آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

بازار میتواند بیشتر از چیزی که تصور کنید، غیرمنطقی باشد.
دوره آموزش تحلیل بنیادی (فاندامنتال)
پس از این دوره قادر خواهید بود تا ارزش فعلی و پتانسیل رشد پروژه ها را تشخیص دهید!
میدانستید که معمولا هولدرهای پروژه های خوب، موفق تر از تریدرها هستند؟
بررسی ها نشان می دهد که بر خلاف تصور عموم، هولد پروژه های خوب از تریدینگ پر سودتر است. برای تشخیص پروژه های خوب و با پتانسیل بالا نیاز به دانش تحلیل بنیادی (فاندامنتال) است. حتی یک تریدر موفق در حوزه ارز دیجیتال نیز در کنار تحلیل تکنیکال باید تحلیل فاندامنتال را به خوبی بداند. زیرا صرفا تحلیل حرکات و روند بازار بر روی چارت ها، بدون در نظر گرفتن ارزش و مقیاس پروژه کاری پر ریسک است.
مباحث ارائه شده در این دوره
شاخص های فاندامنتال برای بررسی پروژه
شاخصهای کم ی، کیفیتی و بازار مانند ایدهها و ویژگیهای یک پروژه مورد بررسی قرار گرفته و در مرحله بعد تیم پروژه ( تیم داخلی، سرمایهگذاران و شرکا ) ارزیابی می شود.
در مرحله بعد نیز اخبار، رویدادها و شبکههای اجتماعی یک پروژه تحلیل و مورد بررسی قرار می گیرد.
نقشه راه تحلیل فاندامنتال
ارائه نقشه راهی که توسط آن کاراموز می تواند گام به گام یک پروژه را از ابتدا تا انتها طی کند. کارآموز در این مسیر با منابع و روش های تحلیل پروژه های مختلف آشنا می شود.
نگاهی به دوره
آموزش تحلیل بنیادی (فاندامنتال)
مدرس: رضا نور محمدی
پیش نیاز شرکت در این دوره آشنایی با مفاهیم تدریس شده در دوره متوسط آموزش بلاکچین و رمزارزها است.
مدت زمان: 3 ساعت
مبلغ: 900,000 تومان
فرمت دوره: ضبط شده – قابل دانلود با فرمت
در قالب 1 فایل آموزشی ویدیویی و 2 فایل PDF
برخی از مطالب دوره تحلیل بنیادی (فاندامنتال)
بررسی پتانسیل رشد پروژه ها
در این بخش با مفهوم مقیاس پذیری آشنا می شویم. همچنین با اندازه گیری حجم مبادلات و سایر مشخصه ها، پتانسیل رشد یک پروژه را مورد بررسی دقیق قرار می دهیم.
معرفی منابع اطلاعاتی و آشنایی با نحوه کار آنها
در این بخش با مهم ترین منابع خبری، اطلاعاتی و آماری آشنا شده و نحوه گزارش گیری از آنها برای تحلیل یک پروژه را می آموزیم.
بررسی عملکرد پروژه ها
در این بخش بررسی میزان تطابق عملکرد پروژه با اهداف تعیین شده آن را می آموزیم.
بررسی و معرفی چند نمونه از ترندهای بازار
در این بخش تعدادی از پروژه های ترند مورد ارزیابی قرار می گیرد و همچنین تعدادی از پروژه های جدیدی که از لحاظ ساختار شباهت زیادی به آنها دارند شناسایی و بررسی می شوند.
سناریوی عملی
در این بخش یک پروژه برای یادگیری بیشتر از لحاظ فاندامنتال مورد ارزیابی قرار می گیرد.
مدرس دوره تحلیل بنیادی (فاندامنتال)
دکتر رضا نورمحمدی
–– عضو رسمی آزمایشگاه بلاکچین ایران با پیشینهای درخشان در دو حوزه رمزنگاری و اقتصاد
–– محقق و فعال در زمینههای فناوری بلاکچین، رمزارزها، علوم داده، یادگیری ماشین، هوش مصنوعی و علوم رمزنگاری
–– کارشناسی ارشد در رشته هوش مصنوعی از دانشگاه خواجه نصیر
–– دکتری بلاکچین و هوش مصنوعی از دانشگاه ETS کانادا
–– راه اندازی استارت آپ کارا گروپ و نیز پروژه کارو با تمرکز بر سیستم وامدهی فرد به فرد
–– راهاندازی سایت رسمی کارا گروپ
دوره پیشرفته آموزش بلاکچین و رمزارزها
برای تبدیل شدن از یک تحلیلگر و تریدر متوسط به یک فرد حرفه ای در حوزه رمز ارزها، باید نحوه کسب درآمد از طریق yield farming ، staking و وام دهی به سبک flash loan را بدانید. این مباحث در دوره پیشرفته آموزش بلاکچین و رمز ارزها ارائه می شود.
کارگاه عملی ویدئو
کارگاه عملی فایل های ضمیمه
نقشه راه تحلیل فاندمنتال فایل های ضمیمه
درخواست مشاوره
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این دوره درخواست مشاوره خود را ارسال کنید و یا با ما در تماس باشید.
نیاز به مشاوره دارید؟
در صورتی که نیاز به مشاوره دارید می توانید فرم را تکمیل نمایید و یا با ما در تماس باشید
درخواست مشاوره رایگان
دوره های مرتبط
دوره مقدماتی آموزش بلاکچین و رمز ارزها
آموزش مفاهیم اصلی تکنولوژی بلاکچین و ارزهای دیجیتال هر آنچه برای ورود به دنیای ارزهای دیجیتال و فناوری بلاکچین نیاز…
دوره متوسط آموزش بلاکچین و رمزارزها
آموزش تخصصی مفاهیم تکنولوژی بلاکچین و ارزهای دیجیتال ضروری ترین نکات در مورد بلاکچین و ارزهای دیجیتال را بیاموزید! نکات…
دوره پیشرفته بلاکچین و ارزهای دیجیتال
دوره پیشرفته آموزش بلاکچین و رمزارزها پس از این دوره به یک تحلیلگر در حوزه بلاکچین و ارزهای دیجیتال تبدیل…
نظرات
بهادر نوروزی( دانشجوی دوره )
سلام آقای دکتر ، وقتتون بخیر.
سوالی که من داشتم این بود که آیا سر فصل های این دوره با دوره قبلی تفاوت دارد یا خیر ؟
و اینکه برای کسانی که دوره گذشته بودند ، این دوره مطالب متفاوت تری نسبت به دوره گذشته ارائه خواهد شد ؟
با تشکر
Mahmoud(مدیریت)
سلام وقت شما هم بخیر
بله متفاوت هست
مهدی سلیمانی
دیدگاه خاصی ندارم
فقط بی صبرانه مننتظر ۲۵ اردیبهشتم تا از دانش شمانهایت استفاده روبکنم
crypto8lockchain( دانشجوی دوره )
با سلام
بدون تردید استاد دکتر رضا نورمحمدی یکی از اساتید برجسته علمی تکنولوژی بلاکچین هستند.
من هم بی صبرانه منتظر هستم تا از علم شما بهره ببرم.
پیروز و سربلند باشید
سلام و وقت بخیر
این دوره برگزار شده درسته؟ایا دوره جدیدی به این زودی ها مجددا برگزار میشه؟
و آیا امکانش هست فایل ضبط شده دوره رو هم برای فروش و با تخفیف نسبت به دوره اصلی و لایو برای دانلود و خرید قرار بدید؟
چون متاسفانه به علت تداخل تایم وبینار با شغل فرصت و قسمت نشد در این دوره بسیار خوب شرکت کنم.
ممنون و سپاسگذارم
Mahmoud(مدیریت)
بله میتوانید به عنوان پکیج خرید کنید
majidzolfi202020( دانشجوی دوره )
زنده باد دکتر مثل همیشه درجه یک
mahditrader( دانشجوی دوره )
استاد ممنون و تشکر بسیار عالی
استاد فایل نقشه راه فقط صفحه سفید باز میشه.
Mahmoud(مدیریت)
نرم افزار PDF نصب کنید
mahditrader( دانشجوی دوره )
تشکر ولی با adobe acrobat professional باز میکنم. خطایی نمیده در باز کردن فقط اینکه صفحه تمام سفید هست.
Sorena
با سلام
این دوره مختص تحلیل بنیادین ارزهای دیجیتال هست؟
Madyar(مدیریت)
سلام، وقت بخیر
بله، کارگاه آموزشی تحلیل بنیادین ارزای دیجیتال هست.
احسان ایران منش
سلام آیا در این دوره آموزش میدین که چطور ارزهای با پتانسیل بالا را قبل از معروف شدنشون بتونیم پیدا کنیم؟
Madyar(مدیریت)
سلام، وقت بخیر
در این دوره ضمن معرفی برخی منابع مهم و معتبر، روش شناسایی پروژه ها و تشخیص ارزش بنیادین آنها آموزش داده میشه، مابقیش به کسب تجربه و تحقیقات فرد بستگی دارد.
مجتبی
سلام ،طول دوره چند ساعت هستش؟
مجتبی
سلام،طول دوره چند ساعت هستش؟
Madyar(مدیریت)
سلام، وقتتون بخیر
مدت زمان دوره فاندامنتال سه ساعت هست.
قوانین ثبت دیدگاه
- دیدگاه های نامرتبط به مطلب تایید نخواهد شد.
- از درج دیدگاه های تکراری پرهیز نمایید.
- امتیاز دادن به دوره فقط مخصوص دانشجویان دوره می باشد.
لغو پاسخ
درباره ما
شرکت توسعه راهکارهای توزیعشده کارا یک خانواده متشکل از چند گروه تخصصی در زمینههای فنی و برنامهنویسی، آموزش، محتوا، تحقیق و پژوهش است که در حوزه توسعه بلاک چین و در سطح بینالمللی فعالیت میکند.
این شرکت که اولین مرجع تخصصی در زمینه منتور و آموزش فناوری بلاک چین و رمزارزها در ایران به شمار میرود، با روشهایی نوین راهبر و راهنمای علاقهمندان به ارزهای دیجیتال و فناوری مدلهای DLT است.
تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis)
ارزیابی ارزهای دیجیتال به مهارت خاصی نیاز دارد و به اندازه خود مبحث خرید و فروش دارایی های دیجیتال از اهمیت بالایی برخوردار است. انتخاب یک استراتژی، درک دنیای وسیع تریدینگ و تسلط بر تجزیه و تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال، در ترکیب با یک دیگر می توانند منجر به سود آوری در این بازار شوند. تجزیه و تحلیل فاندامنتال شامل مطالعه عمیق اطلاعات موجود در رابطه با دارایی مالی است. تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال، بر این موضوع متمرکز می شود که منشا ارزش هر دارایی از کجا می باشد. با توجه به اهمیت این تحلیل در تصمیم گیری های معاملاتی و سرمایه گذاری، در این مقاله به بررسی کامل ماهیت تحلیل فاندامنتال و هر آنچه باید درباره آن بدانید خواهیم پرداخت.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال (FA) یا تحلیل بنیادی روشی است که توسط سرمایه گذاران برای تعیین “ارزش ذاتی” یک دارایی جهت خرید و فروش مورد استفاده قرار می گیرد.
با نگاهی به تعدادی از عوامل داخلی و خارجی، هدف اصلی تحلیل بنیادی تعیین این موضوع است که یک دارایی خاص بیش از حد ارزش گذاری شده است یا قیمت آن کمتر از ارزش واقعی اش است. با استفاده از این تحلیل تریدر ها و آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال یا سرمایه گذاران می توانند نقاط ورود یا خروج استراتژیک از پوزیشن ها را تعیین کنند.
تجزیه و تحلیل فاندامنتال به هیچ وجه منحصر به ارز دیجیتال نیست و در انواع دیگر معاملات نیز ریشه دارد.
به زبان ساده اگر تشخیص دهید که دارایی دارای ارزش ذاتی است که با مارکت کپ فعلی آن متناسب نیست، می توانید بر اساس تجزیه و تحلیل خود معامله و از نظر تئوری سود کسب کنید. شما باید در صدد شناسایی پروژه هایی باشید که فکر می کنید شانس موفقیت زیادی دارند.
اگر بتوانید پتانسیل آینده یک پروژه را شناسایی کنید، یا متوجه شوید که این پروژه در حال حاضر در بازار کم ارزش گذاری شده است، می توانید سود کسب کنید.
چالش تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال
تحلیل فاندامنتال به طور گسترده در بازار های سنتی از گذشته تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته است. اما شبکه های ارز دیجیتال را نمی توان از همان جوانب بازار های سنتی ارزیابی کرد. در صورت وجود، موارد غیر متمرکز تر مانند بیت کوین (BTC) که به کالاها نزدیکتر هستند این ارزیابی ها آسان تر است. اما حتی با وجود ارزهای دیجیتال متمرکز (مانند ارزهای منتشر شده توسط سازمان ها)، شاخص های سنتی تحلیل بنیادی نمی توانند حرف زیادی برای گفتن داشته باشند.
بنابراین، باید توجه خود را به چهارچوب های مختلف معطوف کنیم. اولین قدم در این فرآیند شناسایی و کنار گذاشتن معیارهای بی ثبات است. منظور از بی ثبات، مواردی است که به راحتی نمی توان آنها را موثق دانست. به عنوان مثال تعداد دنبال کنندگان توییتر یا کاربران تلگرام یا Reddit احتمالاً معیارهای خوبی نیستند، زیرا ایجاد حساب های جعلی یا خرید تعامل در شبکه های اجتماعی آسان است.
توجه به این نکته مهم است که هیچ معیار اندازه گیری واحدی وجود ندارد که بتواند تصویری کامل از شبکه مورد ارزیابی ما را ارائه دهد. به عنوان مثال ما میتوانیم تعداد آدرس های فعال یک بلاک چین را بررسی کنیم و ببینیم که به شدت در حال افزایش است. اما این به خودی خود اطلاعات زیادی را منعکس نمیکند.
با این حال در بخش بعدی، نگاهی به سه دسته از معیارهای تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال خواهیم انداخت.
معیار های تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال
برخی از مهمترین معیار ها یا فاکتور های مورد استفاده در تحلیل فاندامنتال در بازار ارزهای رمز پایه عبارتند از:
1. معیارهای زنجیره ای
معیارهای زنجیره ای معیارهایی هستند که با مشاهده داده های ارائه شده توسط بلاکچین قابل تشخیص و تحلیل فاندامنتال می باشند. ما می توانیم این کار را با اجرای یک نود (Node) برای شبکه مورد نظر و سپس صادر کردن داده ها انجام دهیم، اما این کار می تواند وقت گیر و بی صرفه باشد. مخصوصاً اگر فقط قصد سرمایه گذاری داشته باشیم و نخواهیم وقت یا منابع خود را برای این کار هدر دهیم.
یک راه حل ساده تر، کسب اطلاعات از وب سایت ها یا برنامه های API است که به طور خاص برای اطلاع رسانی تصمیمات سرمایه گذاری طراحی شده اند. به عنوان مثال، تجزیه و تحلیل زنجیره ای کوین مارکت کپ از بیت کوین اطلاعات بی شماری به ما می دهد. منابع دیگر شامل نمودارهای داده Coinmetrics یا گزارشات پروژه Binance Research هم از همین دسته هستند.
تعداد معاملات
تعداد معاملات معیار خوبی برای فعالیت در شبکه است. با شمارش عدد برای دوره های تنظیم شده (یا با استفاده از میانگین تعداد معاملات)، می توانیم ببینیم که چگونه فعالیت در طول زمان تغییر می کند.
توجه داشته باشید که با این معیار باید با احتیاط عمل کرد. همانند آدرس های فعال، نمی توان اطمینان داشت که این معاملات بین چند نفر صورت گرفته و یا اینکه فقط یک شخص دارایی خود را بین کیف پول های خود منتقل می کند تا فعالیت درون زنجیره ای را افزایش دهد.
حجم معاملات
مقدار معامله به ما می گوید که چه مقدار دارایی در طی یک دوره معامله شده است. به عنوان مثال، اگر در مجموع ده معامله اتریوم (ETH) به ارزش هر 50 دلار در همان روز ارسال شود، می گوییم حجم معاملات روزانه 500 دلار بود. ما می توانیم این را با یک ارز فیات (Fiat) مانند دلار اندازه گیری کنیم، یا می توانیم آن را در واحد بومی پروتکل (اتریوم) اندازه گیری کنیم.
آدرسهای فعال
آدرس های فعال آدرس های بلاک چینی هستند که در یک دوره مشخص فعال می باشند. رویکردهای محاسبه این مورد متفاوت است، اما شمارش این آدرس ها به عنوان یک روش محبوب شمارش فرستنده و گیرنده های هر معامله در دوره های تعیین شده (به عنوان مثال، روزها، هفته ها یا ماه ها) است. برخی نیز تعداد آدرس های منحصر به فرد را به صورت جمعی بررسی می کنند، به این معنی که آنها کل زمان را ردیابی می کنند.
کارمزد های پرداخت شده
کارمزد های پرداخت شده می تواند در مورد تقاضای فضای بلوک به ما بگوید. ما می توانیم به آنها مثل پیشنهادات در یک حراج فکر کنیم: کاربران با یکدیگر رقابت می کنند تا معاملاتشان به موقع انجام شود. کسانی که قیمت بالاتری ارائه میدهند، معاملات خود را زودتر تایید می کنند، در حالی که کسانی که قیمت کمتری را پیشنهاد میدهند، باید بیشتر منتظر بمانند.
بلاک چین های اصلی اثبات کار (PoW) کارمزد بلوک را فراهم می کنند. در برخی موارد، این کارمزد از مقدار دارایی بلوک و کارمزد های معامله تشکیل شده است.
هش ریت و مقدار استیک شده
بلاکچین امروز از الگوریتم های اجماع مختلفی استفاده می کند که هرکدام ساز و کارهای خاص خود را دارند. با توجه به اینکه اینها چنین نقشی اساسی در امنیت شبکه بازی می کنند، سرکشی در داده های اطراف آنها می تواند برای تجزیه و تحلیل اساسی ارزشمند باشد.
هش ریت اغلب به عنوان اندازه گیری سلامت شبکه در ارزهای دیجیتال اثبات کار استفاده می شود. هرچه هش ریت بالاتر باشد، انجام موفقیت آمیز حمله 51٪ دشوارتر است. اما این افزایش با گذشت زمان همچنین می تواند به علاقه مندی به ماینینگ اشاره داشته باشد، که احتمالاً در نتیجه کارمزدهای اضافی کمتر و سود بیشتری را به همراه داشته باشد. برعکس، کاهش هش ریت باعث می شود تا ماینرها از حالت آفلاین آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال خارج شوند زیرا دیگر امنیت شبکه برای آنها سودآور نیست.
عواملی که می توانند در هزینه های کلی ماینینگ تاثیرگذار باشند شامل قیمت فعلی دارایی، تعداد معاملات پردازش شده و هزینه های پرداخت شده می باشد. البته، هزینه های مستقیم استخراج (برق، توان محاسباتی) نیز از ملاحظات مهم است.
استیکینگ یکی دیگر از الگوریتم های مشابه ماینینگ است. از آنجا که مکانیسم ها، متفاوت عمل می کنند، ایده اصلی استیکینگ این است که کاربران دارایی های خود را برای مشارکت در اعتبار سنجی بلاک گرو بگذارند. به همین ترتیب، ما می توانیم برای اندازه گیری سود (یا کمبود آن) مبلغی را که در یک زمان مشخص در نظر گرفته شده است، جستجو کنیم.
2. معیارهای پروژه
در مواردی که معیارهای زنجیره ای مربوط به داده های بلاکچین قابل مشاهده نیستند، برای ارائه تحلیل بنیادی باید معیارهای پروژه را که شامل رویکرد کیفی است و به دنبال عواملی مانند عملکرد تیم، وایت پیپر و نقشه راه آینده است، در نظر گرفت.
وایت پیپر
توصیه می شود قبل از سرمایه گذاری، وایت پیپر هر پروژه را مطالعه کنید. وایت پیپر یک سند فنی است که نمای کلی پروژه ارز دیجیتال را به ما ارائه می دهد. یک وایت پیپر خوب باید اهداف شبکه را تعریف کند و به طور ایده آل بینشی در مورد:
- فناوری مورد استفاده
- هدف و چشم انداز آینده مورد نظر شرکت
- نقشه راه برای به روزرسانی و ویژگی های جدید
- طرح تهیه و توزیع کوین یا توکن
و غیره… را به ما بدهد.
تیم پروژه
اگر تیم مشخصی در پشت شبکه ارزهای دیجیتال وجود داشته باشد، سوابق اعضای آن می تواند نشان دهد که آیا تیم مهارت های لازم برای به ثمر رساندن پروژه را دارد؟ آیا اعضا قبلاً در این صنعت سرمایه گذاری موفق انجام داده اند؟ آیا تخصص آنها برای رسیدن به نقاط عطف پیش بینی شده کافی است؟ آیا آنها در پروژه های مشکوک یا کلاهبرداری نقشی داشته اند؟
اگر تیمی وجود نداشته باشد، انجمن توسعه دهندگان چه شکلی است؟ اگر این پروژه GitHub عمومی دارد، بررسی کنید که چه تعداد مشارکت کننده وجود دارد و چه میزان فعالیت دارد. کوینی که تولید آن ثابت بوده است ممکن است جذاب تر از کوینی باشد که منبع آن در طی دو آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال سال به روز نشده است.
در این مرحله، شناسایی پروژه هایی که با آنها رقابت می کند و همچنین زیرساخت های پیش فرضی که می خواهد جایگزین شود، مهم است.در حالت ایده آل، تحلیل فاندامنتال این موارد باید به اندازه زیادی دقیق باشد.
توکنومیک و عرضه اولیه
تعیین اینکه آیا توکن کاربرد واقعی دارد یا خیر، مهم است. و بطور گسترده، این معیار چیزی است که بازارهای وسیع ارزش آن را تشخیص می دهند و اینکه سرمایه گذاران چه مقدار از این پروژه سود می برند، در بازار مشخص می شود.
عامل مهم دیگری که باید در تحلیل بنیادی مورد توجه قرار گیرد نحوه توزیع وجوه در ابتدا است. آیا از طریق عرضه اولیه (ICO) یا IEO بوده است و اینکه آیا کاربران می توانند با استخراج از آن درآمد کسب کنند یا خیر؟
تمرکز بر توزیع ممکن است دیدگاه کلی از وجود هرگونه خطر احتمالی را درباره پروژه به ما ارائه دهد. به عنوان مثال، اگر اکثریت قریب به اتفاق عرضه فقط متعلق به چند شخص خاص بود، ممکن است به این نتیجه برسیم که این یک سرمایه گذاری خطرناک است، زیرا این اشخاص در نهایت می توانند بازار را دستکاری کنند.
3. معیارهای مالی
اطلاعات مربوط به نحوه معامله دارایی، آنچه قبلاً با آن معامله شده است، نقدینگی و غیره همه می توانند در تحلیل فاندامنتال مفید واقع شوند. با این حال، سایر معیارهای جالب توجهی که ممکن است در این گروه قرار بگیرند، معاملات اقتصادی و پروتکل دارایی کریپتو هستند.
مارکت کپ
مارکت کپ (یا ارزش بازار) با ضرب عرضه در گردش با قیمت روز محاسبه می شود.
البته که مارکت کپ بعضا گمراه کننده نیز میتواند باشد. در این بازار صدور رمز ارز بی فایده با عرضه ده میلیون واحد از آن آسان خواهد بود. اگر فقط یکی از آن رمزها با قیمت 1 دلار معامله شود، مارکت کپ آن 10 میلیون دلار خواهد بود.
لیکویید بودن و حجم معاملات
لیکویید بودن یا نقدینگی معیاری برای سهولت خرید یا فروش دارایی است. دارایی لیکویید سرمایه ای است که مشکلی در فروش آن با قیمت تعریف شده برای معاملات نداریم (دارای نقدینگی کافی است). در حالتی بازار لیکویید است که یک بازار رقابتی مملو از پیشنهادات (منجر به افزایش دامنه پیشنهاد خرید آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال و فروش می شود) وجود داشته باشد.
مشکلی که ممکن است در بازار غیر لیکویید با آن روبرو شویم این است که قادر به فروش دارایی های خود با قیمت “عادلانه” نیستیم و این مسئله به ما می گوید که هیچ خریداری حاضر به انجام معامله نیست. از این رو دو راه پیش روی ما قرار دارد: قیمت درخواستی را کاهش دهید یا منتظر افزایش نقدینگی باشید. حجم معاملات نیز شاخصی است که می تواند به ما در تعیین نقدینگی کمک کند و از چند طریق قابل اندازه گیری است و نشان می دهد که در یک بازه زمانی معین چه مقدار ارز معامله شده است. به طور معمول نمودارها حجم معاملات روزانه را نشان می دهند (با واحد بومی یا دلار).
دانستن مقدار نقدینگی یک بازار به تجزیه و تحلیل بنیادی آن کمک شایانی می کتد.
مکانیسم های عرضه
از نظر برخی، سازوکارهای عرضه یک کوین یا رمز ارز از جالب ترین ویژگی های سرمایه گذاری هستند. در واقع، مدل هایی مانند نسبت سهام به جریان (S2F) در بین طرفداران بیت کوین در حال افزایش محبوبیت است.
دانستن حداکثر عرضه کوین، ارز در حال گردش و نرخ تورم می تواند تصمیمات را ساده تر کند و به آگاهی شما کمک نماید. برخی از کوین ها تعداد واحدهای جدید تولیدی خود را با گذشت زمان کاهش می دهند و باعث جذابیت آنها برای سرمایه گذاران می شود. آنها معتقدند تقاضا برای واحدهای جدید بیشتر و دسترسی به آنها سخت تر خواهد شد و در نتیجه ارزش بیشتری نیز پیدا خواهند کرد.
ترکیب معیارها و ایجاد شاخص های فاندامنتال
اکنون که با برخی از معیار های تحلیل اساسی آشنا شدیم، بیایید در رابطه با آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال ترکیب آنها برای درک بهتر سلامت مالی دارایی هایی که با آنها سروکار داریم صحبت کنیم. همانطور که در بخشهای قبلی توضیح دادیم، در هر معیار کاستی وجود دارد. علاوه بر این، اگر فقط مجموعه ای از اعداد را برای هر پروژه ارز دیجیتال جستجو می کنید، بسیاری از اطلاعات مهم را نادیده می گیرید. سناریوی زیر را در نظر بگیرید:
سکه A | سکه B | |
مارکت کپ | $100,000,000 | $5,000,000 |
تعداد معاملات در 6 ماه | 20,000,000 | 40,000,000 |
میانگین ارزش معاملات در 6 ماه | $50 | $100 |
آدرس های فعال در 6 ماه | 30,000 | 2,000 |
باید با ایجاد نوعی نسبت برای برخی از آمارهای سکه A، آن را با همان نسبت استفاده شده در سکه B مقایسه کنیم. به این ترتیب، ما کورکورانه معیارهای فردی هر سکه را مقایسه نکرده ایم. در عوض، ما می توانیم استانداردی برای ارزش گذاری سکه به طور مستقل ایجاد کنیم.
به عنوان مثال، یک تحلیل گر ممکن است تصمیم بگیرد که رابطه بین مارکت کپ و حجم معاملات بسیار گویاتر از مارکت کپ به تنهایی است. در این صورت، ممکن است مارکت کپ را بر تعداد معاملات تقسیم کند. برای سکه A، در نهایت با نسبت 5 مواجه است و برای سکه B نسبت او 0.125 است. بدین معنا که معاملات بسیار بالاتری در رابطه با محدودیت بازار در سکه B وجود دارد. بنابراین، به نظر می رسد که سکه B کاربرد بیشتری دارد و یا سکه A بیش از حد ارزش گذاری شده است.
هیچ یک از این مشاهدات نباید به عنوان نمونه ای برای سرمایه گذاری تلقی شود. بدون درک اهداف پروژه ها و عملکرد سکه ها، نمی توانید تعیین کنید که تعداد معاملات نسبتاً کمتر در سکه A پیشرفت مثبتی داشته اند یا منفی.
ما فقط بر روی انواع شاخص هایی که می توانید استفاده کنید، به صورت سطحی نگاهی داشته ایم. تجزیه و تحلیل فاندامنتال توضیحاتی در رابطه با توسعه سیستمی است که می تواند برای ارزیابی پروژه ها در سراسر دنیا مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل بنیادی و تاریخچه تحلیل فاندامنتال
تحلیل بنیادی یکی از روشهای ارزیابی اوراق بهادار است. در این روش با در نظر داشتن تمامی عوامل موثر در اقتصاد و عوامل کمی و کیفی، ارزش ذاتی محاسبه و اندازهگیری میشود. یک تحلیلگر بنیادی حرفهای تمام عوامل موثر بر ارزش اوراق بهادار نظیر نیروهای اقتصاد کلان و موارد خاصی همچون مدیریت و شرایط مالی شرکت را شناسایی و مطالعه میکند.
هدف از انجام این نوع تحلیل، رسیدن به ارزشی است که سرمایهگذار آن را با قیمت کنونی مقایسه و در نهایت با توجه به نتیجهی مقایسهی صورتگرفته، در شرایط مختلف برای سرمایهی خود تصمیمگیری کند.
تاریخچه تحلیل بنیادی
نام دیگر این تحلیل، تحلیل فاندامنتال است. بهتر است قبل از ورود به بحثهای جدی در مورد تحلیل فاندامنتال، ابتدا مروری بر تاریخچهی آن داشته باشیم.
بنجامین گراهام اقتصاددانی آمریکایی است که با لقب «پدر علم تحلیل بنیادین» در سطح جهان شهرت یافته است. وی متولد سال 1894 در کشور انگلستان است. در دوران کودکی گراهام، خانوادهاش در آمریکا ساکن شدند. او موفق به اخذ بورس تحصیلی از دانشگاه کلمبیا شد و با پایانیافتن دوران تحصیل در وال استریت شروع به کار کرد. او در 25 سالگی، هر سال بهطور تقریبی 500,000 دلار درآمد داشت. در سال 1929 بازار سهام با سقوطی ناگهانی روبهرو شد که در نتیجهی آن گراهام تقریبا تمام سرمایهی خود را از دست داد. اما در ازای آن تجربههای ارزشمندی به دست آورد. او این تجربیات را به همراه دیوید داد در کتابی تحت عنوان «تحلیل اوراق بهادار» (Security Analysis) در اختیار همگان قرار داد.
تحقیقات بنجامین گراهام پایههای ایجاد تحلیل بنیادی فاندامنتال بود. همچنین روش سرمایهگذاری ارزشی توسط او ایجاد شد. بر اساس این روش عوامل یک شرکت همچون دارایی، درآمد و پرداختهای سود سهام میتوانند فرد را به سمت ارزش ذاتی سهام هدایت کنند که آن را با ارزش بازار مقایسه کند. کتاب دیگر او با عنوان سرمایهگذار هوشمند (Intelligent Investor) راهنمایی ارزشمند برای تحلیلگران بنیادی است.
چرا تحلیل بنیادی؟
عمده دلایلی که افراد به خاطر آن از این تحلیل حمایت میکنند:
- از آنجایی که روشها و راهکارهای اجرایی در تحلیل فاندامنتال بر اساس اطلاعات مالی است، کسی نمیتواند تعصب و ادعای شخصی خود را تحمیل کند.
- این روش تحلیلی، شرایط اقتصاد در بلندمدت، آمارهایی از جمله مصرفکنندگان و تمایلات آنها و تکنولوژی را نیز مدنظر دارد. گسترهی بسیار وسیعی از دادهها در تحلیل بنیادی قابل تحلیل است.
- با محاسبهی درست سیستماتیک ارزش دارایی، ارزش بهطور دقیق مشخص میشود. در نتیجه آن سرمایهگذاران میتوانند تصمیمات دقیقتری برای معاملات خود بگیرند.
- درک بهتر، حسابداری دقیق و تحلیل صورتهای مالی در این تحلیل موجب اندازهگیری بهتر همهچیز میشود.
تحلیل بنیادی بورس شامل چند بخش است؟
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی از سه بخش اصلی تشکیل شده است که عبارتاند از تحلیل اقتصادی یا Economic Analysis، تحلیل صنعت یا Industry Analysis و تحلیل شرکت یا Company Analysis.
تحلیل فاندامنتال با چه روشهایی صورت میگیرد؟
بهطور کلی، این تحلیل به دو طریق قابل انجام است:
1. مدل اول: روش بالا به پایین در تحلیل بنیادی
در روش بالا به پایین یا Top-Down تمرکز اصلی بر چگونگی تاثیرگذاری اقتصاد کلان بر بازار و در پی آن ارزش سهام است. باید دانست که در روش بالا به پایین، صنایع نیز از چشم سرمایهگذاران دور نمیماند. زیرا به باور آنان اگر صنعت یک کمپانی رو به پیشرفت باشد ارزش سهام آن نیز در آیندهای نزدیک رشد خواهد کرد. در حقیقت افرادی که از این روش استفاده میکنند عملکرد وسیع اقتصاد را مدنظر قرار داده و سپس صنایعی که فرایند خوبی را طی میکنند انتخاب و در مناسبترین فرصت آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال در آنها سرمایهگذاری میکنند.
بهطور معمول در تحلیل سرمایهگذاری به روش بالا به پایین، مواردی همچون پیشرفت اقتصادی، سیاستهای پولی بانکها نظیر کاهش یا افزایش نرخ بهره، تورم و ارزش کالاها، قیمت ارز و بیکاری شناسایی و بررسی میشوند.
در نتیجهی این روش، سرمایهگذاران پیش از آنکه ویژگیهای یک کمپانی را بررسی کنند به بررسی عوامل اقتصاد کلان میپردازند. آنها موقع انتخاب سهام به شرایط بازار و شرایط اقتصادی برای پورتفولیوی خود توجه میکنند.
2. مدل دوم: روش پایین به بالا در تحلیل بنیادی
در روش پایین به بالا یا Bottom-Up، تحلیلگران فاندامنتال بدون توجه به موجهای بازار، بنیاد یک سهام را مطالعه و بررسی میکنند. به بیان دیگر آنها تمرکز کمی روی شرایط بازار، شاخصهای اقتصاد کلان و اصول صنعت خواهند داشت. اما بهجای آن با تمرکز بسیار زیادی یک شرکت در یک صنعت را انتخاب و آن را با سایر شرکتها در همان صنعت مقایسه میکنند.
در واقع در تحلیل پایین به بالا روی موارد زیر تمرکز میشود:
- نسبتهای مالی (قیمت هر سهم نسبت به سود هر سهم و نسبت جاری)، بازده سهام و حاشیه سود خالص
- افزایش درآمدها مانند درآمد پیشبینیشده آینده
- افزایش درآمد و میزان فروش
- تحلیل مالی اظهارنامههای مالی یک شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد
- تولیدات شرکت، تسلط و سهم آن در بازار
- توانایی و سابقهی اعضای هیئت مدیره شرکت
برای تصمیمگیری منطقی طبق اصل سرمایهگذاری پایین به بالا در تحلیل بنیادی، ابتدا باید شرکتی را انتخاب و سپس قبل از سرمایهگذاری بررسیهای کاملی روی آن انجام شود. برای نمونه، سرمایهگذاری که قصد دارد از روش پایین به بالا استفاده کند ابتدا شرکتی را انتخاب میکند و بعد به بررسی سلامت مالی، میزان عرضه و تقاضا و سایر آیتمها آن، در طول یک بازهی زمانی معین میپردازد.
در نتیجه سرمایهگذاران در این روش، موقع تصمیمگیری بیشتر از عوامل اقتصاد خرد بهره میبرند. این نوع سرمایهگذاران ساختار اساسی یک شرکت را برای تصمیم درمورد سرمایهگذاری یا عدمسرمایهگذاری بررسی میکنند.
جمعبندی
در بازار سرمایه دو نوع تحلیل برای ارزیابی اوراق بهادار وجود دارد که عبارتاند از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. این دو از جهات مختلفی با هم متفاوتاند. ما در این مقاله ضمن بیان تاریخچه تحلیل فاندامنتال یا بنیادی، در مورد روشهای انجام آن نیز توضیحاتی دادیم.
تحلیل فاندامنتال چیست ؟ کاربرد تحلیل بنیادی در بازارهای مالی
هدف نهایی از تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) رسیدن به تخمینی از ارزش ذاتی یک دارای است. این نوع سرمایه گذارها پس از آنالیز تمام موارد بنیادی به این نتیجه می رسند که آیا قیمت موجود پایین تر از ارزش ذاتی یک دارایی است، یا قیمت ها بدلیل خرید افراطی به سطحی بالاتر از ارزش ذاتی آن رسیده اند.
تحلیل فاندامنتال چیست ؟
تمام تحلیلگران فاندامنتال سعی در شناسایی ارزش ذاتی یا Intrinsic Value سهام در بازار را دارند. تحلیلگران بنیادی معمولا از یک چشم انداز کلان به چشم انداز خرد حرکت می کنند تا متوجه شوند که آیا قیمت های موجود بازار واقعی هستند یا خیر.
تحلیلگر معمولا شرایط کلی اقتصادی را مطالعه و بررسی می کند و سپس به سمت مطالعه کارایی و قدرت آن صنعت بخصوص می رود و پس از تحقیق در مورد نوع عملکرد آن کمپانی و مدیریت آن به سراغ صورتهای مالی برای بدست آوردن ارزش معقول یک شرکت یا بطور کلی یک دارایی میروند.
اگر ارزش ذاتی سهام بالاتر از قیمت های موجود آن در بازار باشد به خرید آن می پردازند و اگر ارزش ذاتی آن پایین از قیمت های موجود بازار باشد آن سهام را میفرشوند. با اینکه کارایی این نوع تحلیل در بازار سهام بیشتر از دیگر بازارها به چشم میخورد، ولی بازار فارکس نیز یکی از مهمترین بازارها برای استفاده از تحلیل فاندامنتال است.
این روش تحلیل بازار فارکس یا سهام در واقع مخالف آنچیزی است که در تحلیل تکنیکال دیده ایم. در تحلیل تکنیکال تنها عواملی چون تاریخچه بازار، قیمت و حجم معاملات است که نقش اصلی را در تصمیم گیری معامله گر بازی می کند.
تا حال چه آموختیم:
- تحلیل فاندامنتال یا بنیادی روشی برای مشخص کردن ارزش ذاتی و واقعی یک دارایی است.
- تحلیل بنیادی در بازارهای مالی مانند فارکس و بورس بیشترین کارایی را دارد.
- تحلیلگر بنیادی به دنبال سهامی میگردد که قیمت معاملات آن بالاتر یا پایین تر از رزش واقعی آنهاست.
- اگر قیمت ذاتی بالاتر از قیمت بازار باشد، تحلیلگر پیشنهاد خرید می دهد.
- اگر قیمت ذاتی سهام پایین تر از قیمت بازار باشد، تحلیلگر پیشنهاد فروش می دهد.
- این نوع تحلیل بیشتر برای سرمایه گذاری استفاده میشود تا تریدکردن.
ارزش ذاتی
یکی از فرضیه های ابتدایی در تحلیل بنیادی این است که می گوید قیمت های موجود در بازار، بیانگر ارزش واقعی سهام نیستند. چرا باید یک تجزیه و تحلیل قیمت انجام دهید؟
در اصطلاح مالی ارزش واقعی را ارزش ذاتی می نامند.
برای مثال، فرض کنید که هر سهم یک شرکت به قیمت ۱۰۰،۰۰۰ تومان در بازار معامله می شود. پس از اینکه شما مطالعه دقیقی برروی آن شرکت انجام دادید، متوجه می شوید که ارزش واقعی هر سهم این شرکت ۱۲۰،۰۰۰ تومان است. چیزی که شما بدست آورده اید ارزش ذاتی آن سهم است.
این ارزیابی بسیار مهم است، زیرا شما می خواهید سهامی را خریداری کنید که هم اکنون زیر قیمت ذاتی آن معامله می شود.
حالا به سراغ فرضیه دوم در تحلیل فاندامنتال می رویم که می گوید : در بلند مدت بازار به سمت قیمت های ذاتی حرکت می کند. مشکلی که در این فرضیه وجود دارد این است که هیچ کس نمی داند بلند مدت یعنی چقدر. این بلند مدت می تواند از چند روز تا چند سال متغییر باشد.
با تمرکز برروی یک شرکت، سرمایه گذار می تواند با بدست آوردن ارزش ذاتی آن موقعیت های مناسبی را برای خرید و فروش سهام آن شناسایی کند. سرمایه گذاری شما وقتی که بازار به مسائل فاندامنتال برسد جواب خواهد داد.
اساس تحلیل فاندامنتال
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال از داده های عمومی برای ارزیابی ارزش سهام یا هر نوع دیگری از مشتقات آن استفاده می کند. برای مثال سرمایه گذار می تواند ارزش واقعی را با درنظر گرفتن فاکتورهایی مانند نرخ بهره، شرایط کلی اقتصادی، نرخ بیکاری و موارد دیگری در مورد خود شرکت و صورت های مالی آن ارزیابی کند.
در بازار سهام، تحلیلگر بنیادی با استفاده از داده هایی از قبیل درآمدها، میزان فروش، پیش بینی رشد، بازگشت سرمایه، حاشیه سود و دیگر داده ها به ارزیابی قیمت سهام یک شرکت می پردازد. تمام این داده ها را می توان از صورت های مالی یک شرکت استخراج کرد.
یکی از معروفترین و موفق ترین تحلیلگران بنیادی آقای وارن بافت می باشد که بسیاری او را زبده ترین سرمایه گذار دنیا می دانند. او تمام تصمیم گیری های خود را بر مبنای ارزش ذاتی شرکت ها می گیرد و با همین روش به یکی از ثروتمندترین افراد دنیا تبدیل شده است.
داده های کمی و کیفی
چالشی که در تعریف تحلیل فاندامنتال وجود دارد این است که در واقع می تواند تمام ابعداد مرتبط با شرایط اقتصادی یک شرکت را دربر بگیرد. در حالت معمول گزارشات مالی یک شرکت بیانگر این شرایط اقتصادی است، ولی تحلیل فاندامنتال از شرایط صنعت تا کیفیت مدیریت شرکت نیز پیش می رود.
فاکتورهای بنیادین را می توان به دو دسته کمی و کیفی تقسیم بندی کرد. در تعریف داده های کمی می توان بیان کرد: به داده هایی گفته می شوند که توانایی اندازه گیری یا بیان در غالب اعداد و ارقام را دارند. در مقابل داده های کیفی را می توان به این گونه تعریف کرد: داده هایی که بیانگر کیفیت و یا شخصیت چیزی هستند و اغلب با اعداد و ارقام قابل ارائه نیستند.
از این دو تعریف می توان متوجه شد که عوامل بنیادی کمی، اعداد مشخصی هستند که قابل اندازه گیری اند. به همین دلیل است که بزگترین منبع داده های کمی، صورت های مالی یک شرکت است. در صورت های مالی سود خالص ، سود ناخالص وغیره را می توان با دقت بالایی اندازه گیری کرد.
بنیادهای کیفی کمتر قابل لمس هستند. آنها شامل کیفیت مدیران کلیدی یک کمپانی، میزان شناخت از برند و دارایی های ناملموس هستند. نمی توان قاطعانه گفت که کدام یک از این دو تحلیل ها ذاتا بهتر هستند. بسیاری از تحلیل گران از هردوی آنها استفاده می کنند.
برخی از موارد بنیادی که باید مورد توجه قرار گیرند :
مدل تجارت : بیزنس مدل را نمی توان به سادگی تشخیص داد. برای مثال اگر مدل تجارت یک کمپانی فروش مرغ سوخاری است، آیا درآمد آنها نیز از فروش مرغ سوخاری است ؟ یا اینکه درآمد آنها از فرنچایز بدست می آید؟
مزیت رقابتی : مایکروسافت مالک بزرگترین سیستم عامل کامپیوتر در دنیاست. ببینید که آیا سهامی که می خواهید آن را معامله کنید دارای چنین مزیت رقابتی یا شبیه آن است ؟
مدیریت : به گردهمایی ها و جلسات شرکت گوش دهید. به رزومه مدیران بالایی در آن شرکت نگاهی بیندازید. آیا آنها برای این کار مناسب هستند ؟ آیا آنها اخیرا میزان زیادی از سهامشان را به فروش گذاشته اند ؟
فرهنگ سازمانی : اندازه گیری فرهنگ سازمانی بسیار دشوار است، ولی شما می خواهید در شرکتی سرمایه گذاری کنید که مسائل اخلاقی، کارایی، نظم و شفافیت در آن رعایت شود. می خواهید بدانید که آیا مدیران به کارمندان خود احترم می گذارند یا خیر، زیرا آنها همانگونه با سهامدارن خرد برخورد خواهند کرد. همچنین اطمینان حاصل کنید که ارتباط شرکت با سهامدارن شفاف و قابل فهم باشد. اگر متوجه نشدید، پس بهتر است که بیشتر در آن سرمایه گذاری نکنید.
مثالی از تحلیل فاندامنتال یک شرکت
شرکت کوکا کولا را در نظر بگیرید. زمانیکه سهام را بررسی می کنید، باید به پرداخت های سود نقدی سهام در سالهای گذشته، میران درآمد از هر سهم، نسبت قیمت/سود (P/E) و خیلی از موارد کمی دیگر نگاه کنید.
با این وجود کارتان قبل از اینکه به شهرت برند کوکاکولا بپردازید به اتمام نمی رسد. هر کسی می تواند آب و شکر را با هم مخلط کند و آن را بفروشد ولی شرکت های کمی هستند که میلیاردها نفر در دنیا آنها را می شناسند.
شاید بسیار دشوار باشد که ارزش برند کوکا را برآورد کرد اما مطمئن باشید که ارزش برند یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار در مومفقیت های آینده آن است.
کانال آپارات تجارت آفرین را دنبال کنید تا با آخرین مباحث آموزشی ما همراه شوید.
تحلیل فاندامنتال بازار فارکس
همانطور که گفته شد، یکی از روش های خرید و فروش در بازار فارکس معامله بر اساس تحلیل فاندامنتال بازار است. اما تحلیل فاندامنتال فارکس تفاوتهای مشخصی با تحلیل یک سهم یا شرکت دارد. عوامل بنیادی تاثیر گذار بر نرخ برابری یک جفت ارز با عوامل موثر بر ارزش یک سهم متفاوت است.
تحلیل فاندامنتال فارکس فرایندی است که در آن تأثیر عوامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بر ارزش نسبی یک ارز بررسی می شود. از طریق شناسایی محرک های اصلی ارزش ذاتی یک ارز، معامله گران می توانند تصمیمات معاملاتی آگاهانه ای را اتخاذ کنند. از جمله مهمترین عوامل بنیادی بازار فارکس میتوان به این موارد اشاره کرد:
- شاخص های اقتصادی یک کشور – Economic Indicators
- تولید ناخالص داخلی – Gross Domestic Product (GDP)
- نرخ خرده فروش – Retail Sales
- تولیدات صنعتی – Industrial Production
یک تحلیلگر بنیادی باید از عوامل ذکر شده در بالا آگاهی داشته باشد، زیرا این عوامل فاندامنتال تاثیر زیادی برروی بازار فارکس میگذارد. زمانی که بانک های مرکزی یا سازمانهای مربوطه گزارشهای دوره ای ارائه میدهند، نتیجه آنها تاثیر زیادی روی بازار میگذارد. بنابراین فاندامنتالیست ها همیشه این اعلانات را پیگیری میکنند. تقویم اقتصادی فارکس جایی است که شما میتوانید در آنجا تاریخ و زمان این رویدادها و اعلانات را پیگیری نمایید.
عواملی چون نرخ بهره، تورم، بدهی دولت، تغییر شرایط آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال گمرکی، نرخ بیکاری، برنامه های اقتصادی دولت، اخبار اقتصادی و سیاسی تاثیر زیادی بر تغییرات قیمت جفت ارزها میگذارند. یک تحلیلگر فاندامنتال همیشه اخبار فارکس را دنبال میکند.
نقاط ضعف
بزرگترین نقدهایی که می توان بر تحلیل بنیادی داشت را می توان در دوسته قرار داد : یکی نقدهایی است که تحلیل گران تکنیکال می کنند و دیگری نقدهایی است که مریدان تئوری های بازار کارا یا کارآمد دارند.
همانگونه که می دانید تحلیل تکنیکال نوعی دیگر از تجزیه و تحلیل بازارهای مالی است که در آن نمودارها مورد بررسی قرار می گیرند. اغلب معامله گران تکنیکال از داده های بنیادی استفاده نمی کنند. یکی از نظریه های اصلی تحلیل تکنیکال این است که قیمت های موجود منعکس کننده واقعیت بازار در همین لحظه است. تمام اخبار و نظریه های اقتصادی در قیمت موجود لحاظ شده است. حرکت قیمت ها بینش بیشتری به فاندامنتال های اساسی آن تجارت می دهد.
اما افرادی که تئوری های بازار کارا معتقد هستند، اغلب با هر دو نوع تحلیل فاندامنتال و تکنیکال مخالفت می کنند.
آنها بر این باور هستند که غیر ممکن است بتوان با استفاده از تجزیه تحلیل فاندامنتال یا تکنیکال بر بازار فائق آمد. زیرا کارایی قیمت های بازار یک روند بدون وقفه است و هر فرصتی برای بازده بیشتر بلافاصله توسط بسیاری از شرکت کنندگان در آن بازار ربوده می شود و این موضوع باعث می شود که هیچ کسی در بلندمدت نتیجه مناسبی از فعالیت در بازار نگیرد.
چنانچه شما نیز در مورد بازارهای مالی و تحلیل بنیادی بازارهای مالی نظری دارید آن را با ما در میان بگذارید.
تحلیل فاندامنتال چیست و چه کاربردی در ارز دیجیتال دارد؟
تحلیل فاندامنتال در ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین – BTC و اتریوم – ETH یکی از روشهای تحلیل و خرید و فروش رمز ارز ها در کنار تحلیل تکنیکال است.
زمانی که صحبت از ترید و کسب سود از طریق معامله گری میشود، چه در بازارهای سنتی مانند بورس سهام و چه در بازارهای نوظهور مانند ارزهای دیجیتال، علم دقیقی وجود ندارد. اگر چنین بود، برترین بازیگران وال استریت تاکنون به این فرمول رسیده بودند و آن را اعلام میکردند. در عوض آنچه که ما در اختیار داریم، طیف وسیعی از ابزارها و روشهای معرفی شده و مورد استفاده توسط تریدرها و سرمایهگذاران است. در بازار رمز ارز ها مانند بیت کوین و اتریوم نیز اینگونه است و این ابزارها را میتوان در دو دسته بندی کلی قرار داد: تحلیل تکنیکال – Technical Analysis و تحلیل فاندامنتال – Fundamental Analysis.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال روشی است که سرمایهگذاران و تریدرها با استفاده از آن در تلاشند تا ارزش ذاتی یک دارایی را تعیین کنند. در این روش با مطالعه دقیق عوامل داخلی و خارجی تاثیرگذار بر قیمت یک دارایی به این سوال پاسخ داده میشود که آیا ارزش فعلی دارایی مورد مطالعه کمتر از ارزش ذاتی آن است یا خیر؟ نتیجه این مطالعه میتواند به داشتن استراتژی مناسب برای سرمایهگذاری در یک دارایی کمک کند.
به عنوان مثال، اگر به سرمایهگذاری در یک شرکت علاقهمند شدید، ابتدا میتوانید مواردی مانند درآمد شرکت، ترازنامه، صورتهای مالی و گردش پول مربوط به آن شرکت را مطالعه کنید تا نسبت به سلامت مالی آن اطمینان خاطر حاصل نمایید. سپس ممکن است که به صنعتی که شرکت در آن حوزه فعال است، نگاهی بیندازید. به عنوان مثال تحقیق کنید که رقبا چه کسانی هستند؟ جامعه هدف را چه افرادی تشکیل میدهند؟ آیا صنعت مربوطه در حال گسترش است؟ حتی میتوانید مطالعات خود را گستردهتر کنید تا ملاحظات اقتصادی مانند نرخ بهره و تورم را در تحلیل خود دخیل نمایید.
موارد بالا همان چیزی است که به عنوان یک رویکرد از پایین به بالا شناخته میشود: شما با شرکتی که به آن علاقهمند هستید شروع میکنید و تلاش میکنید تا فهم خود را در اقتصاد گسترش دهید. اما روش برعکس این قضیه نیز وجود دارد و شما میتوانید با یک رویکرد از بالا به پایین، به نتیجه یکسان برسید.
هدف نهایی تحلیل فاندامنتال، تجزیه و تحلیل ارزش و قیمت ذاتی یک دارایی و مقایسه آن با قیمت فعلی است. اگر ارزش ذاتی از ارزش فعلی بیشتر باشد، میتوان نتیجه گرفت که قیمت فعلی دارایی مدنظر ارزان است. در سمت مقابل اگر ارزش ذاتی کمتر از ارزش فعلی باشد، قیمت فعلی دارایی مدنظر گران محسوب میشود. با داشتن چنین اطلاعات مناسبی، میتوان در مورد خرید یا فروش آن دارایی تصمیمگیری آگاهانهای داشت. این روش در تمامی بازارها مانند بورس سهام، فارکس و یا بیت کوین و اتریوم و سایر ارزهای دیجیتال ممکن است ولی رویکرد متفاوتی دارد.
تفاوت تحلیل فاندامنتال با تحلیل تکنیکال
تریدرها و سرمایهگذاران تازه وارد به بازارهایی مانند بورس سهام، فارکس، ارزهای دیجیتال و … غالبا در انتخاب رویکرد معاملاتی خود دچار سرگیجه میشوند. تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال در سمت مقابل هم قرار دارند و برای تحلیل داراییهای مختلف به روشهای متفاوتی متکی هستند. در عین حال، هر دو تحلیل، دادههایی را برای تسهیل معامله و تریدینگ و خرید و فروش ارائه میدهند. پس کدام یک بهتر است؟
برای پاسخ به این سوال بهتر است که ببینیم هر کدام از این تحلیلها چه نتیجهای را در اختیار معاملهگر قرار میدهند. تحلیلگران فاندامنتال بر این باورند که قیمت فعلی یک دارایی لزوما نشانگر ارزش واقعی آن دارایی نیست. این ایدئولوژی اساس تصمیمات سرمایهگذاری در تحلیل فاندامنتال است.
در سمت مقابل، تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که حرکت بعدی قیمت را میتوان تا حدودی از طریق عملکرد قیمت در گذشته و حجم معاملات پیدا کرد. آنها خود را مانند تحلیلگران فاندامنتال با مطالعه عوامل بیرونی سرگرم نمیکنند و ترجیح میدهند که روی نمودارهای قیمت، الگوها و روند بازار تمرکز کنند. هدف تحلیلگران تکنیکال، شناسایی نقاط ایدهآل برای ورود و خروج به یک دارایی است.
طرفداران فرضیه بازار کارا (Efficient-Market Hypothesis) بر این باورند که غیرممکن است بتوان با استفاده از تحلیل تکنیکال به تنهایی به صورت پیوسته موفق بود. در این فرضیه، بازار کارا به بازاری گفته میشود که در آن اطلاعات با سرعت بالایی بر قیمت سهام تاثیر میگذارد و قیمتها خود را با توجه به این اطلاعات تعدیل میکنند.
به طور کلی، زمان ثابت کرده است که در تمامی بازارها مانند بورس سهام و ارزهای دیجیتال، هیچ استراتژی بهتر از زوج تحلیل تکنیکال و فاندامنتال وجود ندارد، زیرا این روشها به خوبی ادراک ما را نسبت به زمینههای مختلف یک بازار مالی افزایش میدهند. برخی از افراد ممکن است سبک معاملاتی منحصربفرد خود را استفاده کنند، اما در عمل، بسیاری از تریدرها از یک یا ترکیب این دو روش تحلیلی در معاملات خود استفاده میکنند. این روشها هم در تحلیلهای کوتاه مدت و هم در تحلیلهای بلند مدت قابل استفاده هستند.
اندیکاتورهای محبوب در تحلیل فاندامنتال
در تحلیل فاندامنتال ما به دنبال استفاده از الگوهای کندل استیک، اندیکاتور مک دی – MACD و یا شاخص قدرت نسبی – RSI نیستیم، بلکه تحلیل فاندامنتال ابزار مخصوص خود را دارد. در این قسمت، برخی از این ابزارها و اندیکاتورها را معرفی میکنیم.
سود هر سهم – EPS
سود هر سهم یا EPS معیار مشخصی برای سودآوری یک شرکت است و به ما میگوید که چقدر از سود شرکت به هر سهم تعلق میگیرد. فرمول محاسبه EPS به صورت زیر است:
تعداد کل سهام / درآمد خالص شرکت
فرض کنید که سود خالص یک شرکت با 200,000 سهم، 1 میلیارد دلار است. در این حالت سود اختصاص یافته به هر سهم 5 دلار خواهد بود. اگرچه محاسبه EPS بسیار ساده است، اما این شاخص ابزار قدرتمندی برای درک بهتر پتانسیل یک دارایی است. شرکتهای دارای EPS بالا و یا رو به افزایش، عموما گزینه جذابتری برای سرمایهگذاری و معاملهگری هستند.
مانند همه شاخصها، ابزار EPS نیز نباید تنها معیاری باشد که برای ارزشگذاری آینده یک دارایی استفاده شود. این ابزار در کنار سایر شاخصها حداکثر کارایی خود را دارد.
نسبت قیمت به درآمد – P/E
نسبت قیمت به درآمد یا P/E یکی از ابزارهای مهم برای ارزشگذاری سهام شرکتهاست. این نسبت از تقسیم قیمت فعلی یک سهم بر سود هر سهم (EPS) به دست میآید:
شرکت ذکر شده در مثال قبلی را به یاد آورید. سود هر سهم این شرکت 5 دلار بود. اگر اکنون قیمت هر سهم این شرکت 10 دلار باشد، نسبت P/E این سهم 2 خواهد بود. اما این به چه معناست؟ این شاخص تا حد زیادی به بقیه تحقیقات انجام شده بستگی دارد.
بسیاری از افراد از نسبت P/E به منظور تعیین اینکه آیا قیمت فعلی بالاتر و یا پایینتر از ارزش ذاتی است، استفاده میکنند. هرچه نسبت P/E بالاتر باشد، میتوان اینگونه برداشت کرد که قیمت دارایی مدنظر گرانتر است. از طرفی، بهتر است همواره نسبت قیمت به درآمد شرکتهای یک صنعت مشخص را با هم مقایسه کنید و ببینید که کدام سهام کدام شرکت، دارای P/E پایینتر و مناسبتری برای سرمایهگذاری است. باز هم ذکر این نکته ضروری است که این قانون همیشه صادق نیست، بنابراین بهتر است که از این ابزار در کنار سایر ابزارهای کیفی و کمی تحلیل فاندامنتال استفاده کنید.
نسبت قیمت به ارزش دفتری – P/B
نسبت P/B بیانگر نسبت قیمت یک سهم به ارزش دفتری آن است. ارزش دفتری – Book Value عبارت است از حاصل تقسیم ارزش ویژه (مجموع حقوق صاحبان سهام) یک شرکت به تعداد سهام آن که نشان دهنده ارزش ترازنامهای شرکت است. نسبت P/B به صورت زیر محاسبه میشود:
ارزش دفتری یک سهم / قیمت یک سهم
بار دیگر شرکت ذکر شده در مثال بالا را به خاطر بیاورید. فرض میکنیم که ارزش دفتری کل شرکت 500,000 دلار است. در این صورت، از آنجایی که مجموعا 200,000 سهم برای این شرکت منتشر شده است، ارزش دفتری هر سهم 2.5 دلار خواهد بود. با داشتن قیمت یک سهم (معادل 10 دلار) و ارزش دفتری هر سهم (2.5 دلار)، نسبت P/B قابل محاسبه و برای شرکت مذکور برابر با 4 خواهد بود. این مقدار مناسب نیست، زیرا بیانگر آن است که در حال حاضر هر سهم این شرکت 4 برابر بیشتر از ارزش واقعی سهم روی کاغذ معامله میشود. بنابراین قیمت فعلی این سهم گران است. در صورتی که نسبت P/B کمتر از 1 باشد، میتوان گفت که سهم مدنظر ارزان و مناسب سرمایهگذاری میباشد.
نسبت P/B بیشتر برای شرکتهای بزرگ کاربرد دارد و در مورد شرکتهای کوچک با دارایی کم ممکن است دارای خطا باشد.
تحلیل فاندامنتال در بازار ارزهای دیجیتال
آنچه تاکنون گفته شد، کاربرد خاصی در تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین و اتریوم ندارند. در عوض، برای ارزیابی اطمینان یک پروژه باید به عوامل دیگری رجوع کرد. در این قسمت، تعدادی از ابزار محبوب و مورد استفاده در تحلیل فاندامنتال بازار ارزهای دیجیتال معرفی شدهاند.
نسبت ارزش به تراکنش – NVT
شاخص NVT به شاخص P/E ارزهای دیجیتال معروف است و به سرعت به یکی از شاخصهای مهم در تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال تبدیل شده است. این شاخص از طریق فرمول زیر محاسبه میشود:
ارزش تراکنشهای روزانه / ارزش شبکه
نسبت NVT تلاش میکند تا تفسیر درستی از ارزش یک شبکه و ارزش تراکنشهای روزانه آن داشته باشد. فرض کنید که دو ارز مختلف با نامهای Coin A و Coin B داریم. هر دو ارز دارای ارزش بازار 1 میلیون دلاری هستند. ارز Coin A دارای میانگین ارزش تراکنشهای روزانه 50 هزار دلاری و ارز Coin B دارای میانگین ارزش تراکنشهای روزانه 10 هزار دلاری است.
بنابراین نسبت NVT برای Coin A و Coin B به ترتیب 20 و 100 است. به صورت کلی، ارزهای دارای NVT پایینتر دارای قیمت کمتری نسبت به قیمت ذاتی هستند و به عبارتی ارزانترند. در این مثال، ارز Coin A در مقایسه با Coin B دارای ارزش بیشتری برای سرمایهگذاری از نگاه شاخص NVT است.
تعداد آدرسهای فعال
برخی از تحلیلگران از تعداد آدرسهای فعال یک ارز مانند بیت کوین و اتریوم به عنوان شاخصی برای تحلیل فاندامنتال استفاده میکنند. این شاخص به تنهایی نباید مبنای سرمایهگذاری و تحلیل فاندامنتال قرار بگیرد، زیرا به راحتی توسط بازیگران یک ارز دیجیتال قابل دستکاری است. به صورت کلی هرچقدر تعداد آدرسهای فعال یک رمز ارز بیشتر باشد، استفاده از آن بیشتر است و وضعیت فاندامنتال مناسبتری برای سرمایهگذاری دارد.
نسبت قیمت به هزینه تمام شده استخراج
نسبت قیمت به هزینه تمام شده استخراج شاخصی برای ارزهای مبتنی بر الگوریتم اجماع اثبات کار – Proof of Work است که در آن ارزهای دیجیتال از طریق فرآیند ماینینگ تولید میشوند. هزینههای آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال مربوط به فرآیند استخراج یک ارز دیجیتال شامل هزینه برق و هزینه سخت افزار میشود. این نسبت از طریق فرمول زیر قابل محاسبه است:
هزینه استخراج یک واحد ارز / قیمت یک واحد ارز در بازار
قیمت یک واحد ارز در بازار همان قیمتی است که اکنون آن ارز روی آن معامله میشود. هزینه استخراج یک واحد ارز نیز هزینهای است که برای استخراج یک واحد از آن رمز ارز برای ماینرها تمام میشود.
فرض کنید ارز Coin A روی قیمت 5000 دلار و ارز Coin B روی قیمت 20000 دلار معامله شوند و هزینه تمام شده استخراج هر واحد از این ارزها 10،000 دلار باشد. در این حالت، نسبت قیمت به هزینه تمام شده استخراج برای Coin A و Coin B به ترتیب 0.5 و 2 است. نسبت قیمت به هزینه تمام شده استخراج زیر 1 بیانگر آن است که ماینینگ با قیمت فعلی ضررده است. در سمت مقابل از آنجا که این نسبت برای ارز Coin B بیشتر از 1 است، میتوان گفت که ماین کردن این ارز با قیمت فعلی بسیار پربازده است.
به صورت کلی، انتظار میرود که این نسبت تمایل به حرکت به سمت 1 داشته باشد. برای ارز Coin A، ماینرها تا زمانی که قیمت به سطوح هزینه تمام شده استخراج نرسد، دیگر در ماینینگ شرکت نخواهند کرد. ارز Coin B نیز گزینه جذابی برای ماینرها است و انتظار میرود که ماینرها به فعالیت در شبکه این ارز جذب شوند. عکس این قضیه نیز صادق است و ممکن است که قیمت ارز Coin A به قدری افزایش یابد که نسبت به سمت 1 متمایل شود. در سمت دیگر Coin B ممکن است دچار افت قیمت شود و این نسبت به 1 برسد.
کارآمدی این شاخص همواره مورد بحث بوده است. با این وجود، این شاخص میتواند درک خوبی به افراد فعال در حوزه ارزهای دیجیتال در مورد اقتصاد استخراج بدهد.
وایت پیپر، تیم و نقشه راه
محبوبترین روش برای تعیین ارزش ذاتی ارزهای دیجیتال، تحقیق در مورد پروژه آن ارز مجازی است. با خواندن وایت پیپر، شما میتوانید اهداف پروژه، موارد استفاده و فناوری مورد استفاده در آن را متوجه شوید. بررسی سوابق و میزان فعالیت اعضای تیم سازنده پروژه میتواند معیار مناسبی برای فهم توانایی تیم یک پروژه در ساخت و گسترش یک ارز دیجیتال باشد. در نهایت مشاهده نقشه راه یک پروژه میتواند به شما بگوید که این پروژه در چه مسیری قرار گرفته است. با تحقیقات بیشتر در این مورد میتوان متوجه شد که آیا این پروژه به اهداف و نقاط عطف خود خواهد رسید یا خیر. بدیهی است که ارزش ذاتی یک پروژه رمز ارز مستقیما وابسته به میزان موفقیت آن پروژه است.
مزایا و معایب تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال مانند تحلیل تکنیکال نیز مزایا و معایب خاص خودش را دارد. بنابراین برای اینکه بتوانید از این ابزار در معاملات و خرید و فروشهای خود بهترین استفاده را ببرید، لازم است تا با آنها آشنا شوید.
مزایا
تحلیل فاندامنتال یک روش بسیار قوی برای ارزیابی شرکتها است و تحلیل تکنیکال در این زمینه قابل رقابت با تحلیل فاندامنتال نیست. برای سرمایهگذاران در سرتاسر دنیا، مطالعه طیف گستردهای از معیارهای کمی و کیفی یک نقطه شروع حیاتی برای هر سرمایهگذاری و تجارتی است.
هر کس قادر به انجام تحلیل فاندامنتال است، زیرا روشها و دادههای مورد نیاز در این زمینه همواره فراهم است، حداقل در بازارهای سنتی اینگونه است. اما در بازار ارزهای دیجیتال ممکن است اینگونه نباشد، چراکه یافتن برخی از دادهها دشوار و یا غیرممکن است و همبستگی سنگینی بین ارزهای مختلف وجود دارد، که ممکن است تحلیل فاندامنتال در این بازار را ناکارآمد سازد.
در صورت انجام یک تحلیل فاندامنتال درست، به خوبی میتواند ارزان بودن و یا گران بودن قیمت یک دارایی را در مقایسه با ارزش ذاتی آن بدست آورد. اسطورههای سرمایهگذاری مانند وارن بافت و بنجامین گراهام نشان دادهاند که استفاده درست از تحلیل فاندامنتال، نتایج شگفت انگیزی را به دنبال دارد.
معایب
انجام یک تحلیل فاندامنتال ساده و خوب دشوار است. تعیین ارزش ذاتی یک دارایی، فرآیندی وقت گیر است که نیاز به کار بسیار بیشتری نسبت به ارتباط دادن اعداد به یک فرمول دارد. عوامل زیادی در تحلیل فاندامنتال باید ارزیابی شوند و منحنی یادگیری این تحلیل کاملا شیب دار است. علاوه بر این، این تحلیل بیشتر برای معاملات بلند مدت مناسب است.
تحلیل فاندامنتال از روندهای قدرتمند بازارغافل است، چیزی که تحلیل تکنیکال به خوبی از پس آن بر میآید. اقتصاددان مشهور “جان مینارد” در این باره میگوید:
بازار میتواند بیشتر از چیزی که تصور کنید، غیرمنطقی باشد.
تضمینی وجود ندارد که سهامی که قیمت آنها از ارزش ذاتیشان پایینتر است، در آینده با افزایش قیمت همراه باشد.
جمع بندی
تحلیل فاندامنتال یک روش ثابت شده است و بسیاری از موفقترین سرمایهگذاران و تریدرها از آن استفاده میکنند. با استفاده درست از این تحلیل، سرمایهگذاران نه تنها قادر به تعیین ارزش ذاتی ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین و اتریوم و یا بورس سهام خواهند بود، بلکه سرمایهگذاری، معاملهگری و اقتصاد مربوط به آن را بهتر درک خواهند کرد.
با ترکیب تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال، معاملهگران به خوبی میتوانند بفهمند که کدام دارایی میتواند آنها را به سود برساند. ترکیب این دو تحلیل یک روش محبوب برای افراد فعال در بازارهای سنتی و بازار ارز دیجیتال است.
با توجه به نوظهور بودن بازار ارزهای دیجیتال، ممکن است که تحلیل فاندامنتال نتایج مطلوبی را در این بازار به همراه نداشته باشد. همیشه خودتان تحقیقات لازم در زمینه تحلیل فاندامنتال را انجام دهید و از داشتن یک استراتژی مناسب برای مدیریت ریسک پیش از خرید ارز دیجیتال اطمینان حاصل نمایید.