مدیریت ریسک و بازدهی

توصیههایی برای کاهش ریسک در بورس
وجود ابزارهای مالی گوناگون در بازار اوراق بهادار، انگیزش و مشارکت بیشتر مردم را در تامین منابع مالی فعالیتهای درازمدت به همراه میآورد. تنوع ابزارهای مالی از نظر ترکیب ریسک و بازده، ماهیت سود و شیوه مشارکت در ریسک، گروههای مختلف را به سوی بازار اوراق بهادار جذب میکند.
در این میان، بحث روشهای پوشش ریسک در بازارها از طریق ابزارهای مالی مساله جدی و حائز اهمیتی است که در مدیریت مالی بورسهای جهانی اهمیت زیادی به آن داده میشود و در کشور ما نیز پس از تصویب قانون جامع بازار سرمایه، شکلی جدی به خود گرفت. اگر چه نواقص و کاستیهایی در این زمینه به چشم میخورد، اما همین تجربیات جسته و گریخته میتواند مقدمهای برای حرکت به سمت شرایط مطلوب باشد. برخی بر این امر پای میفشارند که برای مدیریت و پوشش ریسک باید این مقوله جزو اهداف و استراتژیهای سازمان باشد و در ابتدا باید انواع ریسکها را شناسایی، سپس روش کنترلی آنها را مشخص کرد. عده ای دیگر نیز معتقدند بورس ایران به دلیل همبستگیهایی که با متغیرهای کلان دارد، بیشتر دارای ریسک سیستماتیک است که این ریسک تا حدودی به ریسکهای کلی یک کشور و عوامل کلان آن بستگی دارد. درخصوص «بررسی ابزار و روشهای پوشش ریسک در بازار سرمایه» با دو نفر از کارشناسان بازار سرمایه به گفت و گو نشستیم که مشروح آن در ادامه میآید. گرایش به سرمایهگذاری کوتاهمدت دلایل اجتماعی دارد یکی از کارشناسان بازار سرمایه در رابطه با نبود ابزار کنترل ریسک در بورس تهران گفت: برای مدیریت ریسک ابتدا باید انواع ریسکها را شناسایی و سپس روش کنترلی آن را مشخص کرد. ناگفته نماند که ریسکها را به طور کلی نمیتوان از بین برد، بلکه باید روشی برای کنترل آن پیدا کرد. حجت سرهنگی در ادامه افزود: البته تا حدودی ابزار ریسک در بازار تعریف و پیادهسازی شده است همچون قراردادهای آتی سهام، اوراق اختیار تبعی فروش که به صورت ضعیف اجرا شده و همچنین اختیار سهام که اجرایی نشده است. بحث بازارگردانی سهام نیز مطرح است که در چند سال اخیر به ندرت و به صورت ناقص اجرا شده است. وی در پاسخ به این سوال که آیا با راهاندازی قراردادهای آتی سهام تا حدودی از ریسک بازار کم شد یا نه؟ گفت: موضوع مدیریت ریسک باید جزو اهداف و استراتژیهای سازمانها باشد. بیشتر سازمانها، شرکتها و همچنین اشخاص حقیقی با مقوله ریسک بیگانه هستند. در اثبات این ادعا یادآور میشود اکثریت فعالان بازار به دنبال کسب بازدهی بیشتری هستند و توجهی به قبول ریسک کسب بازدهی مزبور ندارند. این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه اکثر همین سرمایهگذاران فقط به دنبال بازدهی بیشتری هستند، تصریح کرد: آنان وقتی با این سوال مواجه میشوند که در ازای این بازدهی چه ریسکی را میپردازند به دلایل و توجیههای مختلفی از زیر بار قبول ریسک شانه خالی میکنند. البته فضای اقتصادی و کسب بازدهیهای زیاد و بادآورده در مقاطع زمانی مختلف برای سرمایهگذاران، فعالان بازار را وادار به مدیریت ریسک نکرده است. به اعتقاد سرهنگی، به دلایل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی اکثریت فعالان اقتصادی گرایش به سرمایهگذاریهای کوتاهمدت با سودهای زیاد دارند که البته فضای اقتصادی نیز تا حدودی این مجال را به این سرمایهگذاران داده است. وی در ادامه صحبتهایش درخصوص عدم موفقیت ابزارهای پوشش ریسک اظهار کرد: در ابتدا باید گفت عدم موفقیت ابزارهای پوشش ریسک در بازار سرمایه بیشتر به خاطر نگاه سرمایهگذاران و عوامل فردی و اجتماعی خارج از بازار است. همچنین قوانین و دستورالعملهای محدودکننده از جمله: اجازه ندادن به شرکتهای سرمایهگذاری جهت فعالیت در این حوزه، محدود کردن فعالیت سرمایهگذاران حتی در صورت اجازه به شرکتها، عدم تبلیغ مناسب این ابزارها، عدم آموزش کافی به فعالان بازار، عدم ارائه پتانسیلهای این ابزار به نحو شایسته و بایسته و عدم التزام سرمایهگذاران به پذیرش ریسک و مدیریت قبل از مقوله کسب بازدهی از جمله مهمترین دلایل عدم توفیق ابزارهای پوشش ریسک بوده است. سرهنگی در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه سال گذشته معاملات اوراق تبعی به عنوان یک راه حل برای کاهش ریسک مطرح شد، اما این آپشن عجیب هم راه به جایی نبرد و به دلیل بهبود شرایط بازار، فراموش شد. تجربه این نوع آپشن را چطور میبینید؟ گفت: در هر زمانی این ابزار باید استفاده شود، البته میتوان هفتگی یا در دورههای زمانی مناسب ماهانه، سه ماه یا هر شش ماه یکبار حسب شرایط بازار و شرکت، شرایط این قراردادها را تغییر داد تا قابلیت کاربرد و استفاده آن با توجه به مرور زمان از بین نرود. وی درباره اینکه چه پیشنهادهایی برای کاهش ریسک از طریق تغییر قوانین یا ایجاد ابزارهای معاملاتی جدید دارد؟ تصریح کرد: اولا فضای اقتصادی، قوانین و دستورالعملهای مربوطه باید به سمتی رود که ریسک و مدیریت ریسک نسبت مدیریت ریسک و بازدهی به کسب بازدهی در اولویت قرار گیرد. به اعتقاد وی، اولین کار باید این باشد که ریسک بازار سرمایه برای عموم تشریح شود، در مواقعی که بازار خوب نبوده یا بد بوده است باید به نحو مناسب به اطلاع عموم رسانده شود؛ همچنین ریسک شرکتهای سرمایهگذاری و همچنین صندوقهای سرمایهگذاری در کنار بازدهی آنها به صورت روزانه یا هفتگی اعلام شود. سرهنگی اضافه کرد: باید روشن شود صندوقی که بازدهی بیشتری دارد به دلیل پذیرش ریسک بیشتر بوده یا سایر عوامل. همانطور که براساس دستورالعمل جدید سبد گردانی سازمان بورس و اوراق بهادار، در اول باید ریسک مشتری سنجیده شود، سپس براساس ریسک مشتری، سبد گردان نسبت به پرتفوی گردانی برای مشتری اقدام کند. این کارشناس بازار سرمایه افزود: صندوقهای سرمایهگذاری و مدیران این صندوقها نیز باید براساس ریسک رتبهبندی و سرمایهگذاران با توجه به درجه ریسک پذیریشان به سمت این صندوقها هدایت شوند. در ضمن بهتر است یکسری محدودیتها ایجاد شود و در صورت امکان معامله اشخاص حقیقی کمتر شود تا این اشخاص از طریق شرکتهای سرمایهگذاری، صندوقهای سرمایهگذاری و ETFها (Exchange Traded fund) صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله در بورس در بازار سرمایه حضور داشته باشند. وی با اشاره به اینکه از دیگر راهکارهای پیشنهادی، تاسیس و ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری منحصرا در ابزارهای نوین بویژه ابزارهای مشتقه است، گفت: اشخاص حقیقی و حقوقی از طریق این صندوقها میتوانند به طور غیرمستقیم وارد بازارهای مشتقه شوند. به نظر این کارشناس بازار سرمایه، همانطور که متولیان بازار سرمایه طی چند دهه اخیر برای بازار سرمایه زحمت زیادی کشیدهاند و بازار سرمایه را در بخشهای متعددی بسط و توسعه دادهاند، لازم است که با جدیت مقوله ریسک و مدیریت ریسک در بازار نهادینه شود. وی در پایان تاکید کرد: بسط و توسعه این مقوله در بازار به حدی باید جدی گرفته شود که هر شخص اعم از حقیقی یا حقوقی در همان ابتدای حضور در بازار به فکر مدیریت ریسک باشد نه کسب بازدهی. البته شرکتهای سرمایهگذاری و نهادهای مالی نیز باید به صورت هدفمند و در راستای سیاستهای همسو جهت ارتقای این موضوع تلاش کنند. فرهنگسازی نامناسب و نبود زیرساختهای نرمافزاری همچنین مدیر تحقیقات و بازاریابی شرکت تامین سرمایه نوین در رابطه با اینکه آیا بیان این موضوع که «یکی از نقاط ضعف بورس تهران: نبود ابزار کنترل ریسک است»، درست است؟ گفت: اگر مروری بر تعریف ریسک و کارکردهای بازار سرمایه به صورت ذاتی داشته باشیم، جواب این سوال را بهتر میتوانیم بدهیم. اولا، ریسک در ادبیات فاینانس به طور کلی شامل میانگین فاصله رویدادهای مربوط به یک متغیر مثل بازده نسبت به میانگین آن رویدادها است که میتواند هم مثبت باشد و هم منفی. در بعضی از متون، منظور از ریسک، انحرافات منفی و نامساعد از میانگین است و در برخی از نظریهها، دو جنبه مذکور موردنظر است. به اعتقاد محمدمسعود غلامپور، اگر ریسک را انحرافات منفی متغیری همچون بازده سهام در نظر بگیریم، مکانیسمهای بورس باید ابزارهایی برای مدیریت ریسک منفی بازار ارائه کند. وی در ادامه افزود: ریسک منفی بازار که در دو بخش سیستماتیک و غیرسیستماتیک وجود دارد ابزارهای خاص خود را داراست. ثانیا، بورس ایران با کارکرد تسهیل تامین مالی شرکتها از منابع مالی موجود، به دلیل همبستگیهایی که با متغیرهای کلان دارد، بیشتر دارای ریسک سیستماتیک است که این ریسک تا حدودی به ریسکهای کلی یک کشور و عوامل کلان آن بستگی دارد و بیشتر در صورت تغییر در سیاست خارجی و مسائل بینالملل قابل حل است. بر این اساس اگر ابزارهای مدیریت ریسک را به صورت کلی مورد توجه قرار دهیم، بسیاری از ابزارها در حوزه نرخ ارز و بهره به دلیل متاثر و شناور نبودن آنها در ایران غیرقابل اجرا هستند. غلامپور افزود: مهمترین بخش فرآیند مدیریت ریسک، قیمتگذاری ریسک است که همانند قرارداد بیمه در یک طرف خریدار با پیشبینی زیانهای آتی، حاضر میشود با دریافت مبلغ مشخصی، آن را از طرف دیگر فروشنده ریسک بخرد؛ این بخش در ایران مشکل دارد و بورس ایران در حال حاضر دارای زیرساختها و امکانات لازم در این رابطه نیست و شاید بتوان گفت یکی از دلایل اصلی شکست طرحهای ارائه شده نیز همین باشد و هدف اصلی مدیریت ریسک که کنترل قیمت است فدای سفتهبازی ریسک میشود. وی در پاسخ به این مساله که چند سال پیش تلاش شد با راهاندازی قراردادهای آتی سهام تا حدودی از ریسک بازار کم شود، اما این معاملات رونق نگرفت، گفت: قراردادهای آتی سهام، نوآوری مطلوبی در بازار سرمایه بود که در سال 1389 به بازار مالی ایران معرفی شد. این ابزار امکان کسب سود را برای سرمایهگذارانی که به دنبال اهرم بودند ایجاد میکرد و برای تعداد زیادی از شرکتها همچون بانک کارآفرین، بانک پارسیان، مپنا، ایران خودرو، گل گهر، کالسیمین، مخابرات، سایپا، پتروشیمی خارک، ملی مس، فولاد مبارکه، چادر ملو و سرمایهگذاریهای غدیر و توسعه معادن و فلزات به کار گرفته شد. این کارشناس بازار سرمایه، با بیان اینکه این ابزار که میتوانست جایگزین مناسبی برای خرید اعتباری سهام باشد اما بیشتر به دلیل فرهنگ سازی نامناسب و عدم وجود زیرساختهای نرمافزاری لازم مورد استقبال سرمایهگذاران قرار نگرفت، گفت: این ابزار میتوانست مکانیسمی برای کنترل قیمتهای آتی سهام و یا ابزاری برای تعیین قیمت و شفافیت بازده مورد انتظار سرمایهگذاران باشد که البته در شرایط کنونی وضعیت به گونه دیگری است. وی درباره تجربه سال گذشته معاملات اوراق تبعی به عنوان یک راهحل برای کاهش ریسک در بورس گفت: اوراق تبعی که یک اختیار ترکیبی (Embedded Option) با نوسان قیمت مشخص است، بیشتر در بازارهای نزولی پرنوسان و شرایط Bearish (معرف بازارهای در حال کاهش قیمت) بازار کاربرد دارد. این اوراق به لحاظ تکنیکی مانند قرارداد بیمهای هستند که کاهش قیمتی آن توسط بیمهگری به عنوان سهامدار عمده با دریافت صرف مشخص متغیری تا 5 درصد قیمت سهم، تضمین میشود. این ابزار مدیریت ریسک که در زمره اختیارها قرار میگیرد، در شرایط پرنوسان میتواند ریسک تغییرات قیمت سهم را برای سهامدار خرد مدیریت کند. به اعتقاد غلامپور، براساس کارکرد تعریف شده، شاید یکی از دلایل عدم استقبال سرمایهگذاران از این ابزار رونق بازار سهام و کاهش نوسانهای منفی بازار در مدت یکسال اخیر بوده باشد. البته توجه به مکانیسم انتشار این اوراق که توسط سهامدار عمده اوراق مدیریت میشود نیز حائز اهمیت است. مدیر تحقیقات این شرکت کارگزاری تصریح کرد: شرکتها با استفاده از این ابزار مالی میتوانند با نرخهای محدود شده بین سقف و کف قیمتی مشخص شده، نسبت به تامین مالی با نرخهای پایین در شرایط بد بازار اقدام کنند. وی در پاسخ به این سوال که چه پیشنهادهایی برای مدیریت ریسک و بازدهی کاهش ریسک در بورس تهران از طریق تغییر قوانین یا ایجاد ابزارهای معاملاتی جدید دارد؟ اظهار کرد: توصیه میشود کمیتهای در بازار سرمایه در این رابطه تشکیل و در این کارگروه ضمن بررسی تطبیقی ابزارهای مدیریت ریسک در بازارهای سرمایه مشابه ایران، نسبت به شناسایی ریسکهای مختلف بازار سرمایه و ابزارسازی در این حوزه اقدام شود. به گزارش دنیای اقتصاد، مدیر تحقیقات و بازاریابی شرکت تامین سرمایه نوین خاطرنشان کرد: توسعه بورس کالا و تدوین ابزارهای مدیریت ریسک در این حوزه که در حال حاضر به واسطه پیشرفت علمی کشور در بخش مالی، میتواند از ضرر و زیانهای سرمایهگذاران کم کند، یکی دیگر از راهکارهاست. ابزارهایی همچون اوراق مبتنی بر تورم و صندوقهای ETF کالایی، ریسک تورم را برای سرمایهگذار مدیریت میکند که این صندوقها در حال توسعه هستند.
تخصیص دارایی و متنوع سازی در سرمایه گذاری به چه معناست؟
وقتی صحبت از پول می شود همیشه خطر وجود دارد. هرگونه سرمایه گذاری می تواند ضرر داشته باشد و نگه داشتن پول پیش خودمان نیز به دلیل تورم بسیار فرسایشی است. ریسک را نمی توان از بین برد اما می توان آن را به گونه ای تنظیم کرد تا با اهداف خاص سرمایه گذاری یک فرد مطابقت داشته باشد. تخصیص دارایی و متنوع سازی (Diversification) مفاهیمی هستند که در تعیین پارامترهای ریسک نقش اساسی دارند.
حتی اگر تازه وارد سرمایه گذاری شده باشید، احتمالا با اصول آنها آشنا هستید چرا که این اصول هزاران سال وجود داشته اند. این مقاله مروری بر چیستی و نحوه ارتباط آنها با استراتژی های مدرن مدیریت پول است.
تخصیص دارایی و متنوع سازی چیست؟
اصطلاحات تخصیص دارایی و متنوع سازی غالبا به صورت متقابل مورد استفاده قرار می گیرند. با این وجود آنها به جنبه های متفاوت مدیریت ریسک اشاره می کنند. تخصیص دارایی برای توصیف نوعی استراتژی مدیریت پول استفاده می شود که به تشریح چگونگی توزیع سرمایه بین طبقات دارایی در یک پورتفولیوی سرمایه گذاری می پردازد. از سوی دیگر متنوع سازی، تخصیص سرمایه را در آن دسته از دارایی ها توصیف کند.
هدف اصلی این استراتژی ها به حداکثر رساندن بازده مورد انتظار و در عین حال به حداقل رساندن ریسک بالقوه است. به طور معمول این استراتژی ها شامل تعیین زمان سرمایه گذاری سرمایه گذار، تحمل ریسک و گاهی در نظر گرفتن شرایط گسترده تر اقتصادی است.
به بیان ساده تر ایده اصلی استراتژی های تخصیص دارایی و متنوع سازی باعث می شود تا تمام تخم مرغ های شما در یک سبد قرار نگیرند. ترکیب انواع دارایی و دارایی هایی که با هم ارتباط ندارند موثرترین روش برای ایجاد یک پورتفولیوی متعادل است.
آنچه ترکیب این دو استراتژی با هم را قدرتمند می کند، این است که ریسک نه فقط بین طبقات دارایی مختلف، بلکه درون آن دسته از دارایی ها توزیع می شود. حتی برخی از کارشناسان امور مالی معتقدند که تعیین استراتژی تخصیص دارایی مهمتر از انتخاب سرمایه گذاری های فردی است.
تئوری پورتفولیوی مدرن
تئوری پورتفولیوی مدرن(MPT) چارچوبی است که این قوانین را از طریق یک مدل ریاضی فرموله می کند. این مدل اولین بار در مقاله ای توسط هری مارکوویچ(Harry Markowitz) در ۱۹۵۲ منتشر شد که بعد برای آن جایزه نوبل اقتصاد را به ارمغان آورد.
طبقه بندی دارایی های اصلی متفاوت حرکت می کنند. شرایط بازار که باعث می شود یک کلاس دارایی خاص عملکرد خوبی داشته باشد، ممکن است باعث شود طبقه دارایی دیگری عملکرد ضعیفی داشته مدیریت ریسک و بازدهی باشد. فرض اصلی این است که اگر یک طبقه دارایی تحت تاثیر قرار گیرد، می توان ضرر را توسط یک دارایی دیگر که به خوبی عمل می کند، متعادل کرد.
MPT می گوید که با ترکیب دارایی از طبقات دارایی های غیر مرتبط، می توان نوسانات پورتفولیو ها را کاهش داد. این موضوع همچنین باید عملکرد تنظیم شده ریسک را افزایش دهد، به این معنی که یک پورتفولیو با همان ریسک بازده بهتری خواهد داشت. همچنین فرض می کند که اگر دو پورتفولیو بازده یکسان ارائه دهند، هر سرمایه گذار منطقی پرتفولیوی با ریسک کمتر را ترجیح می دهد.
به بیان ساده تر، MPT می گوید كه تركیب دارایی ها در پورتفولیویی که با هم ارتباط ندارند بسیار موثر است.
انواع طبقه دارایی و استراتژی های تخصیص دارایی
در چارچوب تخصیص دارایی معمول، طبقه های دارایی را می توان به روش زیر طبقه بندی کرد:
- دارایی های سنتی: سهام، اوراق قرضه و پول نقد.
- دارایی های جایگزین: املاک، کالاها، اوراق مشتقه، محصولات بیمه، دارایی شخصی و البتع دارایی های کریپتویی.
به طور کلی دو نوع استراتژی تخصیص دارایی وجود دارد که هر دو از فرضیات بیان شده در MPT استفاده می کنند: تخصصی دارایی استراتژیک و تخصیص دارایی تاکتیکال.
تخصیص دارایی استراتژیک یک رویکرد سنتی است که بیشتر برای یک سبک سرمایه گذاری غیر فعال مناسب است. پورتفولیوهای مبتنی بر این استراتژی تنها در صورت تغییر تخصیص های مورد نظر بر اساس تغییر در افق زمانی سرمایه گذار یا پروفایل ریسک، تعادل مجدد پیدا می کنند.
تخصیص دارایی تاکتیکال برای سبک های سرمایه گذاری فعال مناسب تر است. این استراتژی به سرمایه گذاران اجازه می دهد تا روی پورتفولیویی با دارایی هایی که بهتر از حرکت بازار عمل می کنند، تمرکز کنند. این استراتژی فرض می گیرد که اگر یک بخش از بازار بهتر عمل کند، ممکن است در یک دوره طولانی تر آن را ادامه دهد. از آنجا که به همان نسبت مبتنی بر اصولی است که در MPT بیان شده است، می تواند تا حدودی متنوع سازی را نیز فراهم کند.
شایان ذکر است که دارایی ها برای ایجاد متنوع سازی در جهت سودآوری، نباید کاملا نا همبسته یا به طور معکوس همبسته باشند. فقط مستلزم آن است که کاملا همبسته نباشند.
اعمال تخصیص دارایی و متنوع سازی در یک پورتفولیو
بگذارید این اصول را با یک پورتفولیوی نمونه نشان دهیم. یک استراتژی تخصیص دارایی تعیین می کند که پورتفولیو باید تخصیص دارایی زیر را بین طبقه های دارایی مختلف داشته باشد:
- ۴۰ درصد در سهام سرمایه گذاری شده است
- ۳۰ درصد در اوراق قرضه
- ۲۰ درصد در دارایی های دیجیتال
- ۱۰ درصد در پول نقد
یک استراتژی متنوع سازی می گوید که از بین ۲۰ درصد سرمایه گذاری در دارایی های دیجیتال:
- ۷۰ درصد باید به بیت کوین تخصیص داده شود.
- ۱۵ درصد به دارایی هایی با ارزش بازار زیاد.
- ۱۰ درصد به دارایی هایی با ارزش بازار متوسط.
- ۵ درصد به دارایی هایی با ارزش بازار کم.
هنگامی که تخصیص دارایی تثبیت شد، عملکرد پورتفولیو باید مرتبا رصد شده و مورد بررسی قرار گیرد. اگر تخصیص ها تغییر کند، ممکن است زمان لازم برای تعدیل مجدد باشد یعنی خرید و فروش دارایی ها برای تنظیم پورتفولیو به بخش های مورد نظر برگردد. این به طور کلی شامل فروش دارایی های با بهترین عملکرد و خرید آنهایی با عملکرد ضعیف است. البته انتخاب دارایی ها کاملا به استراتژی و اهداف فردی سرمایه گذاری بستگی دارد.
دارایی های کریپتویی میان پر ریسک ترین طبقه های دارایی قرار دارند. این پورتفولیو بسیار پر ریسک تلقی می شود؛ زیرا بخش قابل توجهی از آن به دارایی های کریپتویی اختصاص دارد. یک سرمایه گذار ریسک ناپذیرتر احتمالا بیشتر پورتفولیو را به اوراق بهادار اختصاص دهد زیرا یک طبقه دارایی با ریسک کمتر است.
متنوع سازی در پورتوفولیوی دارایی های کریپتویی
از آنجا که مبانی اصلی این روشها به صورت تئوری برای یک پورتفولیوی دارایی کریپتویی اعمال می شود، باید آنها را با احتیاط استفاده کنید. بازار ارز دیجیتال به حرکات قیمت بیت کوین ارتباط زیادی دارد. این موضوع باعث می شود که متنوع سازی، کاری غیرمنطقی باشد: چگونه می توان یک سبد دارایی های غیرمرتبط را از سبد دارایی های مرتبط ایجاد کرد؟
در بعضی مواقع ممکن است آلتکوین های خاص همبستگی کمی با بیت کوین نشان دهند و تریدرهای با دقت می توانند از این مزیت استفاده کنند. با این وجود این استتراتژی ها معمولاً به اندازه استراتژی های مشابه که در بازارهای سنتی کاربرد دارند، دوام ندارند.
می توان فرض کرد که به محض رشد بازار رویکردی منظم تر برای متنوع سازی در یک پورتفولیو عملی می شود. بدون شک بازار راه زیادی آن مرحله در پیش دارد.
مشکلات تخصیص دارایی
هرچند که بدون شک تکنیک قدرتمندی است اما بعضی از استراتژی های تخصیص دارایی ممکن است برای سرمایه گذاران و پورتفولیو ها خاص مناسب نباشد.
تدوین یک برنامه می تواند نسبتا ساده باشد؛ اما مهمترین کلید استراتژی تخصیص دارایی خوب، اجرای آن است. اگر سرمایه گذار نتواند تعصبات خود را کنار بگذارد، اثربخشی پورتفولیو کم می شود.
مشکل بالقوه دیگر ناشی از دشواری تخمین تحمل ریسک سرمایه گذار از قبل است. هنگامی که نتایج بعد از یک دوره معین شروع می شود، سرمایه گذار متوجه می شود که ریسک کمتری (یا حتی بیشتر) را می خواهند.
صحبت پایانی
تخصیص دارایی و متنوع سازی مفاهیم فاندامنتال مدیریت ریسک هستند که هزاران سال وجود داشته اند. آنها همچنین یکی از مفاهیم کلیدی تئوری استراتژی های مدیریت پورتفولیوی مدرن هستند.
هدف اصلی تدوین استراتژی تخصیص دارایی، به حداکثر رساندن بازده مورد انتظار و در عین حال به حداقل رساندن ریسک است. توزیع ریسک میان طبقه های دارایی بازدهی پورتفولیو را افزایش می دهد.
از آنجا که بازارها بسیار به بیت کوین مرتبط هستند، باید در اعمال استراتژی های تخصیص دارایی به پورتفولیوهای دارایی های کریپتویی با احتیاط عمل کرد.
بررسی تأثیر ریسک سیستماتیک نقدشوندگی بر بازده مورد انتظار سهام در بورس اوراق بهادار تهران
این مطالعه به بررسی نقش ریسک سیستماتیک نقدشوندگی در بازده سهام با استفاده از مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای تعدیلشده با نقدشوندگی ایجادشده توسط آچاریا و پدرسون (2005) در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد. جامعه آماری این پژوهش کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. پژوهش حاضر با استفاده از الگوی دادههای ترکیبی (پانل دیتا) برای یک دوره زمانی از فروردینماه 1390 تا پایان اسفندماه 1397 با تشکیل سبدهای سرمایهگذاری متشکل از سهام 70 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بهعنوان نمونه را بهصورت ماهانه موردمطالعه قرار داده است. یافتهها نشان میدهد که علاوه بر اشتراک در نقدشوندگی (β2)، سایر ریسکهای نقدشوندگی، مانند حرکت مشترک بین عایدات سهام و نقدشوندگی بازار و حرکت مشترک بین نقدشوندگی سهام و عایدات بازار، نقش مهمی در قیمتگذاری داراییها بازی میکنند. همچنین در این پژوهش اثرات ریسکهای نقدشوندگی بر روی عایدات، با استفاده از تقسیم کردن نمونهها به بازارهای رونق و رکود بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که ریسک سیستماتیک نقدشوندگی در قیمتگذاری سهام در بازارهای راکد اهمیت بیشتری دارد. نتایج کلی این پژوهش از اهمیت تأثیر ریسک سیستماتیک نقدشوندگی بر بازده مورد انتظار سهام، بهویژه در حین رکود بازار حمایت میکند
کلیدواژهها
- ریسک سیستماتیک نقدشوندگی
- الگوی قیمتگذاری داراییهای سرمایهای تعدیلشده
- حرکات مشترک نقد شونده
عنوان مقاله [English]
Investigating the Effect of Systematic Liquidity Risk on Expected Stock Returns with Regard to Tehran Stock Exchange
نویسندگان [English]
- Hassan Ali Sinaee 1
- Abdol Hossein Neisi 2
- Nasrin Falahpuor 3
1 Full Professor, Department of Management, College of Economy and Social Sciences, Shahis Chamran University, Ahvaz, Iran
2 Assistant Professor, Department of Management, College of Economy and Social Sciences, Shahis Chamran University, Ahvaz, Iran
3 Corresponding Author: MA In Financial Management, College of Economy and Social Sciences, Shahis Chamran University, Ahvaz, Iran
This study examines the effect of systematic liquidity risk in stock returns using the adjusted capital asset pricing model with liquidity generated by Acharya and Pederson (2005) on the Tehran Stock Exchange. The statistical population of this study is all companies listed on the Tehran Stock Exchange. The present study, using a combination of data model (data panel) for a period of time from April 2011 to the end of March 2018 with the formation of investment portfolios consisting of shares of 70 companies listed on the Tehran Stock Exchange, as an example, has been studied on a monthly basis. Findings showed that in addition to sharing in liquidity (β2), other liquidity risks, such as joint movement between stock earnings and market liquidity and joint movement between stock liquidity and market earnings, play an important role in asset pricing. We examined the effects of liquidity risk on earnings by dividing our samples into boom and bust markets. The results suggested that the systematic liquidity risk is more important in stock pricing in stagnant markets. The final results of this study support the importance of the impact of systematic liquidity risk on expected stock returns, especially during market downturns.
کلیدواژهها [English]
- Systematic Liquidity Risk
- A-CAPM
- Joint Movements of Liquidity
مراجع
ابزری، مهدی، کبیریپور، وحید و سهیلی، سیروس (1392). تحلیل تأثیر نقدشوندگی بر بازده سهام با کنترل سبکهای سرمایهگذاری: رویکردی جدید با معیاری چندبعدی، دانش حسابداری، 4(15): 79 - 103.
اسلامی بیدگلی، غلامرضا، هنردوست، اعظم (1395). بازدهی مقطعی سهام، ریسک نقدشوندگی و بیقاعدگیهای بازار مالی، تحقیقات مالی، 18 (1): 200-185.
پورفرد، شهروز (1394). بررسی تأثیر ریسک نقدشوندگی بر مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای با استفاده از بتاهای نقدشوندگی. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه خوارزمی.
زارع بهمنمیری، محمدجواد، کشیری، لادن (1397). همزمانی قیمت سهام و رفتار تودهوار سهامداران (حقیقی و حقوقی): با تاکید بر نقش میانجی نقدشوندگی سهام، حسابداری مالی، 10 (38): 45-22.
سرکانیان، جواد، راعی، رضا و فلاحپور، سعید (1394). بررسی رابطه بین نقدشوندگی با بازده سهام در بازار سهام ایران، چشمانداز مدیریت مالی، 11: 26-9.
طالبلو، رضا، حمیدی، فاطمه (1395). آزمون الگوی قیمتگذاری دارایی با تأکید بر ریسک نقدشوندگی در بورس اوراق بهادار تهران، نظریههای اقتصاد مالی، 1 (1): 134-107.
قالیباف اصل، حسن، پورفرد، شهروز، (1395). «قیمتگذاری ریسک نقدشوندگی در بازار بورس اوراق بهادار تهران»، فصلنامه سیاستهای مالی و اقتصادی، سال چهارم، شماره 16، ص 65-29.
هاشمی، سیدعباس، دستگیر، محسن و شریفی، داود (1393). بررسی تاثیر کیفیت اطلاعات حسابداری بر انعکاس به موقع اطلاعات در قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، حسابداری مالی، 6 (34): 142-121.
Acharya, V.V., & Pedersen, L.H. (2005) “Asset pricing with liquidity risk”, Journal of Financial Economics, Vol.77, No.2, pp.375-410.
Altay, Erdinç & Çalgıcı, Seda, (2019), Liquidity adjusted capital asset pricing model in an emerging market: Liquidity risk in Borsa Istanbul, ICBC Turkey, Risk Management Department, Maslak mah. Dereboyu/2 cad. No.13, Sarıyer Istanbul, Turkey, 1-13.
Amihud, Y. & Mendelson, H. (1986). “Asset Pricing and Bid-Ask Spread” Journal of Financial Economics, Vol.17, No.2, pp.223-249.
Amihud, Y. (2002). Illiquidity and stock returns: cross-section and time-series effects. J. Financ. Mark. 5 (1), 31–56.
Chang, Y.Y., Faff, R.W., Hwang, C.Y., (2010). Liquidity and stock returns in Japan: new evidence. Pac. Basin Financ. J. 18 (1), 90–115.
Chen, Jiaqi & Sherif, Mohamed, (2016). ''Illiquidity premium and expected stock returns in the UK: A new approach'', appear in: Physica A, 3-35.
Chordia, T., Roll, R., Subrahmanyam, A., (2000). Co-movements in bid-ask spreads and market depth. Financ. Anal. J. 56 (5), 23.
Chordia, T., Roll, R., Subrahmanyam, A., (2000). Co-movements in bid-ask spreads and market depth. Financ. Anal. J. 56 (5), 23.
Hearn, B., Piesse, J., & Strange, R. (2010). “Market liquidity and stock size premia in emerging financial markets: The implications for foreign investment”, International Business Review, Vol.19, No.5, pp.489–501.
Kim, S., Lee, K. (2014). Pricing of liquidity risks: Evidence from multiple liquidity measures, Journal of Empirical Finance, 112-132.
Pastor, L. & Stambaugh, R. (2003). “Liquidity risk and expected stock returns” Journal of Political Economy, Vol.111, No.3, pp.85-642.
Van Vu, Daniel Chai, Viet Do(2014), "Empirical tests on the liquidity-adjuste capital asset pricing model", Pacific-Basin Finance Journal, vol.35, PP. 73-89.
مدیریت سرمایه در بورس
مدیریت ریسک در بورس از اساسیترین نیازهای مهارتی هر سرمایهگذار هوشمند در این بازار میباشد.
سرمایهگذاری مالی منطقی، علمی و موفق در این بازار، نیازمند توان بالای مدیریت ریسک در بورس است.
اما مدیریت ریسک در این بازار، خود بخشی از مدیریت سرمایه درست یا مدیریت پول صحیح میباشد.
فعالان بازار بورس همواره با دو موضوع بسیار حیاتی باید سروکار داشته باشند، اولی بازده و دومی ریسک.
کسب بازده بیشتر و یا حداکثری، همان چیزی است که باعث حضور همه سرمایهگذاران در این بازار شده است.
اما قبل از رسیدن به آن، باید ریسکهای این بازار را بشناسیم و سپس توان مواجهه با آنها را داشته باشیم.
از جمله وجوه تمایز حرفهایهای بورس با سایرین در این بازار، توان عملکردی بالای آنها در شرایط ریسکی بازار میباشد.
مثلا وقتی اخبار بدی منتشر میشود، معمولا مبتدیها وارد صفهای فروش میشوند، اما حرفهایها قبلا حد ضرر منطقی را فعال کردهاند.
مدیریت بازده در بورس
مدیریت سرمایه Capital Management یا Money Management دو جزء اساسی دارد؛
- مدیریت بازده
- مدیریت ریسک
مدیریت بازده بخش اول راه است که به ما نشان میدهد:
- به احتمال زیاد و حداکثر، چقدر بازده در این آیتم سرمایهگذاری وجود دارد؟
- من تا چه حدی میتوانم در این مورد مدیریت ریسک و بازدهی سرمایهگذاری بازدهی کسب کنم؟
- چطور باید در بهترین و مطمئنترین حالت، به آن بازده مورد انتظار برسم؟
- کجا وارد شوم؟ (بهترین قیمت خرید)
- کجا خارج شوم؟ (بهترین قیمت فروش)
این یک پلن ساده برای انجام مدیریت بازده در بازار بورس است و در مثالهای زیر بیشتر توضیح داده خواهند شد.
- برای مثال وقتی احتمال رشد ۳۰ درصدی سود سهامی وجود دارد، نباید انتظار یا توهم رشد ۱۰۰ درصدی در قیمت آن سهم را داشته باشیم.
اما معمولا تحت تاثیر تبلیغات، این اصل مدیریت بازده را فراموش کرده و در قیمتهای بالاتر از ارزش ذاتی سهم، ممکن است خرید کنیم!
- همچنین باید بدانیم که حرفهایهای بازار بورس، تنها دنبال کسب بازده، از بخشی از روند افزایشی قیمت یک سهم هستند و نه کل روند!
اما ممکن است بخاطر تجربه و مهارت کم، در پی کسب سود حداکثری از روند صعودی قیمت باشیم و در تله اصلاح قیمت سهام گرفتار شویم.
- گاهی هم ممکن است با فراموش کردن اصل عدم اطمینان در بورس، با همه یا بخش بزرگی از سرمایه خود معامله کنیم و در کوتاهمدت از کرده خود پشیمان شویم.
در حالی که حرفهایهای بورس، همه مهارتهای ورود و خروج پلهای در بازار بورس را میدانند و از آنها استفاده میکنند!
- تحلیل تکنیکال و بنیادی نیز ابزارهای بسیار پرقدرت، عالی و نیاز صددرصدی برای ورود و خروجهای صحیح در بازار هستند.
اما در کمال تعجب میبینیم که عده زیادی در این بازار فعالیت میکنند، در حالی که تحلیل تکنیکال و بنیادی را نیاموختهاند!
مدیریت ریسک در بورس
مدیریت ریسک در بورس و خطرات اثرگذار بر این بازار، بخش بسیار مهم وظیفه هر سرمایهگذار در این بازار میباشد.
معمولا ضربات بسیار سنگینی به سبب ناآگاهی و یا عملکرد بد در این بخش از کار، متوجه سرمایه فعالان بازار میشود.
مدیریت ریسک وقتی به درد ما خواهد خورد که بازار برخلاف روند مطلوب و مورد نظر ما حرکت نماید.
برای مثال فرض کنید که طی روزهای گذشته، تعداد زیادی از سهام شرکت خاصی را در قیمت متوسط ۳۰۰ تومان خریداری کرده باشید.
همه محاسبات و بررسی های شما، بیانگر احتمال بسیار بالای حرکت قیمت سهام به سمت هدف ۴۰۰ تومان بوده است.
اما در کمال تعجب متوجه میشوید که قبل از شروع بازار روز جاری، اخبار بسیار مهم و نامطلوبی در رسانهها منتشر شده است.
حال بلافاصله پس از شروع زمان ارسال سفارشات پیش گشایش بازار، صفهای فروش میلیونی تشکیل خواهد شد.
تکثیر و انتشار اخبار لحظهای Breaking News نامطلوب، ممکن است باعث ادامهدار شدن صفهای فروش طی روزهای آتی هم شود.
به همین راحتی و بدون آنکه بتوانید حتی ۱ سهم خود را هم بفروشید، ممکن است درصد قابل توجهی از سرمایه خود را از دست بدهید.
اما واقعیت مهم این است که در چنین زمانهایی، ممکن است به هیچ وجه نتوان برای نجات سرمایه خود کاری انجام داد!
در واقع در همه بازارهای مالی و در بازار بورس هم باید “علاج واقعه را قبل از وقوع” بدانیم و انجام دهیم.
مدیریت ریسک در بورس مجموعه دستوراتی است که به ما نشان میدهد چطور از قبل بتوانیم آماده اتفاقات نامطلوب باشیم.
۲۱ نکته مهم درباره مدیریت ریسک
دستورات زیر کمک بسیار بزرگی برای حداقل سازی زیان معاملات ما در بورس میباشند:
-
بدون آموزش بورس صحیح و کامل، اقدام به ورود به بورس ننمائیم.
هرگز با همه پول خود وارد بازار بورس نشویم.
هرگز بدون محاسبه حد ضرر یا SL معامله نکنیم.
کسب دانش و توانایی مدیریت ریسک در بورس رکن اساسی کنترل زیان در معاملات میباشد.
فراموش نکنیم که اوضاع بازار بورس مثل هر بازار دیگری، مبتنی بر شرایط عدم اطمینان است.
ریسک در بازار بورس قابل حذف کردن نیست و فقط میتوان آن را کنترل یا مدیریت نمود.
بورس قطعنامه شورای حکام را پیشخور کرده بود
یک فعال بازار سرمایه گفت: بازار سرمایه دماسنج اقتصاد است، هرچه اقتصاد ما رونق بهتری داشته باشد با تاخیر خودش را در بازار سرمایه نیز نشان میدهد.
حمیدرضا جیهانی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار کرد: هرچه اقتصاد ما نسبتبه آینده ذهنیت بهتری داشته باشد، طبیعتاً تأثیر آن با تأخیر در اقتصاد ظاهر میشود؛ بنابراین کسانی که قصد فعالیت در بازار بورس را دارند باید نگاهی میانمدت و بلندمدت به این بازار داشته باشند، نگاه کوتاهمدت مخصوص سفتهبازانی است که هر روز در حال معامله هستند.
در بازار سرمایه آینده را معامله میکنیم
وی افزود: در بازار سرمایه، ما آینده را معامله میکنیم و کاری به گذشته و حال نداریم؛ در هفته گذشته که قطعنامه شورای حکام علیه ایران صادر شد، بازار این را پیش از این اتفاق، پیشخور کرده و واکنشهای منفی خودش را نشان داده بود.
این فعال بازار سرمایه ادامه داد: در بازار سرمایه باید به همان میزان ریسکی که میپذیریم، بازدهی داشته باشیم. همانطورکه در بازار سپردههای بانکی هیچ ریسکی وجود ندارد و نسبت بازده به ریسک ۱۸ درصد است، میزان سود شخصی که در بازار سرمایه فعالیت میکند به نسبت ریسکهای که میپذیرد باید به نسبتی باشد که ماندن در بازار بورس منفعت داشته باشد.
جیهانی گفت: مدیریت سبد سهام از مهمترین اقداماتی است که یک سرمایه گذار باید در زندگی اقتصادی خود انجام دهد؛ درواقع براساس نظریه ارزش در معرض ریسک، سرمایهگذار باید تلاش کند، ارزش داراییهایش را از تکانههای تورمی حفظ کرده و از ریسکهای آن دوری کند.
وی خاطرنشان کرد: یک سرمایهگذار برای مدیریت داراییهای خود باید به چند نکته توجه کند؛ اول موضوع استراتژیهای معاملاتی و معاملهگری است، یعنی شخص باید به سمتی برود که برای خود حد سود و ضرر مشخص کند تا از این طریق بتواند سرمایه را مدیریت کند و با حفظ ارزش داراییهای خود تورم را نیز پشت سر بگذارد. نکته دوم این است که در یک سبد سرمایهگذاری باید ما با مدلهای مختلفی داراییها و بازار را تحلیل کنیم.
این فعال بازار سرمایه ادامه داد: باید به لحاظ مدلهای اقتصادی، ارزیابی دقیق داشته باشیم و از خودمان بپرسیم که آیا بازار فعلی ارزش دارد یا خیر؟ مگرنه بازارهای مالی سهام معمولاً در نوسان هستند و در اکثر اوقات یا بالاتر از ارزش واقعی یا کمتر از میزان ارزش واقعی قرار دارند و کمتر پیش میآید که با ارزش واقعی معامله شوند.