فارکس سایت در ایران

پلت فرم چیست؟

بَکت را به این منظور طراحی کردیم که مشتریان و نهادهای مختلف به‌آسانی بتوانند دارایی‌های دیجیتال‌شان را خریدوفروش کنند، ذخیره کنند یا خرج کنند. بَکت با هدف ارائه‌ی اعتماد، بهره‌وری و سهولت در تجارت به‌دنبال توسعه‌ی نوعی فناوری باز برای برقراری ارتباط بین بازارهای موجود و زیرساخت تجاری مبتنی بر بلاک چین است.

ساخت پلت‌ فرم هزینه‌ بر نیست، هیاهو نکنید!

در صنعت خودروی کشور تاکنون شاهد طراحی پلت‌فرم نبوده‌ایم، هر چند اقداماتی در این راستا در اشل دانشگاهی شکل ‌گرفته است. دلیل عدم تولید پلت‌فرم داخلی به گفته مدیران، نداشتن دانش آن و هزینه بالا مطرح شده است.

به گزارش اخبار خودرو ،کمپانی‌های خودروسازی همواره در پی ساخت و تولید محصولی براساس دانش خود هستند. در واقع اعضای خانواده برندی از یک کمپانی، بر پایه بخش‌هایی مشترک، طراحی و ساخته می‌شوند که به آن پلت‌فرم می‌گویند. پلت‌فرم شالوده اصلی خودرو را تشکیل می‌دهد که سایر سیستم‌ها، تجهیزات و بخش‌های خودرو روی آن نصب می‌شود. اغلب کمپانی‌های خودروسازی برای تصاحب بازار، محصولاتی را تولید می‌کنند که خود طراح پلت‌فرم آن هستند، این موضوع بیانگر آن‌ است که اگر کمپانی تمایل به عرضه محصولات متنوع دارد، باید در راستای فعالیت خود، طراحی پلت‌فرم و استفاده از دانش بومی را دستور کار قرار دهد. در صنعت خودروی کشور تاکنون شاهد طراحی پلت‌فرم نبوده‌ایم، هر چند اقداماتی در این راستا در اشل دانشگاهی شکل ‌گرفته است. دلیل عدم تولید پلت‌فرم داخلی به گفته مدیران، نداشتن دانش آن و هزینه بالا مطرح شده است که به همین بهانه با دکتر مصطفی پهلوانی، استاد دانشگاه، کارشناس پروژه شرکت بهمن موتور و عضو تیم طراحی پلت‌فرم دانشگاه علم‌وصنعت ایران رفتیم تا درخصوص طراحی پلت‌فرم داخلی و تجربیات وی در زمینه طراحی پلت‌فرم ملی در دانشگاه علم‌و‌صنعت گفت‌وگویی داشته باشیم. تعریف دقیق پلت‌فرم چیست و به چه قسمتی از خودرو گفته می‌شود؟ پایه و شالوده اصلی یک خودرو که بر اساس آن چندین مدل خودرو تولید و ساخته می‌شوند، پلت‌فرم نام دارد. به بیان ساده‌تر، پلت‌فرم قسمت‌هایی از خودرو است که قابل دیدن نیستند و معمولا برای محصولاتی که از یک پایه استفاده می‌کنند، مشترک است. این قسمت‌های نادیدنی، می‌توانند سازه‌ای یا غیرسازه‌ای باشند. به‌عنوان مثال برای خودرو، بخش‌هایی که کف و داخل محفظه موتور خودرو قرار می‌گیرند، قسمتی از بخش سازه‌ای پلت‌فرم است. به بیان دیگر پلت‌فرم مجموعه پیشرانه (نه لزوما در تمامی پلت‌فرم‌ها)، سیستم شاسی (تعلیق، فرمان و ترمز)، قسمتی از بخش‌های سازه‌ای، اجزای مبلمان داخل اتاق (مانند صندلی‌ها اما نه لزوما تمام قطعات) و سیستم انتقال قدرت را در برمی‌گیرد. این قسمت‌ها می‌تواند بین چندین محصول تولیدی یک شرکت خودروساز، مشترک باشند و فقط قسمت‌هایی که نیاز به ایجاد تغییرات در آنها حس می‌شود از نو طراحی شود یا تغییراتی اساسی در آنها صورت گیرد. به‌عبارت دیگر پلت‌فرم از سیستم شاسی، سازه و انتقال قدرت تشکیل شده است. یکی از مسائلی که خودروسازان در بحث طراحی پلت‌فرم مطرح می‌کنند، پرهزینه بودن این بخش است. تا چه حد این موضوع صحیح است؟ همواره چون تولید یک محصول بر اساس پلت‌فرم صورت می‌گیرد، همه عوامل زیرساختی را نیز باید براساس آن طراحی کرد. به این معنا که وقتی پلت‌فرم جدیدی طراحی می‌کنیم، باید تمامی اجزای آن از پایه طراحی شوند. برای درک بهتر این موضوع مثال می‌زنم. زمانی‌که تنها فاصله طولی خودرو (wheel Base) را تغییر می‌دهیم، باید طول پلت‌فرم افزایش یابد. افزایش طول پلت‌فرم سبب می‌شود به سیستم فرمان جدیدی نیاز داشته باشیم که مستلزم صورت گرفتن محاسبات جدیدی است. همچنین باید سیستم تعلیقی با محاسبات جدید برای آن طراحی شود. ضمنا باید قسمت‌های سازه‌ای میانی خودرو نیز مجدد طراحی شود و تغییراتی از این مدل. این موضوع نشان می‌دهد برای یک پلت‌فرم جدید، بسته به اینکه از پلت‌فرم‌های موجود دیگر چه میزان مستقل است، تمام سیستم‌ها باید از صفر طراحی (Design) یا باز طراحی (Redesign) شود یا بهبود (Modify) یابند. بنابر این برای طراحی بخش های مختلف، خود به خود به زمان قابل توجه و به تبع آن هزینه نیاز خواهد بود. برآورد نسبی تولید یک خودرو با یک پلت‌فرم در کشور ما چقدر است؟ در ابتدا باید نگاهی اجمالی به هزینه طراحی و نسبت آن با درآمد یک شرکت خودروساز داشته باشیم. طراحی یک خودرو با پلت‌فرم جدید در داخل کشور تقریبا ۱۰ تا ۱۵ میلیارد تومان هزینه در‌بر‌خواهد داشت که علاوه بر آن، زمان ساخت نمونه اول (پروتوتایپ) و برای فازهای مربوط به آن نیز باید هزینه در نظر گرفته شود. حال با نگاهی اجمالی در‌می‌یابیم به‌طور میانگین ۱۵ میلیارد تومان برای یک خودروساز هزینه قابل توجهی نیست. فرض کنید قرار باشد این خودرو در بازار ۵۰ میلیون تومان قیمت‌گذاری شود، اگر ۲۵درصد سود هم برای یک دستگاه خودرو در نظر بگیریم، مبلغ هزینه‌شده با فروش ۱۲۰۰دستگاه خودرو بازخواهد گشت که با در نظر گرفتن ظرفیت تولید ۷۵ دستگاه برای یک خط تولید کامل و با در نظر گرفتن گلوگاه‌های تولید و تعطیلات آخر هفته، این مبلغ با تولید ۳ هفته محصول قابل بازگشت است. اما همه اینها به این معنی نیست که نباید این هزینه صورت گیرد. رسانه‌ها باید این طرز فکر مدیران را اصلاح کنند زیرا برای داشتن یک محصول جدید این مبلغ ناچیز است. زمانی‌که یک پلت‌فرم طراحی می‌شود تا رسیدن به مرحله بلوغ و تامین زیرساخت، بسیار زمان‌بر خواهد بود. علاوه بر این موضوع، خدمات پس از فروش آن نیز زمان‌بر و هزینه‌بردار است. پس می‌توان نتیجه گرفت پلت‌فرم هزینه‌بردار نیست بلکه بالغ شدن محصول و زمان آن موجب افزایش هزینه می‌شود. منظورتان چه هزینه‌هایی است؟ هزینه در زنجیره تامین قطعات، بهبود و تجهیز زیرساخت‌هاست. مثلا خط رنگ، سالن مونتاژ و خط تولید باید تجهیز شود و فضای آن افزایش یابد. پرهزینه‌ترین بخش در کمپانی‌های خودروساز، سالن مونتاژ و قالب‌های بدنه است. در حال حاضر اغلب کمپانی‌های داخلی، قالب‌ها را نمی‌خرند، بلکه حاضرند هزینه حمل‌ونقل قطعات بدنه به‌صورت CKD از کشور مبدا را پرداخت کنند زیرا این هزینه بسیار بالاست. بگذارید مثال روشنی بزنم، بسیاری از خودروهای پرفروش بازار، باید ارزان باشند اما یکی از دلایل گران بودن آنها واردات فول CKD بدنه آن و البته این مساله فارغ از تاثیر کشش بازار و تاثیر آن بر قیمت محصول است. قسمت‌های روی بدنه و قالب‌های آن شامل پلت‌فرم نیست، پس نباید هیاهو ایجاد شود و بگویند این مورد پرهزینه است! باید در نظر داشته باشیم محصول و پلت‌فرم با یکدیگر متفاوت هستند. یک‌سری قالب پانل‌های پوششی بدنه (با در نظر گرفتن تولید ۵ ساله یک محصول و تغییر ظاهر اساسی آن بعد از پنج سال) باید تغییرات اساسی داشته باشد در‌حالی‌که با توجه به مشترک بودن بخش‌های اصلی سازه‌ای که پلت‌فرمی هستند، ممکن است برای چهار یا پنج نسل از محصولات که بر پایه یک پلت‌فرم مشترک هستند، قالب‌ها و تجهیزات مونتاژ این بخش‌ها هیچ تغییری نداشته باشند. با یک پلت‌فرم چند محصول می‌توان تولید کرد؟ با توجه به ادعای کمپانی‌های بزرگی مانند فورد و تویوتا، روی یک پلت‌فرم می‌توان ۲۲ تا ۲۳ محصول را سوار کرد. البته کمپانی‌های مذکور روی یک پلت‌فرم انواع محصولات کوپه، هاچ‌بک، پیکاپ و. را به‌راحتی سوار می‌کنند. اگر بخواهم مثال داخلی بزنم، پلت‌فرم خودروی تیبا تلفیقی از پراید و ریو است. همین تیبا را در نظر بگیریم که جدای از محصول سدان، از آن سه محصول تیبای هاچ‌بک، کوییک و ساینا نیز تولید می‌شود. در حقیقت هر چهار محصول نام‌برده، یکی هستند و هیچ تفاوت پلت‌فرمی ندارند، تنها ظاهر آن دستخوش تغییر قرار گرفته‌اند. این کار در تمام دنیا معمول است، مثلا تویوتا استاد این کار است، یک پلت‌فرم طراحی و محصولات مختلفی را برای چندسال با آن پلت‌فرم روانه بازار می‌کند. باید به این نکته مهم اشاره کرد که یک خودروساز باید پلت‌فرمی متعلق به خودش داشته باشد. باتوجه به این‌که در تیم طراحی پلت‌فرم بودید، آیا در ایران استعدادها و دانش آن وجود دارد که خود ما پلت‌فرمی برای محصولات‌مان طراحی کنیم؟ طراحی پلت‌فرم در ایران امکان‌پذیر است، آن‌هم در یک دوره طرح دو تا سه ساله که یک پلت‌فرم از صفر طراحی شود و به مرحله نمونه اولیه یا پروتوتایپ برسد. بعد از آن می‌توان به‌راحتی تجاری‌سازی کرد. ما ضعف دانش فنی نداریم، بلکه ضعف در تامین بودجه از سوی کمپانی‌ها وجود دارد. کمپانی‌ها باید بدانند برای داشتن یک پلت‌فرم که متعلق به خود کمپانی باشد و هر زمان هر کاری که خواست روی آن انجام دهند، هزینه گزافی نمی‌پردازند. این امر باید جا بیفتد که پلت‌فرم، گلبول قرمز یک کمپانی است، اگر این بخش نباشد کمپانی، بیمار و وابسته به طبیب می‌شود تا یک کمپانی بزرگ‌تر از کشوری دیگر بیاید و یک محصول به خط تولید بیمار تزریق کند و در نهایت یک پلت فرم چیست؟ کمپانی سرپا اما وابسته بماند. اگر پلت‌فرم ندارید، پس توانایی خودروساز شدن را ندارید و صرفا مونتاژکار هستید. نباید فراموش کرد که برای ساخت پلت‌فرم نیاز به یک مدیریت درست داریم، ما ضعف دانش نداریم، بلکه ضعف مدیریتی داریم. بر چه اساس و معیاری یک پلت‌فرم طراحی می‌شود؟ این سوال خیلی کلی است چون معیارهای زیادی وجود دارد. اولین قدم طراحی پلت‌فرم تدوین PLC (Product Life Cycle) یا همان چرخه عمر محصول است که از این طریق، استانداردها و معیارهای قابل قبول، تعریف و طول عمر آن‌را تعیین می‌کنند. به‌عنوان مثال محصول A را طراحی کرده‎‌ایم، باید برای این محصول مشخص کنیم که آیا قرار است ۱۰ سال، بیشتر یا کم‌تر طول عمر داشته باشد و قرار است چه ویژگی‌هایی را دارا باشد. هنگام طراحی پلت‌فرم، شاسی و بدنه از آن باید تبعیت کنند یا برعکس است؟ همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردم، بخشی از شاسی و سیستم تعلیق و اجزای دیگر در پلت‌فرم وجود دارند یعنی نمی‌توان گفت این موارد از یکدیگر جدا هستند. ولی زمانی‌که یک پلت‌فرم را تثبیت کردیم و قرار است محصول A تا D روی آن سوار شود، قطعا در این مورد باید محصولات از پلت‌فرم تبعیت کنند. برای این‌که خودرویی ایمن داشته باشیم، ایمنی و طراحی پلت‌فرم مهم است یا شاسی؟ همان‌طور که می‌دانید ایمنی خود چند مرحله دارد که در اینجا منظور ایمنی در تصادف است. بخشی از ایمنی خودرو به تست سرعت ۵۶ کیلومتر بر ساعت مربوط می‌شود که بر اساس استاندارد یوروان‌کپ تبیین شده است و ایمنی سرنشین را تعیین می‌کند. در این تست، ایمنی سرنشین بعد از تصادف مهم است که حداقل به او آسیب وارد شود. این مقوله ربط چندانی به پلت‌فرم ندارد. شما می‌توانید روی یک پلت‌فرم، محصولی فوق‌العاده ایمن داشته باشید، دقیقا روی همان پلت‌فرم می‌توان محصولی غیرایمن داشت. بخشی از سازه مربوط به پلت‌فرم است و مابقی آن به بدنه و اجزای دیگر مرتبط می‌شود. پلت‌فرم ایده‌آل باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟ این مورد را باید از چند وجه دید و بررسی کرد. اول اینکه باید زنجیره تامین گسترده‌ای داشت، مثلا پلت‌فرمی باشد که قطعات مورد نیازش را بتوان به‌طور هم‌زمان از چند کمپانی قطعه‌ساز تامین کرد. دوم اینکه زیرساخت‌های ما در کمپانی با پلت‌فرم جدید تطابق داشته باشد. سوم، جذب بازار و بخش اقتصادی آن حائز اهمیت است. متاسفانه در کشور ما بازار انحصاری است، در نتیجه رقابت کاهش می‌یابد و مورد آخر حقیقتا ناشناخته است. کمپانی‌های ما باید چنین درکی داشته باشند که از یک پلت‌فرم هر دو سال یک‌بار محصولی جدید را روانه بازار کنند. آینده طراحی شاسی و پلت‌فرم در کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ ما در کشور دانش فنی قابل قبول اما دید مدیریتی ضعیفی داریم. اصلاح دید مدیریتی مستلزم اصلاح فرهنگ کلان جامعه است. اگر من به‌عنوان جامعه از محصول A ناراحت هستم؛ پس باید آن ‌را خریداری نکنم تا اصلاح شود، حتی اگر امتیازاتی برای خرید آن قائل شوند. نباید فراموش کنم محصول تغییری نداشته و فقط اشانتیون برای محصول عرضه شده است! اگر مدیریت ما هم دستخوش اصلاح و تغییر قرار گیرد، قطعا نه‌تنها آینده پلت‌فرم و طراحی، بلکه آینده صنعت خودروی کشور دگرگون خواهد شد.

تخت خواب پلتفرم چیست ؟

دکتر فرزانه بستانیان شیراز

یکی از مهمترین چیزهایی که در سلامت شما تاثیر دارد داشتن یک خواب راحت است.با وجود یک تخت خواب خوب میتوانید یک خواب راحت هم داشته باشید انواع مختلفی از تخت ها وجود دارند که مناسب یک خواب راحت برای شما هستد با ما باشید تا آنها را بشناسید

تخت خواب پلتفرم چیست ؟

تخت خواب پلتفرم چیست ؟

تخت پلتفرم
تخت خواب پلت فرم به شکل مستطیل است و به ورت یکدست قرار دارد که تشک بر روی آن قرار می گیرد و هیچ جزئی در کنار خود ندارد. برخلاف تخت خواب های سنتی، این مدل های مدرن روی زمین قرار گرفته وحدود 30 سانتی متر از سطح آن بالا می آیند. البته مدل هایی هم وجود دارند که می توانند برای بیش تر از این ارتفاع تنظیم شوند. این مدل تخت خواب ها بسیار نرم و کاربردی بوده و در انواع سبک ها و مدل ها طراحی و ساخته می شوند.

مزایا و معایب تخت خواب پلتفرم

مزایای تخت خواب پلتفرم :

  • مقاوم و محکم اند
  • دارای تنوع بالایی از مدل و سبک هستند
  • بسیار راحت اند
  • می توانند فضای ذخیره سازی اضافی داشته باشند
  • به فنر تخت خواب نیاز ندارند

معایب تخت خواب پلت فرم :

  • به طور معمول فضای زیر تخت ندارند
  • به دلیل بزرگ و سنگین بودن حرکت دادنشان مشکل است
  • می توانند گران باشند

انتخاب مدل مناسب تخت خواب پلتفرم :

1. تخت خواب با سطح توپر
سطح زیرین تخت به صورت یکدست و توپر بوده و فضای خالی زیر آن وجود ندارد. معمولا این مدل به دلیل زیبایی و استحکام زیادش انتخاب می شود.

2. تخت پلت فرم متحرک
در این مدل از تخت خواب یک سری پایه هایی در زیر آن قرار دارد، قابلیت جابه جایی آسانی را فراهم می کند. اما به غیر از این، حالت شناور بودنی را نیز به وجود می آورد. این مدل هم مانند نمونه قبل فاقد فضای زیر تخت است.

3.تخت خواب پلت فرم با فضای ذخیره سازی
در این مدل، سطح زیرین تخت دارای کشوها و فضاهای ذخیره سازی است. بنابراین می تواند برای اتاق خواب های کوچک ایده آل و مناسب به نظر برسد. بسته به نوع طراحی و مدل تخت، این فضاهای ذخیره سازی می توانند به صورت نامشخص و یکدست طراحی شوند.

تخت خواب پلتفرم چیست ؟

تخت خواب پلتفرم با پشتی
تخت خواب های لپت فرم با صفحه پشتی و جلویی می توانند سبک مدرن را کمی به مدل های سنتی نزدیک تر کنند. اما کماکان در همان دسته پلت فرم ها قرار می گیرند.

1. سطح نواری
یک تخت خواب با چنین سطح زیرینی، بدان معناست که از اسکلت های چوبی تشکیل شده و این نوارها یا میله ها متناسب با میزان جریان هوای مورد نیاز و نوع تشک در فاصله ها و اندازه های مختلفی قرار می گیرند. اگر شما تشک فوم دارید این مدل می تواند برایتان مناسب باشد.

2. سطح فلزی
یک سطح فلزی، با تشک های سنتی پلت فرم چیست؟ عالی کار می کند. به خصوص برای تشک هایی که از سفتی و استحکام بالایی برخوردارند.

3. سطح توپر
یک سطح پلت فرم توپر برای تجربه یک خواب آرام و راحت بسیار ایده آل بوده و دوام بیشتری نسبت به دو نوع قبلی دارد. البته این مدل به دلیل بسته بودن، امکان گردش هوای کم تری نسبت به دو مدل دیگر دارد.

تخت خواب پلتفرم چیست ؟

انتخاب متریال تخت خواب پلتفرم

1. تخت خواب فلزی
تخت های فلزی دارای دوام، سادگی و زیبایی بی نظیری هستند. اگر شما به دنبال یک سبک مدرن یا صنعتی هستید، فلز یک گزینه عالی است. تخت خواب پلت فرم با سطح فلزی در گذر زمان ماندگاری بالایی نیز خواهد داشت.

2.تخت پلت فورم روکش دار
اگر شما به دنبال ایجاد یک احساس راحت در کنار زیبایی در اتاق خواب خود هستید، یک تخت روکش شده شیک و امروزی گزینه عالی برایتان خواهد بود. این مدل ها دارای رنگ بندی های متنوعی بوده و قابلیت تمیز کردن نیز دارند. در برخی نمونه ها از پارچه هایی مانند چرم و مخمل استفاده می شود.

تخت پلت فورم چوبی
تخت های پلت فورم با صفحه چوبی نمونه ای بسیار ظریف و سبک هستند که می توانند پلت فرم چیست؟ در انواع سبک ها مانند روستیک، مدرن و حتی صنعتی به کار بروند. این مدل ها بادوام بوده و هیچ گاه از مد نمی افتند.

پلتفرم Bakkt چیست؟ کاربرد و قانون برای ارزهای دیجیتال

پلتفرم Bakkt چیست؟ کاربرد و قانون برای ارزهای دیجیتال

در تاریخ ۳ آگوست ۲۰۱۸، گزارش‌های متعددی از بازار بورس نیویورک منتشر شد که به‌سرعت سرخط خبرها را به‌خود اختصاص داد. مالک بازار بورس و اوراق بهادار نیویورک (NYSE) اعلام کرد به‌زودی پلتفرمی به نام بَکت را راه‌اندازی خواهد کرد که بازاری قانونی برای دارایی‌های دیجیتال از جمله ارزهای دیجیتال خواهد بود.

پلتفرم Bakkt چیست؟ کاربرد و قانون برای ارزهای دیجیتال

این کار، گامی اساسی برای قانونی‌کردن آینده‌ی دارایی‌های دیجیتال است. بکت که متعلق به شرکت Intercontinental Exchange (مالک بورس اوراق بهادار نیویورک) است، با شرکت‌های متعددی از جمله گروه مشاوره بوستون (BCG)، استارباکس و مایکروسافت همکاری می‌کند تا پلتفرمی به‌منظور خرید، فروش، ذخیره و خرج کردن دارایی‌های دیجیتال ایجاد کنند.

بَکت را به این منظور طراحی کردیم که مشتریان و نهادهای مختلف به‌آسانی بتوانند دارایی‌های دیجیتال‌شان را خریدوفروش کنند، ذخیره کنند یا خرج کنند. بَکت با هدف ارائه‌ی اعتماد، بهره‌وری و سهولت در تجارت به‌دنبال توسعه‌ی نوعی فناوری باز برای برقراری ارتباط بین بازارهای موجود و زیرساخت تجاری مبتنی بر بلاک چین است.

بَکت می‌خواهد یک «اکوسیستم قانونی جهانی برای دارایی‌های دیجیتال» باشد. در این راستا، مشارکت با شرکت‌هایی نظیر مایکروسافت و استارباکس نیز اعتبار ویژه‌ای به آن می‌بخشد.

آیا بَکت می‌تواند اعتماد و کاربردپذیری را برای دارایی‌های دیجیتال به ارمغان بیاورد؟

پلتفرم Bakkt چیست؟ کاربرد و قانون برای ارزهای دیجیتال

در لینکدین، این اولین باری است که خبری مرتبط با ارزهای دیجیتال منتشر می‌شود که دید مثبتی نسبت به آن دارد (احتمالا به این دلیل که پای مایکروسافت وسط است). امروزه در رسانه‌های اجتماعی کمتر خبری پلت فرم چیست؟ را می‌توانید پیدا کنید که بی‌طرفانه اعلام شده باشد.

همه‌ی شرکت‌ها و نهادها از شرکت‌های کُره‌ای گرفته تا بانک مرکزی چین، هنوز نمی‌توانند بلاک چین را به‌راحتی بپذیرند. بنابراین طبیعی است که Intercontinental Exchange (ICE) سعی کند مالک این فضا باشد.

بَکت قصد دارد این فناوری باز را برای برقراری ارتباط بین بازارهای موجود و زیرساخت تجاری مبتنی بر بلاک چین توسعه دهد، اما در این فضا تنها نخواهد بود. علی بابا (Alibaba) و پی پال (Paypal) امتیازات انحصاری زیادی بابت بلاک چین به‌دست آورده‌اند، اما بَکت قرار است نماینده‌ی «بازار قانونی دارایی‌های دیجیتال» باشد.

بَکت در نوامبرِ سال جاری قراردادهای آتی فیزیکی قانونی نیز برای بیت کوین ارائه خواهد کرد (در این قراردادها، طرفین معاملات را انجام می‌دهند و مبلغ قرارداد در تاریخ مشخص‌شده با بیت کوین تسویه می‌شود). بَکت می‌خواهد با استفاده از راه‌حل‌های ابری مایکروسافت، یک اکوسیستم جهانیِ باز و قانونی برای دارایی‌های دیجیتال ایجاد کند. این خبر خوبی برای آژور (عنوان تجاری پلتفرم‌های مایکروسافت) است که مدتی است از یک سو زیر سایه‌ی پیشرفت‌های آی‌بی‌ام و آزمایش بلاک چین خصوصی آن قرار گرفته و از سوی دیگر از خدمات وب آمازون (AWS) مبتنی بر بلاک چین عقب مانده است.

سال ۲۰۱۸ طلوعِ عصری پلت فرم چیست؟ جدید برای بیت کوین و ارزهای دیجیتال خواهد بود، زیرا ارزهای دیجیتال قانون‌مند خواهند شد. این اکوسیستمِ باز از نیازهای روبه‌رشد بازار ۲۷۰ میلیارد دلاری دارایی‌های دیجیتال حمایت خواهد کرد.

بکت به‌شکل مستقیم در آینده‌ی ارزهای دیجیتال نقش دارد. انتظار می‌رود اکوسیستم بَکت هم بازارهای قانونی را پوشش دهد و هم محل ذخیره‌ی خوبی برای دارایی‌های دیجیتال درکنار اپلیکیشن‌های کاربردی و تجاری باشد. این به‌خوبی نشان می‌دهد که قیمت بیت کوین تا سال ۲۰۱۹ به‌شدت افزایش خواهد یافت.

نگاهی کلی به پلتفرم‌ها و اهمیت آنها

چندسالی است که با توسعه‌ فناوری‌های دیجیتال،‌ بحث جدیدی میان اقتصاد‌دان‌ها شکل گرفته است، با عنوان «اقتصاد پلتفرمی». اقتصاد پلتفرمی به معنای آن است که مجموعه‌ای از فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی توسط پلتفرم‌هایی متنوع صورت گیرند.

نگاهی کلی به پلتفرم‌ها و اهمیت آنها

در واقع یک اقتصاد پلتفرمی بیان‌کننده تمایل کسب‌وکارها برای روی‌آوردن به مدل تجاری «پلتفرم‌های دیجیتالی» است. پس اقتصاد پلتفرمی به نوآوری دیجیتالی در ساخت پلتفرم‌هایی اشاره دارد که در آن همه چیز به صورت یکپارچه مدیریت شده و به سمت اهداف تجاری پیش می‌رود. «پلتفرم» در واقع بستری است برای برقراری ارتباط دو یا چند‌سویه بین تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان یک ارزش خاص.

این ارزش می‌تواند کالا یا خدمات باشد. از‌جمله پلتفرم‌های ایرانی می‌توان پلت فرم چیست؟ از «دیجی‌کالا» یا «با سلام» که کالایی را بین تولیدکننده و مصرف‌کننده جابه‌جا می‌کنند یا «اسنپ» و «تپسی» که خدمات تأمین‌کننده را به مصرف‌کننده می‌رسانند، نام برد. اقتصاد پلتفرمی و هر نوعی از کسب‌وکار مبتنی بر پلتفرم در واقع نقطه مقابل تجارت‌های سنتی خطی (Pipeline) قرار می‌گیرند. کسب‌وکارهای خطی صرفا محصولی را که تولید شده، به مصرف‌کننده ارائه می‌دهند و بستری برای برقراری ارتباط بین آنها فراهم نمی‌کنند. مانند مغازه که شما تولیدکننده را نمی‌بینید و فقط جنس مد‌نظر را از مغازه‌دار می‌خرید؛ اما در کسب‌وکارهای پلتفرمی، خود پلتفرم هیچ کالا یا خدمتی را تولید و تأمین نمی‌کند.

به‌عنوان مثال دیجی‌کالا تا زمانی که یک فروشنده صرف بود، به‌عنوان کسب‌وکاری خطی شناخته می‌شد؛ اما پس از آنکه فروشندگان می‌توانند کالاهای خود را به صورت مستقیم و با پرداخت کارمزدی از طریق این سایت اینترنتی بفروشند، دیجی‌کالا هم به یک اقتصاد پلتفرمی از نوع خرده‌فروشی آنلاین تبدیل شد.

در اوایل قرن جدید که با رشد فناوری، اقتصاد نیز تحت تأثیرات فراوان قرار گرفت و دوران جدیدی را آغاز کرد، کسب‌وکارهای نوپا سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص داده و کسب‌وکارهای سنتی از بین رفته یا بسیار کوچک شدند؛ اما در ادامه مسیر پیشرفت فناوری و توسعه‌ مفهوم جدیدی به نام پلتفرم، به نظر می‌رسد به سمت آشتی مجدد این دو نوع کسب‌وکارها باشیم.

در پلتفرم‌ها از‌آنجا‌که کسب‌وکارهای سنتی می‌توانند عضو پلتفرم‌ها شده و در آن نقش داشته باشند؛ بنابراین کسب‌وکارهای نوپا نه‌تنها الزاما رقیب آنها نیستند؛ بلکه در بسیاری از موارد، کمک شایانی به توسعه کسب‌های سنتی می‌کنند. مثلا با وجود پلتفرم‌هایی که حمل کالا را بر‌عهده دارند، شعاع اثر پلت فرم چیست؟ رستوران‌های محلی بسیار بزرگ‌تر شده و شاهد آن هستیم که حتی مشتریانی از مناطق دور هم، سفارش غذا به رستوران‌های سنتی می‌دهند. طبق آمار و تحلیل کارشناسان تا سال ۲۰۱۶ بیشتر از ۱۷۰ کمپانی مبتنی بر پلتفرم در سراسر جهان فعالیت داشتند که مجموع ارزش آنها فراتر از یک میلیارد دلار می‌شود. این روند در سال‌های اخیر حتی با رشد بسیار بیشتری همراه بوده است. در‌حال‌حاضر از ۱۰ کمپانی بزرگ فعال در صنایع مختلف در جهان، هفت مورد از آنها به‌عنوان اقتصاد پلتفرمی شناخته می‌شوند!

غول‌های فناوری مدرنی مانند اپل، گوگل، مایکروسافت، آمازون و علی‌بابا (پلتفرمی چینی) همگی از مدل تجاری اقتصاد پلتفرمی پیروی می‌کنند و هر‌کدام جوامع و بازارچه‌هایی اختصاصی برای برقراری ارتباط بین تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان دارند. این شرکت‌ها در سال‌های اخیر رشد شگرفی داشتند و حتی توانسته‌اند سهم زیادی از کمپانی‌های متنوع از سراسر جهان را خریداری کنند.

اقتصاد پلتفرمی در گفتاری دیگر با نام‌های پلتفرم آنلاین و پلتفرم دیجیتال هم شناخته می‌شوند؛ چرا‌که اغلب تجارت‌های مبتنی بر این الگو از ساختارهای تحت شبکه و اینترنت برای تعامل با مشتریان و زمینه‌سازی برقراری ارتباط استفاده می‌کنند. بسیاری از آنها خدمات خود را در قالب فروشگاه‌های آنلاین یا سرویس‌های به‌اشتراک‌گذاری خدمات ارائه می‌دهند و تراکنش‌های مالی و اقتصادی نیز در بطن همان پلتفرم‌ها صورت می‌گیرند. «جفری پارکر» (Geoffrey Parker) کارشناس بازار اقتصاد پلتفرمی از دانشگاه MIT و نویسنده کتاب «انقلاب پلتفرم» در‌این‌باره می‌گوید: «عمده قدرت در صنایع مختلف به‌ویژه تکنولوژی در حال حرکت به سمت اکوسیستم‌هاست. پیام این اتفاق واضح است که تمام شرکت‌ها نیاز دارند با مفهوم پلتفرم آشنا شده و جایگاه خودشان را در ساختار نوین صنایع، پیدا کنند».

طبق تحلیل آمار توسط کارشناسان، تا حدود سال ۲۰۲۵ میلادی بالغ بر ۳۰ درصد از فعالیت‌های اقتصادی جهان، مبلغی در حدود ۶۰ میلیارد دلار، فقط توسط پلتفرم‌های دیجیتال و اقتصاد پلتفرمی در سراسر دنیا به گردش در‌خواهند آمد. هرچند پیش‌بینی می‌شود تنها حدود سه درصد از کمپانی‌های فعلی استراتژی پلتفرمی ایدئالی داشته باشند.

اهمیت پلتفرم‌ها

تأثیر پلتفرم‌ها در آینده بشریت بسیار عمیق‌تر و بیشتر از چیزی است که در نگاه نخست به نظر می‌رسد و از ابعاد اجتماعی و فرهنگی مختلف در سراسر دنیا برخوردار است. بهتر است به برخی از این جنبه‌ها نگاهی دقیق‌تر داشته باشیم.

اول آنکه پلتفرم‌ها به طور فزاینده‌ای قدرتمند خواهند شد. پلتفرم‌هایی که تعاملات اجتماعی یا اقتصادی را کنترل می‌کنند، داده‌هایی را ذخیره‌سازی می‌کنند که برای تصمیم‌گیری‌های گسترده‌ و مهم‌تری در سطح ملی و بین‌المللی می‌توانند استفاده شوند؛ بنابراین این پلتفرم‌ها تنها کارکرد اقتصادی صرف نداشته و حتی کارکرد اقتصادی آن، محدود به سودآوری یک کمپانی خاص نخواهد بود؛ بلکه در اقتصاد ملی کشورها هم می‌تواند مؤثر باشد. به عنوان مثال، داده‌های گرفته‌شده توسط پلتفرمی تجاری مانند Alibaba اکنون به عنوان یک سیستم رتبه‌بندی اعتبار مالی عمل می‌کنند. این به آن معنی است که شرکت‌های بازرگانی بین‌المللی هرچه امتیاز بالاتری در این پلتفرم داشته باشند، به معنی اعتبار افزون‌تری است که دارند. داده‌های گردآوری‌شده توسط فیس‌بوک و سایر پلتفرم‌های اجتماعی در‌حال‌حاضر قابلیت تأیید هویت و مدیریت دسترسی را در سایر پایگاه‌های اینترنتی و پلتفرم‌ها فراهم می‌کنند. فعالان زنجیره تأمین در سراسر صنایع می‌توانند از داده‌های گرفته‌شده توسط پلتفرم‌های هوش مصنوعی مانند IBM’s Watson و Salesforce ’Einstein برای تصمیم‌گیری‌های پیچیده در صنعت خود استفاده کنند؛ پس پلتفرم‌هایی که تعاملات را تسهیل و داده‌ها را ذخیره می‌کنند، در آینده‌ تجارت جهانی نقش فزاینده‌ای خواهند داشت.

دوم، تعاملات تجاری و مالی گسترده در سطح بین‌المللی بدون راه‌اندازی یا عضویت در یک پلتفرم، اگر نگوییم غیر‌ممکن، بسیار دشوار شده است. هر شرکتی که یک زنجیره تأمین جهانی را اداره می‌کند، نیاز به تدوین استراتژی برای اقتصاد پلتفرمی دارد. کدام قسمت از زنجیره تأمین خودکار می‌شود؟ کدام‌یک برای مشارکت خارجی باز می‌شوند؟ با ظهور پلتفرم‌های مدیریت تأمین‌کننده مانند Tradeshift، هزینه مدیریت تأمین‌کنندگان کاهش یافته و به شرکت‌ها امکان می‌دهد فعالیت‌های بیشتری را برون‌سپاری کنند.

یک سؤال استراتژیک مرتبط این است: آیا دیجیتال‌سازی جریان‌های زنجیره تأمین که این فرصت را فراهم می‌آورد شرکت‌های بین‌المللی با کاهش نظارت و نقش دولت‌ها خیلی سریع‌تر، آسان‌تر و مستقیم با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و تعامل داشته باشند، حکمرانی و پایداری تجاری را کاهش نمی‌دهند؟ در پاسخ باید گفت که دیجیتال‌سازی به شرکت‌ها امکان می‌دهد کیفیت و شهرت تأمین‌کنندگان خود را بهتر بسنجند. پلتفرم‌هایی که معاملات زنجیره تأمین را مدیریت می‌کنند، اطلاعات مربوط به اعتبار و عملکرد تأمین‌کنندگان را ذخیره می‌کنند. در نتیجه شرکت‌ها امکان تصمیم‌گیری بهتری خواهند داشت. این پلتفرم‌ها همچنین می‌توانند ورودی‌های موجود در سراسر زنجیره تأمین را ردیابی و پیگیری کنند. در نتیجه زنجیره تأمین‌های مسئولیت‌پذیرتر و پایدارتری را ایجاد می‌کنند. این عوامل به‌خوبی می‌تواند رقابتی‌بودن شرکت‌ها در عصر اقتصاد دیجیتال را نشان دهد.

سوم، پلتفرم‌ها مستقیما بر کشورها هم تأثیرگذارند و در مواقعی حتی با آنها رقابت می‌کنند. به عنوان مثال، پلتفرم‌هایی که برای برون‌سپاری کارها راه‌اندازی شده‌اند، توانسته‌اند کمک کنند شرکت‌های کشورهایی مانند بنگلادش و فیلیپین درآمد متمرکزتری در کشور خود داشته باشند و در نتیجه مالیات کمتری حاصل از فعالیت‌های خود در آن کشورها پرداخت کنند؛ اما مهم‌تر از همه، پلتفرم‌هایی مانند Alibaba می‌توانند رشد بنگاه‌های کوچک و متوسط (SME) را حتی در سایر کشورها میسر کنند. آنها اگرچه کوچک هستند؛ اما از طریق پلتفرم‌ها می‌توانند رفتاری بین‌المللی داشته و درآمدزایی کنند. این موضوع قدرت مذاکره‌ای باورنکردنی به پلتفرم‌ها می‌دهد. اهمیت و کارایی و تأثیر پلتفرم‌ها آن‌چنان است که نگرانی‌های ژئوپلیتیکی نیز ایجاد می‌کند. به‌ویژه هنگامی که پلتفرم‌ها توسط دولت کشور خود از نزدیک کنترل می‌شوند. رقابت شدید اقتصادی بین چین و آمریکا را اگر از نزدیک دنبال کرده باشیم، شاهد هستیم که بیشتر این رقابت‌های اقتصادی بر سر پلتفرم‌هایی است که طرفین ساخته‌اند.

انواع اقتصاد پلتفرمی

کسب‌وکارهای مبتنی بر اقتصاد پلتفرمی در سال‌های اخیر رشد چشمگیری داشته‌اند. اگرچه همه آنها از الگوی کلی اقتصاد پلتفرمی تبعیت می‌کنند؛ اما لزوما در یک دسته قرار نمی‌گیرند. در واقع کسب‌وکارهای پلتفرمی، هر‌یک سبک و مدل تجاری خاصی را اعمال می‌کنند. تقسیم‌بندی‌های مختلفی برای پلتفرم‌ها وجود دارد که در یکی از آنها، پلتفرم‌ها از لحاظ کارکردشان به دسته‌های زیر تقسیم می‌شوند:

1. پلتفرم‌های تراکنشی: شرکت‌هایی که شامل بازارچه‌های مجازی یا محلی برای ملاقات افراد به صورت آنلاین می‌شوند، اغلب در دسته پلتفرم‌های تراکنشی قرار می‌گیرند. این پلتفرم‌ها به نحوی منجر به تعامل اقتصادی یا اجتماعی بین تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان می‌شوند. نمونه‌های این دست از اقتصادهای پلتفرمی شرکت‌های آمازون، فیس‌بوک، دیجی‌کالا و کیپاد هستند.

2. پلتفرم‌های نوآورانه: این شرکت‌ها معمولا ابزار و روابط کاربردی بخصوصی را تحت پلتفرمی خاص در اختیار مخاطب قرار می‌دهند تا از آنها برای مصرف شخصی یا تجاری و حتی تولید پلتفرمی دیگر استفاده شود. مایکروسافت، اوراکل و پادیوت خدماتی در این سبک از پلتفرم ارائه می‌دهند.

3. پلتفرم‌های ترکیبی: به ترکیب دو مدل تراکنشی و نوآورانه در کسب‌وکار پلتفرمی یک کمپانی می‌گویند که در واقع هم‌زمان تعاملی بین تولیدکننده و مصرف‌کننده برقرار می‌کنند و محتوایی برای ارائه جهت توسعه پلتفرم‌های ثانویه ارائه می‌دهند. گوگل‌پلی (اندروید) و پاداسپیس نمونه‌های پلتفرم ترکیبی هستند. در طبقه‌بندی مدل تجاری، اقتصاد پلتفرمی به چهار دسته کلیدی و مهم دیگر تقسیم‌بندی می‌شود. این دسته‌ها هر‌کدام سبک تجارت و پیشبرد کسب‌وکارهایی را که به اکوسیستم پلتفرمی روی آورده‌اند، نشان می‌دهد و به شرح زیر است.

1. مدل پلتفرم انتقالی

(Transitional Platform Model)

ساده‌ترین و کم‌ریسک‌ترین مدل کسب‌وکارهای اقتصاد پلتفرمی سبک انتقالی است. به‌این‌ترتیب که ساختاری بنیادین شکل گرفته و صرفا با ارتباطی مستقیم تعامل بین تولیدکننده و مصرف‌کننده را برقرار می‌کند. در واقع تقاضا را به سمت عرضه انتقال داده و در‌این‌بین درصدی به عنوان حق فراهم‌آوری بستر به کسب‌وکار پایه می‌رسد. تیما (Timma) نمونه خارجی و اترز نمونه داخلی این مدل تجاری هستند.

2. مدل پلتفرم دوسویه

(Two-Sided Platform Model)

در این حالت تولیدکننده و مصرف‌کننده بر بستر کسب‌وکار با یکدیگر مستقیما ارتباط دوطرفه برقرار می‌کنند. در واقع کاربر نسبت به خدماتی که از عرضه‌کننده دریافت می‌کند، مبلغی را مستقیما به طرف مقابل پرداخت کرده و در‌این‌بین پلتفرم درصدی را از تولیدکننده دریافت می‌کند. اوبر (Uber) نمونه خارجی و اسنپ نمونه واضح داخلی این مدل اقتصاد پلتفرمی است.

3. مدل پلتفرم چندسویه

(Multi-Sided Platform Model)

تقریبا مشابه با مدل دوسویه است، با این تفاوت که پلتفرم خدماتش را به صورت رایگان در اختیار تولیدکننده قرار می‌دهد و سپس چنانچه مصرف‌کننده‌ای با تولیدکننده تعامل برقرار کرد، کمیسیونی توسط کسب‌وکار پایه از تراکنش دریافت خواهد شد. اپ‌‌استور نمونه خارجی و اسنپ‌فود نمونه داخلی این سبک از اقتصاد پلتفرمی هستند.

4. مدل پلتفرم اشتراکی

(Subscription Platform Model)

مدل اشتراکی یا حق عضویت را می‌توان تکامل‌یافته‌ترین سبک تجارت اقتصاد پلتفرمی دانست. در این شرایط کاربر برای استفاده از پلتفرم بسته به نیازش هزینه اشتراک ماهانه یا سالانه‌ای پرداخت کرده و در سوی دیگر محصولات تولیدکنندگان را مستقیم یا غیرمستقیم خریداری کرده و نشر می‌دهند. در این شرایط بستر مناسب برای تعامل بین عرضه و تقاضا فراهم شده و تجاری‌سازی صورت می‌گیرد. نتفلیکس نمونه خارجی و فیلیمو نمونه داخلی این سبک از اقتصاد پلتفرمی هستند.

پلتفرم‌ها در حال تغییر آینده صنایع مختلف هستند و به گفته کارشناسان به‌زودی شالوده اقتصاد جهانی را شکل خواهند داد. سرزمین هوشمند پاد با ارائه انواعی از پلتفرم‌ها، اکوسیستمی از کسب‌وکارهای دیجیتال را شکل داده که هر‌کدام به‌نوعی در تأمین نیازهای آینده شهروندان نقش دارند.

تعادل تنوع پلتفرم و اثرات شبکه/ اثر نهایی ادغام پلتفرم‌های رقیب چیست؟

ادغام پلتفرم‌های دیجیتال اغلب توجه گسترده‌ای را نه تنها در رسانه بلکه بین محققان اقتصادی و حقوق نیز به خود جلب می‌کند. این مقاله با استفاده از دو بازار دو طرفه بزرگ در ایالات متحده برای نگهداری از سگ، تاثیرات ادغام دو پلتفرم رقیب را مورد بررسی قرار می‌دهد. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که کاربران آنلاین به طور متوسط با یک پلتفرم مسلط در مقایسه با دو رقیب موفق‌تر نیستند. نویسندگان استدلال می‌کنند که این اثر نهایی، نتیجه توازن دو عامل است: اثرات شبکه‌ای و تمایز پلتفرم.

تعادل تنوع پلتفرم و اثرات شبکه/ اثر نهایی ادغام پلتفرم‌های رقیب چیست؟

  • یافته‌های کلیدی
  • شکل3، مبادلات سطح بازار (روور + داگ‌وکی)
  • پیامدهای سیاست

اقتصاد آنلاین – مهسا نجاتی ؛ این سوال که آیا صرف نظرکردن از رقابت به خاطر اثرات شبکه‌ای ارزش دارد یا خیر، در مرکز بحث نظارتی فعلی در خصوص رقابت پلتفرم دیجیتالی قرار گرفته است. یک زیرمجموعه مهم از پلتفرم‌ها از بازارهای دو طرفه تشکیل شده که مبادلات میان خریداران و فروشندگان پراکنده را تسهیل می‌کند. زمانی که کاربران با بزرگتر شدن پلتفرم از گزینه‌های بیشتری بهره‌مند می‌شوند، ممکن است اثرات شبکه در بازارهای دو طرفه به وجود آید. در شرایطی که تاثیرات شبکه بیشتر است، یک پلتفرم برتر در مقایسه با پلتفرم‌های کوچکتر رقیب ممکن است ارزش بیشتری را برای کاربران ایجاد کند. اما یک پلتفرم برتر همچنین این قدرت را دارد که با افزایش قیمت‌ها و کاهش سرمایه‌گذاری در کیفیت به کاربران آسیب برساند.

پلتفرم‌ها نیز ممکن است متمایز باشند، به طوری که برخی از کاربران طراحی یا برند یک پلتفرم را ترجیح می‌دهند در حالی که برخی نیز به پلتفرم‌های دیگر علاقه دارند. در این حالت، یک پلتفرم ترکیبی ممکن است از چندین پلتفرم کوچکتر بدتر باشد؛ زیرا باعث کاهش گزینه‌های موجود برای مصرف‌کنندگان می‌شود. با توجه به این دسته‌های متفاوت، مدل‌های نظری پیامدهای مبهمی برای سطح بهینه رقابت پلتفرم‌ها دارد. در نتیجه، ما فقط با نگاهی به داده‌ها می‌توانیم متوجه شویم که آیا یک پلتفرم نسبت به سایرین ارجحیت دارد یا خیر. پاسخ به این سوال پیامدهای اساسی در سیاست ضد انحصاری و قانون پلتفرم‌های دیجیتال دارد.

اثرات شبکه بخشی جدایی‌ناپذیر از تعریف پلتفرم‌ها بوده که تعاملات بین گروهای مختلف کاربر را امکان‌پذیر می‌کند. این گروه‌ها شامل تبلیغ‌کنندگان و مصرف‌کنندگان، میزبانان و مسافران، یا رانندگان و مسافرها هستند (روشت و تایرول 2004). به عنوان مثال در اشتراک‌گذاری خودرو، افزایش شمار رانندگان برای مسافران از نظر کاهش زمان انتظار و قیمت‌ها دارای منفعت است. افزایش رانندگان و مسافران، با ثابت نگاه داشتن سهم مربوطه خود، از طریق افزایش مجاورت جغرافیایی میان رانندگان و مسافران، باعث کاهش زمان انتظار برای هر دو می‌شود و به کاربران نفع می‌رساند.

اما کمی‌سازی اثرات شبکه چالش‌برانگیز است. کارهای اولیه شامل سالونر و شپارد (1995)، گولسبی و کلنو (2002) و توکر (2008) است. یک آزمایش ایده‌آل انجام می‌شود که به صورت تصادفی تعداد شرکت‌کنندگان در پلتفرم را تغییر می‌دهد. سپس از این آزمایش می‌توان برای اندازه‌گیری چگونگی تغییر نتایج کاربر با افزایش تعداد شرکت‌کنندگان در پلتفرم استفاده کرد. در صورت عدم وجود آزمایش (یا تقریبی از یک آزمایش)، محققان از مدل‌های ساختاری استفاده کرده‌اند که امکان بررسی تاثیرات شبکه را توسط پیش‌بینی آنچه که ممکن است در صورت وجود (یا عدم وجود) رقابت اتفاق بیافتد، فراهم می‌کند. به عنوان مثال می‌توان به ریسمن (2004) و جورکگرن (2020) اشاره کرد که رقابت و انحصار را در بازارها به ترتیب برای صفحات زرد و گوشی‌های موبایل مقایسه می‌کند. هر دو دریافتند که رقابت با کاهش قدرت بازار، بر انحصار ارجحیت دارد.

در مقاله اخیر ما (فاروناتو و همکاران 2020)، از یک آزمایش طبیعی نادر برای بررسی اثرات شبکه و تاثیرات ترکیب بازارهای دیجیتال استفاده می‌کنیم. این آزمایش طبیعی از ادغام دو بازار دو طرفه بزرگ ایالات متحده برای نگهداری از سگ برخاسته است. شرکت‌های روور[1] و داگ‌وکی[2] که به ترتیب در سال‌های 2011 و 2012 تاسیس شدند، به صاحبان سگ‌ها کمک کردند که پرستارانی برای پیاده‌روی سگ‌ها پیدا کنند، "مرکز مراقبت از سگ"، و محبوب‌ترین آنها پانسیون شبانه‌روزی بود (جایی که از یک سگ زمانی که صاحب آن نباشد، نگهداری می‌شود و پرستار نیز دارد). این دو پلتفرم از نظر مبادله خدمات، در فرآیندهای خود برای واسطه‌گری در آن مبادلات و از نظر اندازه مشابه بودند. علاوه بر این، این دو پلتفرم تنها بازارهای دو طرفه عمده در این فضا بودند (اگرچه گزینه‌های غیر دیجیتالی مانند لانه‌ها و اعضای خانواده، گزینه‌های محبوب برای نگهداری از سگ هستند).

قبل از ادغام، این دو پلتفرم به شدت در حال رقابت بودند. اما در طول سه ماه از این ادغام، داگ‌وکی تعطیل شد و به کاربران آن فرصت جا به جایی به روور داده شد. این تغییر ناگهانی در تعداد پلتفرم‌های در دسترس به ما اجازه می‌دهد مبادلات اصلی در رقابت پلتفرم‌ها را مورد بررسی قرار دهیم. ماهیت محلی مبادلات خدمات به ما این امکان را می‌دهد که فعالیت پلتفرم را به تعداد زیادی از بازارهای جغرافیایی یا شهرها تفکیک کنیم. در برخی از بازارها این ادغام بدان معنا بود که دو برابر خریدار و فروشنده قادر به تعامل با یکدیگر بودند (زیرا این دو پلتفرم پیش از ادغام باعث تقسیم بازار شده بود و تعداد کمی از کاربران از هر دو پلتفرم استفاده می‌کردند). در سایر شهرها، از قبل پلتفرم تملک‌کننده غالب بود؛ بنابراین این ادغام منجر به تغییرات قابل توجهی در تعداد کاربرانی که می‌توانستند با یکدیگر تعامل داشته باشند، نشد. ما برای اندازه‌گیری میزان تاثیرات شبکه در سطح پلتفرم، و بررسی اینکه آیا مزایای اثرات شبکه بیش از خنثی‌سازی کاهش رقابت در سطح بازار است، از تنوع در سهم‌های بازار پیش از ادغام استفاده می‌کنیم. ما این کار را با مقایسه نتایج پلتفرم در بازارهایی که روور پیش از این ادغام بر آنها غالب بود (گروه کنترل) با بازارهایی که روور در آنها سهم کمتری داشت، انجام می‌دهیم. ما اطمینان حاصل می‌کنیم که بازارها با سهم بازار مختلف، از طریق تطابق روند رشد آنها قابل مقایسه هستند. ما قادر به اجرای این طرح تحقیقاتی هستیم زیرا داده‌های اختصاصی از هر دو پلتفرم حول محور ادغام برای دو سال در اختیار ما قرار گرفته که به ما اجازه می‌دهد رفتار کاربران پلتفرم را به صورت دقیق اندازه‌گیری کنیم.

یافته‌های کلیدی

یافته اصلی ما این است که کاربران به طور متوسط با یک پلتفرم غالب در مقایسه با دو رقیب، بهتر نیستند. این اثر نهایی نتیجه توازن دو عامل است: اثرات شبکه و تمایز پلتفرم.

جای تعجب نیست که روور در بازارهایی که داگ‌وکی پیش از ادغام سهم بازار بیشتری داشت، رشد قوی‌تری را تجربه کرد. در این فضاها، کاربران بیشتری به پلتفرم تملک‌کننده روی آوردند. جالب‌تر اینکه کاربران روور – هم صاحبان سگ و هم پرستارها – در سطوح بالاتر حفظ شدند و خدمات بیشتری را در بازارهایی که داگ‌وکی نسبتا بزرگتر بود، مبادله کردند. این موضوع احتمالا به دلیل افزایش در گزینه‌های موجود از ورود کاربران داگ‌وکی و شاهدی بر اثرات شبکه است.

شکل1، مبادلات توسط مصرف‌کنندگان روور

1

نکته: نتایج بر اساس سهم بازار پیش از ادغام روور تقسیم شده است.

با این حال، این مزایا برای کاربران روور به معنای منافع کل بازار نیست. دلیل این امر آن است که این ادغام منجر به از دست رفتن صاحبان داگ‌وکی و پرستاران (و همچنین کاهش در تعداد مبادلات آنها) شد، به ویژه در بازارهایی که داگ‌وکی پیش از این ادغام بزرگ بود. برخی شواهد نشان می‌دهد که افزایش از دست رفتن ممکن است از این واقعیت ناشی شود که کاربران ارزش تکرار مبادلات را دارند و قادر به یافتن همکاران پیشین خود در پلتفرم جدید نبودند.

شکل2، مبادلات توسط مصرف‌کنندگان داگ‌وکی

2

نکته: نتایج بر اساس سهم بازار پیش از ادغام روور تقسیم شده است.

در کمال تعجب، قدرت قیمت‌گذاری در شرایط ما مهم نیست. در واقع، قیمت خدمات پلتفرم پس از ادغام، هم از نظر اسمی و هم از نظر خالص تبلیغات و تخفیف افزایش پیدا نکرد. در نتیجه، افزایش قدرت بازار به معنای افزایش قیمت، حداقل در سال نخست از زمان ادغام نبود.

این برای کل بازار چه معنایی دارد؟ ما متوجه می‌شویم که برای یک کاربر عادی داشتن یک پلتفرم غالب یا دو رقیب، حداقل در کوتاه مدت، تفاوتی ندارد. تمایل آنها به استفاده از پلتفرم‌ها، میزان مطابقت آنها یا کیفیت درک شده جورشدن[3] آنها، با سهم بازار پیش از ادغام متفاوت نیست. ما درمی‌یابیم که این موضوع بدون توجه به اندازه بازار صحت دارد، حتی اگر کسی فکر کند بازارهایی که از پیش کاملا بزرگ هستند نباید تحت تاثیر قرار بگیرند، و منافع شبکه از این ادغام باید در بازارهای کوچکتر متمرکز شود.

شکل3، مبادلات سطح بازار (روور + داگ‌وکی)

3

نکته: نتایج بر اساس سهم بازار پیش از ادغام روور تقسیم شده است.

پیامدهای سیاست

نتایج ما چگونه به بحث در حوزه اقدامات ضد انحصار در عصر پلتفرم دیجیتال کمک می‌کند؟ مقاله ما نشان می‌دهد که تمایز پلتفرم می‌تواند با ارزش باشد و همچنین می‌تواند منافع تجمیع کاربران در یک پلتفرم را خنثی کند. این مسئله هم برای تنظیم‌کنندگان و هم برای خود شرکت‌های پلتفرم مهم است. برای تنظیم‌کنندگان، تمایز پلتفرم نیاز به افزایش نظارت بر ادغام پلتفرم حتی بیشتر و فراتر از خطرات قدرت بازار را در پی دارد. برای شرکت‌های پلتفرم، یکی‌سازی ممکن است مستلزم همزیستی چندین پلتفرم تحت یک شرکت مادر مشابه باشد، حتی اگر این موضوع به معنای هزینه‌های کار اضافی و سرمایه‌گذاری‌های فناوری و مزایای کمتر اثرات شبکه باشد. شرکت‌ها ممکن است با آسان کردن مشارکت کاربران در هر دو پلتفرم از طریق رابط‌ها و قابلیت همکاری مشترک، اثرات شبکه را حفظ کنند. به عنوان مثال، فروشندگان می‌توانند به صورت خودکار در هر دو پلتفرم لیست شوند.

نتایج ما ممکن است برای سایر پلتفرم‌های خدمات محلی مانند لیفت و اوبر، یا دوردش[4] یا اوبر ایتز[5]، قابل تعمیم باشد. این پلتفرم‌ها بازارهای فرعی نسبتا ایزوله بوده و از نظر حساسیت خدمات به زمان متوسط بوده که سبب شباهت آنها به نگهداری از سگ می‌شود.

نویسندگان: چیارا فاروناتو (استادیار مدرسه کسب و کار هاروارد)، جسیکا فانگ (استادیار مدرسه کسب و کار راس میشیگان) و آندری فرادکین (استادیار مدرسه کسب و کار کوستروم در دانشگاه بوستون)

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا