انواع خطوط حمایت و مقاومت

ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال
رسم خطوط روند یکی از مباحث مهم و پایهای در تحلیل تکنیکال است که متاسفانه آنچنان که باید و شاید به درستی آموزش داده نشده است. در این مقاله سعی میکنیم ضمن آموزش ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال، به نکاتی جالبی در این زمینه اشاره خواهیم کرد که احتمالا در جایی به آنها اشاره نشده است و آخرین دستاوردهای تحلیلگران و اساتید تحلیل فنی در دنیا است. اگر به تحلیل تکنیکال سهام در بورس علاقهمند هستید این مقاله را از دست ندهید.
منظور از روند قیمت چیست؟
اگر به چارت سهام یا هر دارایی دیگر (مثل نمودار قیمت دلار، طلا، بیت کوین و …) انواع خطوط حمایت و مقاومت نگاه کنید متوجه میشوید قیمتها علاقه دارند در یک روند یا سیر مشخصی حرکت کنند.
درک این موضوع بسیار ساده است و تشخیص یک روند قیمتی در چارت چندان سخت نیست. به تصویر زیر نگاه کنید. به روند حرکت قیمت توجه کنید که چگونه در یک مسیر صعودی یا نزولی حرکت میکند.
روندها در قیمت
همان طور که در تصویر بالا مشاهده میکنید قیمت تمایل دارد در یک روند مشخص حرکت کند. باتوجه به شکل بالا میتوان انواع روند قیمتی را تعریف کرد.
انواع روند قیمتی
بر این اساس میتوان گفت قیمتها در حالت کلی در یکی از سه روند صعودی (با رنگ سبز مشخص شده است) یا در یک روند نزولی (با رنگ قرمز مشخص شده) و یا در یک روند خنثی (با رنگ سیاه مشخص شده است) حرکت میکنند. روندها در مقاطعی شیب بیشتری دارند در برخی مقاطع شیب کمتر و در نقاطی شاهد بازگشت روند از نزولی به صعودی و برعکس هستیم.
- روند صعودی
- روند نزولی
- روند خنثی
خطوط روند در تحلیل تکنیکال
تحلیلگران تکنیکالی برای آنکه روند و سمت و سوی یک حرکت قیمتی را مشخص کنند سعی میکنند روندها را در چارت قیمت، با یک خط راست مشخص کنند. این خطوط فرضی که بر روی نمودار رسم میشوند به خط روند مشهور هستند. رسم خطوط روند اصولی دارد که در ادامه مفصلا درباره ان صحبت خواهیم کرد.
آموزش ترسیم خطوط روند
هدف از ترسیم خط روند بر روی نمودار این است که تحلیلگر بهتر بتواند روند قیمتی را مشاهده و بر اساس آن رفتار آتی قیمت را پیش بینی کند. برای ترسیم خطوط روند در تحلیل تکنیکال باید قلهها و یا درههای ایجاد شده بر روی نمودار را (نقاط پیوت) به یکدیگر متصل کنید. به تصویر زیر نگاه کنید.
در تصویر بالا مشاهده میکنیم که سیر حرکت نمودار از نقطه A به بعد نزولی شده است و این موضوع با چشم کاملا مشخص است. حال فرض کنید میخواهیم برای این نمودار یک خط روند نزولی رسم کنیم. میتوانیم با اتصال نقاط B، A و C و امتداد آن این خط روند نزولی را به سادگی رسم کرد که نتیجه آن را در تصویر زیر مشاهده میکنید.
خط روند نزولی
در اینجا توجه به چند نکته ضروری است:
در یک روند نزولی برای ترسیم خط روند نزولی باید حتما قلهها را به یکدیگر وصل کنید (مانند تصویر بالا) اما در یک روند صعودی برای ترسیم خط روند صعودی باید حتما درهها را به یکدیگر متصل کنید (مانند تصویر زیر).
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
خط روند صعودی
توجه کنید خط روند باید به گونهای رسم شود که قیمت به سمت دیگر خط نفوذ نکرده باشد. برای مثال خط روند زیر اشتباه ترسیم شده است.
ترسیم اشتباه خط روند
در تصویر بالا میبینیم که خط روند طوری رسم شده است که در نقطه B قیمت به سمت دیگر خط نفوذ کرده است. این اشتباه باعث میشود که طبق این تحلیل در E شاهد شکست خط روند نزولی باشیم (درباره شکست خطوط روند در ادامه توضیح خواهیم داد) در صورتی که اگر خط روند در این نمودار به درستی ترسیم میشد، قیمت همچنان زیر خط روند قرار دارد. در تصویر زیر ترسیم صحیح خط روند در چارت بالا را مشاهده میکنید.
میبینید که در نقطهی E شکستی حاصل نشده است. البته توجه کنید سایهی کندلها اگر در خط روند نفوذ کنند قابل پذیرش است ولی بدنه کندل به هیچ عنوان نباید در خط روند ترسیم شده نفوذ کرده باشد.
همچنین توجه کنید برای ترسیم خطوط روند اتصال 2 نقطه (دو قله یا دو دره) کفایت میکند. اما هر چقدر تعداد نقاطی که به خط روند واکنش نشان داده است بیشتر باشد، آن خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار است. هر چقدر اعتبار یک خط روند بیشتر باشد، در صورت شکست خط روند احتمال بیشتری وجود دارد که روند سهم تغییر کند.
شکست خط روند چیست؟
در صورتی که قیمت بتواند با یک کندل قوی از خط روند عبور کند و در آن سوی آن بسته شود اصطلاحا میگوییم خط روند شکسته شده است. توجه کنید قیمت باید بتواند چند کندل نیز در آن سمت خط روند خودش را تثبیت کند تا ما بتوانیم با قطعیت شکست خط روند را اعلام کنیم.
در تصویر زیر شکست خط روند را در نقطه A مشاهده میکنید.
در تصویر بالا میتوانید مشاهده کنید که انواع خطوط حمایت و مقاومت چگونه با شکست خط روند نزولی، روند سهم صعودی شده است. بنابراین شکست خط روند نزولی یک سهم میتواند موقعیت خوبی برای خرید سهم باشد. البته افراد مبتدی به محض دیدن یک شکست در خط روند به سرعت وارد معامله میشوند، در حالی که بسیاری پیش میآید که شکست فیک باشد (شکست فیک یا مصنوعی اصطلاحی برای شکستی است که روند را تغییر نمیدهد).
برای تشخیص شکست واقعی از شکست فیک باید صبر کرد. معمولا شکستها با پولبک همراه هستند. در صورتی که پولبک تکمیل شود، افزایش حجم معاملات و افزایش قیمت میتواند نشانه این باشد که شکست واقعی است و میتواند یک سیگنال خرید تلقی شود. توجه کنید در این زمینه جزئیات زیادی وجود دارد که باید در یک مقاله جداگانه درباره ان صحبت کنیم.
چگونه می توان اعتبار یک خط روند را تعیین کنیم؟
در اینجا لازم است که درباره اعتبار خط روند کمی بیشتر صحبت کنیم. در وهله اول توجه کنید این خطوط فرضی هستند و الزامی ایجاد نمیکند که حتما همه چیز طبق این خط پیش برود. افراد مبتدی معمولا به این خطوط تعصب دارند در حالی واقعیت بازار چیز دیگری است. اعتبار انواع خطوط حمایت و مقاومت خط روند معمولا به تعداد برگشتهایی که قیمت با برخورد به این خط داشته است بستگی دارد. همچنین طولانی تر بودن زمانی که خط روند صحت خود را حفظ کرده است باعث اعتبار بیشتر آن میشود.
توجه کنید خطوط روند همان سطوح حمایت و مقاومت دینامیکی هستند. برای اطلاعات بیشتر به مقاله خطوط حمایت و مقاومت در بورس مراجعه کنید.
بنابراین اگر در یک خط روند صعودی، قیمت تعداد دفعات بیشتری در این سطح حمایت شده باشد طبیعی است که اعتبار بیشتری دارد. برای خط روند نزولی (سطح مقاومت دینامیکی) نیز داستان به همین صورت است. به عنوان مثال، خط روندی که 5 مرتبه قیمت را لمس کرده و همچنان پایدار مانده بسیار مهم تر و معتبر تر از خط روندی است که انواع خطوط حمایت و مقاومت تنها 3 مرتبه در برابر قیمت ایستادگی کرده است.
هر چقدر اعتبار خط روند بیشتر باشد شکست آن اهمیت بیشتری دارد. نکته بعدی که باید توجه کنید این است که پیوتهای مینور اهمیت چندانی ندارند بلکه این پیوتها ماژور هستند که به یک خط روند اعتبار بیشتری میبخشند. از این رو بهتر برای ترسیم خط روند به درهها و قلههای ماژور توجه بیشتری کنید.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
تحلیل تکنیکال: آموزش انواع روشهای تحلیلی، از کجا شروع کنیم؟
فعالیت در بازارهای مالی بدون استفاده از روشهای تحلیلی تفاوتی با قمار ندارد! تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) دو روش اصلی تحلیل در بازارهای مالی هستند. تحلیلگران تکنیکال بازار را با استفاده از دادههای تاریخی مانند قیمت و حجم تحلیل میکنند. در حالی که تحلیلگران بنیادی به دنبال محاسبهی ارزش ذاتی با استفاده از فاکتورهایی مانند درآمد، سود، دارایی، بدهی و… هستند.
در این مطلب از چشم بورس سعی میکنیم شما را با تحلیل تکنیکال، سبکهای مختلف و مزایا و معایب آن آشنا کنیم. اگر چیزی از تکنیکال نمیدانید و یا پس از امتحان کردن سبکهای مختلف سردرگم هستید، با ما همراه باشید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال چیست؟
تکنیکال پیشبینی آینده و شکار فرصتهای معاملاتی با استفاده از اطلاعات نمودارهای قیمت و حجم است. تکنیکالیستها به دنبال پاسخی برای این سوال هستند: روند فعلی ادامهدار خواهد بود یا خیر؟
تحلیلگران تکنیکال از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند. برخی از تکنیکالیستها به خطوط روند سوگند یاد میکنند، برخی از نمودارهای شمعی استفاده میکنند و گروهی دیگر ترجیح میدهند بر اساس اندیکاتورها بازار را تحلیل کنند. حرفهایها نیز با ترکیب روشهای مختلف، یک استراتژی کارآمد برای ورود و خروج طراحی میکنند.
پیشفرضهای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال بر 3 فرض اساسی استوار است:
- همه چیز در قیمت نهفته است. هر فاکتوری که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای بنیادی، اخبار سیاسی و… در قیمت یک سهم لحاظ شده است.
- گذشته تمایل دارد که تکرار شود. محرکهای روانشناسی بازار یعنی ترس و طمع تغییر نمیکنند و تاریخ تکرارپذیر است.
- قیمت در روند نمودار و بر اساس الگوهای مشخصی حرکت میکند. گذشته در مسیر روندهای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت تکرار میشود. به عبارت دیگر، حرکتهای قیمت تصادفی نیست.
تاریخچهای مختصر از تحلیل تکنیکال
چند صد سال است که از تحلیل تکنیکال برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار استفاده میشود. در قرن هفدهم، ژوزف دلا وگا تکنیکهای اولیهی تکنیکال را برای پیشبینی بازارهای هلند استفاده میکرد. با این حال، تحلیل تکنیکال به شکل امروزی مدیون تلاشهای چارلز داو، ویلیام پی همیلتون، روبرت رئا و… است.
در سال 1948 رابرت دی ادواردز و جان مگی، مجموعهای جامع با نام تحلیل تکنیکال روندهای سهام منتشر کردند. همزمان در شرق نیز معاملهگران ژاپنی الگوهای شمعی را برای تحلیل قیمت برنج معرفی کردند. سال 1990 و با ظهور بازارهای دیجیتال الگوهای شمعی توسط تحلیلگران آمریکایی رایج شدند. این الگوها تا به امروز از مهمترین روشهای تحلیل بازارهای مالی است. بسیاری از تکنیکالیستها الگوهای شمعی را پایهی تکنیکال و دروازهی ورود به آن میدانند.
انواع نمودارهای قیمت
نمودار قیمت، تغییرات قیمت اوراق بهادار را نسبت به زمان نمایش میدهد. محور افقی زمان و محور عمودی قیمت را نشان میدهد. نمودارهای قیمت به شکلهای مختلفی نمایش داده میشود که به صورت مختصر آنها را شرح خواهیم داد.
نمودار خطی
نمودار خطی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای خطی سادهترین نوع نمودارهای قیمت هستند. این نمودار با وصل کردن قیمتهای بسته شدن بازار رسم میشود. آنها به سادهترین شکل تغییر قیمت در طول زمان را نشان میدهند. برای تشخیص الگوهای قیمتی مفید هستند و معمولا معاملهگران مبتدی از این نمودارها استفاده میکنند.
نمودار میلهای
نمودار میلهای در تحلیل تکنیکال
نمودارهای میلهای علاوه بر قیمت بسته شدن، قیمت باز شدن و همچنین بالاترین و پایینترین قیمت در یک دورهی معاملاتی را نشان میدهند. خط عمودی بازهی قیمتی در یک دورهی معاملاتی را نمایش میدهد. خطوط افقی نشاندهندهی قیمت باز و بسته شدن سهم هستند. خط افقی در سمت چپ قیمت باز شدن و خط افقی سمت راست قیمت بسته شدن را مشخص میکند.
هر میله یک جزیرهی واحد است و رفتار قیمت در یک بازهی زمانی را نشان میدهد. مجموع میلهها نیز در کنار هم روند حرکت قیمت را مشخص میکنند.
نمودار شمعی
نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای شمعی (کندل استیک) بسیار شبیه به نمودارهای میلهای هستند. محدودهی ضخیم، قیمت باز و بسته شدن بازار را نمایش میدهد. سایهی (فتیله) بالایی، بالاترین قیمت در دورهی معاملاتی را نمایش میدهد. سایهی پایین نیز نشاندهندهی پایینترین قیمت در طول دورهی معاملاتی است. اگر قیمت در دورهی زمانی، صعودی باشد شمع سبز رنگ (یا توپر) و اگر نزولی باشد شمع قرمز رنگ (یا توخالی) است.
تحلیلگران تکنیکال بیشتر از نمودارهای شمعی و میلهای استفاده میکنند. نمودارهای شمعی نسبت به نمودارهای میلهای خواناتر هستند.
سبکهای مختلف تحلیل تکنیکال
حمایت و مقاومت و روندها
حمایت محدودهی قیمتی است که تقاضا بر عرضه غلبه میکند. خطوط حمایت از اتصال کفهای (درهها) نمودار به همدیگر رسم میشوند. در محدودههای حمایتی احتمال ریزش بیشتر قیمت کم است.
مقاومت نقطهی مقابل حمایت است. در این نقاط قدرت عرضه افزایش مییابد. مقاومت با اتصال سقفهای (قلهها) نمودار به همدیگر رسم میشود و احتمال ریزش قیمت در این محدوده بالاست.
سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
روندها جهت بازار را مشخص میکنند. اگر نمودار قیمت سقفها و کفهای بالاتر ثبت کند روند صعودی است. همچنین با ثبت سقفها و کفهای پایینتر، قیمت وارد روند نزولی میشود. جهت روند را با خطوط روند مشخص میکنند. خطوط روند در اصل محدودههای حمایت و مقاومتی هستند.
فیبوناچی
نسبتهای فیبوناچی را ریاضیدان ایتالیایی به نام لئوناردو فیبوناچی کشف کرده است. خطوط فیبوناچی براساس این نسبتها رسم میشوند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند این خطوط محدودههای مهم برگشت بازار را مشخص میکنند.
فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
الگوهای قیمتی
الگوهای قیمتی شکلهای تکرارشونده در نمودار قیمت هستند. گفتیم که تکرارپذیری یکی از پیشفرضهای تحلیل تکنیکال است. الگوها به دو دستهی بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند. تحلیلگران تکنیکال با شناسایی این الگوها محدودههای بازگشت یا ادامهی بازار را شناسایی میکنند. مثلث، پرچم، فنجان و دسته، سر و شانه تنها برخی از الگوهای قیمتی مهم هستند.
اندیکاتورها
اندیکاتورها و اوسیلاتورهای تکنیکال با استفاده از محاسبات ریاضی روی قیمت و حجم به دست میآیند. به بیان دیگر، اندیکاتورها ابزارهای کمکی برای تفسیر بهتر نمودارها هستند. اندیکاتورهایی که روی نمودار رسم همپوشان (Overlay) نام دارند. برخی دیگر از اندیکاتورها در یک نمودار جدا نمایش داده میشوند و اوسیلاتور نام دارند.
میانگین متحرک، باند بولینگر و SAR از مهمترین اندیکاتورهای همپوشان هستد. از مهمترین اوسیلاتورها نیز می توان به مکدی (MACD)، شاخص قدرت نسبی (RSI) و استوکاستیک اشاره کرد.
ایچیموکو
ایچیموکو تنها یک اندیکاتور نیست بلکه یک استراتژی معاملاتی بسیار کارآمد است. با این اندیکاتور جهت روندها و سطوح حمایت و مقاومت شناسایی میشوند. ایچیموکو در اصل بر اساس میانگینهای متحرک رسم میشود و در یک نمودار سه اندیکاتور متختلف را در اختیار معاملهگران قرار میدهد.
ایچیموکو در تحلیل تکنیکال – خطوط تنکان، کیجون، سنکو و چیکو و ابر ایچیموکو
پرایس اکشن
تحلیلگران سبک پرایس اکشن اندیکاتورها را ابزارهایی با اطلاعات سوخته میدانند. آنها معتقدند که باید با نمودار خام ترید کرد. تمرکز اصلی پرایس اکشن بر حرکت قیمت در طول زمان است. تحلیلگران این سبک با استفاده از خطوط روند و الگوهای شمعی به دنبال پیشبینی حرکت قیمت بدون هیچ تاخیری هستند. پرایس اکشن از سبکهای بسیار محبوب در بازارهای دوطرفه مانند بازار فارکس است.
تکنیکال یا فاندامنتال؟
تکینکال و بنیادی دو مکتب اصلی تحلیل بازار هستند. هر دو سبک برای پیشبینی روند آتی بازار استفاده میشوند و بدیهی است هر کدام موافقان و مخالفان خود را دارند.
تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار بر اساس ارزش ذاتی است. تحلیلگران بنیادی همه فاکتورها از وضعیت اقتصاد کلان و صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکتها را مطالعه میکنند. درآمدها، هزینهها، داراییها و بدهیها از مهمترین فاکتورهای تحلیل بنیادی هستند.
در نقطهی مقابل ورودیهای تحلیل تکنیکال فقط قیمت و حجم هستند. فرض اساسی تکنیکال این است که تمام فاکتورهای بنیادی، سیاسی وغیره در قیمت نهفته است. تحلیلگران تکنیکال ارزش ذاتی یک اوراق بهادار را اندازهگیری نمیکنند، بلکه با استفاده از نمودارها به دنبال پیشبینی روندها هستند. مثالهای زیادی از تحلیلگران موفق هر دو سبک وجود دارد. برخی نیز ترکیبی از هر دو سبک را استفاده میکنند.
تحلیل تکنیکال روشی بسیار سریع و ساده است. در نقطهی مقابل تحلیل بنیادی روشی پیچیده و وقتگیر است. شما کدامیک را ترجیح میدهید؟ به سرعت به حرکات بازار واکنش نشان دهید یا اینکه آهسته اما مطمئنتر گام بردارید؟ برای روشنتر شدن موضوع بهتر است مزایا و معایب تحلیل تکنیکال را بررسی کنیم.
مزایای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال ساده و انعطافپذیر است. آن را میتوان در هر بازاری که بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا کار میکند استفاده کرد. در نقطهی مقابل تحلیل بنیادی هر بازار و صنعت را به صورت تخصصی تحلیل میکند. در بازارهای سهام بورس، رمزارزها، کالا و فارکس میتوانیم از تحلیل تکنیکال استفاده کنیم.
فرقی نمیکند معاملهگر ساعتی روزانه و یا بلندمدت باشید. تکنیکال در همهی دورههای زمانی کارایی دارد. تحلیل بنیادی اینگونه نیست و معاملهگران معمولا نگاه میانمدت و بلندمدت به بازار دارند.
سرعت بالا دیگر مزیت تحلیل تکنیکال است. در تحلیل بنیادی باید فاکتورهای زیادی از شرایط اقتصادی گرفته تا صورتهای مالی شرکتها را بررسی کنید. ولی تکنیکالیستها تنها با چند کلیک و با استفاده از نمودارها به سرعت خود را با بازار هماهنگ میکنند.
معایب تحلیل تکنیکال
مهمترین مشکل در تحلیل تکنیکال وجود تفسیرهای مختلف از نمودارهای قیمت است. افراد با روش های متفاوت نمودارها را تحلیل میکنند و ممکن است تفسیرهای متفاوت و حتی متضادی از یک نمودار وجود داشته باشد.
ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال سیگنالهایی متفاوت و گاه متضاد صادر میکنند. ممکن است در شرایط یکسان اندیکاتوری سیگنال خرید و اندیکاتور دیگر سیگنال فروش صادر کند.
برخی معتقدند تکنیکال علم توجیه است! تعصبات و شایعات باعث میشوند معاملهگران نمودارها را به شکلی تحلیل کنند که همسو با تعصبات شخصی آنها باشد.
منابع مفید برای یادگیری تحلیل تکنیکال
منابع زیادی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد. با استفاده از کتاب و مقالات اینترنتی میتوانید به یک تحلیلگر حرفهای تبدیل شوید. ما نیز در چشم بورس تلاش میکنیم مجموعهای جامع از سبکهای مختلف تحلیل تکنیکال را کاملا رایگان آموزش دهیم. کتابهایی که در ادامه معرفی میشوند منابعی مفید برای یادگیری تکنیکال هستند:
- تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه؛ جان مورفی
- داینامیک تریدینگ (معاملهگری پویا)؛ رابرت سی ماینر
- دورهی نمودارهای شمعی؛ استیو نیسون
- معامله با بهترین الگوهای نموداری؛ توماس بولکوفسکی
- راهنمای کامل اندیکاتورها و نمودارهای رایج در تحلیل تکنیکال؛ استیون بی اکلیس
- مرجع کامل امواج الیوت در بازارهای سرمایه؛ علی محمدی
- سیستم معاملاتی ایچیموکو در بازارهای سرمایه؛ مانش پاتل
- پرایس اکشن روندها؛ ال بروکز
سخن آخر
در این مطلب در مورد تحلیل تکنیکال و سبکهای مختلف آن سخن گفتیم. مزایا و معایب سبکهای مختلف را بررسی کردیم تا تصویر روشنی از این سبک تحلیلی ارائه دهیم. به نظر ما هیچ سبکی کامل نیست. تکیه کردن بیش از حد به تکنیکال با ریسک زیادی همراه است. معاملهگران موفق تکنیکال را در کنار روانشناسی و مدیریت سرمایه استفاده میکنند. اینها سه پایهی اصلی موفقیت در بازارهای مالی هستند.
خود را به یک سبک محدود نکنید. میتوانید با استفاده از تحلیل بنیادی سهمهای ارزنده را شناسایی کنید و با تحلیل تکنیکال نقاط دقیق ورود و خروج به بازار را شناسایی کنید.
سوالات متداول
تحلیل تکنیکال بررسی و پیشبینی روند بازار بر اساس حجم و قیمت است.
هر دوی این روشها برای پیشبینی آینده بازار استفاده میشوند. در تحلیل بنیادی با ارزش ذاتی شرکتها و میزان سودسازی آنها کار داریم. در نقطهی مقابل تحلیل تکنیکال تنها از نمودار قیمت استفاده میکند. تکنیکالیستها معتقدند همه چیز در چارت قیمت وجود دارد.
تریدرهای موفق از سبکهای مختلفی استفاده میکنند. نمیتوان گفت کدامیک بهتر است. حتی میتوانید بنیادی و تکنیکال را در کنار هم استفاده کنید.
نمودارهای مختلفی در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند. محبوبترین آنها نمودار شمعی است. علاوه بر این نمودار میلهای و خطی نیز پرکاربرد هستند. نمودارهای دیگری نیز وجود دارند مانند هیکن آشی و هالو چارت که کمتر استفاده میشوند.
خیر! روشهای تحلیلی صرفا برای کاهش ریسک معاملات استفاده میشوند. نتایج تکنیکال به صورت تضمین شده نیستند. به همین دلیل رعایت مدیریت ریسک و سرمایه بسیار حیاتی است.
اعتبار و استحکام خط روند (Strength Trendline) چیست و به چه عواملی بستگی دارد؟
خط روند یکی از معیارهای کارآمد در تحلیل تکنیکال بازار بورس و تحلیل و تصمیم گیری در خصوص اتخاذ استراتژی در بورس است. این معیار سنجه ای معتبر برای اتخاذ استراتژی خرید، فروش و یا انفعال در بازار بورس به دست می دهد. خط روند با دو شاخص جهت (صعودی یا نزولی) و مدت زمان استمرار جهت به تحلیلگر، سیگنال های تصمیم گیری را ارسال می کند. تصمیم گیری مطمئن در بازار سهام منوط به اعتبار و استحکام خط روند است. پارامترهایی نظیر صاف بودن خط روند، طول خط روند، شیب خط روند، تعداد برخورد قیمت ها با خط روند، میانگین جهت دار و میانگین متحرک از جمله پارامترهای سنجش میزان اعتبار و استحکام خط روند به شمار می روند.
اعتبار و استحکام خط روند (Strength Trendline) چیست و به چه عواملی بستگی دارد؟
اعتبار و استحکام خط روند ( Strength Trendline )
خط روند یکی از بهترین ابزارها برای تجزیه و تحلیل روند نوسان قیمت در بازار بورس است. خط روند ماحصل متصل کردن بالاترین قیمت ها یا پایین ترین قیمت ها در یک بازه زمانی مشخص است. تحلیلگر، بازه زمانی مشخصی را مد نظر قرار داده، در آن بازه بالاترین قیمت ها یا پایین ترین قیمت ها را روی نمودار قیمت- زمان، نقطه گذاری کرده و در نهایت با متصل کردن نقط به یکدیگر روند تغییر و نوسان قیمت در بازار انواع خطوط حمایت و مقاومت بورس را به دست خواهد آورد.
معمولاً برای تحلیل روندهای نزولی، بالاترین قیمت ها به هم متصل می شوند و برای تحلیل روندهای صعودی، پایین ترین قیمت های هر بازه را وصل می کنند.
همچنین می توان با متصل کردن همزمان بالاترین و پایین ترین قیمت ها، به یک کانال دست یافت که مختصات دقیق تری را برای تحلیل گر در بازار ارائه می دهد. خطوط به هم متصل شده اصطلاحا خط روند خوانده می شوند. (1)
جهت روند
انواع خطوط روند کدامند؟
روند صعودی
روند نزولی
روند خنثی
مراحل ترسیم خط روند
تحلیلگر بر حسب شرایط بازار یا جایگاهی که برای خود در بازار سهام لحاظ می کند، دست به انجام مراحل زیر برای ترسیم خط روند می زند:
مرحله اول- تعیین بازه های زمانی
این امر با توجه به شرایط بازار و خود سهامدار متفاوت است. ممکن است یک تحلیلگر بازه 5 دقیقه را برای تحلیل در نظر بگیرد و تحلیلگری دیگر بازه های ساعتی، روزانه، هفتگی و. را مد نظر قرار دارد؛ این امر کاملا به شرایط بازار و موقعیت خود تحلیلگر بستگی دارد.
مرحله دوم- درج نقاط قیمت روی نمودار روند
تحلیلگر نقاط قیمتی را روی نمودار درج می کند تا داده های اولیه تحلیل فراهم شده باشد. داده های درج شده مقیاسی کلی از صعودی یا نزولی بودن روند تغییر قیمت ها ارائه می دهند و به تحلیلگر راهنمایی برای پیشبرد مراحل ارائه می دهند. ترسیم خط روند در شرایط نزولی یا صعودی بودن، تفاوت هایی دارد که در ادامه بدان اشاره می رود:
اگر روند صعودی بود، در هر نقطه کمترین قیمت ثبت شده را معیار قرار می دهیم و پس از تعیین نقاط، آن ها را به یکدیگر وصل می کنیم. خط حاصله، خط روند صعوی به شمار می رود که نشان گر مهیا بودن شرایط بازار برای خرید سهام است. این خط نشان می دهد که کمترین قیمت ها در بازه های زمانی روند رو به رشدی را داشته اند و بنابراین خرید سهام مقرون به صرفه است.
اگر روند نزولی بود در هر نقطه بیشترین قیمت را معیار قرار داده و نقطه گذاری می کنیم. سپس با وصل کردن نقاط به یکدیگر، خط روند نزولی حاصل خواهد شد که نشان دهنده روند نزولی است. این خط نیز نشانگر این نکته است که بیشترین قیمت در بازه های زمانی مختلف تمایل به نزول دارد و از این رو فروش سهام، استراتژی مناسب تری است.
مزایا و کاربردهای خط روند
ترسیم خط روند حربه ای موثر برای تحلیلگر برای ارائه تحلیل و اتخاذ استراتژی خرید، فروش و یا انفعال در بازار است؛ چرا که امتیازهای زیر را در اختیار او قرار می دهد:
اطلاع از نوسان قیمت
مدت زمان روند صعودی یا نزولی قیمت
شدت افزایش یا کاهش قیمت
تشخیص نقاط حمایت و مقاومت
تشخیص نوسانات بازار نسبت به روند کلی قیمت
از این رو استفاده موثر از خط روند و به کارگیری ابزارهای تحلیلی آن، می تواند تحلیلگر را در ارائه بهترین تحلیل ها یاری کند.
اهمیت اعتبار و استحکام خط روند چیست؟
اعتبار و استحکام خط روند ضامنی برای اطمینان از اتخاذ استراتژی های تحلیلگر بازار بورس محسوب می شود. هر چه خط روند علائم بهتری از پایایی و دوام خود برای تحلیلگر ارائه دهد، او در اتخاذ تصمیمات آتی موضعی مطمئن تر خواهد داشت. تحلیلگر خواهد توانست درک بهتری از شرایط امروز بازار، ادامه روند آن، مقاومت هایی که می توانند پیش راه روند موجود رخ دهند، ریسک ها و مخاطرات روند موجود و نیز شدت و ضعف آن داشته باشد و تحلیلگر را بیش از پیش به تحرک از تحلیل لحظه ای و کوتاه مدت به سمت ارائه تحلیل های بلند مدت قیمت ها سوق دهد.
معیارها و نشانگرهای اعتبار و استحکام خط روند
به طور کلی در شناسایی شاخص های اعتبار و استحکام خط روند، دو معیار طولانی بودن و شیب روند در نظر گرفته می شوند. تحلیلگر پس از متصل کردن دو نقطه به یکدیگر می تواند درک و برداشتی اولیه از صعودی یا نزولی بودن خط روند بدست آورد، اما این معیار کافی برای تحلیل به شمار نمی رود و دستکم سه نقطه برای اعتبارسنجی جهت خط روند لازم است.
- صاف بودن روند
هر چه روند افزایش یا کاهش به صورت جزئی به خط روند نزدیکتر باشد، بیشتر می توان نسبت به اعتبار و استحکام خط روند اطمینان حاصل کرد. فاصله گیری و نوسان بالا نسبت به خط روند عدم ثبات نسبی را با وجود تداوم روند نشان می دهد و این امر می تواند به عنوان سیگنالی مبنی بر شکننده بودن خط روند در نظر گرفته شود. دایره آبی شکل زیر به خوبی نوسان قیمت با وجود نزولی بودن خط روند در برهه مذکور را نشان می دهد.
- تعداد برخورد نمودار با خط روند
این معیار ثبات بیشتر و مقاومت کمتر قیمت ها در برابر خط روند را نشان می دهد چرا که قیمت روز به صورت مکرر به خط روند نیل پیدا می کند. از این رو می تواند سنجه ای برای اعتبار بخشی به خط روند محسوب شود.
- طول خط روند
اشاره شد که از طریق دو نقطه اول روند، می توان مختصات اولیه خط روند را درک کرد. اما استمرار خط در جهت نزولی یا صعودی، ثبات و اعتبار خط روند را نشان داده و به تحلیلگر نسبت به انتخاب راهکار، اطمینان بیشتری می دهد. اگر ما با یک خط روند طولانی برای مثال یکساله رودررو باشیم، بدون شک با فرایندی پایدار مواجه خواهیم بود، حتی اگر شکست یک ماهه را دچار شویم؛ چرا که ممکن است این شکست ناشی از یک تحول جزئی باشد و دامنه کوتاه مدتی داشته باشد.
- شیب خطوط روند
علاوه بر ثبات و پایداری جهت خط روند، افزایش زاویه یا شیب خط روند نیز معیاری مناسب برای تشخیص اعتبار و استحکام خط روند است. برای مثال در شکل زیر شیب خط روند صعودی به مرور بیشتر و بیشتر می شود. این امر نشانگر استحکام بالای روند و تشویق تحلیلگر به خرید بیشتر خواهد بود. بدیهی است که استمرار یا افزایش شیب خط، باعث تشدید این روند خواهد شد. (3)
در عوض شیب خط روند نزولی زیر به تدریج کاسته می شود و این امر گویای کاهش تدریجی روند نزولی خط است. بنابراین تحلیلگر می تواند تخمین بزند که چه بسا در آینده نزدیک خط روند شکسته شود و استراتژی اتخاذ شده در خصوص خط روند نزولی، اعتبار خود را از دست بدهد.
- بازار گاوی و خرسی و ریزساختارها
اصطلاحات بازار گاوی و بازا خرسی زمانی در بورس استفاده می شوند که بازار به ترتیب روند صعودی یا نزولی داشته باشد. (4)
چنانکه اشاره شد طول بلند خط روند، ثبات آن را نشان می دهد. هر چه نوسان حول این خط کمتر باشد، ثبات بالاتر است. همچنین در برخی از موارد می بینیم که میزان نوسان به قدری بالاست که نمی توان یک خط روند مشخص ولو برای بازه های کوتاه مدت نیز ترسیم کرد. در این گونه موارد اصطلاحا ساختار خط روند شکسته و نمی توان برآورد و تحلیل از آن ارائه داد. این شرایط شکننده و فاقد اعتبار و استحکام خواهد بود و معمولا تحلیلگران و بورس بازان در این شرایط دست به عمل نمی زنند تا ثبات حاصل شود.
- شاخص میانگین جهت دار یا ADX
به زمانی می گویند که شاخص ADX حالت نوسانی و غیر خطی می گیرد و به شما امکان تحلیل روند را نمی دهد، و فقط به شما تحلیل می دهد که آیا شاخص در لحظه رو به صعود است یا نزول. شاخص ADX شاخصی است بین اندیکاتور جهت دار مثب و منفی و میانگین این دو را نشان می دهد.
وقتی این شاخص قدرت تحلیلی خود را از دست می دهد و فقط توان برآورد لحظه ای را می دهد، دیگر سنگ محکی برای اطمینان از اعتبار و استحکام خط روند نخواهد بود و در این صورت باید نسبت به اعتبار شرایط بازار تردید کرد. (5)
- میانگین متحرک یا MA
میانگین متحرک در واقع نموداری است که از جمع قیمت های یک نقطه بر تعداد داده ها حاصل می شود. زمانی که قیمت در یک لحظه بالاتر از میانگین متحرک باشد و میانگین متحرک نیز صعودی باشد، می توان تحلیل کرد که قیمت ها رو به افزایش است و فرصت خرید وجود دارد. حال هر چه قیمت بالاتر از MA باشد و این روند دامنه دارتر و درازتر باشد، اعتبار و استحکام خط روند بیشتر خواهد بود. (6)
جمع بندی و نتیجه گیری
خط روند جزو بهترین ابزارها برای تحلیل قیمت و تصمیم گیری در بازار انواع خطوط حمایت و مقاومت بورس به شمار می رود و در صورت اتخاذ ابزارها و روش های مربوط به آن به شکل دقیق، بدون شک بهترین نتایج برای تحلیلگر تصویر خواهد شد. بدیهی است که اعتبار و استحکام خط روند بهترین نشانگر برای اتخاذ تصمیمات در بازار بورس محسوب میشود، چرا که چشم انداز و افقی با ضریب اطمینان بالا به تحلیلگران و فعالان بازار بورس ارائه داده و آن ها را در به کارگیری حربه هایی نظیر فروش، خرید یا انفعال در بازار مصمم تر خواهد کرد.
حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک؛ قیمت یا قدرت؟
مبتدی باشید یا حرفهای، اگر قدم در دنیای سرمایهگذاری در بازارهای مالی مانند بورس گذاشتید، با خطوط حمایت و مقاومت سر و کار دارید. پس باید انواع آن را نیز بشناسید. خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال به دو دسته استاتیک و داینامیک تقسیم میشوند. در این مطلب، مفهوم و تفاوت این نوع از سطوح و کاربرد آنها را بررسی میکنیم.
فهرست مطالب با دسترسی سریع
حمایت و مقاومت استاتیک چیست؟
حمایت و مقاومتهای استاتیک سطوحی هستند که در هر شرایطی مقدار قیمت آن تغییر نمیکند. این مقدار ریالی به زمان وابسته نیست.
مثلا میگوییم مقاومت سهم خمحرکه ۱۴۰ ریال یا ۵۵۰ ریال است. یعنی هر زمان که قیمت به این سطح نزدیک شود، شاهد حمایت و مقاومت خواهیم بود.
زمانی که قیمت در حال ریزش باشد با حمایت روبهرو هستیم و در هنگام صعود قیمتها و رسیدن به سطح مورد نظر، شاهد نزدیک شدن سهم به مقاومتش هستیم.
سادهترین نوع از سطوح حمایت و مقاومت، حمایت و مقاومت افقی است که پیشتر درباره آنها توضیح دادهایم.
بیشتر بخوانید
به طور کلی در تحلیل تکنیکال هر چه شیب خط حمایت یا مقاومت کمتر باشد، آن سطح قویتر خواهد بود. با توجه به این اصل، میتوان نتیجه گرفت که سطوح حمایت و مقاومت افقی که دارای شیب صفر هستند، قویترین نوع از این سطوح هستند.
حمایت و مقاومت داینامیک چیست؟
اما حمایت و مقاومت داینامیک، بر خلاف حمایت و مقاومت استاتیک به زمان وابسته است. یعنی این میزان در بازههای مختلف زمانی تغییر میکند.
خط روند نمونهای از مقاومت و حمایت داینامیک است که اگر در چارتهای تحلیلی آن را بررسی کنیم، شاهد تغییر میزان قیمتی آن در مقاطع زمانی گوناگون خواهیم بود. خطوط داینامیک در تشخیص روندها کاربرد بسیاری دارند.
طبق اصلی که در بخش قبل درباره قدرت سطوح حمایت و مقاومت با توجه به شیب آنها گفتیم، میتوان نتیجه گرفت که خطوط داینامیک بسته به زاویه شیبی که دارند، به اندازه خطوط استاتیک قوی نیستند و برای مطمئن شدن از میزان اعتبار آنها باید عوامل دیگری را نیز بررسی کرد.
مثلا همانطور که در تصویر بالا مشخص است، نقاط B و C هر دو توسط خط روند صعودی حمایت میشوند. اما با توجه به اینکه برخورد قیمت با خط روند در چه زمانی صورت میگیرد، مبلغ حمایت متفاوت خواهد بود. در مورد مقاومتها نیز به همین صورت است.
بررسی حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک روی نمودار
حال که با تعاریف حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک آشنا شدیم، بهتر است این موارد را روی چارت یک سهم بررسی کنیم. در تصویر بالا نمودار سهم خمحرکه را مشاهده میکنید.
گفتیم که حمایت و مقاومت استاتیک مربوط به قیمتهای خاص و مشخصی هستند که در هر بازه زمانی ثابت هستند و تغییر نمیکنند. بدر این تصویر خطوط زرد رنگ، خطوط حمایت و مقاومت استاتیک سهم را نشان میدهند. در اینجا مقاومت سهم برابر با ۲۴۱ تومان است که سهم نتوانسته از آن عبور کند.
این سطح در آینده هم میتواند سطح حمایتی یا مقاومتی سهم باشد.
سطح ۲۷۱ تومان را نیز میتوانید در این نمودار مشاهده کنید که تعداد برخوردهای نسبتا خوبی با آن وجود دارد. هر زمان (چه یک ماه آینده، چه سه ماه آینده) قیمت سهم به این محدوده (یعنی ۲۷۱ تومان) نزدیک شود، باید انتظار افزایش عرضه را داشته باشیم. چرا که این سطح مقاومت استاتیک را نشان میدهد.
اما اگر به خط روند سهم که با رنگ قرمز نمایش داده شده است نگاه کنید، درمییابید که سهم در حال اصلاح است. هر زمان که سهم به این خط نزدیک شود، شاهد حمایت خواهیم بود.
در اینجا مسئله زمان تعیینکننده مبلغ ریالی حمایت است. یعنی باید دید چه زمانی سهم به خط روند برخورد میکند. مثلا اگر در تاریخ ۲۴ مهر شاهد برخورد باشیم حمایت روی ۲۲۹ تومان خواهد بود. یا اگر در تاریخ پنج آبان این برخورد اتفاق بیفتد، حمایت ۲۳۴ تومان را نشان میدهد. این مساله در خصوص مقاومتهای خط روندی نیز صادق است.
جمعبندی
حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک دو مفهوم مهم و پایه در تحلیل سهام هستند. در اندیکاتورها و اسیلاتورها هم با سطوح استاتیک و داینامیک مواجه میشویم. مبلغ ریالی حمایت استاتیک همیشه ثابت است. اما مبلغ ریالی در حمایت داینامیک با توجه به زمان برخورد نمودار سهم به خط روند مشخص میشود.
باید در نظر داشت که سطوح استاتیک قویترین حالت حمایت و مقاومت هستند و هر چه شیب حمایت یا مقاومت بیشتر شود، از قدرت آن کاسته میشود.
آموزش رسم خطوط حمایت و مقاومت
این مبحث جزو کاربردی ترین موارد تحلیل تکنیکال میباشد . و مخصوصا برای افراد تازه کار بسیار لازم هست که در تشخیص خطوط حمایتی و مقاومتی تسلط کافی بدست بیاورند.
تعریف خط حمایت و مقاومت
خط هایی هستند که برای خریداران بسیار مناسب است . اگر کندلی به این خط برسد با حمایت بازار روبرو خواهد شد و انواع خطوط حمایت و مقاومت از ریزش نمودار تا تا حدی جلوگیری مینماید .
خطوطی هستند که از برای فروشندگان از اهمیت بالایی برخودار است چرا که هر زمان کندلی با این خطوط برخورد داشته باشد احتمال رشد بیشتر نمودار کم میشود . به نوعی این خط مانع رشد صعودی نمودار تا حدی میشود.
انواع خطوط حمایتی و مقاومتی
سه نو خط حمایتی و مقاومتی داریم که در این مقاله به دو نوع از مهمترین آنها که بسیار کاربردی هست میپردازیم.
1_ خطوط حمایتی و مقاومتی افقی
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید خطوط حمایتی و مقاومتی را بصورت افقی ترسیم میکنیم و این خطوط باید مماس با قله ها و دره های آن نمودار باشند .
بیاد داشته باشید هر چه تعداد برخورد کندل ها با خط حمایت و یا مقاومت بیشتر باشد خط مورد نظر از درجه اعتبار بیشتری برخوردار میشود.
2_ خطوط حمایتی و مقاومتی روندی
در تصویر بالا مشاهده کردید که این خط را بصورت اریپ (کج) ترسیم میکنند .
شما باید این خط روند را به قله ها و یا دره های یک نمودار که به اصطلاح پیوت میگویند متصل کنید. به هیچ عنوان خط روند را از میانه کندل ها عبور ندهید دقیقا مماس با قسمت باز و یا بسته شدن کندل ها باشد.
تغییر نقش حمایتها و مقاومتها
این امری بسیار طبیعی است که نقش خطوط با هم عوض شوند.
برای یک نمودار در بازده زمانی یک روز ممکن است چندین خط ترسیم کنید و اگر دقت کنید نقش این خطوط مدائم در حال تغییر هست. خطی که در یک ساعت قبل نقش مقاومتی داشته الان نقش یک حمایت کننده را دارد .
زمانی که این اتفاق صورت میگیرد شکست خط روند انجام شده که در مقاله ای جداگانه بصورت کامل به آن خواهیم پرداخت ، در هنگام شکست خطوط موقعیت های بسیار عالی را میتوان تشخیص داد و وارد معاملاتی بسیار کم ریسک شد برای همین هست که بهترین معامله گران جهان هنوز هم از این خطوط استفاده میکنند .
اندیکاتور رسم خطوط حمایت و مقاومت
اندیکاتوری که میتوانید از آن برای ترسیم خطوط استفاده کنید فیبوناچی هست .
اندیکاتور فیبوناچی انواع مختلفی دارد که اگر در بروکر الیمپ ترید حساب داشته باشید براحتی میتوانید از بهترین نوع آن جهت تشخیص خطوط حمایت و مقاومت استفاده کنید.
برای رسم خط هم باید از ابزار trend line استفاده کنید . از قسمت اندیکاتور ها میتوانید آن را انتخاب کنید.
پیشنهاد میکنیم حتما این خطوط را در استراتژی های خود بکار بگیرید ، هر معامله گری باید در ابتدا در چارت خود خط حمایتی و مقاومتی را رسم کند تا بتوانید یک تحلیل اولیه از آینده نمودار بدست آورد.
در ادامه فیلمی آموزشی برای شما تهیه کردیم تا با ترسیم خطوط بهتر آشنا شوید.