند. بنا بر این نظریه، لزوما همیشه تصمیماتی که از سوی افراد گرفته می شود حالت بهینه ندارند. تمایل آدمها به ریسک پذیری در سایه چهارچوب و بستری قرار دارد که تصمیم ها در آن ساخته می شوند.
اقتصاد رفتاری چیست و چگونه از آن در معامله گری سود ببریم؟
اقتصاد رفتاری
اقتصاد رفتاری مطالعه تأثیر روانشناسی بر روی رفتار سرمایه گذاران و یا تحلیلگران اقتصادی و همچنین اثرات متعاقب آن بر روی بازار سرمایه می باشد. تمرکز آن بر روی این واقعیت است که سرمایه گذاران همیشه رفتار منطقی ندارند و کنترل محدودی بر روی خودشان دارند. آنها همچنین تحت تأثیر بایاس (Bias) های خود می باشند. در این مطلب سعی داریم صرفا با سوگیری های مختلفی که در اقتصاد رفتاری حائز اهمیت می باشد آشنا شویم و در مقاله دیگری به تفصیل به این مبحث خواهم پرداخت.
تئوری اقتصادی سنتی
به منظور درک بهتر اقتصاد رفتاری، اجازه دهید به تئوری سنتی اقتصاد نگاهی بیندازیم. این تئوری شامل باورهای زیر می باشد:
- بازار و سرمایه گذاران کاملا منطقی هستند.
- سرمایه گذاران به درستی به مشخصه های سوددهی توجه می کنند.
- سرمایه گذاران بر روی خود کنترل کاملی دارند.
- آنها تحت تأثیر خطاهای شناختی (Cognitive Errors) یا خطاهای پردازش اطلاعات سر در گم نمی شوند.
تئوری اقتصاد رفتاری
اقتصاد رفتاری ترکیب روانشناسی و اقتصاد
حالا به مقایسه تئوری سنتی اقتصاد با اقتصاد رفتاری میپردازیم.
مواردی که در اقتصاد رفتاری مطرح می شود به شرح زیر است:
- سرمایه گذاران به صورت نرمال رفتار می کنند و نه منطقی.
- آنها در حقیقت کنترل محدودی بر روی خودشان دارند.
- آنها تحت تأثیر بایاس (جانبداری) های خود قرار دارند.
- سرمایه گذاران دچار خطاهای شناختی می شوند که منجر به تصمیمات اشتباه می شود.
بایاس ها و خطاهای تصمیم گیری
بیایید مقداری در مورد اجزای سازنده اقتصاد رفتاری صحبت کنیم. این تئوری سرمایه گذاران را به صورت نرمال می بیند که تحت تأثیر خطاها و بایاس های تصمیم گیری قرار دارند. ما می توانیم خطاهای تصمیم گیری را به چهار دسته تقسیم کنیم.
1- خودفریبی (Self-deception)
مفهوم خودفریبی، یک محدودیت در مسیر یادگیری ما می باشد. زمانی که ما به اشتباه فکر می کنیم بیشتر از چیزی که واقعا می دانیم، می دانیم، احتمال از دست دادن و نادیده گرفتن اطلاعاتی که برای گرفتن تصمیمات آگاهانه بدان نیاز داریم بالا می رود.
2- ساده گرایی (Heuristic Simplificatio)
این مورد به خطاهای پردازش اطلاعات اشاره دارد که در آن مغز در شرایط عدم اطمینان برای ساده سازی تصمیمات، از میانبرهای شناختی (Cognitive Shortcut) استفاده می کند.
3- احساسات
جنبه دیگر اقتصاد رفتاری به احساسات مربوط می شود. اصولا، احساس در اقتصاد رفتاری به تصمیم گیری ما بر اساس حالت احساسی در هر لحظه اشاره دارد. حالت و روحیه ما در هر لحظه ممکن است ما را از مسیر تصمیم گیری منطقی خارج کند.
4-تأثیر اجتماعی (Social Influence)اقتصاد رفتاری چیست ؟
این مورد به اثری که دیگران بر روی تصمیم گیری ما می گذارند اشاره دارد.
مهم ترین بایاس ها در اقتصاد رفتاری
اقتصاد رفتاری به دنبال راهی برای درک تأثیر بایاس های شخصی بر روی سرمایه گذاران می باشد. در اینجا چندین سوگیری مالی رایج را با هم مرور می کنیم.
1- اعتماد بنفس کاذب و توهم کنترل
2- سوگیری خود انتسابی (Self Attribution)
3- سوگیری ادراکی- واپس نگری (Hindsight)
4-سوگیری تأیید (Confirmation Bias)
5- مغالطه روایی (Narrative Fallacy)
6- سوگیری نماگری (Representative)
7- سوگیری چهارچوب دهی (Framing)
8- سوگیری لنگر (Anchoring)
9- زیان گریزی (Loss Aversion)
10-ذهنیت توده ای یا گله ای (Herding)
حال به بررسی هر کدام از موارد بالا می پردازیم.
1- اعتماد بنفس کاذب و توهم کنترل
آعتماد بنفس کاذب
سوگیری اعتماد بنفس کاذب یک تمایل برای نگه داشتن یک ارزیابی اشتباه و یا گمراه کننده از مهارت ها، هوش و استعداد خودمان است. به طور خلاصه، این یک باور خودپسندانه است که ما بهتر از چیزی که در واقع هستیم خودمان را فرض می کنیم. ارزیابی نادرست توانایی ها می تواند یک سوگیری خطرناک باشد که در اقتصاد رفتاری و بازارهای سرمایه بسیار شایع است.
2- سوگیری خودانتسابی
اگر هر اتفاق مثبت و خوبی بیفتد ما آن را ناشی از توانایی خود و هر اتفاق ناخوشایندی را مربوط به بدشانسی بدانیم در واقع گرفتار این سوگیری شده ایم. در واقع، ما انتخاب می کنیم که چگونه یک علت را به یک نتیجه مرتبط کنیم تا خودمان به بهترین وجه به نظر بیاییم (حتی در ذهن خودمان).
3- سوگیری ادراکی-واپس نگری
واپس نگری
این سوگیری یک تصور غلط می باشد که همواره به صورت "همیشه میدونستم" بروز می کند. شاید کسی فکر کند که دارای توانایی یا استعداد خاصی در پیش بینی وقایع می باشد. این سوگیری و بایاس یکی از مفاهیم مهم در اقتصاد رفتاری می باشد.
4- سوگیری تأیید
بایاس تأیید
این مورد تمایل افراد برای توجه به اطلاعاتی که باور آنها را تأیید می کند را بیان می کند. افراد اغلب از اطلاعاتی که با عقیده آنها سازگار نیست را نادیده می گیرند. سوگیری های ما باعث می شود که توانایی ما برای گرفتن تصمیمات سرمایه گذاری صرفا منطقی محدود باشد.
5- مغالطه روایی
مغالطه روایی
یکی از محدودیت های ما برای ارزیابی عینی اطلاعات چیزی است که آن را مغالطه روایی می نامند. ما از داستان خوشمان می آید و اجازه می دهیم ترجیح ما برای یک داستان خوب، واقعیات و توانایی ما برای گرفتن تصمیمات منطقی را تحت تأثیر قرار دهد (از این موضوع در بازاریابی به کرات استفاده می شود). این بدین معنی است که ما ممکن است به سمت یک نتیجه غیردلخواه کشیده شویم صرفا به این خاطر که داستان بهتری را روایت می کند. این مورد نیز در اقتصاد رفتاری و درک رفتار سرمایه گذاران حائز اهمیت می باشد.
6- سوگیری نماگری
سوگیری نماگری
این موضوع زمانی رخ می دهد که شباهت اشیا یا اتفاقات، توانایی تفکر افراد در مورد احتمال وقوع یک نتیجه را تحت تأثیر قرار می دهد (قابل توجه تکنیکالیست های عزیز). افراد اغلب این اشتباه را تکرار می کنند که باور دارند دو رویداد مشابه بیشتر از چیزی که در واقع است به هم وابسته هستند. این مورد جزو خطاهای رایج پردازش اطلاعات قرار می گیرد.
7- سوگیری چهارچوب دهی
این مورد زمانی رخ می دهد که افراد یک تصمیم را بر اساس روشی که اطلاعات ارائه شده می گیرند (به جای توجه به خود اطلاعات). یک اطلاعاتی که به دو روش متفاوت ارائه می شود در توانایی قضاوت افراد و نحوه تصمیم گیری آنها تأثیر گذار است (در اخبار از این مورد به شدت استفاده می شود). در اقتصاد رفتاری، سرمایه گذاران ممکن است به یک فرصت بخصوص واکنش متفاوتی نشان دهند، بسته به اینکه چطور به آن ها ارائه می شود.
8- سوگیری لنگر
بایاس لنگر
این سوگیری زمانی رخ می دهد که افراد برای تصمیم گیری، بیش از اندازه بر روی اطلاعات قبلی یا اطلاعاتی که در ابتدا بدست می آورند تکیه می کنند. برای مثال، اگر شما وارد یک مغازه شوید و اولین لباسی را که میبینید که دو میلیون تومان قیمت داشته باشد، لباس دوم که می بینید اگر پانصد هزار تومان قیمت داشته باشد ذهن شما به صورت خودکار این لباس را فارغ از کیفیت و واقعیت، ارزان محسوب کرده و شما تمایل بیشتری برای خرید آن دارید (از این تکنیک نیز در بازاریابی به کرات استفاده می شود). به عبارتی در ذهن شما لنگر قیمتی ایجاد می شود که باعث تأثیر بر روی تصمیم گیری شما شده است.
9-زیان گریزی
زیان گریزی
زیان گریزی در اقتصاد رفتاری بدین معناست که سرمایه گذاران آنقدر از زیان هراسان هستند که بیشتر تمرکزشان بر روی جلوگیری از ضرر می باشد (به جای کسب سود). هر چقدر که شخصی در بازار متضرر شود، تمایل آن به این سوگیری بیشتر خواهد شد (مصداق ضرب المثل مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسه).
تحقیقات بر روی این موضوع نشان می دهد که سرمایه گذاران احساس بدی که از ضرر تجربه می کنند تقریبا دو برابر لذتی است که از سود بردن می برند.
10- ذهنیت توده ای یا گله ای
رفتار گله ای
در اقتصاد رفتاری، ذهنیت گله ای به تمایل سرمایه گذاران به تبعیت و پیروی از رفتار سایرین در بازار اشاره دارد. اکثریت افراد در بازارهای مالی تحت تأثیر احساس و غریزه عمل می کنند (به جای تحلیل مستقل خودشان).
حال که به صورت مختصر با سوگیری های مختلف در اقتصاد رفتاری آشنا شدیم، بهتر است راهکارهایی برای غلبه بر تمایلات منفی رفتاری در رابطه با سرمایه گذاری ارائه کنیم. در اینجا برخی از استراتژی هایی که می توانید در مقابل این سوگیری ها اتخاذ کنید را مرور می کنیم.
تمرکز بر روی فرآیند
دو دیدگاه نسبت به تصمیم گیری وجود دارد:
- واکنشی (Reflexive) : به صورت غریزی عمل کنید، که بدون تلاش و خودکار و در حقیقت گزینه پیش فرض ما می باشد.
- عقلایی (Reflective): منطقی و روشمند، اما نیازمند تلاش فعالانه.
تکیه به تصمیم گیری واکنشی یا غریزی ما را در معرض سوگیری فریبنده (deceptive) و نیز تأثیرات اجتماعی و احساسی قرار می دهد. سازمان دهی فرآیندهای تصمیم گیری منطقی به شما کمک خواهد کرد که از چنین خطاهایی در امان باشید. سعی کنید بر روی فرآیند تمرکز کنید تا صرفا نتیجه.
آماده سازی، برنامه ریزی و تعهد
اقتصاد رفتاری به ما می آموزد که با اماده سازی، برنامه اقتصاد رفتاری چیست ؟ ریزی و متعهد ساختن خودمان شروع به سرمایه گذاری کنیم. با نقل به مضمونی از وارن بافت مرد افسانه ای دنیای سرمایه گذاری مبحث را خاتمه می دهیم.
"موفقیت در سرمایه گذاری هیچ ربطی به میزان هوش شما ندارد. اگر هوش معمولی داشته باشید، تنها چیزی که نیاز دارید روحیه ای است که تمایلاتی که دیگران را به مخاطره می اندازد کنترل کند"
در نهایت، اگر به دنیای ارزهای دیجیتال و معامله گری در آن علاقه مند هستی و در این مورد اطلاعات بیشتری می خواهی یا دوست داری کسی باشه بتونه بهت کمک کنه پلن معاملاتی مخصوص به خودت را داشته باشی به آیدی تلگرام [email protected] پیام دهید و یا به صفحه شخصی من در لینکدین به آدرس زیر پیام دهید.
هم چنین اگر می خواهید در جریان آخرین اخبار و تحلیل های بازارهای سرمایه قرار بگیرید و از مطالب آموزشی هم بهره مند بشوید، میتوانید در شبکه های اجتماعی تیم هنر معامله گری عضو بشید و در اقتصاد رفتاری چیست ؟ این مسیر سخت اما هیجان انگیز همراه ما باشید:
اقتصاد رفتاری
اقتصاد رفتاری (به انگلیسی: Behavioral economics) و فاینانس رفتاری رشته ای است که با روش علمی در فضای روان شناسی شناختی، فاکتورهای مربوط به احساسات و اجتماع را در تحلیل و فهم بازارها و عوامل اقتصادی به کار می گیرد.از آنجا که واحد تحلیل در این دو علم، فرد و رفتار او می باشد تعامل بین علم اقتصاد و روان شناسی می تواند برای نظریه پردازی اقتصادی مورد استفاده اقتصاددانان قرار گیرددر طی سال های اخیر محققانی هم چون دانیل کانمن (دانیل کاهنمن)، آموس تورسکی (Amos Tversky)، ریچارد تِیلِر (Richard THALER) و اخیراً نیز کالین کامرر (Colin Camerer) و جرج لاونشتاین (George Loewenstein)، برخی از اصول و اندیشه های علم اقتصاد را به عنوان اصولی غیر واقع گرایانه از نظر روانشناختی، مورد انتقاد قرار داده اند. اقتصاددانانی نظیر کنت ارو (kenth arrow)، پیتر دیاموند (پیتر ای. دیاموند)، دان مک فادن (Daniel McFadden)، رابرت سولو (Robert Solow) تنها تحقیقات اندکی را در این زمینه انجام داده اند ولی گستردگی اقتصاد را ترویج ننموده انداین نا به سامانی به وجود آمده در مورد واقع گرایی روانشناختی هم اکنون منجر به بروز به نتایجی گردیده است. عمدتاً تلاش هایی تحت عنوان «علم اقتصاد رفتاری» صورت گرفته تا از نظر روانشناختی ماهیت و نتایج بسیار واقعی تر از طبیعت انسان در علم اقتصاد بدست آید که این ماهیت ها به طرز نامحدودی در دهه اخیر، گسترش و فزونی یافته است. تاجایی که امروز علم اقتصاد رفتاری جایگاه خود را در اقتصاد متعارف باز کرده است و افرادی نظیر دیوید لایبسون David Laibson) در زمینه اقتصاد کلان وارنست فییر در اقتصاد کار، جایگاه مناسبی در اقتصاد کلان دارند. از طرف دیگر دانشگاه های معتبر بسیاری دانشجو در مقاطع پیشرفته در زمینه اقتصاد رفتاری می گیرند.
در طول دورهٔ کلاسیک، اقتصاددانان و روان شناسان ارتباط تنگاتنگ داشته اند. به عنوان مثال آدام اسمیت (۱۷۵۹، Smith)مقال ه ای در خصوص اصول روان شناسی رفتار افراد تحت عنوان نظریه های احساسات اخلاقی(The theory of moral sentiments) نگاشت. جرمی بنتام(Bentham 1789) نیز نوشته های زیادی در مورد پایه های روانشناختی مطلوبیت ارائه داده است. در طول دوران توسعهٔ اقتصاد نئوکلاسیک، اقتصاددانان کم کم خود را از موضوعات روان شناسی دور کردند. در طول این دوران اقتصاد رفتاری چیست ؟ اقتصاددانان تلاش می کردند تا حوزهٔ علمی خود را به علوم طبیعی نزدیک کنند با این توضیح که رفتار اقتصادی از مفروضات طبیعت عامل اقتصادی جدا شد.موضوع دیگر استفاده از روابط ریاضی در نمونه سازی های اقتصادی بود تا آن جا که رشتهٔ اقتصادسنجی با استقبال زیادی مواجه و رویکرد ریاضی در اقتصاد به عنوان رویکردی فراگیر تبدیل شد. مفهوم انسان اقتصادی شکل گرفت به گونه ای که بر عقلانیت تأکید داشت. با این حال تحلیل های روان شناسی ادامه یافت تا بسیاری از موضوعات را در زمان توسعهٔ اقتصاد نئوکلاسیک توضیح دهد. از این دست می توان به فعالیت های فرانسیس اجورث(Francis edgeworth)، ویلفردو پارتو(Vilfredopareto)، اروینگ فیشر(Irvingfisher) و جان مینارد کینز(John maynard Keynes) اشاره کرد. این دانشمندان معتقد بودند که پدیده های مربوط به روان شناسی فردی، قیمت ها را تحت تأثیر قرار می دهند. به عنوان مثال، اسمیت اثر پدیدهٔ «خودبرتربینی» را در مشاغل پرخطر مورد بحث قرارداد. در این حالت افراد با توجه به عامل غرور یا اعتماد به نفس بیش از حد، به کارهای سختی دست می زنند که باید دستمزد بیش تری داشته باشد، لیکن با این عنوان که «این کار سختی نیست» آن کار را انجام می دهند؛ بنابراین، این عامل باعث می شود قیمت نیروی کار در چنین مشاغلی از قیمت واقعی کم تر شود. کینز در اوایل قرن ۲۰ به عامل توهم پولی اشاره کرد. به این معنا که افراد به ارزش اسمی پول توجه دارند تا به ارزش واقعی آن. در نهایت فیشر در سال ۱۹۲۹ کتابی با عنوان «نظریهٔ بهره» در مورد توهم پولی نگاشت. فیشر در بخشی از این کتاب به تشریح رفتار افراد در مورد پس انداز پرداخته که آن را تابع عواملی از جمله خود کنترلی، دوراندیشی و عادت اشخاص تصویر کرده است.در اواسط قرن ۲۰، روان شناسی از مباحث اقتصادی جدا شد. البته عوامل متعددی باعث شد مباحث روان شناسی مجدداً در تحقیقات اقتصادی راه باید و اصول اقتصادرفتاری شکل گیرد. مطلوبیت مورد انتظار و نمونه های مطلوبیت تنزیل شده (به انگلیسی: discounted utility models)به عنوان مفروضاتی که شرایط قابل آزمونی برای تصمیم گیری در شرایط عدم اطمینان و مصرف بین دوره ای ایجاد می کردند، به شکل گسترده ای مورد پذیرش قرار گرفتند. البته پدیده های غیرمعمول((به انگلیسی: anomalies) به تکرار، مورد مشاهده قرار گرفتند که باعث تغییراتی در این گونه فرضیات شد. علاوه بر این در دههٔ ۱۹۶۹۰، روان شناسی شناختی، مغز انسان را به عنوان ابزار پردازش گر اطلاعات معرفی کرد (برعکس نمونه های رفتاری). روان شناسانی از جمله ادواردز(Edwards,1968)، آموس تورسکی و دانیل کانمن(kahneman and tversky,1979) اقتصاد رفتاری چیست ؟ نمونه های شناختی خود را در خصوص تصمیم گیری در شرایط ریسک و عدم اطمینان در مقابل نمونه های رفتار عقلایی ارائه کردند.مقالهٔ اسلویچ ۱۹۷۲، (Slovic)در حوزهٔ رفتار فردی سرمایه گذاران در خصوص برداشت نادرست افراد از ریسک، نقطه ی عطفی در تحقیقات رفتاری در حوزهٔ مالی بود. یکی از مهم ترین مقالات که باعث توسعهٔ اقتصاد و حوزهٔ مالی رفتاری شد مقالهٔ کانمن و تورسکی در سال ۱۹۷۹ با عنوان”نظریه دورنما(Prospect theory)تصمیم گیری در شرایط ریسک “بود که در آن از روش های روانشناسی شناختی برای توضیح شماری از پدیده های غیرمعمول در چارچوب تصمیم گیری بر مبنای اقتصاد عقلایی استفاده کردند. سرانجام کنفرانس دانشگاه شیکاگو در سال ۱۹۸۷ و فصلنامهٔ اقتصاد (یادبود آموس تورسکی) که به موضوعات اقتصاد رفتاری اختصاص یافته بود، نقطهٔ عطفی در توسعهٔ تحقیقات مشابه شد. گستردگی تحقیقات مالی و یافتن پدیده های غیرمعمول و استثنائات در واقعیت های بازار سهام و به طور گسترده تری در تصمیم گیری های سرمایه گذاری که نمونه های متعارف در نظریه های پیشرفته سرمایه گذاری قادر به تبیین آن نبودند، محققان را به سمت نظریه های رفتاری رهنمون ساخت. مطالعات رفتاری در دههٔ ۱۹۹۰ به شکل گسترده تری رایج شد. دی بونت و تیلر در سال ۱۹۸۵ نشان دادند وقتی سهام بر مبنای بازدهی ۳ تا ۵ سال به شکل تاریخی رتبه بندی می شوند، سهامی که در گذشته بازدهی بیش تری داشته اند (برندگان تاریخی) در سال های بعد بازدهی کم تری ارائه داده اند (بازندگان آتی). البته آن ها این رفتار بازدهی را به عکس العمل بیش ازحد و کم ترازحد سرمایه گذاران نسبت داده اند. به عبارت دیگر سرمایه گذاران در مقابل برندگان تاریخی بیش ازحد خوش بین و در مقابل بازندگان تاریخی بیش ازحد بدبین بوده اند که البته همین امر خود منجر به فاصلهٔ قیمت های ذاتی و قیمت های بازار می شود.در سال ۱۹۹۲ کانمن و تورسکی نظریه دورنما را توسعه دادند و «نظریه دورنمای تجمعی (((kahneman and tverskyṣ۱۹۹۲)را ارائه دادند که بسیاری از تحقیقات قبل از آن را به صورت یک نظریه منسجم ارائه کرد. از آن به بعد نیز مطالعات تجربی زیادی مفروضات و نتایج این نظریه را تأیید کرده است.مقاله جیگادیش و تیتمن در سال 1993 (Jegadeesh and titmanṣ۱۹۹۳)پدیدهٔ غیرعادی دیگری را نشان داد که سهام دارای بازده بالاتر در طول ۶ ماه گذشته، در سال بعد بازدهی بیش تری را به نسبت سهام دارای بازده کم تر ایجاد می کند.در سال ۱۹۹۸ دانیل، هیرشیفر و سابر امانیام(Daniel et al. ṣ۱۹۹۸)مقالهٔ «روان شناسی سرمایه گذار و عکس العمل بیش ازحد و کم ترازحد بازار سهام» را مطرح کردند. در این مقاله اثر بیش اطمینانی((به انگلیسی: overconfidence)و خود اسنادی (به انگلیسی: Self-attribution theory)تبیین شد.در همان سال یعنی سال ۱۹۹۸ دو مقالهٔ دیگر در بیان عکس العمل بیش ازحد و کم ترازحد توسط باربریز، شیفر و ویشنیارایه شد.در نهایت جایزهٔ نوبل اقتصاد در سال ۲۰۰۲ به دانیل کانمن به علت تحقیقات گسترده اش در کاربرد و روان شناسی در اقتصاد اعطا شد و بدین ترتیب حوزهٔ گسترده ای از تحقیقات مورد توجه محققان قرار گرفت. آموس تورسکی به عنوان همکار کانمن در طول سال ها تحقیق تیمی، در سال ۱۹۹۶ درگذشت و چون جایزهٔ نوبل به افراد زنده تعلق می گیرد، کانمن به دریافت جایزهٔ نوبل نائل آمد که البته همکاری های تورسکی در سال های تحقیق را یادآور شد.
مهمترین کتابی که سیر تکوین و شکلگیری اقتصاد رفتاری را تشریح می کند، «کج رفتاری: شکل گیری اقتصاد رفتاری» نام دارد که توسط ریچارد تِیلِر، استاد دانشگاه شیکاگو و برندهٔ جایزه نوبل اقتصاد ۲۰۱۷، نوشته شده است.
اقتصاد رفتاری به دنبال افزایش قدرت توضیح دهندگی علم اقتصاد از طریق واقعی تر کردن بنیان های روانشناسی است. هسته اصلی اقتصاد رفتاری اعتقاد به افزایش واقع گرایی زیربناهای روانشناختی علم اقتصاد است که سبب بهبود نظریه های اقتصادی در انجام وظایف خود نظیر توصیف بهتر تئوری ها، پیش بینی بهتر حوادث و پیشنهاد سیاست های اقتصادی بهتر می شود. البته این دیدگاه در جایگاه نفی اساس اقتصاد نئوکلاسیک برپایه حداکثر کردن مطلوبیت(به انگلیسی: utility maximization)، تعادل(به انگلیسی: equlibrium) و کارایی(به انگلیسی: efficiency)قرار ندارد. چراکه دیدگاه نئو کلاسیک مفید است و چارچوب تئوریک مناسبی برای تحلیل های اقتصاددانان فراهم می آورد اقتصاد رفتاری چیست ؟ که در خیلی از زمینه ها نیز پیش بینی های صحیحی انجام می دهد اما در برخی موارد ناکارآمد است و می بایستی تعدیل شود که این مجرای بروز علم اقتصاد رفتاری است.اکثر مقالات در زمینه اقتصاد رفتاری تعدادی از فروض بنیادین اقتصاد نئوکلاسیک را با توجه به واقع گرایی روانشناختی تعدیل می کند. البته اقتصاد رفتاری را نباید به عنوان نظریات رادیکال در نظر گرفت. چراکه فقط به دنبال آزاد کردن فروض ساده کننده اساس اقتصاد نئوکلاسیک است. برای مثال اقتصاددانان نئوکلاسیک به طور مشخص ابراز می کنند که انسان ها در مورد انصاف و عدالت نگران نیستند؛ که با حذف این فرض می توان به نظریات واقعی تر در علم اقتصاد رسید.
اقتصاد رفتاری | تعریف ، ویژگی ها و روش های مورد استفاده در اقتصاد رفتاری
اقتصاد رفتاری مطالعه تصمیمگیری علم اقتصادی توسط افراد و نهادهاست. اقتصادرفتاری به انتخاب مشتری، رویدادهای بازار و روانشناسی انسانی میپردازد تا به درک تصمیمات آنها کمک کند و سعی در ایجاد مدلهای اقتصادی دقیقتر داشته باشد. اقتصاد رفتاری تلاش میکند زمینههای روانشناسی رفتاری و اقتصاد را متحد کند. شما با دریافت مشاوره کسب و کار از مرکز کاردوک می توانید از این علم در جهت بالا بردن بهره وری سازمان خود استفاده کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه پیش بینی های اقتصادی میتوانید با مشاوران مرکز مشاوره کاردوک از طریق شماره 02166418908 تماس بگیرید.
اقتصاد رفتاری
در واقع اقتصاد رفتاری به معنای تحقق واقعیت در تحلیل اقتصادی است. روانشناسی، جامعهشناسی، سیاست و اقتصاد نهادی (که بر قوانین بازی اقتصادی متمرکز است) برای توصیف و توضیح رفتار انسان و پدیدههای اقتصادی به کار برده می شود. این علم به مطالعه انتخاب ها و رفتارهای جامعه در فعالیتهای بازار میپردازد و برای توصیف رفتار انتخابی مردم از تئوری آینده نگر استفاده میکند.
ویژگیهای اقتصاد رفتاری
1- رویکرد بین رشتهای و توجه به تمامی شاخههای علوم اجتماعی و انسانی مثل روانشناسی، جامعهشناسی، انسانشناسی و…
2- بهرهگیری از تمام جنبههای دیگر شاخههای علوم اجتماعی شامل نظریهها، ابزارها، روشها و …
3- اصلاح فرضیات در اقتصاد متعارف
4- ارایه نظریههای واقعگرایانهتر و مطابق با رفتار واقعی انسانها که جنبههای مختلف ابعاد رفتاری افراد شامل: نیات، اعتقادات و گرایشات را مورد توجه قرار میدهد.
5- ارایه پیشبینیهای دقیقتر و سیاستهای مناسبتر و کاراتر.
هدف مهم اقتصاد رفتاری
اقتصادیرفتاری به دنبال این است که علم اقتصاد را از طریق بنیانهای روانشناسی توضیح دهد. اقتصاد رفتاری به دنبال روشهایی است که توضیح دهد چرا مردم و گروههای مختلف در مورد خرید یک کالا رفتارهای متفاوتی نشان میدهند. یعنی میخواهند واقعیت را با نظریههای اقتصادی وارد عرصه رقابت کنند. نظریههای اقتصادی معمولاً یک جانبه هستند، اما هدف اقتصاد رفتاری این است که نشان دهد واقعیتها از نظریههای خسته کننده اقتصادی جداست. همین اقدام باعث بهبود و تغییر نظریههای اقتصادی در عرصه خرد و کلان میشود.
روشهای مورد استفاده در اقتصاد رفتاری
روشهایی که این علم آن را به کار میگیرد همان روشهایی است که در اقتصاد متعارف استفاده میشود. اقتصاد رفتاری به شواهد و آزمون خطا نیز وابسته است. اما امروزه این علم برای اینکه به نتایج بهتری برسد از روشهای اقتصاد متعارف نیز به شکلهای مختلف استفاده میکند. برای اشنایی با اصول مدیریت کلیک کنید.
مهمترین موضوعات مورد توجه اقتصاد رفتاری
رفتار مالی
در رفتار مالی، این موضوع را مورد توجه قرار میدهد که چرا افراد در بازار خطاهای سیستماتیک را انجام میدهند. این نوع خطاها قیمتها و بازدهیهای بازار را تحت تأثیر قرار میدهد و باعث میشود بازار کارآمد بودن خود را از دست بدهد.
رفتارهای کمّی مالی
این علم برای بررسی این موضوع از روشهای ریاضی و آمار برای بررسی تبعیضهای موجود در بازار و تأثیر آن بر خرید مردم استفاده میکند. رفتارهای کمّی مالی روی سیستم بازاریابی نیز تأثیر میگذارد و اقتصاد رفتاری و متخصصان آن در پی بررسی این دست از موضوعات هستند.
انتقادگرایی
انتقادگرایی به دنبال انتقاد و مخالفت از رفتارهای کمِّی مالی است. از این رو در این موضوعات اقتصاد رفتاری به دنبال این است که هر چیزی که عامل اصلی عدم موفقیت بخش جزئی و یا کلی در بازار است را مورد توجه و بررسی قرار دهند و آن را انتقاد کنند.
نظریه بازی رفتاری
نظریهٔ بازی با استفاده از مدلهای ریاضی به تحلیل روشهای همکاری یا رقابت موجودات منطقی و هوشمند میپردازد. نظریهٔ بازی، شاخهای از ریاضیات کاربردی است که در علوم اجتماعی و به ویژه در اقتصاد، زیستشناسی، مهندسی، علوم سیاسی، روابط بینالملل، علوم رایانه، بازاریابی، فلسفه و قمار مورد استفاده قرار میگیرد. اقتصادرفتاری روابط متقابل در این موضوع و تأثیر آن بر رفتارهای اقتصادی مردم را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد.
نقدهای وارده
این علم مورد انتقاد بسیاری از پژوهشگران و رفتارشناسان قرار گرفته است. آنها معتقدند که اقتصادرفتاری عموماً بر عقلانیت کنشگران اقتصادی تأکید دارد. آنها معتقدند که رفتارهای انجام شده در محیط آزمایشگاهی نمیتواند کاربرد زیادی در محیط بازار داشته باشد و برای بررسی وضعیت بازار و رفتارهای اقتصادی مردم باید در بطن بازار حضور پیدا کرد.
کاربرد اقتصاد رفتاری چیست؟
حال که با اقتصادرفتاری آشنا شدهاید، میتوانید از آن در بخشهای مختلف استفاده نمایید. اما به طور کلی از این علم در بازاریابی و فروش جهت تعیین استراتژی ورود به بازار، قیمت گذاری و …، مدیریت منابع انسانی، ورود به بورس و سایر بازارهای مالی میتوان استفاده کرد.
کوتاه سخن اینکه…
اقتصادرفتاری یک شاخه جدید در دانش اقتصادی است که در کشور ما به صورت نادرستی به کار گرفته میشود. اگر بتوانیم اهداف اساسی و اصلی اقتصاد رفتاری که به بررسی چند و چون رفتارهای مردم در خرید (یا نخریدن) یک کالا را به درستی درک کنیم، میتوانیم برای تغییر وضعیت اقتصادی کشور و بهبود آن اقداماتی اساسی صورت دهیم. برای ارتقای هوش مالی کلیک کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه پیش بینی اقتصاد رفتاری چیست ؟ های اقتصادی میتوانید با مشاوران مرکز مشاوره کسب و کار کاردوک از طریق شماره 02166418908 تماس بگیرید.
سؤالات متداول در خصوص اقتصاد رفتاری
بله. افرادی بودند که در شکلگیری و به اوج رساندن اقتصادرفتاری بسیار موفق عمل کردند. دانیل آریلی، کولین کمرر، ارنست فهر، دانیل کاهنمن، دیوید لیبیسون از جمله این افراد هستند.
مسائلی چون وجود بیکاری غیر ارادی، تأثیر سیاست پولی بر تولید و اشتغال، خطای شتاب تورم منفی هنگام بالا بودن بیکاری، شیوع پسانداز کم برای دورۀ بازنشستگی، بیثباتی زیاد در قیمتهای سهام نسبت به قیمت پایۀ آنها، پایداری سرسختانۀ طبقۀ فقیر خودویرانگر از جمله مسائلی است که ذهن اقتصاد دانهای رفتاری را به خود مشغول میکند.