ریسک و انواع آن

ریسک چیست انواع روش های ارزیابی و کنترل ریسک
ایمنی کار یعنی تلاش برای جلوگیری از آنچه که باعث کاهش میزان محصول یا نتیجه کار و پایین آمدن کیفیت آن و هدر رفتن نیرو و تلاشهای صرف شده در انجام کار می گردد. امروزه ایمنی کار به صورتهای مختلفی چون پیشگیری از حوادث یا داشتن سطح قابل قبول ریسکهای مختلف موجود در انجـام کار تعریف شـده اسـت. یکـی از بهتـرین تعـاریف عبارتسـت از میـزان یا درجـه فرار از خطرات (Degree of freedom from hazards) قسمت اصلی در این تعریف، فرار از خطرات میباشد و کلمه میزان یا درجه برای تعیین محدوده و مرز بکار رفته است. به مثالی که در مورد بشر اولیه در مقدمه اشاره شد توجه کنید. بشر اولیه میتوانست برای جلوگیری یا کاهش میزان صدمه به دست یک یا چند برگ درخت را روی دسته سنگ بپیچد. طبیعی است که هرچه تعداد برگهای درخت پیچیده شده بیشتر باشد میزان صدمه به دست در حین انجام کار کمتر میشود.
از طرف دیگر زیاد شدن تعداد برگهای پیچیده شده مانعی در انجام راحت و درست کار به شمار میآید. بنابراین به خود آن انسان اولیه بستگی داشت که تصمیم گرفته و از یک یا چند برگ درخت استفاده نماید. اگر دستهایش بزرگ و قوی بود بخوبی از عهده گرفتن دسته سنگ با چند لایه برگ برمیآمد و برعکس. پس میتوان گفت که هر شخص، هر صنعت، هر کارخانه، هر سازمان و هر کشوری باید خود تصمیم بگیرد که میزان یا درجه فرار از خطرات یا ایمنی چقدر باشد. این بستگی درجه یا میزان ایمنی به خود هر سازمان و کشور یکی از عمده ترین دلایلی است که موجب شده تا امروزه ایمنی نتواند، همانند کیفیت و محیط زیست به صورت استانداردهای بین المللی مطرح شود. تصمیم گیری در مورد این میزان یا درجه ایمنی به عوامل مختلفی مربوط میشود که عبارتند از :
1) دانش و آگاهی: هرچه سطح دانش و آگاهی یک فرد، صنعت یا سازمان بالاتر باشد بیشتر تمایل خواهد داشت که میزان ایمنی را بالاتر ببرد. مثلا اگر در صنعتی میزان صدای موجود بالا باشد و افراد مشغول به کار و مسئولین صنعت، به موضوع آلودگی صدا و اثرات آن در سلامتی انسانها و حد مجاز قرار گیری در معرض صدا در طول ساعات کار، آگاهی داشته باشند طبیعی است که به فکر رفع و کنترل صدا خواهند بود. در غیر این صورت اصلا به وجود صدا پی نخواهند برد.
2) تواناییهای مختلف : اگر صنعت مورد نظر، امکانات مالی خوبی نداشته باشد با وجود تمایل مسئولین و افراد مشغول به کار در آن صنعت برای رفع و کنترل خطر آلودگی صوتی امکان انجام کار مهمی ممکن نخواهد بود. به همین ترتیب سایر امکانات نظیر امکانات فیزیکی، اجتماعی، سیاسی و تکنولوژیکی به صورت مانعی در بالا بردن درجه فرار از خطر خواهند بود. میزان یا درجه ایمنی، نشانگر آن است که ایمنی قابل اندازه گیری است. با تعیین مقدار آن هم میتوان وضعیت ایمنی یک صنعت یا سازمان را در یک زمان خاص معین ساخت و هم با مقایسه وضعیت ایمنی موجود در دو زمان مختلف در مورد برنامه های ایمن سازی و ارتقاء سطح یا درجه ایمنی صنعت یا سازمان در دوره محدود به دو زمان مزبور اظهار نظر نمود.
شناسایی خطرات (Hazard Identification)
جایگاه و مقدمات شناسایی مخاطرات و ارزیابی ریسک
پس از روشن شدن مفهوم میزان یا درجه در ابتدای تعریف ایمنی به قسمت اصلی آن یعنی فرار از خطرات یا دوری گزیدن از خطرات میپردازیم. برای آنکه بتوان از خطرات دوری کرد یا باصطلاح از آنها فرار کرد باید در وهله اول آنها را شناسایی نمود و قبل از هر چیز باید خود خطر را تعریف کرد :
تعریف خطر
شرایطی که دارای پتانسیل یا بالقوه گی وارد آوردن آسیب بدنی و خسارت مالی به انسان باشد را خط مینامند. خطر دارای انواع مختلفی است که از آن جمله میتوان به خطرات زیر اشاره نمود :
- خطرات فیزیکی (Physical hazards) مانند تغییر فاز، انتقال گرما، تبخیر و ایجاد سرما
- خطرات شیمیایی (Chemical hazards) مانند قابلیت اشتعال، قابلیت انفجار، ناپایداری و میل ترکیبی فراوان
- خطرات تهدید کننده سلامتی (Health hazards) هر ماده شیمیایی یا هر جسم دیگری که طبق مدارک علمی موجود میتواند در هنگام قرارگیری انسان در معرض آنها اثرات سوء آنی (Acute effects) یا درازمدتی (Chronic effects) در سلامتی انسان داشته باشد. از جمله مواد شیمیایی مزبور میتوان به انواع زیر اشاره کــرد: مـواد Carcinogen، مـواد سمـی (toxic agents) یا reproductive toxins، مواد تحریک کننده (irritants) مواد خورنده (Corrosives)، مواد حساسیت زا (Sensitizers)، مـوادی که بـه کبد صدمـه میزنند (hepatotoxins)، موادیکه به کلیه ها آسیب میرسانند (nephrotoxins)، موادی که روی سلولهای عصبی اثر دارند (neurotoxins)، موادی که در مکانیسم تولید خون اثر سوء دارند، مواد آسیب رسان به ریه ها، پوست و چشمها.
بنابراین شناسایی خطرات یعنی شناسایی و تشخیص شرایط موجود در محیط ریسک و انواع آن کار یا زندگی انسان. بعضا این شرایط به آسانی قابل تشخیص میباشند و متخصصین ایمنی، همانند یک پزشک به هنگام رویارویی با یک بیمار، با مشاهده دقیق یک فعالیت یا یک وضعیت یا محیط کار، بسیاری از خطرات را تشخیص میدهند. این نوع شناسایی خطر را اصطلاحا تحت عنـوانWalking, talking through method میخوانند که درست شبیه ویزیت و معاینه کردن بیمار توسط یک پزشک میباشد. بسیاری از شرایط هم هستند که به آسانی قابل تشخیص و شناسایی نبوده و نیاز به استفاده از روشهای پیچیده، پرهزینه و زمان بر دارند. درست نظیر پزشکی که برای تشخیص بیماری نیاز به نمونه برداری و انجام آزمایشهایی دارد، در شناسایی خطرات هم روشهای مشابهی وجود دارند. امروزه نزدیک به 127 روش یا تکنیک شناسایی خطرات وجود دارد که به تدریج و با گذشت زمان در جریان توسعه علم ایمنی ابداع و بکار برده شده اند. بعضی از این تکنیکها خطرات خاصی را مورد شناسایی قرار میدهند و بعضی دیگر برای شناسایی خطرات بالقوه یک فعالیت یا دستگاه خاص بوجود آمده اند. در جدول شماره 1 ـ اسامی تعدادی از این تکنیکها ارائه شده است.
جدول 1 ـ اسامی تعدادی از تکنیکهای شناسایی خطر
نام تكنيک
در مورد مشاغلي چون جراحان، خلبانان و كنترل كننده هاي اطاق فرمان صنايع، كاربرد دارد.
رديابي انرژي و تجزيه و تحليل حفاظها و موانع
Energy Trace & Barrier Analysis
در كليه سيستمهايي كه داراي انرژي هستند كاربرد دارد. مانند فرايندهاي شيميايي
تجزيه و تحليل علت ـ پيامد Cause Consequence Analysis
در مواردي كه ريسک هاي تركيبي يك سيستم، ارزيابي ميشوند كاربرد دارد
تجزيه و تحليل تغييرات Change Analysis
در همه سيستمها وقتي تغييري ايجاد شد و نكته اصلاحي انجام شد كاربرد دارد
تكنيک وقايع بحراني
Critical Incident Technique
كادر بهره برداري وقتي اطلاعات كافي در مورد عمليات را جمع آوري كردند اين روش مورد استفاده قرار ميگيرد
تجزيه و تحليل انواع نقصها و اثرات آنها در سيستم
Failure Mode & Effect Analysis (FMEA)
در مورد سيستمهاي الكتريكي، الكترونيكي هوا فضائی و سخت افزارهاي مختلف كاربرد دارد
تجزيه و تحليل غفلتها و فراموشكاری هاي مديريتي
Management oversight and Risk Trace Analysis (MORT)
در مورد همة حوادث، قابل اجرا است
ارزیابی خطرات (Hazard Assessment)
مفاهیم خطر، رویداد ناگوار و ریسک
پس از شناسایی خطرات برنامه کنترل خطرات اجراء میشود تا خطرات شناسایی شده به کلی از بین برده شده یا به نوعی تحت کنترل در آیند. اینکه برنامه کنترل خطر را باید از کدام خطر یا خطرات آغاز نمود نیاز به تعیین اولویتهای خطرات دارد. برای تعیین اولویت خطرات، اولین کار محاسبه ریسک آنها میباشد. ریسک هر خطر از حاصل ضرب احتمال تبدیل شدن آن خطر به حادثه (احتمال وقوع حادثه) در پی آمد حاصله یا شدت حادثه به دست میآید.
هم احتمال وقوع و هم پی آمد حادثه هر دو به صورت عدد بیان میشوند و معمولا با توجه به گذشته و تاریخچه وقوع حوادث محاسبه میگردند. چنانچه در صنعتی حوادث اتفاق افتاده به طور دقیق ثبت نشده و در نتیجه محاسبه احتمال وقوع و پیآمد از حوادث امکان پذیر نباشد میتوان با توجه به آمار صنایع مشابه در نقاط مختلف کشور یا حتی جهان این ارقام را محاسبه کرد. به همین دلیل است که ثبت حوادث و نگهداری اطلاعات مربوطه حائز اهمیت فراوان میباشد. آنچه که در محاسبه ارقام مورد بحث مهم است این است که اگر احتمال وقوع در مورد یک حادثه خاص یا در مورد یکی از خطرات شناسایی شده بر حسب مثلا درصد بیان شود باید در مورد بقیه خطرات نیز بر حسب درصد معین شود. پی آمد هم به همین ترتیب است یعنی اگر در مورد یکی از خطرات بر حسب مقدار کل خسارت وارده یا بر حسب تعداد کل روزهای از دست رفته محاسبه شود باید در مورد کلیه خطرات به همین ترتیب عمل شود. در غیر این صورت، ریسک هر خطر به صورت مجزا و یک عدد بیان میشود و قابل مقایسه با سایر ریسکها نخواهد بود.
با محاسبه ریسک مربوط به کلّیه خطرات شناسایی شده لیستی تهیه میشود که در آن ریسکهای بزرگتر یا بیشتر در اول و ریسکهای کوچکتر یا کمتر در آخر لیست قرار میگیرند و بدین ترتیب اهمیت و اولویت خطرها نسبت به همدیگر تعیین می گردد. پس از آماده شدن این لیست با توجه به خط مشی ایمنی (Safety policy) صنعت یا سازمان مورد مطالعه به خطرات مختلف ضرایبی داده میشود. مثلا اگر خطرات مربوط به یک دستگاه خاص که با ارز خارجی خریداری شده و به دلیل کمبود منابع ارزی از اهمیت خاصی برخوردار است به آنها ضریبی بیشتر از یک (در مقایسه با سایر خطرات و اهمیت آنها) تعلق میگیرد. این نوع اهمیت دادنها در خط مشی ایمنی مشخص میشود. حالا اگر خطری ضریب 2 داشته باشد ریسک مربوط به آن در 2 ضرب میگردد. پس از دادن ضرایب مربوط به تک تک خطرات لیست دقیق اولویتی آنها با توجه به ریسک ضرب شده در ضریب ریسک و انواع آن تهیه میگردد.
امروزه سعی میشود که پس از تدوین خط مشی ایمنی، ماتریس ریسک (Risk matrix) نیز تهیه گردد. در ماتریس ریسک که نمونه ای از آن در شکل 1 نشانداده شده احتمال وقوع در محور X ها و پی آمد حادثه در محور y ها برده میشود. از جمله نقاط لازم در خط مشی ایمنی تعیین سطح یا میزان ریسک پذیری یا ریسک قابل قبول صنعت یا سازمان میباشد که به صورت خطی در ماتریس ریسک مشخص میگردد. وقتی لیست ریسکهای خطرات شناسایی شده تهیه شد همه آن ریسکها را به ماتریس ریسک منتقل میکنند. آندسته از ریسکهایی که در پایین خط سطح ریسک پذیری قرار دارند خودبخود از لیست خطرات قابل کنترل حذف میشوند و ریسکهای قرار گرفته در بالای سطح ریسک پذیری، مورد توجه قرار گرفته و بین خود به همان ترتیب فوق الذکر (با ریسک و انواع آن در نظر گرفتن ضرایب اهمیت آنها) تعیین اولویت شده و برای اجرای برنامه کنترل خطرات آماده میشوند.
ماتریس ریسک ارائه شده توسط شرکت DNV
شکل 1 ـ ماتریس ریسک (Risk Assessment Matrix)
ادامه مطلب را با دانلود فایل پیوستی مشاهده کنید.
برای دیدن لینک دانلود در سایت ثبت نام و اکانت خود را ویژه کنید
ورود یا ثبـــت نــــام + فعال کردن اکانت VIP
مزایای اشتراک ویژه : دسترسی به آرشیو هزاران مقالات تخصصی، درخواست مقالات فارسی و انگلیسی، مشاوره رایگان، تخفیف ویژه محصولات سایت و .
انواع ریسک
سه نوع کلی از ریسک موجود در ایجاد و مدیریت ریسک و انواع آن یک سیستم عبارتند از(میلر،۲۰۰۲): ریسک ذاتی، ریسک باقیمانده و ریسک قابل قبول.
ريسك ذاتی
سطحی از ریسک است که در پیاده سازی سیستم مورد نظر به صورت بالقوه وجود دارد و باید برای کاهش آن چاره ای اندیشید.
ريسك باقیمانده
سطحی از ريسك است كه علی رغم ايجاد عوامل كنترلي و سعی در كاهش ريسك هنوز وجود دارد .
ريسك قابل قبول
سطحی از ريسك باقیمانده است كه اگر چه وجود دارد، اما مانعی جدی بر سر راه رسيدن به اهداف و يا ماموریت هاي سازمان ايجاد نميكند.
در طبقه بندي ديگري ريسك به سه سطح پائين، متوسط و بالا تقسيم شده است .
و در کتاب “مديريت ريسك”، ريسك در دو نوع اصلی ارائه شده است:
ريسك واقعی
ريسكي است كه در آن احتمال زیان وجود دارد ولی احتمال سود وجود ندارد. مانند احتمال تصادف با اتومبیل. اين نوع ريسك همیشه نا خوشایند است .
ريسك سوداگرانه
در اين نوع ريسك علاوه بر شانس خسارت (زیان)، شانس سود هم وجود دارد. مانند توسعه کارخانه. اين نوع ريسك دارای جنبه هائي از جذابیت نيز هست.
در دسته بندي ديگر ريسك به سه نوع تقسيم مي شود(چاپمن،۱۹۷۹):
ريسك كسب و كار
هزینه يا كاهش در آمد و سرمايه ایست كه در اثر خرابی و ضعف عملیات معمول كسب و كار به وجود مي آید. مثل از كارافتادگی يك دستگاه .
ريسك سازمانی
خسارت مستقیم و يا غير مستقیم ناشي از يك يا چند مورد زير:
- فرايندهاي داخلی ناقص و يا مردود
- افراد
- سيستمها
- وقایع خارجی
ريسك فناوری اطلاعات
عبارت است از عدم وجود سيستم هاي خود كار، شبکه يا منابع اصلی ديگر فناوری اطلاعات كه روي فرآيند هاي كسب و كار تاثير منفی ميگذارد.
تعریف ریسک :
ریسک به زبان ساده احتمالی است قابل اندازهگیری از ارزش ازدسترفته یا بهدستنیامده . وقتی صحبت از سرمایه گذاری است ریسک عبارت است از عدم اطمینانی که در مورد بازدهی مورد انتظار یک سرمایهگذاری وجود دارد. پیش از اینکه بتوانید دربارهی سرمایهگذاری تصمیم بگیرید باید با انواع مختلف ریسک سرمایه گذاری آشنا باشید. برای همین در این مقاله میخواهیم به انواع متفاوت ریسک سرمایه گذاری اشاره کنیم.
انواع ریسک سرمایه گذاری :
– ریسک نرخ بهره (Interest Rate Risk)
ریسک نرخ بهره احتمالِ افتِ ارزش اوراق بدهی با نرخ ثابت است که بر اثر افزایش نرخ تورم اتفاق میافتد. هر زمان که سرمایهگذاران اوراق بهاداری بخرند که سودی با نرخ ثابت دارد، سرمایهشان را در معرض ریسک نرخ بهره قرار دادهاند. این مسئله برای اوراق قرضه و همچنین سهام ممتاز مصداق دارد.
– ریسک تجاری (Business Risk)
ریسک تجاری میزان ریسکی است که با اوراق بهادارِ به خصوصی مرتبط است. این ریسک را با نام ریسک غیرسیستماتیک نیز میشناسند که به ریسک مرتبط با صادرکنندهی به خصوص یک اوراق بهادار ارتباط دارد. به طور کلی همهی کسبوکارها در یک صنعت دارای نوع یکسانی از ریسک تجاری هستند. اما ریسک تجاری در مورد هر کسبوکار به احتمالِ ورشکستگیِ مالی صادر کنندهی سهم یا ورق قرضهی آن کسبوکار اشاره دارد. یک راه متداول برای اجتناب از ریسک غیرسیستماتیک ایجاد تنوع در سرمایهگذاری است؛ یعنی خرید سهم از صندوقهای سرمایهگذاری مشترکی که اوراق بهادار شرکتهای متنوع بسیاری را در سبد سرمایهگذاریشان دارند.
– ریسک اعتباری ( Credit ریسک و انواع آن Risk )
این ریسک به احتمال عدم توانایی صادرکنندهی اوراق قرضه برای پرداخت نرخ سود مورد انتظار و/یا بازپرداخت اصل پول اشاره میکند. معمولا هر چه ریسک اعتباری بالاتر باشد نرخ بهرهی اوراق نیز بالاتر خواهد بود.
– ریسک مالیاتپذیری ( Taxability Risk)
ریسک مالیاتپذیری به ریسک اوراق ریسک و انواع آن قرضهای اشاره دارد که در ابتدا با فرض معاف بودن از مالیات صادر میشوند اما ممکن است پیش از فرا رسیدن موعد سررسید، تغییر وضعیت بدهند و شامل پرداخت مالیات بشوند. از آنجا که اوراق قرضهی معاف از مالیات نرخ بهرهی پایینتری نسبت به انواع دیگر این اوراق دارند، دارندگان آنها در صورت بالفعل شدن ریسک مالیاتپذیری، بازدهی کمتری نسبت به حالت اولیه (معاف بودن از پرداخت مالیات) دریافت خواهند کرد.
– ریسک استرداد (Call Risk)
ریسک استرداد مختص اوراق قرضه است و به احتمال استرداد اوراق قرضه پیش از موعد سررسید آن اشاره دارد. ریسک استرداد معمولا در کنار ریسک سرمایه گذاری مجدد مطرح میشود، که کمی بعد به آن میپردازیم، زیرا دارندهی اوراق قرضه در این مرحله باید بفهمد کدام سرمایهگذاری مقدار برابری سود و ریسک را برای او به همراه خواهد آورد. ریسک استرداد اغلب زمانی ریسک و انواع آن محتملتر است که نرخ تورم رو به کاهش باشد. در چنین شرایطی شرکتها سعی میکنند با جمعآوری اوراق قرضهی منتشر شدهشان و سپس انتشار اوراقی که نرخ بهرهی پایینتری دارند؛ پول کمتری از دست بدهند. در شرایط کاهش نرخ بهره سرمایهگذاران معمولا مجبورند ریسک بیشتری را برای بهدست آوردن جریانِ درآمدی یکسان با گذشته متحمل بشوند.
– ریسک تورم (Inflationary Risk)
ریسک تورم یا ریسک قدرت خرید به احتمال کاهش ارزش یک دارایی یا درآمد بر اثر افت ارزش واحد پولی یک کشور اشاره دارد. به زبان دیگر ریسک تورم ریسک تورم اقتصادی در آینده است که طی آن قدرت خرید پول جاری که از یک سرمایهگذاری به دست میآید افت پیدا میکند. بهترین راه کاهش این ریسک سرمایه گذاری های سنجشپذیر (appreciable investments ) مانند سهام یا اوراق قرضهی قابل تبدیل است که از نوعی مؤلفهی رشد برخوردارند که در طولانیمدت از تورم پیشی میگیرد.
ریسک نقدینگی (Liquidity Risk)
– ریسک سرمایه گذاری – ریسک نقدینگی
ریسک نقدینگی به این احتمال اشاره دارد که یک سرمایهگذار ممکن است در زمان مورد نیاز و به اندازهی کافی نتواند خرید یا فروش انجام بدهد زیرا در فرصتهای سرمایهگذاری برای خرید و فروش محدودیت وجود دارد. فروش املاک و مستغلات مثالی خوب برای تشریح ریسک نقدینگی هستند. برخلاف اوراق قرضهی دولتی یا سهام بلوچیپ (blue chip ) که از شهرت و اطمینان شرکتهای معتبر و بزرگ برخوردار هستند و ریسک نقدینگی پایین دارند (به سرعت به فروش میروند) اغلب اوقات فروش املاک و مستغلات در لحظهی مورد نیاز، دشوار است.
– ریسک بازار (Market Risk)
ریسک بازار یا ریسک سیستماتیک نوعی ریسک است که تمام اوراق بهادار را به شیوهای یکسان تحت تأثیر قرار میدهد. به زبان دیگر این ریسک در اثر عواملی به وجود میآید که نمیتوان آن را با تنوعبخشی به سرمایهگذاری کنترل کرد. این عوامل در حقیقت برآیند متغیرهای اقتصاد کلان هستند که خارج از کنترل سرمایهگذار است مانند: سیاستگذاری دولت، نرخ بیکاری، تغییرات نرخ ارز، تورم، تولید ناخالص ملی و … .
– ریسک سرمایه گذاری مجدد (Reinvestment Risk)
در شرایط کاهش نرخ تورم، دارندگان اوراق بهادار که موعد سررسیدشان نزدیک است یا برای تحویل اوراق بدهی احضار شدهاند، با انتخابی سخت برای سرمایهگذاری روی اوراقی روبهرو هستند که بتوانند نرخ بهرهای مساوی یا بیشتری از اوراق تحویلشده برایشان به ارمغان بیاورد. برای این منظور آنها غالبا مجبورند اوراقی را خریداری کنند که مانند گذشته سود عایدشان نمیکنند؛ مگر اینکه ریسک اعتباری یا ریسک بازار بیشتری را متحمل شوند و اوراقی را خریداری کنند که از اعتبار کمتری برخوردارند.
این شرایط به ریسک سرمایه گذاری مجدد معروف است: این ریسک در شرایطی به وجود میآید که در آن کاهش نرخ تورم به افت ارزش پولِ به دست آمده از یک سرمایهگذاری منتهی میشود و موجب میشود که اصل و سود سرمایه مجددا با نرخ بهرهای کمتر سرمایهگذاری شود.
– ریسک اجتماعی، سیاسی، قانونگذاری (Social/Political / legislative Risk)
ریسک مرتبط با احتمال دولتی شدن صنایع، اعمال نامطلوب حکومت یا تغییرات اجتماعی که به از دست رفتن ارزش منجر بشود ریسک اجتماعی یا سیاسی نامیده میشود. ریسکهای قانونگذاری مرتبط با نرخهای بهره نیز میتوانند جزءِ ریسکهای قانونگذاری به حساب بیایند.
– ریسک نرخ ارز (Currency/Exchange Rate Risk)
ریسک نرخ ارز، ریسک ناشی از تبدیل واحد پول به یک واحد پولی دیگر است. نوسانات دائمی نرخ ارز خارجی که سرمایهگذاری در آنجا انجام شده در برابر نرخ پول داخلی ممکن است ارزش یک دارایی را با ریسک بالاتری روبهرو کند. برای سرمایهگذاری در کشورهای خارجی نیاز است این تفاوت نرخ ارز در دو کشور مد نظر قرار بگیرد. این ریسک به خصوص زمانی افزایش مییابد که واحد پول کشوری به خصوص به مقدار قابلتوجه افت پیدا کند، در این حالت تمام سرمایهگذاریهای خارجی انجامشده در آن کشور نیز دستخوش این افت خواهند شد. به همین منوال در صورتی که واحد پول کشور یک سرمایهگذار افت کند سرمایهگذاری خارجی برای او سودآور خواهد بود.
قابل درک است که ریسک نرخ ارز برای سرمایهگذاریهای کوتاهمدت، بیشتر است زیرا در آنها فرصتی برای جبران ضررها در طول زمان وجود ندارد.
جهت کسب اطلاعات بیشتر از خدمات آنلاین مهرپل به سایت شرکت مهرپل مراجعه فرمائید .
ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک
تحولات اخیر در بازارهای جهانی باعث شده تا سرمایهگذاران در مورد ریسک و چگونگی تاثیرگذاری آن بر روی سرمایه هایشان، تجدید نظر کنند.
ریسک (Risk) چیست؟
ریسک در معنا و مفهوم کلی “نا مطمئن بودن” از آینده را نشان می دهد.
زیان بالقوه و قابل اندازهگیری یک نوع سرمایهگذاری را ریسک میگویند. برخی از ریسکهای سرمایهگذاری بر روی اوراق بهادار عبارت است از: اعلام نشدن سود سهام، پایین بودن میزان سود هرسهم، کاهش قیمت هرسهم.
ریسک با بازارهای مالی عجین شده است. وقتی یک سرمایه گذار می خواهد برای خرید سهم یک شرکت اقدام کند یا در هر بورسی شروع به سرمایه گذاری کند با ریسک های متفاوتی رو به رو میشود.
سرمایه گذاران را از لحاظ ظرفیت پذیرش ریسک به سه دسته تقسیم میشوند:
این افراد عملکرد جسورانه دارند و ریسک بیشتر را به خاطر به دست آوردن سود بیشتر می پذیرند.
این افراد رویکرد محافظه کارانه دارند به نوعی که ترجیح می دهند بازده مناسب و کمتری داشته باشند در عوض احتمال موفقیتشان بالا باشد.
این افراد را می توان به عنوان حد وسط دو گروه بالا در نظر گرفت.
انواع ریسک های سرمایه گذاری:
ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک میباشد.
به طور خلاصه میتوان بیان کرد:
ریسک کل = ریسک سیستماتیک + ریسک غیرسیستماتیک
ریسک کل =ریسک بازار + ریسک غیر بازار
ریسک کل = ریسک غیرقابل تنوع و کنترل + ریسک قابل تنوع و کنترل
ریسک سیستماتیک (غیر قابل اجتناب):
ریسک هایی که کنترل آن ها در دست شما یا سرمایه گذاران نیست ریسک سیستماتیک یا غیر قابل اجتناب است.
این ریسک ریسک و انواع آن مرتبط با شرایط سیاسی و اقتصادی کلان کشور می باشد که قابل حذف نیست و به طور سیستماتیک بر کل بازار اثر می گذارد و محدود به صنعت خاصی نمیباشد.
از انواع این ریسک می توان به جنگ، تحریم های اقتصادی و سیاسی، نرخ بهره، تورم، نرخ ارز و … اشاره کرد. در این نوع ریسک تفاوتی ندارد شما سبد سهام خود را از چه صنایعی انتخاب کرده باشید، تمامی صنایع زیان خواهند دید.
ریسک سیستماتیک در تمام سرمایهگذاریها وجود دارد. اگر تورم وجود داشته باشد، میتوانید در بخشهایی سرمایهگذاری کنید که در برابر تورم مقاوم هستند.
تنها راه کاهش چنین ریسک هایی از طریق استراتژی پوشش ریسک یا تخصیص دارایی است، یعنی مقداری از سرمایه در املاک یا اوراق مشارکت سرمایه گذاری شود.
نرخ سود بانکی(بهره)، رکود و جنگ همه میتوانند دلایلی برای ریسک سیستماتیک باشند. چونکه همهی این موارد روی تمام بازار تأثیر میگذارند. سیستماتیک را میتوانید از طریق پوشش ریسک کاهش دهید.
اگر نرخ سود بالا باشد، میتوانید سهام مربوط به بخش انرژی خود را بفروشید و اوراق بهادار تازه منتشر یافته بخرید. اما اگر اقتصاد کشور مشکل دارد، بهترین کار این است که سرمایهگذاریهایی پیدا کنید که از بقیهی بازار مقاومتر باشد. مثلا میتوانید از سهام صنایع دفاعی یا استراتژیهای سهام روبهافول استفاده کنید.
- این نکته نباید فراموش شود که نمی توان از طریق تنوع سبد سهام ریسک سیستماتیک را کاهش داد و تنها راه کاهش چنین ریسک هایی از طریق استراتژی پوشش ریسک یا تخصیص دارایی است، یعنی مقداری از سرمایه در املاک یا اوراق مشارکت سرمایه گذاری شود.
ریسک غیر سیستماتیک (قابل اجتناب)
ریسکهای قابل اجتناب، یا حذف شدنی را ریسکهای فیر سیستماتیک مینامیم. این ریسکها را می توان با برخی روش ها اندازه گیری کرد و از آن ها اجتناب کرد.
ریسک غیر سیستماتیک منحصر بفرد برای شرکت یا صنعتی خاص می باشد که در آن سرمایه گذاری میکنید.
به عنوان مثال وقتی نرخ خوراک پتروشیمی ها یا تعرفه واردات قطعات تغییر می کند این تغییرات بر روی شرکت های وابسته تاثیر می گذارد که میتوان این ریسک را از طریق متنوع سازی و تشکیل سبد سرمایهگذاری کاهش داد.
در حقیقت ریسک های قابل اجتناب اغلب ریسک های درونی هستند و به مسائل شرکت مرتبط هستند. مواردی مانند ضعف مدیریت شرکت، عدم درست عمل کردن سهامداران و رقابت ضعیف با رقبا، جز این ریسک ها قرار می گیرند.
به دلیل آنکه ریسکهای غیرسیستماتیک منشا درونی دارند اغلب میتوان با به کارگیری برخی از روشها، این نوع ریسکها را تاحدودی کاهش داد.
در پرتفویی که به خوبی چیده شده باشد ریسک اینگونه موارد بسیار ناچیز است و فقط موارد سیستماتیک روی پرتفو تاثیر می گذارند.
انحراف معیار
رایجترین معیار محاسبه تغییرپذیری و پراکندگی در طول بازه زمانی را انحراف معیار مینامند.
انحراف معیار عبارت است از اندازهگیری ریسک کلی یک دارایی با یک پرتفوی؛ به عبارت دیگر انحراف معیار نشاندهنده پراکندگی بازده دارایی است.
به طور کلی میتوان گفت که انحراف معیار بازده، ریسک کلی یک اوراق بهادار یا ریسک کلی سبد سرمایه گذاری را اندازهگیری میکند.
x =مشاهدات نمونه
= میانگین مشاهدات
n = تعداد بازدهها در نمونه
شاخص سنجش میزان ریسک سیستماتیک“بتا” نام دارد اگر میخواهید بدانید یک اوراق بهادار خاص یا یک صندوق سرمایهگذاری یا یک پرتفوی سهام چقدر ریسک سیستماتیک دارد یا نه، میتوانید نگاهی به بتای آن بیندازید.
بتا مشخص میکند که یک سرمایه گذاری در مقایسه با کل بازار چه میزان بی ثباتتر و نوسان پذیرتر است.
تحلیل سرمایهگذاری از حرف یونانی β برای نشاندادن بتا استفاده میکند. بتا در مدل قیمت گذاری داراییهای سرمایهگذار (CAPM) هم استفاده میشود.
(Cov( ri, rm: کوواریانس یازدهی سهم و بازار
(Var( rm: واریانس بازدهی بازار
بتا با استفاده از تحلیل رگرسیون محاسبه میشود. اساسا بتا یعنی ارتباط نرخ سود اوراق بهادار با نوسانات بازار.
وقتی بتا ۱ باشد یعنی قیمت اوراق بهادار با نوسانات بازار تغییر میکند. وقتی بتا کمتر از ۱ باشد، یعنی اوراقبهادار پایدارتر از بازار هستند. اگر بتا بالاتر از ۱ باشد، یعنی قیمت اوراق بهادار ناپایدارتر از بازار است. برای مثال اگر بتا برای سهام ۱.۲ باشد، احتمالا این سهام ۲۰ درصد ناپایدارتر از بازار است.
نتیجه گیری و جمع بندی
هر نوع سرمایه گذاری ریسک های ذاتی خود را دارد که نمی توان به طور کامل از آن اجتناب کرد و بخشی از هر نوع سرمایه گذاری مالی محسوب می شود.
یک سرمایه گذار باید هوشیار باشد و وقایع و سبد سهام را به صورت مداوم و فعال رصد کند تا در صورت بروز وضعیت نامطلوب، بتواند ضرر را به حداقل برساند. متنوع ساختن پورتفولیو، شما را در برابر ریسک غیرسیستماتیک تا حدود بسیار زیادی محافظت می کند.
ریسک در معنا و مفهوم کلی “نا مطمئن بودن” از آینده را نشان می دهد. زیان بالقوه و قابل اندازهگیری یک نوع سرمایهگذاری را ریسک میگویند. برخی از ریسکهای سرمایهگذاری بر روی اوراق بهادار عبارت است از: اعلام نشدن سود سهام، پایین بودن میزان سود هرسهم، کاهش قیمت هرسهم. ریسک با بازارهای مالی عجین شده است. وقتی یک سرمایه گذار می خواهد برای خرید سهم یک شرکت اقدام کند یا در هر بورسی شروع به سرمایه گذاری کند با ریسک های متفاوتی رو به رو میشود.
ریسک و انواع آن
دارایی ریسک چیست ، این دارایی ها بدون ریسک آزاد نمی باشند.
این دارایی ها به عنوان ابزار مالی مثل سهام، کالاها، اوراق قرضه با توان عملی بالا به شمار می روند. این اقلام به احتمال زیاد در قیمت ها نوسان دارند. در ضمن دارایی هایی مانند املاک و ارز که به نوسان قیمت بستگی دارند نیز به عنوان دارایی های ریسک طبقه بندی می شوند.
نکاتی درباره دارایی ریسک
این دارایی ها دارای درجاتی از خطر می باشند. دارایی های خطر، دارایی ریسک و انواع آن هایی می باشند که به میزان زیادی از نوسانات قیمت مثل اوراق قرضه، سهام و کالاها با رزش بالا، املاک و مستغلات اشاره دارد. در حوزه بانکی دارایی ریسک شامل دارایی های متعلق به یک بانک می پردازد که ارزش آن امکان دارد به علت تغییرات نرخ بهره، کیفیت اعتبار، ریسک بازپرداخت و سایر عوامل تغییر می کند. البته برخی از داراییها هستند که دارای ریسک بالاتری نسبت به سایر دارایی ها می باشند مانند اوراق قرضه نقدی و یا اوراق بهادار دولتی. طبق گفته اقتصاددانان و سرمایه گذاران تمامی زمینه های درآمد ثابت به غیر از اوراق قرضه مستقل مانند خزانه داری، به عنوان دارایی های خطرناک در نظر گرفته می شوند.
دارایی بدون ریسک
این دارایی ها اوراق بهاداری هستند که بازدهی مطمعنی در سرمایه گذاری سازمان خواهند داشت. به طور مثال اوراق خزانه به علت اینکه توسط دولت انتشار می یابند دارایی های بدون ریسک در نظر گرفته می شوند. البته به به این معنا نیست که این اوراق دارای ریسک صفر هستند بلکه درجات پایین تری از ریسک را دارند. این اوراق در برابر تورم بالا، حفاظت نشده اند و دارای ریسک سرمای گذاری مجدد می باشند.
دارایی ها در سازمان به دارایی های ریسک و دارایی های بدون ریسک دسته بندی می شوند که دارایی های ریسک در مورد بازده آن مطمعن نیستیم اما در سرمایه گذاری دارایی های بدون ریسک تا حد بسیار زیادی اطمینان وجود دارد.