استراتژی های فارکس

ساختارهای کامپلکس در امواج الیوت

در مورد گلن نیلی و ویژگی های این سبک منحصر به فرد ساعت ها می توان صحبت کرد. بزرگترین نقص این سیستم ، زمان بر بودن یادگیری آن است که نیلی بارها بر آن تاکید داشته است و نمی توان در اندک زمان یکی دو ماهه به فراگیری آن پرداخت.

بررسی الگوی اصلاح پیچیده بیت کوین با امواج الیوت

در تحلیل گذشته‌ی بیت کوین دیدیم که اگر محدوده‌ی 9,100 الی 9,300 دلار در بیت کوین به سمت پایین شکسته شود، الگوی کلاسیک سقف دوقلو قیمت را به سطوح پایین‌تری هدایت خواهد کرد اما قیمت در چند روزگذشته از این سطح عقب نشینی کرد و در شکست آن موفق نبود.

حال می‌خواهیم کمی تخصصی‌تر و با استفاده از قوانین نظریه امواج الیوت حرکات ساختارهای کامپلکس در امواج الیوت بیت کوین را در این اصلاح پیچیده‌ای که اکنون در آن قرار گرفته است و قبلا هم به آن اشاره کرده بودیم بررسی و به روز کنیم.

اصلاحات کامپلکس یا پیچیده هنگامی که در نمودار اتفاق میافتند، بیش از اینکه نمودار را در بعد قیمت اصلاح کنند، در بعد زمان باعث اصلاح می‌شوند که این در رابطه با بیت کوین این مسئله حائز اهمیت است.

به عکس زیر که جانشینی الگوهای اصلاحی در اصلاحات اخیر بیت کوین و مسیر احتمالی حرکت بعد آن را با توجه به این الگوها نشان می‌دهد توجه کنید:

از سمت چپ نمودار شروع به بررسی این اصلاح‌ها می‌کنیم. اولین قسمت این اصلاح یک پهنه (Flat) به صورت ساختار موجی 5-3-3 است که با ABC در نموار آورده شده است.

در مرحله‌ی دوم که جانشینی صورت گرفته، به جای دیواره‌ی حائل X که ساختاری 3 تایی دارد، در نمودار شاهد یک مثلث هستیم که مطابق الگو از ضلع پایین شکسته شده است و قیمت را به سمت مرحله‌ی سوم اصلاح راهنمایی می‌کند.

در مرحله‌ی سوم نیز شاهد یک اصلاح پهنه (Flat) هستیم که از حمایت 9,300 دلاری طبق الگو می‌تواند قیمت را تا محدوده‌ی 12,500 الی 13,000 دلار بار دیگر به سطوح بالاتر هدایت کند.

با این تفاسیر و بررسی توسط امواج الیوت و در نظر گرفتن حمایت 9,300 دلار بهترین حدسی که برای حرکات بیت کوین در کوتاه مدت می‌توان در نظر گرفت، یک حرکت سه موجی از حمایت 9,300 دلار به سمت اهداف قله‌های بالاتر مانند 12,500 الی 13,000 دلار است و پس از آن می‌توانیم شاهد ریزش دوباره توسط یک پنج موجی به این سطح حمایتی باشیم.

اما با دید کلاسیک هم مثلث نزولی زیر را در قیمت می‌توان مشاهده کرد:

با توجه به مثلث نیز در صورت شکست ضلع بالای الگو هدف 12,800 دلاری و در صورت شکست ضلع پایین آن هدف 7,600 دلاری تایید خواهد شد.

نتیجه‌گیری

با جانشینی الگوهای اصلاحی در اصلاحات اخیر بیت کوین و بررسی توسط امواج الیوت و در نظر گرفتن حمایت 9,300 دلار بهترین حدسی که برای حرکات بیت کوین در کوتاه مدت می توان در نظر گرفت، یک حرکت سه موجی از حمایت 9,300 دلار به سمت اهداف قله های بالاتر مانند 12,500 الی 13,000 دلار است و پس از آن می‌توانیم شاهد ریزش دوباره توسط یک پنج موجی به این سطح حمایتی باشیم.

امری که در تایید این حرکات به ما کمک می‌کند بررسی شکست مثلث نزولی تشکیل شده در قیمت است که آیا این ضلع از بالا شکسته و به سمت اهدافی که امواج نشان می‌دهند می‌رود (12,500 الی 13,000) یا مثلث از پایین شکسته و ساختارهای کامپلکس در امواج الیوت هدف 7,600 دلار را می‌بیند.

تحلیل ارائه شده صرفاً یک نظر شخصی به صورت کوتاه مدت است و وب‌سایت ارزدیجیتال هیچگونه در قبال زیان‌های احتمالی آن بر عهده نخواهد داشت.

The post بررسی الگوی اصلاح پیچیده بیت کوین با امواج الیوت appeared first on ارزدیجیتال.

تحلیل تکنیکال بر پایه امواج الیوت چیست؟

تحلیل تکنیکال مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و با هدف پیش بینی آینده روند قیمت ها می باشد.

هدف، پیش بینی روند آینده قیمت‌هاست که بتوانیم بر اساس این پیش بینی معامله کنیم و سود ببریم. ابزار این پیش بینی نمودار و چارت است. از طریق این نمودارها رفتار گذشته و حال بازار را بررسی می‌کنیم تا به نوع رفتار آینده بازار برسیم.

پایه و اساس تحلیل تکنیکال سه مورد زیر است :

  1. همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
  2. قیمت ها بر اساس روندها حرکت می‌کنند.
  3. تاریخ تکرار می‌شود.

هر چیزی که بتواند در قیمت اثرگذار باشد اعم از فاکتورهای سیاسی، اقتصادی، فاندامنتالی، جغرافیایی و یا سایر فاکتورها در قیمت یک سهم لحاظ شده است و ما می توانیم در نمودار مشاهده کنیم. پس هدف از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش‌بینی جهت حرکت این روند است، پیش از آنکه قیمت های آتی اتفاق بیفتند، روند آینده را مشخص کنند. در واقع بررسی نموداری، میانبری است به بررسی عوامل فاندامنتال. این امکان وجود دارد که بتوان در یک بازار مالی صرفا با دانش تکنیکال خرید و فروش انجام داد ولی تقریبا بعید به نظر می‌آید که شخصی بتواند صرفا بر اساس مسائل فاندامنتالی و عدم بررسی قسمت تکنیکی بازار، خرید و فروش خیلی موفقی انجام دهد.

در اکثر اوقات در آغاز یک روند و یا در نقطه تغییر جهت قیمت از افزایش به کاهش یا برعکس هیچکس به طور قطع دلیل این تغییر جهت را نمی‌داند ولی تحلیلگر تکنیکی به سادگی و با استفاده از الگوها و ابزارهایی، می‌تواند این تغییر را به موقع شناسایی کند و از آن بهره ببرد.

یکی از بزرگترین نقاط قوت تحلیل تکنیکال سازگاری و تنوع آن برای انواع معاملات در ابعاد زمانی مختلف می‌باشد. همچنین چارتیست به راحتی می تواند هر نوع بازاری را که تمایل داشته باشد مورد مطالعه و فعالیت قرار دهد، مانند بازار سهام، بازار کالا، فارکس، طلا، نفت و …

هر دو روش تکنیکال و فاندامنتال همواره سعی بر حل یک مشکل واحد دارند و آن مشکل چیزی نیست جز پیش بینی اینکه قیمت‌ها تمایل دارند در چه جهتی حرکت کنند. در واقع آنها از دو راه متفاوت به یک مسئله واحد می‌پردازند. یک تحلیلگر فاندامنتال علت‌های تغییر قیمت را بررسی می کند حال آنکه یک تحلیلگر تکنیکال تاثیرات آن را به چالش می‌کشد. تحلیلگر تکنیکال عقیده دارد که تغییرات قیمت تنها چیزی است که او نیاز دارد بداند و دانستن علت‌ها و دلایل این تغییرات لازم نیستند و در مقابل تحلیلگر فاندامنتال به علت‌های تغییر قیمت می‌پردازد.

تحلیل تکنیکال بر پایه امواج الیوت

الیوت نظریه امواج الیوت را در نیمه نخست قرن بیستم به بازار سرمایه معرفی کرد. او با بررسی قیمت‌ها در بازار سرمایه متوجه شد نه تنها تغییرات قیمت کاملا منظم است بلکه از ساختار خاصی که با طبیعت نیز هماهنگی و هارمونی کامل دارد، پیروی می‌کند. او با این کشف توانست مکانیزمی برای پیش بینی حرکات قیمت در بازار سرمایه طراحی کند. الیوت این کار را با ابداع الگوهایی که در بازار به صورت مرتب تکرار می‌شدند انجام داد.

الیوت بر این باور بود که هر عرصه‌ای که در آن جنب و جوش و فعالیت مردم زیاد باشد، حرکت ها بر اساس قاعده‌ای الهی که او آن را نظریه موج، برگرفته از حرکت امواج دریا می خواند، انجام می شود.

وی معتقد بود تنها 13 الگوی مختلف وجود دارد که دائم در بازار تکرار می‌شوند و مهمترین تفاوتشان در دامنه نوسان و مدت زمان تشکیل شان است.

الیوت با بررسی نمودارهای صنایع داوجونز توانست مجموعه ای از اصول و قوانینی تدوین کند که در آن زمان این قواعد کلیه حرکت های بازار مالی آن دوران تا سال 1940 را توجیه می‌کرد.

در آن سال ها هنگامی که سرمایه گذاران بر این باور بودند که محال است شاخص داوجونز سقف سال 1929 را بشکند و اعداد فراتری را تجربه کند، الیوت بازار افزایشی و شدیدی را برای چند دهه پیش بینی کرد و امروز شاهدیم اکثر پیش‌بینی‌های او تحقق یافته است.

طی دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ ( پس از مرگ الیوت )، همیلتون بولتون کارهای او را پیش برد. در سال ۱۹۶۰ بولتون کتاب اصل امواج الیوت را نوشت. پس از مرگ الیوت، تقریبا این کار از جمله ی نخستین کارهای عمده ای بود که انجام شد.

این نظریه فقط ابزاری برای پیش بینی قیمت نیست، این قضیه ما را توانا به تحلیل رفتار بازار تا جزئی ترین کنش ها می‌کند.

پس از الیوت و همکارش بولتون تقریبا می‌توان گفت اولین فردی که شروع به تحقیق و توسعه در مورد امواج الیوت کرد رابرت پریچر بود. وی دست نوشته های الیوت را گردآوری و آنها را بازنویسی کرد و معرفی دوباره امواج الیوت مرهون زحمات ایشان است.

پریچر توانست توضیحات بیشتری را به تئوری اصلی اضافه نماید از جمله توضیحات مفیدی در مورد امتداد در الگوهای ایمپالس، کانال کشی، تناوب، جنبه های ریاضی و فیبوناچی در امواج الیوت، توضیحات مختصری در مورد کارکشن (اصلاحی، تصحیحی) های استاندارد و توضیحات بسیار مختصرتری در مورد ترکیبات کامپلکس در کارکشن ها ارائه کرد.

از اساتید دیگری که عملا دنبال روی پریچر بودند می‌توان از: رابرت، جفری کندی، وین گورمن و کنستانس براون نام برد.

به جرات میتوان گفت کامل ترین و دقیق ترین روش تحلیل تکنیکال، همین بررسی امواج الیوت است. شاید بتوان بر این نکته نیز تاکید کرد که بسیاری از ترفندها و تکنیک های تحلیل تکنیکال برگرفته از روش امواج الیوت باشد.

با یادگیری این مبحث و تسلط بر آن می‌توان بازاهای مختلف را تحلیل و از نتایج آن شگفت زده شد.

آشنایی با سبک های مختلف الیوت

آشنایی با سبک های مختلف الیوت

در قرن بیستم رالف نلسون الیوت متوجه شد که قیمت ها و روند انها بر اساس الگوهای مخصوصی پیش می روند ، تصادفی نیستند و می توان انها را پیش بینی کرد. او تعداد زیادی روند را بررسی کرد و به این نتیجه رسید که حرکات بازار تکرار می شوند و همچنین می توان الگو […]

در قرن بیستم رالف نلسون الیوت متوجه شد که قیمت ها و روند انها بر اساس الگوهای مخصوصی پیش می روند ، تصادفی نیستند و می توان انها را پیش بینی کرد. او تعداد زیادی روند را بررسی کرد و به این نتیجه رسید که حرکات بازار تکرار می شوند و همچنین می توان الگو های انها را قبل از حرکت بازار تشخیص داد. سپس او این نظریه را به بازار سرمایه در نیمه نخست قرن بیستم ارائه داد و این نظریه به احترام او نظریه الیوت شناخته شد.
اعتقاد نلسون الیوت بر این بود که هر جایی که مردم در ان فعالیت زیاد دارند حرکات قیمت بر اساس الگوی خاصی پیش می روند و چون این الگوها شبیه امواج دریا بودند انرا الگوی امواج نامید که بعد ها به نام تئوری امواج الیوت شناخته شد. الیوت به مدد هوش و نبوغ شگفت انگیزش ، با بررسی نمودارهای صنایع داوجونز توانست مجموعه ای از اصول و قوانینی تدوین کند که در آن زمان این قواعد کلیه حرکت های بازار مالی آن دوران تا سال 1940 را توجیه می کرد. در آن سال ها هنگامی که سرمایه گذاران بر این باور بودند که محال است شاخص داوجونز سقف سال 1929 را بشکند و اعداد فراتری را تجربه کند ، الیوت بازار افزایشی و شدیدی را برای چند دهه پیش بینی کرد و امروز شاهدیم اکثر پیش بینی های او تحقق یافته است. هر قدر در شرایط غیر قابل پیش بینی اقتصاد مانند رکودهای اقتصادی ، جنگ های بزرگ ، بازسازی های پس از جنگ و شکوفایی های اقتصادی بیشتر تامل می کنیم ، بهتر درک می کنیم که نظریه امواج الیوت کاملا متناسب با واقعیت های زندگی است. این مهم سبب ایجاد اطمینان بیشتر به این اصل انکار ناپذیر می شود. در سال ۱۹۳۹ نظریات الیوت با کمک سی جی کولینز ، طی مقالاتی که در مجله فایننشال ورلد منتشر شدند ، مورد توجه وال استریت قرار گرفت . طی دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ ( پس از مرگ الیوت ) ، همیلتون بولتون کارهای او را پیش برد. در سال ۱۹۶۰ بولتون کتاب اصل امواج الیوت را نوشت . پس از مرگ الیوت ، تقریبا این کار از جمله ی نخستین کارهای عمده ای بود که انجام شد.
سبک پریچر: رابرت پریچر دست نوشته های الیوت را گردآوری و آنها را بازنویسی کرد و معرفی دوباره امواج الیوت مرهون زحمات ایشان است. پس از الیوت و همکارش بولتون تقریبا می توان گفت اولین فردی که شروع به تحقیق و توسعه در مورد امواج الیوت کرد پریچر بود. امواج الیوت همانند هر علم دیگری با گذشت زمان نیازمند توسعه بیشتر و به روز رسانی می باشد تا بتواند همگام با تغییرات در طول زمان پیشروی نماید. الیوت بیشتر زمان خود را صرف مبانی و کلیات الگوها علی الخصوص امواج ایمپالس (شتابدار) کرده بود از این رو با گذشت زمان و افزایش تعداد معامله گران ، به پیچیدگی های بازار افزوده می شد و کار با تئوری امواج الیوت سخت تر می نمود. پریچر توانست توضیحات بیشتری را به تئوری اصلی اضافه نماید از جمله توضیحات مفیدی در مورد امتداد در الگوهای ایمپالس ، کانال کشی ، تناوب ، جنبه های ریاضی و فیبوناچی در امواج الیوت ، توضیحات مختصری در مورد کارکشن (اصلاحی ، تصحیحی) های استاندارد و توضیحات بسیار مختصرتری در مورد ترکیبات کامپلکس در کارکشن ها ارائه کرد. در آن زمان امواج ایمپالس زیادی در نمودارها وجود داشت از این رو شاید بررسی کارکشن های سخت و دشوار خیلی مفید فایده نبود. اکثر توضیحات تکمیلی که پریچر ارائه کرد ، هر چند در زمان خود بسیار مفید بود اما تقریبا همه ی آن ها را در قالب “راهنما” منتشر کرد. یک از ضعف های بزرگ پریچر همین امر بود چرا که عملا “راهنما” ها قوانین الزام آور نبودند که بتوانند در تصمیم گیری معامله گران نقش اصلی را ایفا کنند. این راهنماها اگر در چارتی بودند ، الگوها به ایده آل های پریچر نزدیک می شدند و اگر نبودند عملا مشکلی در الگوها و شمارش های الیوتی ایجاد نمی شد. همچنان در بازار دو مشکل بزرگ برای معامله گران به روش الیوت ساختارهای کامپلکس در امواج الیوت وجود داشت. عدم وجود قوانین سرسختانه و محکم برای تشخیص امواج ایمپالس و عدم تبیین دقیق کارکشن ها. نکته ای که جالب از ست بدانید رابرت فارغ التحصیل روانشناسی است و تئوری الیوت را بوسیله نظریه سوشیونومیکس socionomics به اقتصاد، اجتماع، سیاست و … بسط داد. فراگیری تئوری موجی الیوت بدلیل پیش بینی های حیرت آور ایشان با این روش بوده است و ساختارهای کامپلکس در امواج الیوت اکثریت تحلیل گران موجی در دنیا پیرو ایشان هستند. از اساتید دیگری که عملا دنبال روی پریچر بود و توانست توسعه ی بیشتری در کارکشن های کامپلکس دهد رابرت بالان بود. بالان علی رقم توسعه بیشتر کارکشن های کامپلکس همچنان نتوانست قوانین الزام آور در این مورد پیدا کند و همچنین نتوانست حلقه ی مفقوده بحث درجه و چگونگی کنش این ترکیبات پیچیده با الگو های مجاور را کشف کند. جفری کندی نیز مطالب مفید بیشتری را نتواست به الیوت اضافه کند و بیشتر سعی کرد به کاربردهای عملی الیوت در بازار بپردازد. وین گورمن و کنستانس براون و بیشتر اساتید دیگر بیشتر دنباله روی رابرت بوده اند.
سبک گلن نیلی: گلن نیلی آخرین استاد نام آشنا و نابغه ی دنیای الیوت در سال 1980 شروع به تحقیق بیشتر کرد. این تحقیقات به منظور روشن کردن دقیق و فنی الگوهای ایمپالس و کارکشن های استاندارد و غیر استاندارد و تفاوت های ریزبینانه آنها انجام شد. در نهایت این تحقیقات در سال 1987 تکمیل شد و در قالب کتاب Mastering Elliott Wave Analysis گلن نیلی در طول این سالها توانست اکثر ضعف های روش های قبلی را مرتفع نماید و انقلابی عظیم در تئوری موجی الیوت بنا نهاد.سبک حاضر با هدف ایجاد یک ترقی چشمگیر در قابلیت بقای تئوری موجی الیوت نوشته شده و این هدف را با مطرح کردن یک رویکرد عملی و کاربردی پیرامون تحلیل بازارها انجام می دهد. این رویکرد ابتکاری که با تحلیل موجی الیوت به سبک نیلی شناخته می شود و به نئوویو شهرت دارد. حین مطالعه این سبک ، به سرعت در خواهید یافت که شبیه هیچ سبک دیگری در حوزه ی تحلیل بازارها نیست. آنچه در این سبک معرفی شده ، اولین رویکرد گام به گام درباره تئوری موجی الیوت می باشد که تا کنون به رشته ی تحریر در آمده است. هیچ جنبه ای از این تئوری نمانده که شما بخواهید در آن تعمق و تحقیق کنید. تمام جرئیات کاملا شرح داده شده است به طوری که هر جمله ای وقف چیزی شده است. گلن نیلی در طول 37 سال گذشته توانست با پیش بینی های بی نظیر خود توانایی سبک نئوویو را به اثبات برساند. آخرین پیش بینی او کاهش قیمت طلای جهانی از محدوده ی 1900 دلار به محدوده ی 1000 دلار می باشد که در مخیله ی بهترین تحلیل گران جهان نمی گنجید و خیلی ها 5 سال قبل او را در نشریات خود “دیوانه” نامیدند.

به تفاوت های عمده ی سبک نیلی با سایر سبک های الیوتی می توان به صورت خلاصه اشاره کرد :

●تعاریف مبهم تک موج در نمودارهای میله ای (یا کندل استیکی) را با ابداع دیتای خطی با عنوان کش دیتا مرتفع کرد. ●تدوین قوانین اضافه ای در مورد امواج ایمپالس (شتابدار) برای پایان دادن به اما و اگرهای موجود در “راهنما”ها. ●تدوین قوانین ساختاری به منظور مرتبط ساختن هر الگو با الگوی مجاروش. ●تدوین قوانین دقیق و کاملا کاربردی درجه به منظور ترکیب الگوها. ●تشریح بسیار کامل تمام کارکشن های استاندارد با ابداع قوانین منحصر به فرد. ●تشریح بسیار کامل کارکشن های کامپلکس و نحوه ی کنش آنها با باقی الگوهای بازار با ابداع قوانین روانشناسی. ●ابداع قوانین منطق در بازار و کشیدن خط بطلان بر دیدگاه صرفا ریاضی وار در بازار.

در مورد گلن نیلی و ویژگی های این سبک منحصر به فرد ساعت ها می توان صحبت کرد. بزرگترین نقص این سیستم ، زمان بر بودن یادگیری آن است که نیلی بارها بر آن تاکید داشته است و نمی توان در اندک زمان یکی دو ماهه به فراگیری آن پرداخت.

سبک ماینر:

سبک ماینر یک سبک معاملاتی است نه تحلیلی، بنابراین ماینر یک سبک تحلیلی مخصوص بخود استفاده نمیکند بلکه با ترکیب بهینه از ابزارهای موجود که شاید برگرفته از اطلاعات و سبک تحلیلی دیگران باشد استفاده میکند. برای داشتن یک معامله موفق هنر استفاده از الیوت فقط در جهت یک ورود و خروج موفق در معامله گری، استفاده بیشتر از ابعاد مختلف بازار به جز قیمت از بارزترین ویژگیهای سبک ماینراست. بیشترین تمرکز ایشان بر داشتن یک موقعیت معاملاتی ایده آل با بیشترین احتمال موفقیت از ورود تا خروج .او از هر دیدگاه جدیدی در جهت ارتقا این شرایط استفاده میکند. به عقیده ماینر استفاده از الیوت تا زمانی که به ایجاد یک شرایط معاملاتی ایده ال کمک کند میتواند کارساز باشد. ظرافت خاص در نوع ورود و خروج بازار از وِیژگیهای سبک معاملاتی ماینر است.

سبک ایان کوپسی:

اصول موجی الیوت به‌طور گسترده‌ای توسط معامله گران جهت پیش‌بینی چرخه‌های بازارها مورد استفاده قرار میگیرد ؛ اما ایان کوپسی یک اشتباه اساسی را در شیوۀ توسعۀ ساختارهایی که رفتار قیمت را تعریف می‌کند کشف نمود. او در کتاب خود با نام harmonic elliott wave چگونگی تعدیل در ساختار امواج انگیزشی الیوت را توضیح می‌دهد و نشان میدهد چه چیزی در اصول موجی اشتباه است و با تعیین ساختارهای تعدیلی‌ ها اجازه می‌دهد تا پیش‌بینی معاملاتی دقیق‌تری داشته باشیم). ایان کوپسی بیان می‌دارد روشی که به این کشف منجر شده، نسبت‌های ریاضی مشترکی هستند که بخش‌های مختلف ساختار موجی را به هم پیوند می‌دهند. وی نمونه‌های عملی باارزشی برای توضیح یافته‌های خود ارائه کرده است. «ایان کوپسی» نشان می‌دهد که امواج درواقع چگونه توسعه می‌یابند و تصورات غلطی که الیوتیسین ها برای سال‌ها ترویج نموده‌اند را رد می‌کند.
او از روش های خود دفاع می کند و دلیلش این است که خواننده نسخه تعدیل شده امواج را بهتر درک کند و هنگام استفاده از دقت بیشتری بهره ببرد که این به وسیله دارا بودن نسبت های مشترک متداول در امواج حاصل می شود. به عقیده ایان کوپسی در اصل امواج الیوت اشتباهی وجود دارد و او توانسته است که با استفاده از روش تعدیلی اش با استفاده از ازمون و خطا این اشتباه را رفع کرده است و توانسته با این روش تحلیل دقیق تر و بهتری ارائه نماید. هماهنگی در امواج الیوت فقط توسط کسانی می تواند مورد بررسی قرار بگیرد که اولا از لحاظ داشتن علم و تجربه به درجه استادی رسیده باشند و از این مهم تر باید به اصل محوب امواج الیوت ایمان داشته باشند.

سیگنال خرید سهام سازمان بورس اوراق بهادار

جلسه هفتم. - بعد پترن، قسمت چهارم)تئوری الیوت

نکته کلیدی: همپوشانی هر چند واضح تر باشد (نفوذ کاملا مشهود باشد) بلطبع ارزش و قدرت بیشتری دارد.

نکته کلیدی: اگر در ساختاری دیدید که امواج با هم تداخل قاطع (همپوشانی) دارند دو سناریو به وجود می آید:

1- در یک اصلاح قرار گرفته ایم
2- تداخل مربوط به ریزموج های از امواج درجه بالا می باشد. به طور مثال اگر شروع موج سه را یک موج سه گسترش یافته فرض کرده باشیم عملا هنوز تداخل اتفاق نیفتاده است.

نکته کلیدی تنها راه تشخیص اینکه کدام سناریو پیش روی ماست ،از تایم فریم بالاتر از تایم فریم تحلیل استفاده میبریم تا اینکه موقعیت کلی خود را درک کنیم

جلسه ششم . - بعد پترن، قسمت سوم )تئوریالیوت

همپوشانی یا Overlap :

همپوشانی تکنیکی است که به ما کمک می کند آیا در یک حرکت ایمپالس(پیشرو) قرار گرفته ایم یا در یک کارکشن(اصلاحی).

این تکنیک زمانی کاربرد دارد که ساختارهای کامپلکس در امواج الیوت با بررسی بعد ساختار ( Pattern ) به درستی نمی توان تشخیص داد که در یک ترند هستیم یا کارکشن.

دو راهکار در این مواقع پیش رو داریم :

  1. استفاده از تکنیک های همپوشانی برای تشخیص حرکت اصلاحی از ایمپالس
  2. انجام ندادن معامله و منتظر ماندن تا اینکه وضعیت چارت مشخص شود

تشخیص کارکشن های کامپلکس ( ABCDE ) شرایط را تا حدی دشوار میکند. در این گونه موارد تکنیک Overlap میتواند راه حلی برای تشخیص موقعیت باشد.

این تکنیک نشان دهنده خصوصیت ذاتی حرکات اصلاحی است چرا که عدم تداخل نقاط کلیدی بازار نشان دهنده قرار داشتن ما در یک ترند است. بدین ترتیب می توان از وضعیت دید مناسبی پیدا کرد و استراتژی متناسب با آن را اتخاذ نمود.

نکته کلیدی: در حرکات اصلاحی چون بازار توان کافی ندارد امواج در یکدیگر تداخل پیدا میکنند و بر عکس وقتی سخن از بازار دارای ترند هست ، یعنی بازار در جهت مورد نظر دارای قدرت هست پس می بایست امواج بدون تداخل مسیر خود را ادامه دهند.


ساختار امواج ترند ها معمولا فاقد همپوشانی می باشد (موج چهار به محدوده موج یک تجاوز نمیکند)

نکته کلیدی:امواج ایمپالس به صورت پنج موجی ( 12345 ) هستند

ساختار امواج اصلاحی یا همان امواج correction، معمولا دارای همپوشانی است ( بازوی D به بازوی A تجاوز میکند)

نکته کلیدی: امواج اصلاحی معمولا سه موجی ( ABC ) هستند اما در صورت کامپلکس شدن (پیچیده شدن) به صورت پنج موجی ظاهر میشوند ( ABCDE )

مثال: چارت زیر مربوط به جفت ارز یورو به دلار هست که بعد از یک سیکل صعودی ساختارهای کامپلکس در امواج الیوت ، شاهد اصلاح بودیم که با توجه به قوانین بالا میتوانستی قدرت فاز خرید با فروش را بسنجیم (حرکت جنبشی یا اصلاحی)

جلسه پنجم . - بعد پترن، قسمت دوم )تئوریایوت

طبق نظریه الیوت بازار بر اساس یک آهنگ با ریتم مکرر شامل پنج موج افزایشی حرکت میکند (جنبشی) که در ادامه به سه موج کاهشی (کانتر ترند یا اصلاحی) همراه میشود.

نکته کلیدی: اگر در یک ترند قرار گرفته باشیم باید از سیگنال های هم جهت و در صورتی که در یک کارکشن قرار گرفته باشیم باید از سیگنال های خلاف جهت استفاده کنیم.

نکته کلیدی: درست تحلیل کردن بعد پترن در الیوت ارزش حیاتی برای یک تریدر دارد. همانطور که می بینیم استراتژی های متفاوتی برای یک موج ایمپالس یا یک موج کارکشن داریم.

در تصویر پیوستی حرکت اصلی را با خط قرمز و حرکت اصلاحی را با خط سبز رنگ نمایش داده ایم.همانطور که مشاهده میکنید و در نکته اول عنوان شد وقتی در یک حرکت ترند هستیم باید در جهت این ترند دست به معامله بزنیم (اینجا فروش) و وقتی در یک حرکت اصلاحی یا کانتر ترند قرار داریم میبایست معاملاتی را برنامه ریزی کنیم که در جهت ترند و خلاف این حرکت اصلاحی باشد.

جلسه چهارم . - بعد پترن، قسمت اول )تئوری الیوت

ساختارشناسی

مقدمه: هر قیمت به معنی یک اجماع آنی بر ارزش بین کلیه شرکت کنندگان در بازار است که منجر به انجام معامله شده و به عمل در می آید . قیمت یک پدیده روانی است. یک تعادل آنی افکار بین خریداران و فروشندگان است.، در واقع قیمت زاییده توده معاملگران اعم از خریداران ، فروشندگان و معاملگران بی تصمیم است و الگوهای قیمت و حجم بازتاب روانشناسی جمعی در بازار است.

در این بعد عمده ترین تمرکز این است که ببینیم آیا در ترند (حرکت اصلی) قرار داریم یا در کارکشن (حرکت اصلاحی). منظور از ساختار شناسی این است که کلیت قضیه را تشخیص بدهیم. همانگونه که قبلا نیز اشاره کردیم الیوت دید از بالا بر روی مارکت است و ساختارشناسی به عنوان اولین مرحله از شناسایی امواج الیوت می باشد که مهمترین مرحله نیز می باشد.

زبان عامیانه: هدف یک تحلیلگر تکنیکی این است که تشخیص دهد خرس ها از توان بیشتری برخوردار هستند یا گاوها ، سپس به گروهی که احتمال برد بیشتری دارد بپیوندد، اگر گاوها خیلی قدرتمند باشند باید بخرید و اگر خرس ها از قدرت بیشتری برخوردار بودند باید بفروشید، زمانی که خریداران و فروشندگان از یک قدرت نسبتاً یکسانی برخوردارند، یک معاملگر منطقی و حرفه ای کنار می ایستد و اجازه می دهد گاو ها و خرس ها بجنگند و هر زمان با دلایل منظقی احتمال برد یکی را بیشتر داد به او بپیوندد. الگوهای که بر روی نمودار مشاهده میکنید در واقع ردی است که گاوها و خرسها از خود به جای میگذارند . یک چارتیست یک شکارچی است که به پیگیری و دنباله روی علائم بسیار ظریفی می پردازد که فقط برای آنهایی که می دانند به دنبال چه چیز هستند قابل رویت است.

الگوهای نموداری می توانند در تشخیص اینکه احتمال ادامه یک روند بیشتر است یا بازگشت آن به معاملگران کمک کنند.الگوها به دو دسته اصلی تقسیم می شوند:
الگوهای ادامه دهنده Continuation Patterns
الگوهای بازگشتی Reversal Pattern

تذکر: بعضی الگوها می توانند به هر دو صورت ادامه دهنده و برگشتی به کار روند ، مثلث ها و مستطیل ها از معروفترین الگوهای هستند که هر دو قالب را به خود می گیرند.

جلسه سوم . - مقدمه، قسمت سوم) تئوری الیوت

ما در بعد تکنیکی به چهار بعد میپردازیم :

  1. بعد پترن یا الگو، ساختارشناسی (Pattern)
  2. بعد قیمت (Price)
  3. بعد زمان (Time)
  4. روند جاری (Momentum) که منظور همان وضعیت فعلی می باشد.

قبل از انجام هر تریدی می بایست هر چهار بعد فوق بررسی گردد و در صورتی که هر چهار بعد به یک نتیجه واحد برسد می توان پتانسیل های بسیار خوبی را در بازار شکار نمود.

تئوری الیوت همانند ماهواره ای است که میتوانیم نقشه زمین را به طور کلی مشاهده کنیم و روی یک منطقه زوم کنیم و مسیر به مسیر پیش برویم تا به نقطه هدف برسیم ! ما با استفاده از این تئوری ، از تایم فریم ماهانه شروع به آنالیز میکنیم تا تایم هدف ! با این عمل موقعیت خود را در چارت پیدا میکنیم و با توجه به این وضعیت استراتژی معاملاتی خود را پیاده و آماده میشویم برای شکار فرصت های موجود !

معرفی سبک های مختلف الیوتی

wave 3 - معرفی سبک های مختلف الیوتی

الیوت “نظریه امواج الیوت” را در نیمه نخست قرن بیستم به بازار سرمایه معرفی کرد. او با بررسی قیمت ها در بازار سرمایه متوجه شد نه تنها تغییرات قیمت کاملا منظم است بلکه از ساختار خاصی که با طبیعت نیز هماهنگی و هارمونی کامل دارد ، پیروی می کند. با این کشف او توانست مکانیزمی برای پیش بینی حرکات قیمت در بازار سرمایه طراحی کند. الیوت این کار را با ابداع الگوهایی که در بازار به صورت مرتب تکرار می شدند انجام داد.

الیوت بر این باور بود که هر عرصه ای که در آن جنب و جوش و فعالیت مردم زیاد باشد ، حرکت ها بر اساس قاعده ای طبیعی که او آن را نظریه موج ، برگرفته از حرکت امواج دریا ، می خواند ، انجام می شود و البته پر واضح است که بزرگترین نمود چنین بالا و پایین شدنی ، بازار سرمایه است.

الیوت به مدد هوش و نبوغ شگفت انگیزش ، با بررسی نمودارهای صنایع داوجونز توانست مجموعه ای از اصول و قوانینی تدوین کند که در آن زمان این قواعد کلیه حرکت های بازار مالی آن دوران تا سال ۱۹۴۰ را توجیه می کرد.

در آن سال ها هنگامی که سرمایه گذاران بر این باور بودند که محال است شاخص داوجونز سقف سال ۱۹۲۹ را بشکند و اعداد فراتری را تجربه کند ، الیوت بازار افزایشی و شدیدی را برای چند دهه پیش بینی کرد و امروز شاهدیم اکثر پیش بینی های او تحقق یافته است.

هر قدر در شرایط غیر قابل پیش بینی اقتصاد مانند رکودهای اقتصادی ، جنگ های بزرگ ، بازسازی های پس از جنگ و شکوفایی های اقتصادی بیشتر تامل می کنیم ، بهتر درک می کنیم که نظریه امواج الیوت کاملا متناسب با واقعیت های زندگی است. این مهم سبب ایجاد اطمینان بیشتر به این اصل انکار ناپذیر می شود.

در سال ۱۹۳۹ نظریات الیوت با کمک سی جی کولینز ، طی مقالاتی که در مجله فایننشال ورلد منتشر شدند ، مورد توجه وال استریت قرار گرفت . طی دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ ( پس از مرگ الیوت ) ، همیلتون بولتون کارهای او را پیش برد. در سال ۱۹۶۰ بولتون کتاب اصل امواج الیوت را نوشت . پس از مرگ الیوت ، تقریبا این کار از جمله ی نخستین کارهای عمده ای بود که انجام شد.

سبک پرکتر:

رابرت پرکتر دست نوشته های الیوت را گردآوری و آنها را بازنویسی کرد و معرفی دوباره امواج الیوت مرهون زحمات ایشان است.

پس از الیوت و همکارش بولتون تقریبا می توان گفت اولین فردی که شروع به تحقیق و توسعه در مورد امواج الیوت کرد پرکتر بود. امواج الیوت همانند هر علم دیگری با گذشت زمان نیازمند توسعه بیشتر و به روز رسانی می باشد تا بتواند همگام با تغییرات در طول زمان پیشروی نماید.

الیوت بیشتر زمان خود را صرف مبانی و کلیات الگوها علی الخصوص امواج ایمپالس (شتابدار) کرده بود از این رو با گذشت زمان و افزایش تعداد معامله گران ، به پیچیدگی های بازار افزوده می شد و کار با تئوری امواج الیوت سخت تر می نمود. پرکتر توانست توضیحات بیشتری را به تئوری اصلی اضافه نماید از جمله توضیحات مفیدی در مورد امتداد در الگوهای ایمپالس ، کانال کشی ، تناوب ، جنبه های ریاضی و فیبوناچی در امواج الیوت ، توضیحات مختصری در مورد کارکشن (اصلاحی ، تصحیحی) های استاندارد و توضیحات بسیار مختصرتری در مورد ترکیبات کامپلکس در کارکشن ها ارائه کرد.

در آن زمان امواج ایمپالس زیادی در نمودارها وجود داشت از این رو شاید بررسی کارکشن های سخت و دشوار خیلی مفید فایده نبود. اکثر توضیحات تکمیلی که پرکتر ارائه کرد ، هر چند در زمان خود بسیار مفید بود اما تقریبا همه ی آن ها را در قالب “راهنما” منتشر کرد.

یک از ضعف های بزرگ پرکتر همین امر بود چرا که عملا “راهنما” ها قوانین الزام آور نبودند که بتوانند در تصمیم گیری معامله گران نقش اصلی را ایفا کنند. این راهنماها اگر در چارتی بودند ، الگوها به ایده آل های پرکتر نزدیک می شدند و اگر نبودند عملا مشکلی در الگوها و شمارش های الیوتی ایجاد نمی شد. همچنان در بازار دو مشکل بزرگ برای معامله گران به روش الیوت وجود داشت. عدم وجود قوانین سرسختانه و محکم برای تشخیص امواج ایمپالس و عدم تبیین دقیق کارکشن ها.

نکته ای که جالب از ست بدانید رابرت فارغ التحصیل روانشناسی است و تئوری الیوت را بوسیله نظریه سوشیونومیکس socionomics به اقتصاد، اجتماع، سیاست و … بسط داد. فراگیری تئوری موجی الیوت بدلیل پیش بینی های حیرت آور ایشان با این روش بوده است و اکثریت تحلیل گران موجی در دنیا پیرو ایشان هستند.

از اساتید دیگری که عملا دنبال روی پرکتر بود و توانست توسعه ی بیشتری در کارکشن های کامپلکس دهد رابرت بالان بود. بالان علی رقم توسعه بیشتر کارکشن های کامپلکس همچنان نتوانست قوانین الزام آور در این مورد پیدا کند و همچنین نتوانست حلقه ی مفقوده بحث درجه و چگونگی کنش این ترکیبات پیچیده با الگو های مجاور را کشف کند. جفری کندی نیز مطالب مفید بیشتری را نتواست به الیوت اضافه کند و بیشتر سعی کرد به کاربردهای عملی الیوت در بازار بپردازد. وین گورمن و کنستانس براون و بیشتر اساتید دیگر بیشتر دنباله روی رابرت بوده اند.

سبک گلن نیلی:

گلن نیلی آخرین استاد نام آشنا و نابغه ی دنیای الیوت در سال ۱۹۸۰ شروع به تحقیق بیشتر کرد. این تحقیقات به منظور روشن کردن دقیق و فنی الگوهای ایمپالس و کارکشن های استاندارد و غیر استاندارد و تفاوت های ریزبینانه آنها انجام شد. در نهایت این تحقیقات در سال ۱۹۸۷ تکمیل شد و در قالب کتاب Mastering Elliott Wave Analysis ( این کتاب با نام استادی در تئوری موجی الیوت ترجمه ناصر دادگستر منشتر شده) .

گلن نیلی در طول این سالها توانست اکثر ضعف های روش های قبلی را مرتفع نماید و انقلابی عظیم در تئوری موجی الیوت بنا نهاد.سبک حاضر با هدف ایجاد یک ترقی چشمگیر در قابلیت بقای تئوری موجی الیوت نوشته شده و این هدف را با مطرح کردن یک رویکرد عملی و کاربردی پیرامون تحلیل بازارها انجام می دهد. این رویکرد ابتکاری که با تحلیل موجی الیوت به سبک نیلی شناخته می شود و به نئوویو شهرت دارد.

حین مطالعه این سبک ، به سرعت در خواهید یافت که شبیه هیچ سبک دیگری در حوزه ی تحلیل بازارها نیست. آنچه در این سبک معرفی شده ، اولین رویکرد گام به گام درباره تئوری موجی الیوت می باشد که تا کنون به رشته ی تحریر در آمده است. هیچ جنبه ای از این تئوری نمانده که شما بخواهید در آن تعمق و تحقیق کنید. تمام جرئیات کاملا شرح داده شده است به طوری که هر جمله ای وقف چیزی شده است.ساختارهای کامپلکس در امواج الیوت

گلن نیلی در طول ۳۷ سال گذشته توانست با پیش بینی های بی نظیر خود توانایی سبک نئوویو را به اثبات برساند. آخرین پیش بینی او کاهش قیمت طلای جهانی از محدوده ی ۱۹۰۰ دلار به محدوده ی ۱۰۰۰ دلار می باشد که در مخیله ی بهترین تحلیل گران جهان نمی گنجید و خیلی ها ۵ سال قبل او را در نشریات خود “دیوانه” نامیدند.

به تفاوت های عمده ی سبک نیلی با سایر سبک های الیوتی می توان به صورت خلاصه اشاره کرد :

●تعاریف مبهم تک موج در نمودارهای میله ای (یا کندل استیکی) را با ابداع دیتای خطی با عنوان کش دیتا مرتفع کرد.
●تدوین قوانین اضافه ای در مورد امواج ایمپالس (شتابدار) برای پایان دادن به اما و اگرهای موجود در “راهنما”ها.
●تدوین قوانین ساختاری به منظور مرتبط ساختن هر الگو با الگوی مجاروش.
●تدوین قوانین دقیق و کاملا کاربردی درجه به منظور ترکیب الگوها.
●تشریح بسیار کامل تمام کارکشن های استاندارد با ابداع قوانین منحصر به فرد.
●تشریح بسیار کامل کارکشن های کامپلکس و نحوه ی کنش آنها با باقی الگوهای بازار با ابداع قوانین روانشناسی.
●ابداع قوانین منطق در بازار و کشیدن خط بطلان بر دیدگاه صرفا ریاضی وار در بازار.

در مورد گلن نیلی و ویژگی های این سبک منحصر به فرد ساعت ها می توان صحبت کرد. بزرگترین نقص این سیستم ، زمان بر بودن یادگیری آن است که نیلی بارها بر آن تاکید داشته است و نمی توان در اندک زمان یکی دو ماهه به فراگیری آن پرداخت.

سبک ماینر:

سبک ماینر یک سبک معاملاتی است نه تحلیلی، بنابراین ماینر یک سبک تحلیلی مخصوص بخود استفاده نمیکند (فراچارت: قیمت، الگو، زمان) بلکه با ترکیب بهینه از ابزارهای موجود که شاید برگرفته از اطلاعات و سبک تحلیلی دیگران باشد استفاده میکند.

برای داشتن یک معامله موفق هنر استفاده از الیوت فقط در جهت یک ورود و خروج موفق در معامله گری، استفاده بیشتر از ابعاد مختلف بازار به جز قیمت از بارزترین ویژگیهای سبک ماینراست.

بیشترین تمرکز ایشان بر داشتن یک موقعیت معاملاتی ایده آل با بیشترین احتمال موفقیت از ورود تا خروج .او از هر دیدگاه جدیدی در جهت ارتقا این شرایط استفاده میکند. به عقیده ماینر استفاده از الیوت تا زمانی که به ایجاد یک شرایط معاملاتی ایده ال کمک کند میتواند کارساز باشد. ظرافت خاص در نوع ورود و خروج بازار از وِیژگیهای سبک معاملاتی ماینر است.

سبک ایان کوپسی:

اصول موجی الیوت به‌طور گسترده‌ای توسط معامله گران جهت پیش‌بینی چرخه‌های بازارها مورد استفاده قرار میگیرد ؛ اما ایان کوپسی یک اشتباه اساسی را در شیوۀ توسعۀ ساختارهایی که رفتار قیمت را تعریف می‌کند کشف نمود. او در کتاب خود با نام harmonic ساختارهای کامپلکس در امواج الیوت elliott wave چگونگی تعدیل در ساختار امواج انگیزشی الیوت را توضیح می‌دهد و نشان میدهد چه چیزی در اصول موجی اشتباه است و با تعیین ساختارهای تعدیلی‌ ها اجازه می‌دهد تا پیش‌بینی معاملاتی دقیق‌تری داشته باشیم).

ایان کوپسی بیان می‌دارد روشی که به این کشف منجر شده، نسبت‌های ریاضی مشترکی هستند که بخش‌های مختلف ساختار موجی را به هم پیوند می‌دهند. وی نمونه‌های عملی باارزشی برای توضیح یافته‌های خود ارائه کرده است. «ایان کوپسی» نشان می‌دهد که امواج درواقع چگونه توسعه می‌یابند و تصورات غلطی که الیوتیسین ها برای سال‌ها ترویج نموده‌اند را رد می‌کند. وی از روش‌های خود با این دلیل که امواج باید دارای نسبت‌های مشترک متداول باشند دفاع می‌کند و کمک می‌کند تا خواننده نسخۀ تعدیل‌شده اصول موجی را با درک و دقت بیشتری به کار ببرد.

ایان کوپسی عقیده دارد که یک اشتباه اساسی در اصول موجی محبوب الیوت وجود دارد و بیان می‌دارد روش تعدیلی‌اش به‌وسیلۀ آزمون‌وخطا این اشتباهات را رفع نموده است تا تحلیل دقیق‌تری ارائه شود.هماهنگی در امواج الیوت باید توسط افرادی موردمطالعه قرار بگیرد که به اصول موجی الیوت ایمان‌دارند و در آن به سطح مهارت یا استادی رسیده‌اند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا