انواع استراتژی معاملاتی در بازارهای مالی

صفر تا صد استراتژی معاملاتی همراه با یک مثال آموزشی
در گذشته در مورد مفهوم استراتژی و ضرورت داشتن استراتژی برای هر معاملهگر توضیحاتی را ارائه کردیم و در ارادامه قصد داریم تا در قالب یک مثال آموزشی به بررسی تمام موارد ارائه شده بپردازیم. هدف ما از ارائه این مثال آموزشی، درک هرچه بهتر نکات گذشته میباشد و همچنین این مژده را به شما میدهیم که با مطالعه این مطلب میتوانید پاسخ بسیاری از سوالات احتمالی خود را دریافت کنید.
یک استراتژی ساده آموزشی ( تعادل میانگینها )
این استراتژی معاملاتی بر پایه اندیکاتورها طراحی شده است و ضمن سادگی، نتایج نسبتا قابل قبولی نیز داشته است. در این استراتژی از دو میانگین متحرک کوتاهمدت و بلند مدت به همراه دو اندیکاتور MACD و RSI استفاده شده است. اما این استراتژی به چه صورت عمل میکند؟
شرط اول این استراتژی ایجاد یک تقاطع بین دو میانگین متحرک ۲۶ روزه و ۱۳ روزه میباشد. زمانی که میانگین متحرک نمایی ۱۳ روزه بالاتر از میانگین متحرک ۲۶ روزه قرار گرفت و همچنین نمودار قیمت نیز بالاتر از هر دوی این خطوط قرار گیرد شرط نخست ما اتفاق افتاده است.
شرط دوم این استراتژی را اندیکاتور مکدی تعیین میکند. زمانی که خط مکدی (MACD Line) و خط سیگنال (Signal Line) در ناحیه زیر صفر به نحوی تقاطع ایجاد کنند که خط مکدی از پایین به بالا خط سیگنال را قطع کند یا به عبارت دیگر اندیکاتور مکدی از ناحیه زیر صفر سیگنال خرید صادر کند در این حالت شرط دوم نیز برقرار شده انواع استراتژی معاملاتی در بازارهای مالی است.
بعد از بررسی استراتژی نحوه اجرا و پیاده سازی آن بسیار مهم و حیاتی میباشد؛ دقیقا رعایت نکاتی حائز اهمیت که به شما کمک میکنند تا همیشه در بازارهای سرمایهگذاری زنده بمانید و فعالیت مستمر داشته باشید.
ابتدا شرایط زمانی، شرایط روحی و میزان ریسک پذیری خود را در نظر میگیریم و کاملا با خود صادق هستیم و آماده میشویم تا به سوالات مهمی پاسخ دهیم.
یک قلم و یک کاغذ آماده میکنیم و سوالات را با پاسخهای شفاف بر روی آن مینویسیم. توجه داشته باشید که پاسخگویی به سوالات میبایست کاملا شفاف باشد و از ارائه پاسخهای دو پهلو خودداری کنید. همچنین تمام سوالات میبایست پیش از اجرای استراتژی پاسخ داده شوند لذا از موکول کردن و یا به تاخیر انداختن پاسخها به زمان دیگری جدا خوددرای کنید.
۱-چه نوع معاملهگری هستید؟
در مورد انواع سبکهای معاملاتی به تفصیل صحبت کردیم لذا از تکرار مکررات اجتناب میکنیم و صرفا با توجه به شخصیت و روحیات خود و با توجه به جنس بازاری که قصد داریم در آن معامله کنیم سبک معاملاتی Swing Trading یا معاملهگری نوسانی را انتخاب میکنیم.
۲-در چه بازه زمانی معامله کنیم؟
با توجه به انتخاب سبک معاملهگری نوسانی و همچنین بر اساس شناختی که از خود داریم ترجیح میدهیم تا در Time Frame روزانه استراتژی خود را پیادهسازی کنیم و وارد معامله شویم.
۳-آیا این معامله جذابیت لازم را دارد؟
قصد داریم به سوال بسیار مهمی پاسخ دهیم، اهمیت این موضوع به قدری بالا است که کتابهای زیادی در این مورد نوشته شده است.
تصور کنید دو صفحه از یک ترازو داریم که یکی به ریسک شکست شما در معامله و دیگری به منفعت شما از پیروزی اشاره دارد. گزینهای ارزش معامله و سرمایهگذاری را دارد که صفحه دوم آن (Reward) چندین برابر سنگینتر از ریسک شکست شما باشد.
حال در این استراتژی با توجه به کم بودن فاصله سیگنال خروج، جذابیت پیروزی و کسب سود به میزان قابل توجهی از ریسک شکست ما بالاتر است لذا ورود به این معامله بر اساس این استراتژی جذابیت لازم را دارد.
۴-چه مقدار از سرمایه خود را اختصاص دهیم؟
پاسخ به این سوال ارتباط مستقیمی با پاسخ سوال قبل دارد. میزان ریسک در هر معاملهای مجوز تخصیص حجم سرمایه را در هر سرمایهگذاری صادر میکند؛ به عبارت دیگر هر چقدر ریسک یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، منطق و عقل سلیم حکم میکند که سرمایه کمتری درگیر آن گزینه سرمایهگذاری گردد.
لذا با توجه به ریسک کم این گزینه سرمایهگذاری تخصیص قسمت قابل توجهی از دارایی میتواند منطقی باشد.
۵-نقاط ورود و خروج مناسب کجاست؟
تعیین نقاط ورود و خروج مناسبت میتواند تاثیر مستقیمی در سود شما داشته باشد. گاهی اوقات تعیین نقاط نامناسب ورود و خروج باعث میشود تا قسمتی از سود سرمایهگذاری از بین رود و یا حتی جذابیت سرمایهگذاری را تا حد زیادی کاهش دهد.
در این استراتژی با توجه به شروطی که ذکر شد، نقطه ورود مناسب شکست قدرتمند میانگین ۱۳ روزه توسط نمودار قیمت میباشد. همچنین بر اساس این استراتژی نقطه خروج زمانی تایید میشود که نمودار قیمت، میانگین ۲۶ روزه را شکسته باشد.
۶-حد سود و حد ضرر این معامله کجاست؟
معاملهای که حد سود و حد ضرر نداشته باشد مانند خانهای هست که ستون ندارد؛ در واقع یکی از مهمترین و اساسیترین اجزای یک استراتژی حد سود و حد ضرر میباشد. تعیین حد سود و حد ضرر میتواند به صورت نقطهای و شناور تعیین شود.
حد سود و حد ضرر نقطهای: در این روش یک ناحیه قیمتی در قالب یک ناحیه فیبوناچی (PRZ) و یا یک سطح معتبر تاریخی به عنواند حد سود یا حد ضرر تعیین میگردد.
حد سود و حد ضرر شناور: در این روش مادامی که سناریوی استراتژی پا برجا هستحد سود و حد ضرر نیز جابهجا خواهند شد.
بر اساس استراتژی فوق حد ضرر زمانی فعال میشود که قیمت پس از شکست میانگین ۱۳ روزه توانایی صعود را نداشته باشد و میانگین ۲۶ روزه را بشکند. با توجه به فاصله کم نقطه ورود و حد ضرر، از میزان جذابیت ریسک به پیروزی نیز کاسته نخواهد شد.
همچنین با توجه به استفاده از حد سود شناور، زمانی که سناریوی خروج از سهم در اهداف قیمتی بالاتر تایید گردد، همان نقطه به عنوان حد سود تعیین میگردد.
۷-تمام موارد فوق را یادداشت میکنیم.
تمام جوانب یک معامله را پیشبینی کردیم و حال وقت آن رسیده است که در یک برگه کوچک آن را جوری شرح دهیم که هیچ ابهامی در آن وجود نداشته باشد. دقت کنید که نوشتن اصل موضوع اهمیت دارد و پرداختن به توضیحات اضافه صرفا مدیریت استراتژی دشوار میسازد.
یک مثال کامل از پیاده سازی یک استراتژی معاملاتی در بورس ایران را جزء به جزء بررسی کردیم و برنامه خود را برای ورود و خروج از این معامله شرح دادیم. شما نیز قادر خواهید با پیاده سازی موارد فوق، استراتژی خود را طراحی و برنامه ریزی دقیقی برای آن انجام دهید. اطمینان داشته باشید که کیفیت معاملات شما با پایبندی به استراتژی مناسب و استاندارد میتواند تا حد زیادی افزایش یابد.
انواع استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه
به صورت کلی و به زبان ساده میتوان گفت استراتژی معاملاتی بیانگر همان جمله معروف «کجا بخریم، کجا بفروشیم؟» است. یا به عبارت دیگر استراتژی معاملاتی به شما نشان میدهد که چه زمانی وارد بازار شوید و چه زمانی از آن خارج شوید. از آنجایی که بازار ایران بازاری یک طرفه (One Day) است فقط میتوان برای موقعیت خرید مدت استراتژی معاملاتی را در نظر بگیرید. در ادامه این مطلب از کارگزاری حافظ، انواع استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه بررسی شده است.
آشنایی با انواع استراتژی معاملاتی بازار سرمایه
استراتژی معاملاتی یک نوع استراتژی است که تنوع بالایی دارد. به عبارتی به ازای هر شخص فعال در بازار سرمایه احتمالا یک استراتژی معاملاتی وجود دارد چون اساسا استراتژی معاملاتی سلیقهای و بر مبنای تشخیص هر سرمایهگذار است.
اما میتوان برای استراتژی معاملاتی دو روش تحلیلی در نظر گرفت که این دو روش شامل تحلیل تکنیکال یا نموداری و تحلیل فاندمنتال یا بنیادی است.
در کل باید همیشه در نظر داشت که معامله در بازار سرمایه همان عمل خرید و فروش براساس تغییرات بازار برای کسب سود حاصل از تغییرات و حرکات قیمت است. نکته مهمی که باید اینجا در نظر داشت این است که ذهنیت استراتژی خرید و نگهداری که رویکردی بلند مدت است و در بین سرمایهگذاران منفعل وجود دارد با رویکرد خرید و فروش متفاوت است. با ما همراه باشید تا بیشتر با دو تحیلیل تکنیکال و تحلیل فاندمنتال برای تدوین استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه آشنا شوید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تجزیه و تحلیل تکنیکال روشی است که برای ارزیابی سرمایهگذاریها و شناسایی فرصتهای معاملاتی با انجام تجزیه و تحلیل روند آماری جمعآوری شده از فعالیتهای تجاری مانند حرکت و حجم قیمت معاملات در آن استفاده میشود.
بر خلاف تجزیه و تحلیل بنیادی که تلاش میکند ارزش اوراق بهادار را براساس نتایج تجاری مانند فروش و درآمد حاصل از آن ارزیابی کند، تجزیه و تحلیل تکنیکال بر مطالعه قیمت و حجم معامله متمرکز است.
تجزیه و تحلیل تکنیکال سعی دارد حرکات قیمت هر ابزار قابل معاملهای را که عموما عرضه و تقاضا میشود از جمله سهام، اوراق بدهی، معاملات آتی و ارز را پیشبینی کند.
روش تحلیل تکنیکال جهت مشخص کردن نقاط حمایت و مقاومت برای ورود به موقعیت است. تریدرها روشهای مختلفی برای تحلیل تکنیکال دارند که میتوان آنها را به عنوان 4 استراتژی مشترک تحلیل تکنیکال در نظر گرفت.
4 استراتژیهای مبتنی بر تحلیل تکنیکال
روشهای مختلفی برای انجام یک استراتژی فعال معاملاتی استفاده میشود که در هر کدام محیط بازار و خطرات ذاتی بازار در نظر گرفته میشود. در ادامه چهار مورد از رایجترین استراتژیهای معاملاتی تکنیکال آورده شده است.
1. معاملات روزانه (Day Trading)
معاملات روزانه شاید شناخته شدهترین سبک معاملات و تجارت فعال باشد. این نوع معامله اغلب یک اسم مستعار برای تجارت فعال خود محسوب میشود. معاملات روز، همانطور که از نام آن پیداست، روش خرید و فروش اوراق بهادار در همان روز است.
در این معاملات موقعیت خریدها یا موقعیتها در همان روزی بسته میشوند. به طور سنتی، معاملات روزانه توسط تریدرهای حرفهای، مانند متخصصان یا بازارسازان انجام میشود. با این حال، تجارت الکترونیکی این رویه را برای تریدرهای تازه کار متفاوت کرده است.
2. معامله موقعیت (Position Trading)
برخی، معاملات موقعیت را یک استراتژی خرید و نگهداری و معامله فعال نمیدانند. با این حال، معاملات موقعیت، هنگامی که توسط یک تریدر کارکشته انجام میشود، میتواند نوعی معامله فعال باشد.
در معاملات موقعیت از نمودارهای بلندمدت، از روزانه تا ماهانه، در ترکیب با روشهای دیگر برای تعیین روند جهت فعلی بازار استفاده میشود. این نوع معامله بسته به روند ممکن است از چند روز تا چند هفته و گاهی بیشتر طول بکشد.
معاملهگران برای تعیین روند یک اوراق بهادار به دنبال سیگنالهای تشخیص روند هستند. با پرش و سوار شدن بر «موج»، معاملهگران از موقعیتهای نزولی و صعودی بازار بهرهمند میشوند. معاملهگرانی که به دنبال ترندهای بازار هستند معمولا به دنبال تعیین جهت بازار میروند، اما سطح قیمتی اوراق را پیشبینی نمیکنند.
به طور معمول، معاملهگرانی که به دنبال ترندهای بازار میروند بعد از اینکه روند خود را تثبیت کردند، دیگر معامله نمیکنند و وقتی روند شکسته شد، معمولا از موقعیت خارج میشوند. این به این معناست که در دورههای نوسان زیاد بازار، معاملات دشوارتر است و موقعیتهای آن به طور کلی کاهش مییابد.
3. معاملات نوسانات (Swing Trading)
با شکسته شدن روند، معاملهگران نوسانگیر معمولا وارد بازی میشوند. در پایان ترند، معمولا نوسان قیمت وجود دارد زیرا ترند جدید تلاش میکند خود را تثبیت کند. معاملهگران نوسانگیر با شروع نوسان قیمت، خرید یا فروش میکنند.
معاملات نوسان یا همان سوئینگ معمولا بیش از یک روز برگزار میشوند اما مدت زمان کمتری نسبت به معاملات ترند دارند. معاملهگران Swing اغلب مجموعهای از قوانین تجارت را براساس تجزیه و تحلیل فنی یا بنیادی برای خود ایجاد میکنند.
این قوانین معاملاتی یا الگوریتمها برای شناسایی زمان خرید و فروش اوراق بهادار طراحی شدهاند. اگرچه الگوریتم نوسان معامله نباید دقیق باشد و اوج یا دره حرکت را پیشبینی کند، اما به بازاری نیاز دارد که در یک جهت یا جهت دیگر حرکت کند. بازار محدود برای معاملهگران سوئینگ یا نوسان خطرناک است.
4. معاملات اسکالپینگ (Scalping)
اسکالپینگ یا اسکالپ تریدینگ یکی از استراتژیهایی معاملاتی زود بازده است و توسط تریدرهای فعال به کار گرفته میشود. اساسا، این امر مستلزم شناسایی و بهرهبرداری از کارمزد (اختلاف قیمت فروش و قیمت خرید) است که به دلیل عدم تعادل موقتی در عرضه و تقاضا، کمی گستردهتر یا باریکتر از حد معمول است.
اسکالپرها هیچگاه به دنبال استفاده از حرکات وسیع بازار یا معاملات حجم زیاد ندارند. در عوض، آنها به دنبال استفاده از حرکات کوچکی هستند که اغلب با حجم معاملات اندازهگیری شده اتفاق میافتند.
از آنجا که سطح سود هر معامله اندک است، اسکالپرها به دنبال بازارهای نسبتا نقدی هستند تا اینکه دفعات معاملات خود را افزایش دهند. بر خلاف معاملهگران نوسان ساز، اسکالپرها بازارهای آرام را که مستعد حرکت ناگهانی قیمت نیستند، ترجیح میدهند.
ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال بازار سرمایه
تحلیلگران فنی بازار سرمایه همیشه برای تحلیل قیمت سهام از ابزارهای مختلف تحلیلی استفاده میکنند. ابزارهای مهم تحلیلی بازار شامل الگوهای نمودار، اندیکاتورها، اسیلاتورها، حجم معاملات، کانالها، نوسان بازار و الگوهای کندل یا شمع هستند.
تحلیل فاندمنتال یا بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی روشی برای اندازهگیری ارزش ذاتی یک اوراق بهادار با بررسی عوامل اقتصادی و مالی مرتبط است. تحلیلگران بنیادی هر آنچه را که میتواند به ارزش اوراق بهادار تاثیر بگذارد، از جمله عوامل اقتصاد کلان مانند وضعیت اقتصاد و شرایط صنعت گرفته تا عوامل اقتصادی خرد مانند تاثیر مدیریت شرکت را مطالعه میکنند.
هدف نهایی این تحلیل رسیدن به عددی است که یک سرمایهگذار بتواند آن را با قیمت فعلی اوراق بهادار مقایسه کند تا ببیند اوراق بهادار کم ارزش هستند یا بیش از حد ارزشگذاری شدهاند.
این روش تجزیه و تحلیل سهام در مقابل تجزیه و تحلیل فنی یا تکنیکال در نظر گرفته میشود، که جهت قیمتها را از طریق تجزیه و تحلیل دادههای تاریخی بازار مانند قیمت و حجم پیشبینی میکند.
تحلیل بنیادی کمی و کیفی
مشکلی که در تعریف کلمه فاندمنتال یا بنیادی وجود دارد این است که این کلمه میتواند هر چیزی را که مربوط به رفاه اقتصادی یک است را پوشش دهد.
عوامل اساسی مختلفی که در تحلیل فاندمنتال بررسی میشود را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: عوامل کمی و عوامل کیفی. معنای مالی این اصطلاحات با تعاریف استاندارد آنها تفاوت چندانی ندارد. در ادامه تعریف اصطلاحات کمی و کیفی از فرهنگ لغت آورده شده است:
کمی: مربوط به اطلاعاتی است که میتواند به تعداد و مقدار نشان داده شود.
کیفی: مربوط به اطلاعاتی است که ماهیت یا استاندارد دارند نه مقدار.
در این زمینه، مبانی کمی، همان اعداد هستند. آنها ویژگیهای قابل اندازهگیری را در بر میگیرند. به همین دلیل بزرگترین منبع دادههای کمی شامل درآمد، سود، دارایی و موارد دیگر است که قابل اندازهگیری هستند.
اصول كيفي هم مواردی هستند که قابل لمس نیستند. اینها ممکن است شامل بررسی کیفی نام تجاری شرکتهای منتشرکننده اوراق و غیره باشد.
نه تجزیه و تحلیل کیفی و نه کمی هیچ یک بر دیگری برتری ندارند. بسیاری از تحلیلگران هر دو معیار کمی و کیفی را با هم در نظر میگیرند.
استراتژی برای تحلیل فاندمنتال
چهار اصل اساسی وجود دارد که تحلیلگران همیشه در بررسی سهام در نظر میگیرند که همه کمی تا کیفی هستند. آنها عبارتند از:
مدل تجاری: شرکتی که قرار است اوراق خرید و فروش شود دقیقا چه کاری انجام میدهد؟ به دست آوردن داده برای پاسخ به این سوال به این آسانی که به نظر میرسد، نیست. مثلا اگر مدل تجاری شرکتی مبتنی بر فروش مرغ فستفود باشد، آیا درآمد خود را از این طریق به دست آورده است؟ یا فقط با ثبت شرکت هزینههای حق امتیاز و حق رای دادن را پرداخت میکند؟
مزیت رقابتی: موفقیت طولانی مدت یک شرکت که اوراقش خریداری میشود عمدتا به دلیل توانایی آن شرکت در حفظ یک مزیت رقابتی و حفظ آن است. مزیتهای قدرتمند رقابتی مانند نام تجاری کوکاکولا و سلطه مایکروسافت بر سیستم عامل رایانههای شخصی، ایجاد یک خندق در یک کسبوکار است که به آن اجازه میدهد رقبا را از خود دور نگه دارد و از رشد و سود برخوردار شود. وقتی یک شرکت میتواند به یک مزیت رقابتی دست یابد، سهامداران آن میتوانند برای دههها سود خوبی دریافت کنند.
مدیریت: برخی معتقدند که مدیریت مهمترین معیار سرمایهگذاری در اوراق یک شرکت است. این حرف منطقی است چون اگر رهبران یک شرکت نتوانند به درستی برنامه را اجرا کنند، حتی بهترین مدل تجاری نیز محکوم به فنا است.
اگرچه دیدار و ارزیابی واقعی مدیران برای سرمایهگذاران خرده بازار سرمایه کاری دشوار است اما میتوان برای ارزیابی مدیران به وبسایت شرکت مراجعه کرده و رزومه افراد برتر و اعضای هیئت مدیره را بررسی کرد و دید که عملکرد آنها در مشاغل قبلیشان چقدر خوب بود؟
حاکمیت شرکتی: حاکمیت شرکتی سیاستهای اعمال شده در یک سازمان را نشان میدهد که نشاندهنده روابط و مسئولیتهای بین مدیریت، مدیران و سهامداران است. این سیاستها همراه با قوانین و مقررات شرکت در اساسنامه شرکت و آییننامه آن تعریف و تعیین میشود.
همیشه به خاطر داشته باشید که شما میخواهید با خرید اوراق یک شرکت به نوعی با آن شرکت تجارت کنید. به ویژه توجه داشته باشید که آیا مدیریت به حقوق سهامداران و منافع سهامداران احترام میگذارد یا خیر. اطمینان حاصل کنید که ارتباطات آنها با سهامداران شفاف، واضح و قابل درک باشد.
در نظر گرفتن صنعت یک شرکت هم در کنار بررسی مشتری، سهم بازار شرکتها، رشد کل صنعت، رقابت، مقررات و چرخههای تجاری هم مهم هستند. از طرفی، یادگیری نحوه کار صنعت درک عمیقتری از سرمایه مالی یک شرکت به سرمایهگذار بازار سرمایه خواهد داد.
صورتهای مالی (مبانی کمی را باید در نظر گرفت):
صورتهای مالی واسطهای است که اطلاعات مربوط به عملکرد مالی یک شرکت را نشان میدهد. علاقهمندان به تحلیل بنیادی از اطلاعات کمی که از صورتهای مالی جمعآوری شده برای تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری استفاده میکنند.
سه صورت مهم مالی عبارتند از: صورت سود، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد.
ترازنامه
ترازنامه بیانگر سوابق داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان شرکت در یک زمان خاص است. ساختار مالی تجارت به روش زیر محاسبه میشود:
دارایی = بدهی + حقوق صاحبان سهام
داراییها منابعی را نشان میدهند که کسبوکار در یک بازه زمانی مشخص صاحب یا کنترل آنها است. این داراییها شامل مواردی مانند پول نقد، موجودی، ماشینآلات و ساختمانها است. طرف دیگر معادله، ارزش کل تامین مالی شرکت را برای به دست آوردن آن دارایی نشان میدهد.
تامین مالی در نتیجه بدهیها یا حقوق صاحبان سهام انجام میشود. بدهیها نشاندهنده بدهی است (که البته باید بازپرداخت شود)، در حالی که حقوق صاحبان سهام نشاندهنده ارزش کل پولی است که صاحبان آن در تجارت مشارکت کردهاند از جمله سود بازمانده، یعنی سود حاصل از سالهای گذشته.
صورت درآمد
در حالی که ترازنامه در بررسی یک کسبوکار از رویکرد لحظهای استفاده میکند، صورت سود و زیان عملکرد شرکت را در یک بازه زمانی مشخص اندازهگیری میکند. از نظر فنی، میتوان یک ترازنامه برای یک ماه یا حتی یک روز داشت، اما فقط گزارش شرکتهای سهامی و سالانه را مشاهده خواهید کرد.
در صورت سود و زیان اطلاعاتی در مورد درآمد، هزینهها و سود حاصل از فعالیتهای تجاری آن دوره ارائه شده است.
گزارش گردش پول نقد
صورت جریان های نقدی نشان دهنده سوابق ورود و خروج وجوه نقد یک کسب و کار طی یک دوره زمانی خاص است. به طور معمول ، صورت جریان های نقدی بر فعالیت های زیر مربوط به پول نقد متمرکز است:
وجوه حاصل از سرمایه گذاری (CFI): وجهی که برای سرمایه گذاری در داراییها و همچنین درآمد حاصل از فروش سایر مشاغل، تجهیزات یا داراییهای بلند مدت استفاده میشود.
وجه نقد از محل تامین مالی (CFF): وجه نقدی که از محل صدور و استقراض وجوه پرداخت یا دریافت میشود.
جریان نقدی عملیاتی (OCF): وجه نقد حاصل از عملیات روزمره کاری.
صورت گردش وجوه نقد از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا برای یک تجارت بسیار دشوار است که بتواند وضعیت وجه نقد خود را دستکاری کند. حسابداران میتوانند کارهای زیادی را برای دستکاری درآمد انجام دهند، اما جعل پول نقد در بانک کار سختی است. به همین دلیل، برخی از سرمایهگذاران از صورت جریان وجوه نقد به عنوان معیار محافظه کارانهتری برای عملکرد شرکت استفاده میکنند.
نتیجهگیری
نکته مهمی که سرمایهگذاران بعد از ورود به بازار سرمایه باید به آن دقت داشته باشند و در صورتی که میخواهند خودشان مدیریت سرمایهگذاریشان را به عهده بگیرند این است که برای آشنایی با انواع استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه زمان بگذارد تا در سرمایهگذاریش موفقتر عمل کند.
دو نوع مهم استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه شامل تحلیل تکنیکال و تحیلی فاندمنتال است که هر کدام به روشهای مختلفی میتوانند به تدوین استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه کمک کند.
سرمایهگذاران بازار سرمایه باید به خاطر داشته باشند که هیچ کدام از استراتژیهای معاملاتی در بازار سرمایه یعنی تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندمنتال بر دیگری ارجحیت ندارد بلکه ترکیب این دو استراتژی است که میتواند به کسب موفقیت در بازار معاملاتی موثر باشد.
انواع استراتژی معاملاتی در بازارهای مالی
اقتصاددانان همواره به داشتن استراتژی در خصوص زمان اجرا و نگهداری معاملات تاکید میکنند. داشتن استراتژی معاملاتی در بازارهای مالی به افراد کمک میکند تا زمان ورود به بازار و خروج از آن را بشناسند. زمانی که برای یافتن این استراتژیها صرف میشود، میتواند برای هر فرد با فرد دیگر متفاوت باشد، چرا که این استراتژیها بر مبنای شخصیت هر معاملهگر تعریف میگردد. در این مقاله به بررسی انواع استراتژی های معاملاتی و معایب و مزایای هر یک پرداخته خواهد شد.
استراتژی معاملاتی اسکالپ (Scalp Trading)
ترید اسکالپ (Scalp) یک استراتژی معاملاتی در بازار Forex است. مدت زمان معاملات و سود حاصل از معاملاتی که با روش اسکالپ انجام میشود، محدود میباشد. به عبارت دیگر تعداد معاملات زیادی با سود کم، به صورت روزانه در این روش انجام میگیرد. معامله گرانی که از این استراتژی استفاده میکنند را اسکالپر (Scalper) مینامند. حال میخواهیم استراتژی اسکالپ را مورد بررسی قرار دهیم.
اگر به دنبال انجام معاملاتی با سرعت زیاد و سود اندک هستید، Scalp Trading روش مناسبی برای این کار میباشد. اسکالپرها در این روش معمولا بر روی نمودارهای 1 تا 5 دقیقهای تمرکز میکنند که سود حاصل از آن کم و یا اندکی بیشتر از حد ضرر است. یکی از روشهایی که در استراتژی اسکالپ مورد استفاده قرار میگیرد روش چتری است که در آن معاملهگران همزمان که معاملات بلند مدت خود را دنبال میکنند، معاملاتی در بازه زمانی کوتاه مدت، برای به حداکثر رساندن سود خود انجام میدهند. افراد مبتدی زمانی که قدم در این بازار میگذارند باید با نهایت دقت به معامله بپردازند و با تمرین بسیار و کسب تجربه، فرصتهای مناسب را به سرعت شکار کنند.
مزایای Scalp Trading
1- فرصت های معاملاتی مناسب، در تحرکات قیمتی کوچک بسیار بیشتر از تحرکات قیمتی بزرگ اتفاق می افتند.
2- زمانی که بازار راکد باشد، احتمال رخداد تحرکات قیمتی کوچک و سودآوری حاصل از آن برای معامله گران وجود دارد.
3- از آنجایی که میزان نوسانات در این بازارها زیاد است استفاده از این روش ریسک حاصل از معاملات را کاهش میدهد.
4- معامله گرانی که به صورت بلند مدت ترید میکنند نیز میتوانند از این روش در شرایطی که بازار روند مناسبی را در بازه زمانی بلند مدت دنبال نمیکند استفاده کنند.
معایب Scalp Trading
1- از آنجایی که سود حاصل از معاملات به روش اسکالپ اندک است معامله گر باید دقت زیادی در هنگام ترید داشته باشد تا معاملات وی در طول روز ضررده نباشند و سود بدست آمده از معاملات قبلی را ازبین نبرند.
2- معاملهگر باید سرعت بالایی در هنگام ترید داشته باشد تا در عرض چند ثانیه بهترین تصمیم را اتخاذ کند در غیر این صورت امکان بروز خطا در معاملات وی افزایش یافته و منجر به ضرردهی میشود.
استراتژی معاملاتی نوسانی (Swing Trading)
معاملات نوسانی یا Swing Trading یکی از روشهای معاملاتی در بازارهای مالی است که درآن افراد از معاملات کوتاه و میان مدت که بین چند روز تا چند هفته به طول میانجامد سود کسب میکنند. البته گاهی در این معاملات استثنا نیز وجود دارد که درآن ممکن است برخی معاملات بیشتر از چند ماه طول بکشند. تایم فریمی (TimeFrame) که معاملهگران از آن برای سیگنالیابی استفاده میکنند معمولا 4 ساعته یا زیر 4 ساعت است. در واقع اگر زمان انجام معاملات شما در بازار بیشتر از یک روز باشد، میتوان گفت که شما از روش Swing Trading پیروی میکنید. در این روش افراد ابتدا یک حرکت صعودی یا نزولی را برای آغاز معامله پیدا کرده و پس از رسیدن به حد سود مورد نظر خود از معامله خارج میشوند. بنابراین تشخیص درست زمان ورود و خروج از معاملات یک اصل اساسی در این روش می باشد که لازم است افراد بر روی آن تمرکز کنند.
مزایای Swing Trading
1- نسبت به معاملات روزانه، به زمان کمتری برای بررسی بازار و انجام یک معامله نیاز دارد.
2- از آنجایی که معامله به این روش تحمل نوسان زیاد بازار را دارد، با در دست گرفتن عمده نوسانات بازار، میزان سود بدست آمده از معاملات را به حداکثر میرساند.
3- در این روش با حداقل ریسک، میتوان به حداکثر سود رسید.
4- تسلط بر تحلیل تکنیکال به تنهایی برای معامله به این روش مناسب و کافی است.
معایب Swing Trading
1- پوزیشنهای باز شده در این روش، گاهی تحت تاثیر گپهای قیمتی و حجم معاملاتی که در ساعاتی از شبانه روز اتفاق میافتند ریسک حاصل از معاملات را افزایش میدهند.
2- در زمان بسته بودن بازار نیز ممکن است اتفاقاتی بیوفتد که بر معاملات روز بعد تاثیرگذار باشند.
3- معکوس شدن ناگهانی قیمتها میتوانند باعث ضررهای هنگفتی شوند.
4-غافل شدن از روندهای بلند مدت بازار یکی از معایب اصلی این روش میباشد.
استراتژی معاملاتی روزانه (Day Trading)
به معاملاتی که در بازارهای مالی در طول یک روز یا کمتر انجام میگیرند معاملات روزانه گفته میشود. افرادی که از این روش استفاده میکنند در طول روز تعداد معاملات زیادی را با تکیه بر روش تحلیل تکنیکال و استراتژی های مختلف، انجام میدهند. در این روش افراد با استفاده از اخبار مثبت و منفی، آمار اقتصادی ، درآمد شرکت ها و تعداد و حجم بالای معاملات ترید میکنند و ممکن است روزانه یک سهام را چندین بار خرید و فروش کنند یا به عبارتی دیگر زمانی که سهام در حال بالا رفتن است دست به خرید میزنند و در شرایطی که سهام سیر نزولی دارد اقدام به فروش آن میکنند و بدین طریق از احساسات بازار سود بدست میآورند. اگر میخواهید یک تریدر روزانه باشید بهتر است با مبالغ کم معاملات خود را آغاز کنید و پس از تمرین و کسب تجربه، به معاملات خود ادامه دهید چرا که کم تجربگی شما در این بازار به سود معاملهگران حرفهای میشود و به راحتی از اشتباهات شما در بازار به سودخود استفاده میکنند.
مزایای Day Trading
1- در این روش افراد از نوسان زیاد بازار استفاده کرده و به راحتی هنگام صعود یا نزول سهام وارد میدان میشوند.
2- معمولا افراد سهامهایی را خرید و فروش میکنند که نقدینگی زیادی به آن وارد شده است واین امر منجر به سهولت خرید و فروش و افزایش سودآوری معامله گران میشود.
3- معامله گران در این روش از نوسانات شدید بازار که ناشی از اخبار اقتصادی است درامانند و میتوانند از ضرر و زیان احتمالی خود پیشگیری کنند.
معایب Day Trading
1- این روش ترید با توجه به ریسک بالای معاملات و نوسان زیاد بازار، برای سرمایه گذاری با مبالغ بالا مناسب نیست.
2- معامله گران برای سودآوری در این روش و پیدا کردن فرصت های معاملاتی مناسب باید به سرعت و داشتن دانش کافی، در لحظه تصمیمگیری کنند، بنابراین این روش برای افراد مبتدی مناسب نیست.
در شکل زیر مقایسهای میان روشهای معاملهگری روزانه و نوسانی ارائه شده است.
مقایسه روشهای معاملهگری روزانه و نوسانی
استراتژی معاملاتی پوزیشن (Position Trading)
پوزیشن تریدرها (Position Trader)، دستهای از معاملهگران میباشند که سهام یا دارایی مورد نظر خود را با توجه به ارزش ذاتی آن، به طور بلند مدت خریداری میکنند. در این روش برخلاف روش Day Trading افراد خیلی نگران نواسانات روزانه بازار نیستند و تعداد معاملات آن ها در طول سال بسیار کم است. معاملات، بسته به زمان باز و بسته شدن پوزیشنها به دو دسته کوتاه و بلند مدت تقسیم میشوند. در واقع Position Trading بزرگترین تایم فریم معاملات را دربرمیگیرد از این رو شباهت بسیاری به پوزیشن هولدینگ دارد. در معاملات هولدینگ مدت زمان نگه داری سهام یا ارز دیجیتال طولانی تر از پوزیشن تریدینگ است. در این روش افراد با استفاده از تحلیل تکنیکال و به طور ویژه فاندامنتال، ابزارهای دیگری همچون نمودار فیبوناچی و میانگین متحرک، نقاط ورود و خروج معاملات را شناسایی کرده و سود کسب میکنند. پوزیشن تریدرها بهتر است برای معاملات خود حد ضرر (Stop Loss) تعیین کنند تا زمانی که بازار کاملا مطابق پیشبینی آنها پیش نرفت از ضرر و زیان احتمالی خود پیشگیری کنند.
معاملهگری به روش پوزیشن تریدینگ؛ ورود و نگهداری سهام به مدت چندین ماه
استفاده از روش معاملهگری پوزیشن در بازار بورس، که نسبت به بازارهای ارز دیجیتال و فارکس ثبات بیشتری دارد، میتواند گزینهای مناسب باشد. کارگزاری مدبر آسیا با بیش از 17 سال سابقه در زمینه بورس و داشتن کادری مجرب میتواند امکانات کاملی جهت افتتاح حساب کاربری و ارائه خدمات به روز معاملاتی در اختیار مشتریان گرامی قرار دهد. همچنین مراجعه به بخش آموزشی سایت مدبر آسیا، بستری مناسب جهت یادگیری اصول سرمایهگذاری و انجام معاملات در بازار بورس را برای کاربران فراهم میآورد.
مزایای Position Trading
1- در این روش، تریدر نیاز به صرف زمان زیادی ندارد و تا رسیدن پوزیشن به قیمت مناسب خود صبر میکند.
2- نسبت ریوارد به ریسک در این روش با توجه به حدضرر پایین بسیار مناسب است.
معایب Position Trading
1- در این روش چون تریدرها تعداد معاملات اندکی را انجام میدهند، ممکن است برخی از فرصتهای معاملاتی مناسب را ازدست بدهند.
2- تریدرها باید تسلطی کامل بر تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال داشته باشند تا بتوانند نقاط ورود به بازار را به خوبی شناسایی کنند و زمانی که قیمت به ارزش واقعی خود رسید دست به فروش بزنند.
شکل زیر خلاصهای از زمان نگهداری یک معامله برای هر یک از استراتژیهای نامبرده را نمایش میدهد.
انواع استراتژیهای معاملاتی
جمعبندی
در این مقاله به بررسی انواع استراتژیهای معاملاتی پرداختیم. همانطور که ذکر شد هر کدام از این استراتژیها مزایا و معایبی دارند.اما این تریدرها هستند که با توجه به هدف خود روش معاملاتی مناسب را انتخاب میکنند. در واقع اهمیتی ندارد که از کدام استراتژی استفاده میکنید. شما باید سراغ استراتژی بروید که با آن احساس راحتی کرده و تسلط کافی بر آن دارید. اما پیش از انتخاب روش معاملاتی خود باید بدانید که هدف شما از ترید چیست؟ آیا میخواهید به عنوان یک شغل به آن نگاه کرده و به صورت تمام وقت به آن بپردازید یا اینکه در کنار شغل اصلی خود از آن به عنوان افزایش درآمد خود استفاده کنید؟ از آنجایی که هیچ دو روزی در بازار مشابه هم نیست، تریدرها باید همواره در حال برنامهریزی برای معاملات خود باشند. همچنین نباید احساساتی عمل کنند تا با حفظ سرمایه اولیه خود به سود دست یابند. اگر در یک روز فرصتهایی مطابق با استراتژی خود پیدا نکردید، صبور باشید تا در طول معاملات خود مبالغی را ازدست ندهید. سعی کنید قبل از اقدام به انجام این گونه معاملات ابتدا یک حساب دمو یا آزمایشی در یکی از کارگزاری های معتبر باز کنید و تا مدتی با آن تمرین کنید. میزان مطالعات خود را افزایش داده و همواره اخبار مربوطه را دنبال کنید تا بتوانید بدون درگیر شدن با احساسات بازار معاملات خود را انجام دهید.
بهترین استراتژی های بازار معاملاتی
اولین چیزی که قرار است به شما آموزش دهم، بسیار ساده است، استراتژی معاملاتی روزانه با حداکثر سود میباشد. از سال ۲۰۰۷ از استراتژی معاملاتی روند استفاده میکنم و هنوز هم امروزه کاربرد دارد. سعی دارم مختصر و مستقیم به این نکته اشاره کنم.
یک جفت ارز یا یک سهام که در حال افزایش یا کاهش را پیدا کنید.
سهامهای مختلف را بررسی کنید تا سهمی که جهت روند قابل توجهی داشته باشد را بیابید. بایستی جهت روند به سادگی مشخص باشد. سادهتر این است که ببینیم بیشتر این استراتژی چگونه کار میکند.
وارد سیستم کارگزاری خود شوید و به سهمها نگاه کنید که در حال حرکت هستند. تایم فریم خود را روی یک ساعت قرار دهید، چارت را بزرگتر و درشتتر کنید و هر روند را مشخص نمایید. وقتی روند را مشخص کردید، تایم فریم را کوچکتر انتخاب کنید مثل چارت ۵ دقیقهای.
سهامها را بررسی کنید تا ببینید آیا الگویی که برای شما آشناست وجود دارد؟ مانند این تصویر شما میتوانید یک الگوی شکستن ساده را مشاهده کنید.
منتظر پولبک در جهت مخالف روند میمانیم
استراتژی کلیدی برای ورود به معامله، تایم فریم کوتاهتر را انتخاب میکنیم و منتظر سهم میمانیم تا در جهت مخالف روند حرکت کند. برای مثال اگر نموداری با تایم فریم یک ساعته را رصد میکنید، تایم فریم آن را کوتاهتر و به ۵ دقیقه تغییر دهید. منتظر پولبک باشید.
وقتی شما یک روند صعودی پیدا کردید، نیاز به ابزاری دارید تا کمی به سمت پایین حرکت کند. اگر روند نزولی پیدا کردید، نیاز به ابزاری دارید تا کمی به سمت بالا حرکت کند. این کار را برای کاهش ریسک و افزایش نسبت سود به ریسک انجام می دهید.
اکثر سهامها به صورت موج حرکت میکنند، به منظور این که شانس موفقیت خود را به شدت افزایش دهید، بایستی یک روند پیدا کنید و زمانی که پولبک صورت گرفت و متوقف شد، در اسرع وقت وارد بازار میشوید.
بهترین مکان خرید، جایی است که روند صعودی است و دوره کوتاهی برای کسب سود وجود دارد بدین معنی که مردم در حال فروش هستند. روشی است که میتوانید از موج بزرگ، ریسک کمتر و سود بیشتر را به دست آورید.
مهم: از حد ضرر (SL) جهت کنترل ریسک استفاده کنید.
۹۰% معاملهگران موقعیت را از دست میدهند زیرا آنها نمیتوانند ضررهای خود را کنترل کنند. معاملهگران به ضرر کردن خود ادامه میدهند و تمام سرمایه خود را از دست میدهند. تمام معاملهگران حرفهای به این مشکل روحی و روانی آگاه هستند و همیشه جلوی باخت خود را در همان ابتدا میبندند و به برندهشدن خود ادامه میدهند.
قبل از این که وارد معامله شوید بایستی بدانید در کجا با ضرر خارج خواهید شد. ضرر کردن یک امر عادی است، تنها ترفند این است که به محض اینکه معامله به راه خود ادامه نداد، سریع پوزیشن را ببندید.
بهترین روش برای این که در کجا از معامله خارج میشوید، زمانی که قصد خرید دارید حد ضرر (SL) را زیر حداقل قیمت (Low) شمع قبلی قرار دهید و اگر قصد فروش دارید در بالای حداکثر قیمت (High) شمع قبلی قرار دهید.
در بازار معاملاتی بالا، مشاهده میکنیم که یک روند نزولی در حال روی دادن است. فلش قرمز رنگ موقعیت خوبی را برای فروش پیشنهاد میدهد. در این مورد حد ضرر (SL) را میتوان کمی بالاتر از حداکثر قیمت (High) شمع قبلی قرار داد (خط قرمز در عکس). این مورد ریسک خیلی کمی به همراه دارد اما همان طور که در نمودار میبینید، میتوان به سود زیادی دست یافت.
زمانی که روند شکسته می شود بفروشید
روندها زمانی میتوانند سودآور باشند که سود خود را حفظ کنید، بنابراین بایستی بدانید چه زمانی از معامله خارج شوید. برای این که بفهمید چه زمانی از روند خارج شوید، به روند با دقت نگاه کنید و اگر شکسته شدن روند را دیدید فورا از معامله خارج شوید.
زمانی که روند شکسته میشود چگونه مشخص میشود؟
قانون کلی در مورد شکسته شدن روند زمانی روی میدهد که حداکثر قیمت “High” شمع جدید پایینتر از حداکثر قیمت “High” شمع قبلی در روند صعودی قرار گیرد و حداقل قیمت “Low” شمع بعدی بالاتر از حداقل قیمت Low”” شمع قبلی در روند نزولی باشد. مثال مشابه دیگری را مشاهده کنید:
اگر حداقل قیمت Low”” شمع جدید بالاتر از حداقل قیمت شمع قبلی باشد روند شکسته میشود. زمانی که قیمت به به حداکثر قیمت “High” شمع قبلی برمی گردد از معامله خارج میشوید. همچنین در روند صعودی زمانی روند شکسته میشود که حداکثر قیمت “High” شمع جدید پایینتر از حداکثر “High” شمع قبلی است و زمانی از معامله خارج میشوید که قیمت به حداقل “Low” شمع قبلی رسیده باشد.
اکنون شما یک استراتژی بسیار قدرتمند را آموختید، سعی کنید از آن استفاده کنید.
استراتژی الگوی کانال
استراتژی الگوی کانال اغلب در معاملات کاربرد دارد. چرا؟ زیرا بیشتر زمانها، ابزارهای معاملاتی تشکیل کانال را میدهند. این کانالها تشکیل مثلث را میدهند. خسته کننده به نظر میرسند اما میتوانند بسیار سودآور باشند. اگر بتوانید نوع الگو را تشخیص دهید، پیشبینی این که برای سهام مورد نظر در آینده چه اتفاقی میافتد آسانتر است و این اغلب موارد کاربرد دارد.
حالا این که با این استراتژی چگونه معامله کنیم را مرحله به مرحله نشان خواهم داد:
این الگو چگونه به نظر میرسد؟
این استراتژی شامل یافتن الگوی چارت است که شبیه به کانال یا مثلث میباشد. همان طور که در شکل نشان داده شده است. برای تایید کانال، حداقل نیاز به دو بانس دارید. شما زمانی برای بار سوم وارد معامله میشود که چارت به لبه رسیده باشد و متوجه شوید که قیمت از خطوط حمایت و مقاومت قبلی عبور نمیکند. شما میتوانید هر زمان که قیمت شروع به بانس از لبه کرد، وارد معامله شوید، فقط نبایستی در زمان بانس سوم وارد پوزیشن بشوید.
اگر کانال حفظ شود، می توانید از آن سود ببرید، اما اگر یک دفعه حفظ کانال بهم خورد از معامله خارج شوید و منتظر فرصت دیگری باشید.
چه زمانی به سود می رسید و چه زمانی جلوی ضرر را میگیرید؟
زمانی که میخواهید وارد معامله شوید لازم است بدانید چه زمانی به سود می رسید و چه زمانی جلوی ضرر را میگیرید. در این استراتژی از ۳/۱ محدوده کانال برای سطح حد ضرر (Stop Loss) استفاده کردم و ۳/۲ کانال را به قیمت هدف (Target Price) اختصاص دادم، همان طور که در تصویر بالا نشان داده شده است.
زمانی که این الگو ظاهر میشود اغلب نتیجه میدهد و میتواند پرتفوی شما را به سود برساند. اغلب بازار به تمایل به حرکت در کنار یگدیگر دارد (حالت رنج) و این به شما کمک میکند که در این زمان به اصطلاح “خسته کننده” به سود برسید.
آنچه شما باید انجام دهید این است که در جستجوی الگوی روشن و واضح باشید. اغلب نمودارها، نامنظم هستند و قیمت به صورت سر به سر حرکت میکند. زمانی که الگو به آسانی قابل شناسایی بود شروع به معامله کنید. پول خود را به چیزی که شبیه به نوعی کانال است دور نریزید.
اگر می خواهید متعلق به ۱۰٪ از معامله گران برتر باشید، لازم است هشیار باشید و تنها زمانی وارد معامله شوید که در مورد الگوی کانال مطمئن هستید. یک نکته بسیار مهمی که به بسیاری از معاملهگران حرفهای کمک میکند تا واقعا در حرفه خود پیشرفت کنند، پیگیری معاملات و الگوهای مختلف است. جاهایی که استراتژی کاربرد دارد و جاهایی که کاربرد ندارد را یادداشت کنید و بر اساس آمار خودتان اقدام به عمل نمایید.
یک مثال واقعی
در چارت ۳۰ دقیقهای بالا، روند نزولی را مشاهده میکنید. من الگوی کانال را در تایم فریم ۳۰ دقیقه بعد از کنترل نمودار در تایم فریمهای مختلف شناسایی کردم. به نظر میرسد معامله در محدوده زمانی، ۱۴ اکتبر باشد. سطح بالا، قیمت ۱٫۶۱ و سطح پایین، قیمت ۱٫۵۹ است. زمانی که نمودار به حداکثر قیمت (Higher) شمع نزدیک میشود، پوزیشن خرید میگیرم. نوار صورتی رنگ جایی است که میفروشم و نوار نارنجی رنگ جایی است که حد ضرر (ST) را قرار دادم و بر روی نوار سبز رنگ، هدف سود (Target Profit) را مشخص کردم. در این مورد از ۳/۱ برای حد ضرر (SL) و ۳/۲ برای قیمت هدف (Target Price) را دنبال نکردم چون در اینجا میخواستم ضرر کمتری را داشته باشم.
نتیجه چیست؟ یک معامله سودآور را به همراه داشت. میزان ریسک کاملا به دید شما از چارت معاملاتی بستگی دارد. با این استراتژی از ریسک کم با سود بالا استفاده کردم.
استراتژی دوقلوی سقف یا دبل تاپس (Double Tops)
اکثر معاملهگران موفق از تحلیل تکنیکی استفاده میکنند و الگوهای نمودار برای کسب درآمد را به کار میبندند. آنها فهرستی از الگوهای اصلی که کاربردی است را دارند و دائم از این الگوها استفاده میکنند. هر زمان که شکل خاصی ظاهر شود، آنها معامله خود را آغاز میکنند و میدانند که ۵۵ تا ۹۰ درصد مواقع برنده هستند.
یکی از این الگوهای بسیار موفق، استراتژی دو قلوی سقف یا دبل تاپس (DT) است. اغلب این الگو در نمودار ظاهر می شود و تقریبا هر روز الگوی دو قلوی سقف یا دبل تاپس یا (DT) را مشاهده میکنم. به این بستگی دارد که چه قدر از روز را پشت کامپیوتر مینشینید و از چند ابزار مختلف برای بررسی نمودار استفاده میکنید. هنگامی که دو قلوی سقف مناسب را مشاهده کردید، میتوانید وارد معامله شوید و بدانید شانس به نفع شماست. در ادامه مراحل یافتن استراتژی دبل تاپس معاملاتی را نشان خواهم داد. این یکی از الگوهای سودآوری است که توصیه میکنم به آن توجه کنید.
سهام مختلف را بر روی صفحه کارگزاری خود مرور کنید.
برای یافتن الگوی دو قلوی سقف، نمودار سهام یا ارزهای مهم را بررسی میکنم. نمودار یک ساعته و ۵ دقیقه را بررسی میکنم تا دوتایی بالا و پایین را پیدا کنیم. با بزرگ نمایی نمودار، بهتر میتوان آن را بررسی کرد.
در نمودار بالا، الگوی دو قلوی سقف به خوبی قابل مشاهده است. شما میتوانید تایم فریم را بر اساس علاقمندی خود انتخاب کنید. بستگی به این دارد که معامله شما چه قدر طول میکشد. اگر میخواهید معامله را در عرض ۵ دقیقه تا چند ساعت انجام دهید، باید از نمودار ۵ یا ۱۵ دقیقه استفاده کنید، اگر به دنبال استراتژی سویینگ یا (نوسانگیری) هستید از تایم فریم بیشتر مثلا ۳۰ دقیقه یا یک ساعته یا بیشتر استفاده کنید.
این الگو چه شکلی است؟
بایستی به دنبال الگوی W شکل باشید، زمانی که روند به سرعت به بالا حرکت میکند سپس پولبک میکند و دوباره بالا میرود، حد ضرر (SL) را در همان سطح یا در زیر حداکثر قیمت (High) شمع قبلی قرار میدهید و مجددا شروع به پایین آمدن میکند.
در تصویر بالا مثالی از الگوی دو قلوی سقف رسم شده است. در آنجا شما می توانید ببینید که سهام قادر نیست به بالاترین جایگاه اولیه برسد و قدرت را از دست داده است. حالا بایستی صبر کنید تا روند به زیر حداقل قیمت (Low) شمع قبل از خود برسد که بین دو سطح بالایی قرار دارد. زمانی که روی حداقل قیمت (Low) شمع قبل از خود ایستاد (زمانی که نوار مشکی به عنوان خط گردن (Neckline) را رسم کردید)، اقدام به خرید یا فروش سهام میکنید.
گاهی این الگو به درستی کار نمیکند، به همین دلیل همیشه حد ضرر (SL) را بین دبل تاپس و محل ورود به پوزیشن قرار میدهم. اگر این بار کار نکرد، نگران نباشید، مهم است که در زمان مناسب از معامله خارج شوید تا سرمایه خود را حفظ کنید و در زمان دیگری آن را مجددا امتحان کنید.
برای به دست آوردن سود بیشتر، (TP) را یک و نیم تا دو برابر بیشتر از حد ضرر (SL) مشخص میکنم. همان طور که در نمودار بالا مشاهده میکنید. اغلب نسبت حد سود (TP) به حد ضرر (SL) یک و نیم برابر کافی است و در باند مدت سودآور است.
استراتژی دو قلوی کف یا دبل باتم (Double Bottom)
عکس روش بالا کار میکند.
شکل بالا مانند نمونه قبلی فقط به صورت برعکس کار میکند. توجه: بسیار مهم است تا خط گردن (Neckline) تشکیل نشده وارد معامله نشوید. بعضی از معاملهگران حد ضرر (SL) را آزادانهتر در بالا یا پایین دو قلوی کف یا دبل باتم قرار میدهند؛ اما من نسبتا محافظهکارانه عمل میکنم و حد ضرر (SL) و حد سود (TP) را به همان روش بالا قرار میدهم تا در معاملات به موفق دست پیدا کنم. من از استراتژی خودم استفاده میکنم و شما آزاد هستید تا سطوح مختلف را تجربه کنید.
نمودار بالا، مثال بسیار خوبی از الگوی دو قلوی سقف یا دبل تاپس است.
نوبت شماست
حلا نوبت شماست که از این استراتژی استفاده کنید. مطالب را دوباره بخوانید و سعی کنید در الگوهای دو قلوی سقف و کف به کار برید. از حد ضرر (SL) و حد سود (TP) منطقی استفاده کنید و معاملات خود را یاداشت کنید. سپس آماری از یاداشتهای خود بگیرید و بینید که آیا این الگوها هم برای شما به درستی جواب داده یا خیر و سعی کنید اشتباهات خود را پیدا کنید و در معامله بعدی، اشتباه خود را اصلاح نمایید.
چکیده:
استراتژی مورد نظر با استفاده از روند معاملاتی، ورود و خروج از پوزیشن را بررسی میکند. همچنین پولبک، شکست روند، الگوهای کانال و الگوهای سقف و کف به شما کمک میکند تا پوزیشن مناسب را با در نظر گرفتن حد ضرر (SL) انتخاب کنید.
نویسنده و مترجم: هانیه عظیم زادگان
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
نام صرافی | تخفیف کارمزد | IP خارج از ایران | لینک ثبت نام |
---|---|---|---|
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
بیت ۲۴ | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
آبان تتر | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.
استراتژی معاملاتی چیست؟
مهمترین هدف برای طراحی یک استراتژی معاملاتی، دوری از معاملات احساسی است.
معاملهگران از برای یافتن بهترین نقطه ورود و خروج، زمان معامله، حجم معامله و بقیه موارد موردنیاز برای یک معامله استفاده میکنند.
وظیفه اصلی یک معاملهگر یافتن استراتژی همسو با تفکرات و روانشناسی خود است و این موضوع مشخص نمیشود مگر اینکه مدتی را با آن استراتژی معامله کند. پسازاینکه استراتژی موردنظر خود را یافت باید دائم در حال بهینه کردن آن باشد تا بتواند تغییرات بازار را تشخیص دهد و همواره سود ده بماند.(در ادامه مقاله بهبود روش معامله را هم بخوانید)
در انتخاب و استفاده از استراتژی معاملهگر باید پذیرش این موضوع را نیز داشته باشد که با توجه به اینکه بازارها تغییر میکنند گاهی ممکن است استراتژی نیاز به تغییر اساسی و یا حتی کنار گذاشته شدن دارد.
در زیر انواع استراتژی های معاملاتی در بورس و سایر بازارهای مالی را به شما معرفی میکنیم البته این تقسیمبندی با نظر شخصی خودم ایجادشده و میتواند بسته به نظر هر معاملهگری متفاوت باشد.
انواع استراتژی معاملاتی
استراتژیهای معاملاتی به ۴ دسته تقسیم میشوند:
- ابزار محور(اندیکاتوری، اسیلاتوری)
- محاسباتی
- ترکیبی
۱٫استراتژیهای ابزار محور (اندیکاتوری و اسیلاتوری)
اندیکاتورها و اسیلاتورها مجموعهای از فرمولها و ابزارهای ریاضی هستند که بهصورت خطوط یا اعداد روی نمودار ظاهر میشوند و به تحلیلگر انواع استراتژی معاملاتی در بازارهای مالی کمک میکنند تا روند بازار را تشخیص دهند.
اندیکاتورها انواع مختلف دارند که در اینجا از بسط این موضوع خودداری میکنم.
در پلتفرمهای معاملاتی اندیکاتورها و اسیلاتورهای زیادی تعبیهشده و هرکدام کار مشخصی انجام میدهند. برای استفاده از آنها معاملهگر باید بهصورت دقیق با طرز کار آن آشنا باشد تا بتواند بهدرستی از آنها استفاده کند.
استفاده از اندیکاتور و تفسیر آن بر روی قیمت کار سادهای است. به همین دلیل است که بسیاری از معاملهگران تازهکار از آن استفاده میکنند.
ولی نکات پنهانی در آن است که باید حتماً به آنها توجه کنید.
درصورتیکه شما از طرفداران استراتژیهای اندیکاتوری هستید، حتماً به نکات زیر توجه کنید:
- اندیکاتورهای با استفاده از اطلاعات گذشته، تفسیری از آینده به شما میدهند و این یعنی خطا. چون هرگونه تفسیری از آینده بر مبنای گذشته با خطا همراه است.
- اکثر اندیکاتورها و اسیلاتورها دارای پارامترهای ورودی هستند مثلاً پارامتر Period در میانگین متحرک و یا Deviation در باندهای بولینجر
این پارامترها مقادیر مختلفی را به خود میگیرند و معاملهگر باید پارامترهای مناسب را برای محصول و تایم معاملاتی خود انتخاب کند. در صورت انتخاب نادرست، معامله با خطا انجام خواهد شد و نتیجه آن زیان است.(در ادامه مقاله نحو ترسیم خطوط حمایت و مقاومت را هم بخوانید)
- اندیکاتور، مشتقی از قیمت است یعنی اندیکاتورها بعد از حرکت قیمت، حرکت میکنند و این موضوع تأخیر در تصمیمگیری را به وجود میآورد.
- استفاده از تعداد زیادی از اندیکاتورها بهمنظور تائید بیشتر، تأخیر در ورود ایجاد میکند و این باعث میشود از حرکت اصلی قیمت جا بمانیم و مقداری از حرکت قیمت را از دست بدهیم
- درصورتیکه بیش از یک اندیکاتور استفاده میکنید، باید حتماً دقت کنید که مفهوم هر اندیکاتور چیست، یا برای چه منظوری استفاده میشود؟
مثلاً: اگر از روی چارت قیمت خود میانگین متحرک و مکدی را دارید، باید بدانید که مکدی از ۲ میانگین متحرک تشکیلشده و اگر از مکدی برای تشخیص روند یا تائید روند استفاده میکنید، توجه داشته باشید هر دو اندیکاتور (اسیلاتور) شما حرف تقریباً مشابهی میزنند. در این صورت شما نهتنها ابزار تأییدی به تحلیل خود اضافه نکردید، بلکه تنها باعث تأخیر در ایجاد سیگنال شدهاید.
(توضیح: از مکدی برای تشخیص واگرایی هم استفاده میشود)
۲٫استراتژی پرایس اکشن
علاقهمندان این سبک، فقط بر روی قیمت تمرکز میکنند و عقیده دارند تمام مفاهیم و احساسات و عملکرد معاملهگران در چارت قیمتی خلاصه میشود. آنها اعتقاد دارند هر ابزاری را روی نمودار بیندازند باعث تأخیر در تصمیمگیری میشود و مقداری از سود را از دست میدهند.
این سبک و استراتژی علاقهمندان بسیاری در سراسر دنیا دارد و ازنظر من هم جزو کاراترین استراتژیهای معاملاتی است.
در پرایس اکشن با حال بازار کارداریم. در این روش سؤال این نیست که چه اتفاقی خواهد افتاد، سؤال اصلی این است که چرا این اتفاق دارد میافتد؟
این روش تحلیل میکند چرا سوینگها در بازار شکل میگیرد، چرا قیمت یک حمایت یا مقاومت را میشکند، یا چرا نمیشکند.
با پاسخ به این سؤالها و سؤالهای بسیار دیگر، رفتار مناسب را برای پاسخ به آن چرا ها، اتخاذ میکنند.
۳٫استراتژیهای محاسباتی
این استراتژیها بر اساس فرمولهای ریاضی ایجاد میشوند و نیازی به تحلیل ندارند.
استراتژیهایی مانند مارتینگل و استراتژی گرید، از این نوع استراتژیها هستند. با جستجوی در اینترنت میتوانید درباره این استراتژیها مطالعه کنید.
این استراتژیها به دلیل سادگی و عدم نیاز به تحلیل، طرفداران زیادی دارد ولی معایبی دارد که در زیر به بیان آنها میپردازیم:
- نیاز به محاسبات سریع دارند و محاسبات دستی معمولاً سرعت و دقت کافی ندارند
- مدیریت سرمایه و مدیریت پوزیشنهای باز در آنها بسیار مهم است و در صورت رعایت نکردن این دو مورد زیانهای سنگینی بهحساب انواع استراتژی معاملاتی در بازارهای مالی وارد میکند.
- در صورت پذیرفتن ریسک بالا میتوان انتظار سوددهی خوبی از آنها داشت در غیر این صورت من اصطلاح “قلک” را برای آن انتخاب میکنم و در صورت رعایت مدیریت ریسک و سرمایه سختگیرانه میتوان رقم محدودی از آنها انتظار سوددهی داشت.
- بهترین راه برای استفاده از این نوع استراتژیها، استفاده از اکسپرت یا معاملات خودکا ر است که هر معاملهگری توان آن را ندارد.
۴٫استراتژیهای ترکیبی:
این استراتژیها ترکیبی از استراتژیهای فوق هستند که معاملهگر میتواند با سلیقه خود آنها را باهم ترکیب کند. مثلاً میتواند از چند اندیکاتور و یا ابزار خاص در استراتژی پرایس اکشن استفاده کند.
و یا میتواند با تحلیلی که در استراتژی معاملاتی در بورس و سایر بازارهای مالی خود دارد از استراتژیهای محاسباتی استفاده کند.
مثلاً من در یکی از استراتژیهای معاملاتی خودم که بالای ۹۰ درصد صحت معامله دارد (از هر ۱۰۰ معامله ۹۰ تای آن با سود بسته میشود) از استراتژی مارتینگل (محدود) در پوزیشنهای زیان ده خود استفاده میکنم.
استفاده از این روش، یعنی ترکیبی، نیازمند این است که بر همه روشهای فوق مسلط باشید و بتوانید نقطهضعف یک روش را با روش دیگر برطرف کنید.
ما در این مقاله بیشتر مورد انواع استراتژی معاملاتی و تعریف استراتژی معاملاتی چیست پرداختیم، شما میتوانید نظرات و تجربیات خود را در این زمینه با ما و سایر دوستان به اشتراک بگذارید.
جهت مطالعه بیشتر این مطلب را مطالعه کنید.
در اخر به شما علاقه مندان به بازارهای مالی توصیه میکنم دوره استاد موسوی به نام دوره روانشناسي معامله گري را حتما تهیه کنید.