تشخیص الگوی CandleStick

نحوه استفاده از کندل استیک در تحلیل تکنیکال
نحوه استفاده از کندل استیک در تحلیل تکنیکال
کندل استیک چیست؟
سه نموداری که در تحلیل تکنیال مورد استفاده قرار می گیرند عبارتند از :
- نمودار میله ای یا Barchart: نشان دهنده قیمت های مختلف مانند بازو بسته شدن قیمت در بازه زمانی موردنظر نشان داده میشود.
- نمودار شمعی یا Candlestick: در ادامه به بررسی کامل این نمودار خواهیم پرداخت.
- نمودار خطی یا line chart: در نمودار خطی تفاوتی در مناطق مختلف نمودار نخواهیم دید زیرا فقط قیمت بسته شدن در این نمودار مطرح است.
نکته! استفاده از نمودار میله ای و نمودار خطی واقعا دشوار است و ضعيف عرضه و تقاضا اصلا مشخص نیست.
کندل استیک یا نمودار شمعی که در زیان انگلیسی به آن Candlestick نیز گفته می شود نوعی نمودار قیمت است که قیمتهای بالا و پایین، بازشدن و بسته شده یک اوراق بهادار را در یک دوره زمانی مشخص نشان میدهد و به دلیل این که نمودارها شبیه به شمع هستند به آنها کندل استیک یا شمعدان میگویند. یک نکته مهم که همواره باید به آن توجه کنیم این است که سیگنال ها در این نمودار در کف و سقف نمودار قرار دارند. کندل استیکها بیانگر وضعیت سرمایه گذارن می باشد، به این ترتیب با استفاده از تحلیل تکنیکال میتوان زمان مناسب خرید و فروش را با بررسی و تحلیل نمودارهای شمعی تشخیص داد. کندل استیک از بدنه اصلی و سایه ها تشکیل شده و با استفاده از ۴ داده آماری یعنی قیمت آغازین قیمت بسته شدن بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت در تایم فریم های مورد نظر تحلیل گر توسط نرم افزارهای نموداری نمایش داده می شود. در Candlestick رنگهای متفاوتی وجود دارد که هریک نشان دهنده مواردی می باشد:
- رنگ قرمز یا مشکی: فشار فروش و نشان دهنده کاهش قیمت است.
- رنگ سبز یا سفید: فشار قوی خرید و نشاندهنده افزایش قیمت است.
انواع دیگر الگوهای کندال:
- الگوی چکش یا همر: اصولا در کفهای قیمتی شکل میگیرد و بیانگر این است که قیمت ابتدا افت زیادی داشته ولی بعد رشد کرده و نزدیک به قیمت بازشدن، بسته شده است. به این الگو در زبان انگلیسی Hammer گفته میشود.
- الگوی مرد دارآویز: اصولا در سقف قیمت تشکل می یگرد و بدنه شمع کوچک و سایه بلندی در بالای شمع قرار دارد.
- Bullish: به این الگو در زبان فارسی الگوی اینگالف صعودی می گویند. اگر قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن کندل باشد به آن کندل صعودی می گوییم و با رنگ سبز مشخص می شود.
- Bearish: به این الگو در زبان فارسی الگوی اینگالف نزولی می گویند. اگر قیمت بسته شدن پایین تر از قیمت باز شدن کندل باشد به آن کندل نزولی می گوییم و با رنگ قرمز مشخص می شود.
- Long shadow pattern: به این الگو در زبان فارسی الگوی سایه بلند می گویند. این الگو بیانگر حداکثر یا حداقل قیمت است. تمایل حرکتی این الگو به سمت قیمت های بزرگتر می باشد.
بررسی سایر جزییات موجود در کندال استیک:
الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال:
فرفره: کندل ها دارای سایه های بلند و یا بدنه کوچک هستند شمع های فرفره ای نام دارند و نشان دهنده ی نوسان زیاد قیمت در طول زمان معاملات و سرگردانی معامله گران است و در نهایت قیمت پایانی در نزدیکی قیمت آغازین بسته شده است.
دوجی: کندل ها دارای بدنه بسیار بسیار کوتاهی هستند و می توان گفت قیمت آغازین و پایانی در یک نقطه قرار گرفته به این کندل استیک ها دوجی گفته می شود.
دوجی ها یکی از ساختار های مهم در الگو های شمعی مهم در بازار هستند.
مقدمه ای بر الگوهای شمعی ژاپنی
شمع یا کندل، قیمت اولیه، قیمت پایانی، کمترین قیمت و بیشترین قیمت بازار را در یک بازه زمانی خاص نشان می دهد. برای مثال، اگر به نمودار در بازه روزانه نگاه می کنید، هر شمع، قیمت اولیه، کمترین قیمت، بیشترین قیمت و قیمت پایانی برای نوسانات قیمتی آن روز را نشان می دهد.
تفاوت اصلی بین اشکال شمعی و نوار قیمت استاندارد این است که شمع یا کندل، یک بخش رنگی را بین شروع و پایان شمع نشان می دهند. این امر به معاملهگران اجازه میدهد تا به سرعت متوجه این موضوع شوند که آیا قیمت روزانه، بالاتر (حرکت صعودی) یا پایینتر (حرکت نزولی) بسته شده است، که این اطلاعات برای معاملهگران پرایس اکشن (price action) بسیار مهم است.
به تصویر شکل شمع صعودی و نزولی نگاهی بیندازید تا این موضوع را بهتر درک کنید…
توجه: شمع سمت چپ یک «شمع صعودی» است زیرا قیمت پایانی آن از قیمت اولیه بالاتر است. شمع سمت راست یک «شمع نزولی» است زیرا قیمت پایانی آن از قیمت اولیه آن پایین تر است.
بخش رنگی شمع را «بدنه واقعی» یا بدنه شمع می نامند. توجه: رنگ بدنه می تواند برای معامله گران، متفاوت باشد و به نحوه تنظیم/ترجیح رنگ شخصی آنها بستگی دارد. رنگ بندی استاندارد بدنه به این شکل است: سفید برای صعودی و سیاه برای نزولی است، که از نظر ما بهترین گزینه هستند. این رنگ ها می توانند سبز برای صعودی و قرمز برای نزولی هم تنظیم شود.
خطوط نازکی که در بالا و پایین بدنه کشیده شده، محدوده بالاترین قیمت/پایین ترین قیمت را نشان میدهند و سایه، دم یا فتیله نامیده میشوند. به ابتدای سایه بالایی «بالاترین قیمت» و به انتهای سایه پایین «کمترین قیمت» گفته می شود.
الگوی شمعی چیست؟
الگوی شمعی، یک یا گاهی چند میله ی شمعی در بخشی از نمودار قیمت است که به صورت گرافیکی روی نمودار نمایش داده می شود و معامله گران از آن برای پیش بینی حرکت آینده بازار استفاده می کنند. تشخیص الگو تا حدودی ذهنی است، برای مهارت در شناسایی و تشخیص الگوهای شمعی، به آموزش توسط یک معامله گر پرایس اکشن حرفه ای، نیاز است، و همچنین به تجربه شخصی استفاده از صفحه نمایش نیز، بستگی دارد.
الگوهای شمعی متعددی وجود دارند، و بسیاری از آنها بسیار شبیه هم هستند و فقط اختلاف جزئی در ساختار اصلی دارند. بنابراین، در سایت priceaction.com، به جای تلاش برای یادگیری 30 الگوی مختلف، تمرکز بر روی «تعداد انگشت شماری» از الگوهای شمعی اثبات شده، منطقی تر است. این الگوی ها، جعبه ابزار کاملی از سیگنالهای معاملاتی به معاملهگر ارائه میدهد، آنها در اصل مثل هم هستند.
در اینجا به برخی از محبوب ترین استراتژیهای مبتنی بر الگوهای شمع معاملاتی اشاره می کنیم:
الگوی شمعی پین بار (Pin bar candlestick pattern) – الگوی شمعی پین بار، یک الگوی تک شمعی است که نشان دهنده رد سطح یا منطقه قیمت است. این الگو دارای بدنه کوچک و یک سایه یا دم بلند تنها در یک طرف است که نشان دهنده رد آن منطقه قیمت است. پین بار را میتوان به عنوان سیگنال معکوس در یک روند یا حرکت برگشتی در برابر یک روند قیمتی، تعبیر کرد. در اینجا نمونه ای از پین بار آورده شده است:
الگوی شمعی نوار داخلی (Inside bar candlestick pattern) – الگوی شمعی “میله داخلی” حداقل یک الگوی دو شمعی است (حتی می تواند چندین شمع داخلی داشته باشد) که نشان دهنده تردید یا توقف در بازار است. استراتژی معاملاتی نوار داخلی معمولاً در یک بازار روند دار، به عنوان یک استراتژی شکست روند در پرایس اکشن (price action)، بهترین عملکرد را دارد، اما گاهی اوقات میتواند به عنوان یک استراتژی برگشت از سطوح کلیدی نمودار نیز استفاده شود. در اینجا نمونه ای از شمع های داخلی آورده شده است:
الگوی شمعی تقلبی (Fakey candlestick pattern)- الگوی شمعی تقلبی معمولاً یک الگوی سه یا چهار شمعی است که شکستگی کاذب یک الگوی نوار داخلی را نشان می دهد. الگوی تقلبی نشان میدهد که یک «شکست جعلی» در بازار رخ داده است و احتمالاً قیمت در جهت مخالف شکست کاذب ادامه خواهد یافت. در زیر، نمونه ای از الگوی تقلبی آورده شده است:
نمودار شمعی چیست؟
نمودار شمعی یک نمودار حرکت قیمتی است، که به جای نوارهای استاندارد مانند میله یا خطوط، و یا نمودار خطی، با شمع ها پر شده است.
هر شمع قیمت اولیه، قیمت پایانی، کمترین قیمت و بیشترین قیمت را در بازه های زمانی مشخص، نشان میدهد، این همان اطلاعاتی است که در نوارهای قیمت سنتی منعکس میشود، اما شمع ها پیش بینی و استفاده از این اطلاعات را بسیار آسانتر میکنند.
در اینجا نمونه ای از نمودار شمعی معمولی وجود دارد. به الگوی شمعی “پین بار” که از حمایت در این نمودار تشکیل شده است و حرکت بزرگ به سمت بالا که به دنبال آن است توجه کنید…
مزیت نمودار شمعی
مزیت اصلی نمودار حرکت قیمتی بر اساس میله های شمعی، این است که، نمایش بصری «دراماتیک» یا اثرگذارتری از حرکت قیمت را در طول زمان ارائه می دهد. با توجه به این واقعیت که بدنه هر شمع، مطابق با قیمت پایانی صعودی یا نزولی آن رنگ آمیزی می شود، توالی و تاثیر نوار های قیمت، راحت تر، قابل خواندن است و بسیاری از معامله گران نیز استدلال «بهتری» دارند.
در نهایت، اینکه یک معامله گر، از نمودار میله ای استاندارد یا نمودار شمعی استفاده می کند، یک موضوع سلیقه ای و عقیده ای است. اما، نظر اکثر معامله گران موفق این است که باید از نمودارهای شمعی استفاده کرد تا دید و نظر بهتری نسبت به احساسات بازار داشته باشید و سیگنال های معاملاتی پرایس اکشن را راحتتر تشخیص دهید.
آموزش مبانی بورس؛ مبانی نمودارهای شمع ژاپنی
نمودار شمع ژاپنی یکی از روشهای پرکاربرد برای نمایش قیمت سهام در بازار سرمایه است. همچنین، با استفاده از الگوهای شمع ژاپنی میتوان روندهای آتی قیمتها را پیشبینی کرد.
ژاپنیها یکی از کشورهای پیشرو در بحث تحلیل تکنیکال بازارهای مالی هستند؛ بهطوریکه میتوان گفت بسیاری از مفاهیم و اندیکاتورهای مطرح در جهان را ژاپنیها ایجاد کرده یا توسعه دادهاند. باوجوداین، شاید بتوان مهمترین ابداع ژاپنیها را نمودارهای شمعی عنوان کرد.
مدتها پیش از آنکه غربیها با روش شمع ژاپنی آشنا شوند، ژاپنیها از این روش برای پیشبینی روندها استفاده میکردند تا اینکه یکی از تحلیلگران مطرح آمریکایی بهنام استیو نیسون کتابی با نام (The Candlestick Course) منتشر کرد و روش استفاده از نمودارهای شمع ژاپنی را به غرب معرفی کرد. گفتنی است در ایران این کتاب بهنام «الگوی شمع ژاپنی» ترجمه شده است.
استفاده از نمودار شمع ژاپنی به دو صورت امکانپذیر است: ۱. برای تجزیهوتحلیل نمودارها و نمایش حرکتهای قیمتی؛ ۲. شناسایی ترکیبهای خاصی از شمعها بهمنظور آگاهی از روند آتی سهم.
نمودار شمع ژاپن
نحوهی رسم نمودارهای شمعی در بازار ایران و بازارهای جهانی قدری باهم تفاوت دارد؛ اما شکل ظاهری آنها با یکدیگر یکسان است. هر شمع از چهار نقطه تشکیل شده است که نشاندهندهی قیمت اولیه، قیمت پایانی، کمترین قیمت و بیشترین قیمت است. در بازارهای جهانی آخرین قیمتی که سهم در آن قرار دارد، بهعنوان قیمت پایانی در نظر میگیرند؛ ولی در بازار ایران قیمت پایانی عبارت است از میانگین تمام قیمتهای معاملهشده در آن روز. بهعبارت سادهتر، در بازارهای جهانی اگر قیمت سهم ساعتها در سطح ۱۰۰ دلار بوده باشد و فقط در آخرین لحظه کاهش پیدا کرده و به قیمت ۵۰ دلار رسیده باشد، قیمت پایانی همان پنجاه دلار خواهد بود؛ اما در بازار ایران باتوجهبه حجم معاملات در ساعات مختلف، میانگین میگیرند و قیمت پایانی را باتوجهبه این میانگین لحاظ میکنند.
همین تغییر در شمع باعث میشود که بسیاری از تشخیص الگوی CandleStick تحلیلگران داخلی اعتقاد داشته باشند که نمیتوان از الگوهای شمعی در بازار ایران استفاده کرد؛ چراکه شمعها دستکاریشده هستند و درنتیجه، الگوهای شمعی در بازار ایران چندان کارایی ندارد. درمقابل، عدهای استدلال میکنند که با وجود دستکاری در شمعها، همچنان فلسفهی الگوهای شمعی پابرجا هستند و میتوان از آنها استفاده کرد.
رنگ شمعها نیز برای شناسایی شمعها اهمیت زیادی دارد. عموما برای شناسایی شمعها از دو رنگ سبز و قرمز یا سیاه و سفید استفاده میکنند؛ ولی ترکیب رنگهای متنوعتری نیز وجود دارد. این تغییر رنگ به ما نشان میدهد که قیمت پایانی کمتر از قیمت اولیه بوده است یا بیشتر. بهعنوان مثال، در ترکیب رنگ سبز و قرمز، اگر قیمت اولیه بیشتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع قرمز خواهد بود و اگر قیمت اولیه کمتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع سبز خواهد بود.
الگوهای شمعی
الگوهای شمع ژاپنی تصویری روانشناختی از ذهنیت معاملهگران در آن زمان به ما میدهد. این تصویر بهوضوح نشان میدهد که عملکرد معاملهگران در زمان مشخص بازار چگونه است. ازآنجاکه تحلیل الگوهای شمعی یکی از انواع تحلیل تکنیکال است، اساس الگوهای شمعی روانشناسی معاملهگران است. یکی از ایدهها برای الگوهای شمعی این است که معاملهگران در زمانهای یکسان رفتار یکسانی از خود بروز میدهند و این رفتار یکسان در نهایت خود را در ظاهر شمعها نمایان میکند.
الگوهای شمعی بهطورکلی به دو دسته تقسیم میشوند: ۱. الگوهای برگشتی؛ ۲. الگوهای دنبالهدار. معمولا هر الگویی که در روند نزولی مشاهده میشود، قرینهای نیز در روند صعودی دارد. درادامه، این الگوها را بررسی میکنیم. الگوهای شمعی بسیار زیادی در منابع مختلف ذکرشده است؛ ولی در اینجا فقط به بعضی از الگوهای محبوب بسنده میکنیم.
۱. الگوهای برگشتی
الگوهای شمع برگشتی ترکیبی از شمعهای ژاپنی است که معمولا نشاندهندهی وارونگی روند است. یکی از ملاحظات جدی که برای کمک به شناسایی الگوی صعودی یا نزولی استفاده میشود، روند بازار قبل از این الگو است. شما نمیتوانید الگوی برگشتی صعودی در روند صعودی داشته باشید.
الگوی ابر سیاه و خط نافذ
این الگویی با دو کندل است که به ما اخطار میدهد امکان تغییر روند بازار وجود دارد و در بازار ایران نیز بسیار دیده شده است. در این الگو، کندل اول شمع صعودی نسبتا بلندی ایجاد میکند و شمع دوم بالاتر از بالاترین قیمت شمع اول باز میشود و بیشتر از نصف شمع بدنهی اول نزول میکند. این الگو نشاندهندهی تغییر روند بازار از صعودی به نزولی است. چنین الگویی در روندهای نزولی نیز بهچشم میخورد که به آن الگوی خط نافذ گفته میشود و دقیقا شرایط الگوی ابر سیاه را دارد؛ تنها با این تفاوت که در الگوی خط نافذ، شمع اول نزولی و شمع دوم صعودی است.
الگوی ستارهی عصرگاهی و صبحگاهی
دو الگوی قوی برگشتی دیگر نیز الگوی ستارهی عصرگاهی و صبحگاهی است که سه شمع را شامل میشود و فوقالعاده عمل میکنند. در الگوی ستارهی عصرگاهی، شمع اول شمع نسبتا بلند صعودی است که روند صعودی فعلی را تأیید میکند. شمع دوم قدری بالاتر از کندل اول باز میشود؛ اما بدنهی آن کوچکتر از شمع اولی است و درادامه شمع سوم که نزولی است و تا نصف شمع اول سقوط میکند. الگوی ستارهی صبحگاهی دقیقا معکوس این الگو است.
۲. الگوهای دنبالهدار
گاهی پیش میآید که با مشاهدهی چند مرحله کاهش در قیمتها مردد هستیم که معامله را ادامه بدهیم یا همانجا آن را ببندیم. الگوهای دنبالهدار به ما کمک میکنند تا بفهمیم روندی که در آن قرار داریم ادامه پیدا میکند یا خیر. الگوهای دنبالهدار چندان الگوهای مهمی نیستند؛ ولی بازهم میتوانند در شناسایی روند کمک کنند.
الگوی سهگانهی کاهشی و افزایشی
در الگوی سهگانهی افزایشی، پنج شمع وجود دارد. شمع اول بدنهی بلندی دارد و صعودی است. سپس سه شمع با بدنهی کوچک تشکیل میشود که برآیند حرکت آنها نزولی است؛ اما پایینتر از بدنهی شمع اول نمیروند و حداقل دو شمع از این سه شمع نزولی است. درادامه یک شمع صعودی دیگر که قیمت پایانیاش از قیمت پایانی شمع اول بیشتر است و بدینترتیب روند صعودی ادامه پیدا میکند. الگوی سهگانهی کاهشی نیز بههمینترتیب تنها در جهت عکس صورت میگیرد.
مجموعه مقالات بیتکوین
الگوی دوجی (Doji)
الگوی دوجی زمانی رخ میدهد که قدرت خریدار و فروشنده با یکدیگر برابر است و شمع با کمی نوسان تقریبا در همان نقطهی بازشده بسته میشود. این الگو نشان میدهد که بازار مردد است چه مسیری را برای ادامه طی کند. الگوی دوجی بهخودیخود نشاندهندهی تغییر روند یا ادامهی آن نیست؛ بلکه تنها نشاندهنده بلاتکلیفی خریداران و فروشندگان است؛ بههمیندلیل، معاملهگران باید منتظر تشکیل شمعی بعد از الگوی دوجی بمانند که به آن شمع تأیید گفته میشود. اگر این شمع در جهت خلاف حرکت بازار بود، میتوانند در آن جهت معامله را ببندند.
در تصویر زیر چند نمونهی مهم و محبوب دیگر از الگوهای شمعی را مشاهده میکنید.
سخن پایانی
الگوهای شمع ژاپنی کاربرد بسیار زیادی دارند و مرتبا در نمودارهای مختلف مشاهده شدهاند؛ ولی بهتنهایی نمیتوانند مؤثر باشند. هنگام مشاهدهی الگو نهتنها باید به تمام شرایط آن الگو دقت کنید؛ بلکه باید بهدنبال تأییدیههای دیگر از سایر اندیکاتورها نیز باشید. عموما معاملهگران تکنیکال از چهار یا پنج اندیکاتور و ابزار تکنیکال برای تأیید جهت معاملهشان استفاده میکنند که الگوهای شمع ژاپنی، تنها یکی از این ابزار است.
الگوهای شمع ژاپنی همیشه مشاهدهشدنی نیستند و تنها در شرایط خاصی ایجاد میشوند. نکتهی دیگر اینکه بازار برای ایجاد الگوی شمع مطمئن باید زمان کافی دراختیار داشته باشد. بهتر است برای تشخیص بهتر الگوی شمع ژاپنی از چهارچوبهای زمانی (Time Frame) بالاتر از یک ساعت استفاده کنید. امروزه در بازارهای جهانی، با ترکیب شمعهای ژاپنی با اندیکاتورهای RSI ،CCI و. سیستمهای معاملاتی مطلوب و مطمئنی ایجاد شده است که خطای نسبتا کمی دارد و خطر ایجاد الگوهای ناقص را نیز کاهش داده است.
پرسشهای متداول
نمودار شمع ژاپنی یا کندل استیک چیست؟
به جرات میتوان نمودار شمع ژاپنی را مهمترین ابداع ژاپنیها بین اندیکاتورهای بازارهای مالی خواند. ژاپنیها از این نمودار برای پیشبینی روندها استفاده میکردند تا اینکه تحلیلگری بهنام استیو نیسون، این نمودار را به دنیای غرب معرفی کرد.
نمودار شمع ژاپنی یا کندل استیک چیست؟
به جرات میتوان نمودار شمع ژاپنی را مهمترین ابداع ژاپنیها بین اندیکاتورهای بازارهای مالی خواند. ژاپنیها از این نمودار برای پیشبینی روندها استفاده میکردند تا اینکه تحلیلگری بهنام استیو نیسون، این نمودار را به دنیای غرب معرفی کرد.
نمودار شمع ژاپنی چه اطلاعاتی را نمایش میدهد؟
هر شمع در نمودار شمع ژاپنی یا کندل استیک از چهار نقطه تشکیل شده است که نشاندهندهی قیمت اولیه، قیمت پایانی، کمترین قیمت و بیشترین قیمت یک سهم در طول روز معاملاتی است. البته نمودار شمع ژاپنی در ایران با بازارهای جهانی متفاوت است، بطوریکه در ایران، میانگین قیمت سهم در طول روز بهعنوان قیمت پایانی در نظر گرفته میشود.
نمودار شمع ژاپنی چه الگوهایی دارد و چگونه تفسیر میشود؟
الگوهای شمع ژاپنی تصویری روانشناختی از ذهنیت معاملهگران در آن زمان به ما میدهد. این تصویر بهوضوح نشان میدهد که عملکرد معاملهگران در زمان مشخص بازار چگونه است. الگوهای شمعی به دو دسته تقسیم میشوند: الگوهای برگشتی و الگوهای دنبالهدار.
تشخیص الگوی CandleStick
باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی فرد در تحلیل جریان گستردهای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل دادههای تحلیل بنیادی ، تحلیل تکنیکال ، اخبار و … هستند.
تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب میگردد و نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصربهفردترین و دقیقترین روشهای این نوع از تحلیل است، به گونهای که میتوان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.
عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است و نمودارهای شمعی ژاپنی میتوانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال ، قابلیت تشخیص الگوی CandleStick بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است. در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.
علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان میدهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین (open-close-high- low) است.
علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمیترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمیگردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد میشود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالاتمتحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنیها در معاملات خود ازین علم بهره میبردهاند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.
مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان میکند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:
- شیطان را نبین (محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد . شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیکهای کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامهدهنده نیز همین باشد.
- به شیطان گوش نده (به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
- با شیطان صحبت نکن (پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)
در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقالهای به جهان معرفی کرد.
بدنه کندل شمعی ژاپنی
در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته تشخیص الگوی CandleStick شدن سهم را بدنه کندل مینامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. بهصورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتیکه قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.
سایه کندل شمعی ژاپنی
هر کندل میتواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده میشود. این خطوط نشاندهنده بالاترین و پایینترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفتهاند. در تحلیل کندل استیک این سایهها نشاندهنده هیجانات بازار است.
سایه بالایی: بالاترین قیمت
سایه پایینی پایینترین قیمت
هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد و در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایهها و یا بلندی و کوتاهی آنها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل میکند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز میتوان کندل فردای بازار را پیشبینی کرد.
شاید با داستان پرنده افسانهای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک میسوزد و از خاکسترش ققنوس تازهای حیات مییابد. در مورد کندلها نیز میتوان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد میگردد و به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل میتواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیشبینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل میشوند.
این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک میپردازیم.
الگوهای بازگشتی کندل استیک
۱- الگوی تک کندلی Belt hold نزولی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز میشود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد .
۲- الگوی تک کندلی Belt hold صعودی
این الگو در روند نزولی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز میشود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.
۳- الگوی دو کندلی Matching High
این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل میگردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو میتواند نشاندهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.
۴- الگوی دو کندلی Matching low
این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل میگردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۵- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی
اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچکتر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالیکه در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچکتر است.
هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر میشود. همانطور که میدانیم کندل دوجی نشاندهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و میتواند نشاندهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.
تشخیص الگوی CandleStick
۶- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای میگیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.
۷- الگوی دو کندلی MEETING LINES نزولی
به طور کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل میشود که کندلهایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد میشوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد میکنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونهای که نقطه باز شدن سهم در قیمتهای بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار میگیرد.
۸- الگوی دو کندلی MEETING LINES صعودی
در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد میکنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه میشویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونهای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو میتوانند نشاندهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید میباشند.
۹- الگوی سه کندلی سه سرباز سفید
این الگو که در روند نزولی شکل میگیرد، از مجموعهای از کندلهای تو خالی بلند تشکیلشده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پلهای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۱۰- الگوی سه کندلی سه کلاغ سیاه
این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل میگیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل میشود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت میباشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)
طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کردهاند. این نوع از تحلیل جهت پیشبینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوانند رفتار قیمتی سهم را در هفتهها یا ماههای آتی پیشبینی کنند.
در حقیقت میتوان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روشهای تحلیلی آشکار میشود و نمیتوان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آنها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک میتوانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آنها را در روزهای آتی پیشبینی نماییم.
نتیجهگیری
در حقیقت میتوان گفت که با استفاده از سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار میشود.
میتوان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایهگذاری بلندمدت وارد بازار سهام میشوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن میباشد
الگوهای کندل استیک؛ قسمت بیست و ششم آموزش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
مهمترین الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجتال کدامند؟ به معرفی و آموزش الگوی کندل استیک ژاپنی در تحلیل تکنیکال میپردازیم.
نمودارهای شمعی یا کندل استیک رایجترین روش ترسیم اطلاعات قیمت در تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) هستند. مبحث الگوهای کندل استیک، هنر تشخیص ترکیبات کندلهای قیمتی و تعریف کردن این ترکیبات است. در جلسه پنجم این دوره از آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال، ساختار نمودار شمعی یا همان کندل استیک را به طور کامل معرفی کردهایم. در این جلسه سعی داریم الگوهای نمودارهای شمعی را معرفی کرده و نحوه استفاده از آنها در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال آموزش دهیم.
آموزش بهترین الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال
ترکیبات مختلف بدنه (Body) و سایه (Shadow)، معانی متفاوتی داشته و به طور کلی در ذهن داشته باشید که تحلیل کندل استیک، یادگیری ترکیبات کندلها و شکل بدنه و سایه آنهاست. برای مثال، روزهایی که اختلاف بین قیمت باز شدن و بسته شدن زیاد باشد، روزهای بلند یا روزهای طویل نامیده میشود. به همین ترتیب روزهایی که اختلاف بین قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن کم باشد، روزهای کوتاه یا روزهای کوچک نام دارند. این نامگذاری تنها براساس طول بدنه انتخاب شده و اندازه سایه در این امر دخالتی ندارد.
همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، بسته به اختلاف بین قیمت باز شدن یا Open و قیمت بسته شدن یا Close، کندل معانی مختلفی دارد. Long Days و Short Day اشاره به همین اختلاف بین قیمت باز شدن و بسته شدن دارد.
کندل بلند صعودی، نشاندهنده فشار بالای خرید و بدنه بلند نزولی، نشاندهنده فشار بالای فروش در بازار است. برعکس، بدنه کوچک، فشار خرید و فروش پایین را نشان میدهد.
کندل دوکی شکل یا فرفره (Spinning tops)
کندل دوکی شکل دارای بدنه کوچک و سایههای بالایی و پایینی بلندتر از بدنه است. صعودی یا نزولی بودن کندل دوکی اهمیتی ندارد، بلکه این کندل بیانگر بلاتکلیف بودن بازار است. به عبارت دیگر این کندل نشان میدهد که خریداران و فروشندگان نسبت به جهت موج بعدی، مردد هستند.
در این کندل نموداری، بدنه کوتاه نشاندهنده تغییرات محدود بین قیمت بازگشایی و قیمت بسته شدن است. سایههای بالایی و پایینی بلند در الگوهای کندل استیک، نشاندهنده این است که خریداران و فروشندگان برای تعیین جهت قیمت با یکدیگر در تقابل بودهاند ولی در آخر هیچیک نتوانستند روند بازار را تعیین کنند.
کندل دوکی یا فرفره در الگوهای کندل استیک
اگر این کندل قیمتی در انتهای یک روند رخ دهد، نشانهای برای اتمام احتمالی روند حاکم است. برای مثال اگر کندل دوکی در یک روند صعودی دیده شود، به معنی این است که خریدار زیادی باقی نمانده و احتمال تغییر روند وجود دارد.
الگوی کندل استیک دوجی (Doji)
هرگاه قیمت باز شدن و بسته شدن باهم یکسان باشند (یا آنقدر به هم نزدیک باشند که Body کندل به صورت یک خط باشد)، شکل بوجود آمده، دوجی نام دارد. در کندل دوجی، سایهها میتوانند طولهای متفاوتی داشته باشند. تنها مشخصه اصلی کندل دوجی این است که قیمت Open و Close یکسان باشند.
بسته به شکل سایه این کندل، کندل دوجی چهار شکل کلی دارد:
- کندل دوجی پایه بلند (Long-Legged Doji): این کندل سایههای تشخیص الگوی CandleStick بالا و پایین بلندی داشته و نشاندهنده بلاتکلیفی بازار است.
- کندل دوجی دراگونفلای یا سنجاقک (Dragonfly Doji): این کندل سایه پایینی بلندی داشته و سایه بالایی ندارد. سایه پایینی نشاندهنده بالا بودن فشار خرید و تمایل به صعود در بازار است.
- کندل دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji): این کندل بر عکس سنجاقک، سایه بالایی طویلی داشته و سایه پایینی ندارد. سایه بالایی بلندتر نشاندهنده فشار فروش بیشتر است.
- کندل دوجی چهار قیمت (Four Price Doji): این کندل که به ندرت مشاهده میشود، زمانی در نمودار بوجود میآید که تمامی معاملات در یک قیمت خاص اتفاق بیافتد.
کندل ماروبوزو (Marubozu)
زمانی که یک کندل هیچ سایهای نداشته باشد، به آن Marubozu میگویند. اگر کندل صعودی باشد، قیمت Close همان بالاترین قیمتی است که معامله شده و و زمانی که قیمت Close دقیقا پایینترین قیمت معاملاتی باشد، آن کندل، نزولی تلقی میشود.
در تصویر زیر دو حالت کندل ماروبوزو را مشاهده میکنید:
تصویر بالا دو حالت کندل Marubozu را نشان میدهد. ویژگی اصلی این کندل قیمتی، نداشتن سایه بالا و پایین است.
این کندل نشان میدهد که کنترل بازار به طور کامل در دست خریدران و یا فروشندگان است. برای مثال ،کندل Marubozu صعودی نشان میدهد که خریداران کنترل کلی بازار را در اختیار داشته و بازار کاملا تمایل به روند صعودی دارد. به طور کلی دیدن این کندل در یک روند صعودی نشاندهنده ادامهدار بودن آن روند است.
کندل Marubozu نزولی یک کندل کاملا کاهشی بوده و نشان میدهد که کنترل بازار در اختیار فروشندگان بوده و نشانهای برای ادامهدار بودن روند نزولی است.
تحلیل الگوهای کندل استیک
الگوهای کندل استیک میتوانند شامل يک يا ترکيبی از چند کندل باشند. اما به طور معمول تعداد آنها از پنج کندل بيشتر نمیشود. بيشتر اين الگوهای نموداری برای نشان دادن نقاط بازگشتی مورد استفاده قرار میگيرند و فقط تعداد بسیار کمی از اين الگوها برای بررسی ادامهدار بودن روند به کار میروند که در این نوشته از معرفی آنها صرف نظر میکنیم.
الگوی شمعی بازگشتی، ترکيبی از کندلهایی است که معمولا بازگشت يک روند را نشان میدهند. در اينجا نيز همانند الگوهای نموداری، يکی از مهمترين مسائلی که برای تشخيص صعودی يا نزولی بودن الگوی شمعی بازگشتی بايد مورد بررسی قرار بگيرد، نوع روند پيشين است. مثلا هيچگاه يک الگوی بازگشتی صعودی در ادامه يک روند صعودی شکل نخواهد گرفت.
در متون تحليلی به حدود 40 الگوی شمعی بازگشتی اشاره شده است. اين الگوها از نوع ساده و متشکل از يک کندل تا الگوی پيچيده داراي 5 کندل متغير هستند.
الگوی کندل استیک ابر سیاه یا Dark Cloud Cover
اين الگوی شمعی يک الگوی بازگشتی متشکل از دو کندل است. همچنين اين الگوی نموداری، تنها اخطار نزولی شدن روند را میدهد. کندل اول يک کندل بلند است که روند صعودی حاکم بر بازار را نشان میدهد. در کندل دوم، قيمت باز شدن بالاتر از قيمت بسته شدن کندل اول بوده و در ابتدا صعودی بودن بازار را تاييد میکند، اما در ادامه، معاملات در قيمتهای پايينتر صورت میگيرد به طوريکه قيمت بسته شدن کندل دوم، از ميانه بدنه کندل اول نيز پايينتر است. در اينجا تفکر و احساس صعودی بودن بازار زير سوال رفته و باعث خروج بسياری از معاملهگران خواهد شد. به دليل آنکه کندل دوم يک کندل نزولی بوده، به اين الگوی شمعی، الگوی ابر سیاه گفته میشود. در تصویر زیر این الگو نشان داده شده است.
الگوی شمعی خط نافذ یا Piercing Line
این الگو برعکس الگوی ابر سیاه است. الگوی کندل استیک خط نافذ، اخطار بازگشت روند و صعودی شدن بازار را میدهد و در انتهای روند نزولی شکل میگیرد. عکس تمام توضیحاتی که در مورد الگوی شمعی ابر سیاه گفته شد، در این الگو صادق است.
این الگو نیز دارای دو کندل است. روند جاری نزولی بوده و کندل اول یک کندل نزولی بلند است که باعث اطمینان معاملهگران به ادامهدار بودن روند نزولی میشود. کندل بعد، در زیر قیمت بسته شدن کندل اول باز شده و سپس تمام معاملات در بالای آن انجام میشود و در انتها، قیمت بسته شدن کندل دوم در بالای خط میانه بدنه روز قبل شکل میگیرد و از نظر روانی تغییر مهمی در تفکر نزولی بودن روند ایجاد میکند. در تصویر زیر این الگو نشان داده شده است.
شماتیکی از الگوی خط نافذ در تحلیل الگوهای کندل استیک
الگوی کندل استیک ستاره عصرگاهی یا Evening Star
این الگوی شمعی ترکیبی از سه کندل است. برای ایجاد این الگو به سه کندل احتیاج داریم که شرایط آنها را در ادامه توضیح خواهیم داد. این الگوی کندل استیک به همراه پترن ستاره صبحگاهی، دو الگوی بازگشتی با عملکرد بسیار عالی بوده و اعتبار زیادی بین تحلیلگران دارد.
الگوی ستاره عصرگاهی یک الگوی بازگشتی نزولی است. برای شکل گیری آن به سه کندل با شرایط زیر احتیاج داریم:
کندل اول، یک کندل بلند صعودی بوده که روند صعودی بازار را نشان میدهد. شمع دوم با یک شکاف قیمتی بالاتر از قیمت بسته شدن کندل اول باز میشود. شمع دوم بایستی یک کندل دوجی باشد و معاملات در محدوده کوچکی انجام شود و قیمت بسته شدن در نزدیکیهای قیمت باز شدن قرار گیرد. نکتهای که باید به آن دقت کرد این است که بایستی قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن کندل دوم، بالاتر از قیمت بسته شدن کندل اول باشند. به این دلیل که بدنه کندل دوم کوچک است، به این الگو ستاره گفته میشود. سومین و آخرین کندل این الگو با یک شکاف قیمتی در زیر بدنه کندل دوم باز شده و قیمت بسته شدن آن در زیر خط میانی بدنه کندل اول قرار گیرد.
این شرایط، ویژگیهای یک الگوی ستاره عصرگاهی ایدهآل است، اما در بسیاری از مراجع آمده که نیازی نیست تمام جزئبات این الگو دقیقا وجود داشته باشد. برای مثال ممکن است کندل سوم با یک شکاف قیمتی باز نشود، یا اینکه قیمت بسته شدن کندل سوم در زیر خط میانه بدنه کندل اول قرار نگیرد. در تصویر زیر این الگوی کندل استیک نشان داده شده است.
الگوی ستاره صبحگاهی یا Morning Star
این الگو نیز دقیقا مشابه الگوی ستاره عصرگاهی بوده با این تفاوت که الگوی ستاره صبحگاهی در انتهای یک روند نزولی رخ داده و باعث تغییر روند بازار به یک روند صعودی خواهد شد. در تصویر زیر شرایط این الگوی نموداری نشان داده شده است.
شماتیکی از الگوی ستاره صبحگاهی در تحلیل الگوهای کندل استیک
ستاره صبحگاهی نیز یک الگوی بازگشتی صعودی بوده و در بین الگوهای کندل استیک، از اعتبار بالایی برخوردار است. تصویر بالا یک الگوی ایدهآل ستاره صبحگاهی بوده و همانطور که در مورد ستاره عصرگاهی گفته شد، احتیاجی نیست تمام موارد عینا اتفاق بیفتد.
*در صورت داشتن سوال، کاربران میتوانند آن را در گروه تلگرامی اکسچینو مگ مطرح نمایند*