انواع الگوهای سه کندلی در بازار بورس

آشنایی با مفهوم کندل در بورس و تحلیل تکنیکال
در مقالهی مربوط به اندیکاتورها «آشنایی با اندیکاتور در تحلیل تکنیکال»، آموختید اندیکاتورها بهعنوان یک ابزار مفید به تحلیلگران این امکان را میدهند تا تحلیل درست و دقیقی از بازار داشته باشند و تصمیمات بهتری اتخاذ نمایند. در کنار اندیکاتورها، گروه دیگری از ابزارها به نام کندلاستیکها نیز وجود دارند که به مثابه اندیکاتورها برای رسیدن به سود در بورس، کمک قابل توجهی به ما خواهند کرد. اما منظور از کندل در بورس چیست؟
بهطور کلی معاملهگران بورسی از سه نمودار خطی، میلهای و کَندِل استیک (Candle Stack) برای نشان دادن وضعیت حرکتی چارت و انجام معاملاتشان استفاده میکنند.
مقاله آشنایی با نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال را مطالعه نمایید.
در این بین، کَندِلها به جهت سهولت در استفاده و بهتر پوشش دادن نوسانات قیمت، برای توضیح روانشناسی بازار بسیار پرکاربردتر هستند. در واقع، کندلها مهمترین بخش تحلیل تکنیکال هستند که به شما نمودار قیمتی چارت را نمایش میدهند. البته مبحث کندلها بسیار پیچیده است و برای یادگیری آن باید وقت زیادی گذاشت. درست است که استفاده از مطالب کلی و کوتاه برای تسلط بر مبحث کندلها کافی نمیباشد، اما با کمی مطالعه میتوان دانش خود را نسبت به آنها افزایش داد. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس چراغ به معرفی مفهوم کندل در بورس و بررسی انواع آن خواهیم پرداخت.
کندل در بورس چیست؟
کندل در بورس
کَندِل استیک (Candle Stack) در معنای لغوی یعنی شمعدان. به همین دلیل است که در بورس به کندل استیکها نمودار شمعی نیز گفته میشود. نخستین افرادی که از کندلها برای شناسایی قیمت بازار و شتاب قیمتی در بازارهای مالی استفاده میکردند، فروشندگان برنج ژاپنی بودند. کندلها نمودارهای قیمتی هستند که با کمک آنها میتوان قیمتهای بالا، پایین، باز شدن و بسته شدن اوراق بهادار در یک دورهی زمانی خاص را مشخص نمود. به بیان دیگر، زمانیکه تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد، از کندل استیکها استفاده میشود. سرمایهگذاران با یادگیری روانشناسی کندل در بورس میتوانند ورود و خروج موفق یک معامله را تقریباً به درستی تشخیص دهند. هرچند که الگوهای کندل استیک، معمولا برای قیمتهای خروج از سهم عملکرد مناسبی ندارند. اما این الگوها برای تعیین قیمت مناسب جهت خرید سهام در نقاط حمایت و مقاومت مورد استفاده قرار میگیرند.
احساسات و هیجانات سرمایهگذاران در بازار توسط الگوهای کندل، خیلی خوب به تصویر کشیده میشود. به این ترتیب، تحلیلگران تحلیل تکنیکال به کمک ارزیابی و تحلیل این نمودارها میتوانند زمان خرید و فروش سهم را تشخیص دهند. با این تفاسیر میتوان گفت که کندل در بورس و سایر بازارهای مالی بهعنوان یک تکنیک بسیار مناسب، جهت ارزیابی داراییهایی همچون سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی به شمار میآید.
آشنایی با اجزای نمودار کندل در بورس
اجزای نمودار کندل
همانطور که در شکل میبینید، یک نمودار کندل در بورس از چهار بخش تشکیل شده است:
- قیمت آغازین در بازهی معاملاتی (open)
- قیمت بسته شدن و پایانی در بازهی معاملاتی (close)
- بالاترین قیمت صورت گرفته در یک بازهی معاملاتی (سایه بالایی) (high)
- پایینترین قیمت صورت گرفته در یک بازهی معاملاتی (سایه پایینی) (low)
اما آنچه که برای بررسی کندل در بورس و تحلیل تکنیکال بسیار پراهمیت میباشد، توجه به بدنه، سایهی پایین و سایهی بالا میباشد. همانگونه که در تصویر میبینید، نمودار کندل از دو بخش بدنهی اصلی و سایه تشکیل شده است.
بدنه کندل
بدنه اصلی کندل نشاندهنده قیمت آغاز و پایان معامله است. رنگ بدنه نشاندهندهی قدرت خرید یا فروش بالا می باشد:
- چنانچه کندل دارای بدنهی تو خالی، سفید و یا سبز باشد به این معناست که قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است. بنابراین قدرت خریداران بیشتر خواهد بود.
- اگر کندل دارای بدنهی تو پر، مشکی و یا قرمز باشد به این معناست که قیمت پایانی کمتر و پایینتر از قیمت آغازین است. بنابراین قدرت فروشندگان بیشتر خواهد بود.
سایهها در کندل
همانطور که در شکل مشخص است، به دو خط بالایی و پایینی در نمودار کندل سایه یا فیتیله میگویند. سایههای بالا و پایین و همچنین کوتاهی و بلندی سایهها در کندل معنا و مفهوم خاصی دارد:
- بلند بودن سایهی پایینی در کندل، نشاندهندهی قدرت ابتدایی فروشندگان سهم است و در پایان قدرت خریداران سهم بیشتر میشود. بنابراین خریداران سهامهای عرضه شده را خریداری میکنند و قیمت را بالاتر خواهند برد.
- بلند بودن سایهی بالایی در کندل، نشاندهندهی قدرت ابتدایی خریداران سهم است و در پایان قدرت فروشندگان سهم بیشتر میشود. بنابراین فروشندگان با عرضهی سهام قیمت را پایین خواهند آورد.
آشنایی با انواع کندل در بورس
انواع کندل
به طور کلی انواع مختلفی از کندل در بورس وجود دارد. اما در این بخش راجع به کندل اینگالف توضیح خواهیم داد. در واقع، الگوهای اینگالف زمانی تشکیل میشوند که بدنهی قیمتی کندل، یک یا چند کندل ما قبل خود را شامل شده باشد. هر چقدر که کندل اینگالفی، کندلهای بیشتری را در برگیرد، قدرت بیشتری برای ادامهی روند وجود خواهد داشت. دو نوع الگوی اینگالفی وجود دارد که در ادامه با آنها آشنا خواهید شد:
الگوی اینگالف صعودی (Bullish)
الگوی اینگالف صعودی، سیگنال روند صعودی رو به جلو را اعلام میکند. این نوع کندل در بورس سبز رنگ است و نشاندهندهی انواع الگوهای سه کندلی در بازار بورس افزایش قیمت در بازهی زمانی مشخص میباشد. به عبارت دیگر در آن قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است. این الگو پیشرو در حرکت بزرگ به سمت بالا است. زمانی که این شکل از کندل اینگالف را مشاهده کردید، باید منتظر کندل بعدی باشید و سپس پوزیشن خود را آغاز نمایید. حد ضرر یا (SL) خود را پایین کندل اینگالف قرار دهید.
الگوی اینگالف نزولی (Bearish)
الگوی اینگالف نزولی، سیگنال روند نزولی رو به پایین را اعلام میکند. این نوع کندل در بورس قرمز رنگ است و نشاندهندهی کاهش قیمت در در بازهی زمانی مشخص میباشد. به عبارت دیگر قیمت پایانی در آن پایینتر از قیمت آغازین است. به همان روش الگوی صعودی، است. فقط در این الگو به جهت عکس (نزولی) عمل میکنیم. الگوی اینگالف نزولی (bearish)، پیشرو در کاهش شدید قیمت است. زمانی که این شکل از کندل اینگالف را مشاهده کردید، باید منتظر کندل بعدی باشید و سپس پوزیشن خود را آغاز نمایید. حد ضرر یا (SL) خود را بالای کندل اینگالف قرار دهید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت استخدام و آموزش چراغ راجع به مفهوم کندل در بورس و انواع آن صحبت کردیم. همانطور که میدانید دادههای موجود در بازار بورس، بسیار زیاد و مختلف هستند. به همین جهت، سرمایهگذاران از روشهای متنوعی برای تحلیل این دادهها و استخراج اطلاعات مفید استفاده مینمایند. گفتیم که کندل استیکها یکی از بهترین تکنیکهایی هستند که تریدرها از آنها برای تشخیص ورود و خروج سهم استفاده میکنند. استفاده از کندل استیکها قوانینی دارد که لازم است تحلیلگران به آنها دقت نمایند. برای آشنایی بیشتر با این مباحث بهتر است در ابتدا از آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال مقدماتی استفاده نمایید. چراغ به عنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای استخدام و آموزش میکوشد تا با بیان موارد و نکات آموزشی مهم در زمینهی بورس، یاریگر شما برای سرمایهگذاری صحیح و اصولی در این بازار باشد.
کندل استیک چیست؟
کندل استیک (نمودار شمعی) یک نوع نمودار قیمت است که ابزاری عالی و کارآمد برای بررسی و تخمین وضعیت آینده بازار، در تحلیل تکنیکال به شمار می رود. آموزش استفاده از کندل استیک، به عنوان یک روش تحلیلی کارآمد، یکی از مهمترین مباحثی است که در دوره تحلیل تکنیکال مجتمع فنی نیاوران، به آن پرداخته می شود.
بطور کلی، در بازار سرمایه اظهار نظر و ارائه پیش بینی درباره هر سهم، نیازمند تحلیل و بررسی قیمت ها است و ارائه این تحلیل ها، تنها با استفاده از نمودارها ممکن می باشد. برای این منظور نمودارهای مختلفی وجود دارد که هر کدام روش و عملکرد خاص خود را دارد.
نمودارهای قیمتی، دارای سه روش نمایش شناخته شده و مشهور، به نام های روش میله ای، روش خطی و روش شمعی هستند. برای آشنایی با نمودار شمعی یا کندل استیک، ابتدا باید شیوه عملکرد دو روش دیگر را بدانید. در ادامه به بررسی و تشریح دو روش میله ای و خطی پرداخته و سپس به نمودار شمعی می پردازیم.
روش نمایش میله ای در نمودار قیمت
این روش نمایش، دارای چهار قسمت است که در این قسمت ها، قیمت آغازین یا Open، بیشترین قیمت سهم در یک بازه معاملاتی یا High، کمترین قیمت سهم در یک بازه معاملاتی یا Low و قیمت پایانی یا Close نمایش داده می شود.
در این نمودار، اطلاعات روزانه، هفتگی، ماهانه انواع الگوهای سه کندلی در بازار بورس و سالانه به شکل میله های جداگانه، نشان داده می شود و هر یک از میله ها، بیانگر معاملات همان روز، هفته یا ماه مربوط به سهام است. اطلاعات هر میله، شامل اطلاعات خرید و فروش بازه معاملاتی می باشد، به نحوی که خط سمت راست میله، قیمت آغازین و خط سمت چپ، قیمت پایانی را نشان می دهد. بیشترین و کمترین قیمت ها نیز در بالا و پایین میله نمایش داده می شود. بدین ترتیب هر گاه که قیمت آغازین از قیمت پایانی کمتر باشد، نمودار صعودی و مثبت بوده و برعکس، هر گاه که قیمت آغازین بیشتر از قیمت پایانی باشد، نمودار نزولی و منفی خواهد بود.
نمودارهای میله ای اگر چه می توانند صعود و نزول قیمت ها را ار ابتدا تا انتها نشان دهند، اما در ارائه الگوهای تغییر قیمت ها ناموفق بوده اند.
روش نمایش خطی در نمودار قیمت
در روش نمایش خطی، تنها قیمت پایانی یا Close نمایش داده می شود و سایر اطلاعات در آن کاربردی ندارد. به همین سبب این روش نمایش، نمی تواند دورنمای مطلوبی از اطلاعات مورد نیاز در بازه معاملاتی ارائه کند و تنها کاربرد مهم آن، تشخیص شکست سطوح مقاومتی و حمایتی برای تحلیلگران است.
نمودار شمعی
روش نمایش شمعی، نخستین بار توسط ژاپنی ها مورد استفاده قرار گرفت و از آنجا که شکل نمودارها، شباهت بسیاری به شمع داشت، به آن کندل استیک یا نمودار شمعی گفته می شود. در نمودار شمعی یا کندل استیک، از همان اطلاعات روش میله ای استفاده می گردد، با این تفاوت که بخش دیگری به نام بدنه یا body نیز در آن وجود دارد. بدنه، به شکل یک مستطیل و در قسمتی حد فاصل میان قیمت ابتدایی و نهایی قرار دارد. در اینجا نیز کندل صعودی یا کندل نزولی، با استفاده از اختلاف قیمت آغازین و پایانی مشخص می شود.
ماهیت بصری کندل استیک، به نحوی است که به خوبی می تواند نقاط ضعف و کمبودهای نمودارهای خطی و میله ای را پر کرده و بسیار مورد توجه تحلیلگران قرار گیرد. نمودارهای شمعی دارای آرایش ها و الگوهای مختلفی هستند که در ادامه شرح خواهیم داد.
اجزای کندل استیک
کندل استیک یا نمودار شمعی، دارای اجزای مختلفی است که در ادامه به بررسی مختصر هریک خواهیم پرداخت. اما یادگیری تخصصی و کامل تجزیه و تحلیل این اجزا و بکارگیری آن ها در تحلیل های بورسی، قطعا مستلزم حضور در دوره های آموزشی تحلیل تکنیکال و دوره های جامع بورس، مانند دوره بورس مجتمع فنی نیاوران است.
رنگ بدنه نمودار شمعی
در نمودارهای شمعی، رنگ بدنه و همچنین سایه پایین و سایه بالا، اهمیت بسیاری دارد و هر کدام از این موارد، بیانگر شرایط ویژه ای است؛ برای مثال هنگامی که یک نمودار شمعی سفید و توخالی، دارای سایه کوتاهی باشد، به معنی صعودی بودن نمودار و بالاتر بودن قیمت پایانی از قیمت آغازین است و هنگامی که نمودار شمعی، تو پر و یا به رنگ مشکی باشد، به معنای نزولی بودن نمودار و کوچک بودن قیمت پایانی است.
در واقع بدنه، ابزاری برای نشان دادن منفی یا مثبت بودن نمودار است. در نتیجه کندل استیک های صعودی، دارای بدنه تو خالی و کندل استیک های نزولی، دارای بدنه تو پر هستند. سایه نیز بیانگر حداقل و حداکثر قیمت در یک بازهی معاملاتی است.
اندازه بدنه نمودار شمعی
علاوه بر رنگ بدنه، اندازه بدنه نیز در کندل استیک ها دارای اهمیت است. هر چقدر که بدنه بزرگ تر باشد، نشانگر قدرت بیشتر خریداران یا فروشندگان در بازار بورس خواهد بود.
برای تشخیص این امر که این بدنه بزرگ، بیانگر قدرت بالای خریدار است یا فروشنده، باید مجددا به رنگ بدنه توجه کرد؛ رنگ سفید یا توخالی بدنه نمودار شمعی، نشان دهنده قدرت بالای خریداران می باشد و بر عکس، بدنه توپر یا تیره رنگ و بزرگ، قدرت بالای فروشندگان را نشان می دهد.
کندل سفید در محدوده حمایت و کندل تیره در محدوده مقاومت نیز به ترتیب بیانگر صعود قیمت و افت قیمت ها خواهد بود. بنابراین بالاتر بودن قیمت پایانی از قیمت آغازین و صعودی بودن نمودار، منجر به تیره شدن بدنه و قدرت فروشندگان خواهد شد. در مقابل، پایین تر بودن قیمت نهایی از قیمت ابتدایی، منجر به نزولی شدن نمودار و قدرت خریداران خواهد شد.
سایه نمودار شمعی
همانگونه که گفته شد، سایه ها بیانگر بیشترین و کمترین قیمت روز در بورس هستند. بنابراین در صورتی که قیمت ابتدایی سهم و قیمت پایانی، با بیشترین و کمترین قیمت سهم برابر باشند، سایه ای در نمودار تشکیل نخواهد شد.
در کندل استیک، توجه به این نکته که سایه در بالای نمودار قرار دارد یا در پایین، بسیار حائز اهمیت است. سایه های بلند نیز نشان دهنده انجام معاملات سهم در خارج از قیمت ابتدایی و نهایی می باشند. با این اوصاف می توان گفت که اگر سایه بالایی در نمودار شمعی بلند باشد، بیانگر قدرت خریداران است؛ زیرا منجر به افزایش قیمت سهم شده است. با این حال، همچنان می تواند بیانگر فروشندگان خیلی قوی نیز باشد؛ چرا که منجر شده که سهم در محدوده قیمت پایانی بسته شود.
در مقابل، بلند بودن سایه پایینی نیز نشانگر قدرت بالای فروشندگان است؛ زیرا منجر به کاهش قیمت سهم می گردد و همچنان می تواند نشان دهنده خریداران خیلی قوی نیز باشد؛ زیرا قیمت در محدوده ابتدای بسته شده است.
9 الگوی کندل استیک
نمودارهای شمعی دارای دو الگوی کلی ادامه دهنده یا بازگشتی هستند که هر کدام از این دو نیز انواع مختلف دارند. الگوهای ادامه دهنده بیانگر ادامه مسیر بازار سرمایه هستند و تا زمانی که قیمت نهایی بالاتر یا پایین تر بماند، روندها صعودی یا نزولی باقی خواهد ماند.
اما الگوهای بازگشتی، نشان دهنده تغییر در روند بازار سرمایه اند. الگوهای بازگشتی کندل استیک نیز دو نوع خرسی و گاوی دارند که نوع نخست، بیانگر بازگشت روند نزولی و نوع دوم، بیانگر بازگشت روند صعودی است. نمودارهای شمعی با توجه به شیوه آرایش و اندازه اجزای مختلف، دارای نام ها و عملکردهای متفاوتی هستند که در ادامه شرح خواهیم داد:
1- الگوی کندل استیک مارابوزو
کندل مارابوزو یک الگوی دو شمعی است با بدنه ای بسیار بلند و بدون سایه که به شکل انواع الگوهای سه کندلی در بازار بورس انواع الگوهای سه کندلی در بازار بورس قاطعانه ای، قدرت عاملان صحنه سرمایه گذاری را نشان می دهد. هنگامی که هر دو نمودار شمعی کندل مارابوزو سفید و تو خالی باشند، به آن مارابوزو گاوی گفته می شود و بیانگر قدرت خریداران است. نمودارهای تیره و تو پر نیز بیانگر قدرت فروشندگان بوده و مارابوزو خرسی نام دارد.
2- الگوی کندل استیک دوجی
کندل دوجی دارای سایه های بسیار بلند و بدنه بسیار کوتاه است که نمایشگری برای حالت تعادل و موازنه میان خریداران و فروشندگان در بازار سرمایه می باشد. به عبارت دیگر، این کندل، حالاتی از بی تصمیمی و تردید را در بازار سهم ها نشان می دهد و معمولا در پایان روندها به وقوع می پیوندد.
کندل دوجی صلیب: نمودار دوجی با پایه بلند، نشانگر قدرت خریدار و فروشنده است و شکلی شبیه به یک صلیب دارد.
کندل دوجی سنجاقک: نمودار دوجی سنجاقک، فشار خرید در برابر عرضه سنگین را نشان می دهد و شکلی شبیه به حرف T دارد.
کندل دوجی سنگ قبر: دوجی سنگ قبر، با اشاره به فشار فروش سنگین در برابر تلاش خریداران، شکلی دقیقا بر عکس دوجی سنجاقک را نشان می دهد و به حالت T برعکس می باشد.
کندل دوجی چهار قیمت: دوجی چهار قیمت نیز با شکل یک خط افقی صاف، بیانگر صف خرید یا فروش است و در بازارهای دارای دامنه نوسانات بسیار، به وقوع می پیوندد.
3- الگوی کندل استیک فرفره
نمودار شمعی فرفره نیر مانند نمودار دوجی حکایت از بی تصمیمی در بازار سرمایه دارد، اما بر خلاف نمودار دوجی، دارای بدنه بلندتری است. نمودار فرفره ای، شکلی شبیه به صلیب، با خط افقی پهن تر دارد و رنگ قرمز یا سبز آن، بیانگر منفی یا مثبت بودن نمودار است.
4- الگوی کندل استیک هارامی
این کندل که از دو نمودار با رنگ های متضاد تشکیل میشود، در زبان ژاپنی به معنای باردار است. به همین سبب شمع اول را کندل مادر و شمع دوم را کندل بچه می نامند. از آنجا که مادر آنچه را که باردار باشد به دنیا خواهد آورد، در این الگو نیز شمع دوم (مادر) نشانگر روند پیش رو می باشد.
هارامی اگر چه یک الگوی برگشتی ۱۰۰ درصد نیست و بیشتر به معنای پایان روند حاکم است، اما نتیجه نهایی آن مشخص نبوده و بستگی به بازار سهام دارد. وجود نمودار هارامی در بازار، بیانگر آشفتگی است. در نمودار هارامی، عموما بدنه شمع دوم از بدنه شمع اول کوچک تر می باشد و به نوعی در دل شمع اول قرار می گیرد. در هارامی صعودی، شمع ها دارای رنگ متضاد اند، به نحوی که یکی تیره و دیگری روشن است.
5- الگوی کندل استیک هیکن آشی
این کندل در لغت به معنای کندل میانگین است و عموما برای پیش بینی روند، مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین یک استراتژی میان مدت محسوب می شود. از آنجا که هیکن آشی قیمت میانگین را نشان می دهد، این قیمت عموما با قیمت مبادله در بازار متفاوت است.
در این نمودار، کندل های سبز و بدون سایه پایین، نشان از روند صعودی دارند و در مقابل، کندل های قرمز بدون سایه بالایی، روند نزولی را نشان می دهند.
6- الگوی کندل استیک پوشا مثبت و منفی
الگوی پوشا یکی از الگوهای بازگشتی است که دو حالت مثبت و منفی دارد. الگوی پوشا مثبت در پایان روند نزولی واقع می شود و نشان دهنده تغییر روند به سمت صعودی است. در مقابل، الگوی پوشا منفی در انتهای روند صعودی قرار می گیرد و نشان از تغییر روند به سمت روند نزولی دارد. الگوهای پوشا معمولا به عنوان مکمل در کنار سایر الگوها برای تحلیل مورد استفاده قرار می گیرند.
7- الگوی کندل استیک مرد دارآویز
نام گذاری الگوی مرد دارآویز به دلیل شکل ظاهری آن که شبیه به فردی به دار آویخته شده است، انجام شده و یک بدنه مربعی کوچک و سایه بلند پایینی دارد. این الگو نشان دهنده اخطار اتمام روند در روندهای صعودی است. رنگ تیره یا قرمز این الگو، نشان از پایین بودن قیمت پایانی نسبت به قیمت ابتدایی دارد.
8- الگوی کندل استیک چکش
الگوی چکش یکی از الگوهای تک شمعی است که در طی یک روند نزولی ایجاد می شود و یک محدوده حمایتی برای برگشت روند و پایان روند نزولی به وجود می آورد. ساختار این الگو نیز مانند الگوی مرد دارآویز، یک بدنه کوچک در بالا دارد.
9- الگوی کندل استیک ستاره ثاقب
ستاره ثاقب یکی از الگوهای نزولی و از دسته الگوهای دوجی می باشد؛ در حالی که سایه بالایی بسیار بلندی در مقایسه با بدنه دارد. این الگو عموما برگشت را نشان می دهد و حاکی از آغاز ریزش قیمت است.
استراتژی کندل استیک
برای به کارگیری استراتژی کندل استیک در معاملات بورسی، باید بدانید که هر کدام از الگوهای ذکر شده را چگونه در معاملات مورد استفاده قرار دهید. در اینجا به نحوه معامله با هر یک از الگوهای ذکر شده اشاره خواهیم کرد.
کندل استیک چیست و چه کاربردی دارد؟ آشنایی با الگوهای کندلی
اگر شما به عنوان یک تازه کار وارد ترید یا سرمایه گذاری شده اید، خواندن نمودار ها برای شما یک کار وحشتناکی است. برخی به افکار خود اعتماد می کنند و بر اساس تحلیل خود نیز ترید می کنند. اگر چه می توانید از این استراتژی در یک روند صعودی نیز استفاده کنید، اما به احتمال زیاد در طولانی مدت این جوابگو نیست و برای شما ضرر خواهد داشت. آگاهی به نمودار ها و کندل شناسی ها و استفاده بهینه از کندل ها می تواند همراه قدرتمندی برای موفقیت شما در انواع تحلیل های شما باشد.
کندل شناسی چیست ؟
نمودار های کندل استیک به نوعی می توان گفت نمودار های دارایی که به صورت گرافیکی حرکت یک قیمت دارایی را برای یک بازه زمانی معیین نشان می دهد. همان طور که از نامش پیدا است، از شمع درست شده است و در هر شمع نشانه ای از یک زمان مشخص دارد. شمعدان ها (کندل ها) می توانند تقریبا هر دوره از ثانیه ها تا سال ها را نیز برای شما نمایش بدهد.
تاریخچه کندل استیک
تاریخچه نمودار کندل ها به تاریخ قرن هفدهم نیز بر می گردد. ایجاد آن ها به عنوان یک ابزار نمودار سازی اغلب به یک فرد موفق در زمینه تجارت برنج ژاپنی به نام Homma اعتبار می یابد. افکار او احتمالا همان چیزی بود که پایه و اساس آنچه امروزه به عنوان یک کندل مدرن استفاده می شود را فراهم آورد. افکار هوما توسط بسیاری، به ویژه چارلز داو، یکی از بزرگان تجزیه و تحلیل فنی مدرن، ویرایش شد.
در حالی که می توانید از کندل های استیک برای تجزیه و تحلیل انواع دیگر اطلاعات هم استفاده کنید. اما بیشتر این ها برای سرعت بخشیدن در تحلیل بازارهای مالی به کار می رود. اگر به درستی بتوانید استفاده کنید، ابزاری است که به معامله گران کمک می کند تا احتمال نتایج در حرکت قیمت را ارزیابی کنند. کندل استیک ها می تواند برای شما مفید و موثر باشد زیرا به تریدرها و به سرمایه گذاران امکان می دهد ایده های خود را بر اساس تجزیه و تحلیل خود را در بازار شکل دهند. کندل استیک ها در بازار های مالی و انواع بورس و فارکس و حتی می توان در دنیای کریپتو کارنسی هم استفاده کنید.
الگوهای کندل استیک چرا کار می کنند؟
افراد سرمایه گذار به اشتباه فکر می کنند که این الگو ها خود بازار ها را هدایت می کند. اولین تذکری که باید به شما بدهیم باید بدانید که شما نمی توانید با کندل ها مانند الگوهای طرح اولیه رفتار کنید، همان چیزی است که ۹۹% از کل وب سایت های تجاری به شما آموزش می دهند. این فقط یک اشتباه است که به شما نقط ورود ها و خروج های اشتباه می دهد و باعث از دست دادن سرمایه نیز می شود.
تنها زمانی که بدانید چگونه « کندل را بخوانید»، می توانید درک کنید که الگو ها در مورد پویایی بازار، رفتار معامله گران و کنترل خریداران یا فروشندگان به او چه می گوید. معامله گر می تواند مسیر قیمت را نیز دنبال کند و می داند چگونه تفکر سایر بازیکنان مالی را تشخیص دهد، می تواند با خواندن نمودار های که دارد مثل یک حرفه ای، از این دانش استفاده کرده و از اقدام قیمت به نفع خود نیز استفاده کند.
آناتومی و ساختار کندل ها
هر کندلی که شما می بینید از یک نقطه شروع و خروج نیز درست شده است. زمانی که آغاز یک کندل و یا پایان شدن در حداکثری قیمت نباشد سایه ها نیز به وجود می آیند. به فاصله بین قیمت شروع و پایان بدنه کندل می گویند.
کندل های صعودی و نزولی
کندل صعودی : اگر قیمتی که باعث بسته شدن کندل می شود از قیمت باز شدن الان بالاتر باشد می توان گفت این کندل یک کندل صعودی است.
کندل نزولی : این کندل بر عکس کندل صعودی است و اگر قیمت بسته شدن کندل کم تر از قیمت باز شده آن باشد کندل نزولی شکل می گیرد
الگو های تک کندلی در کندل استیک ها
الگوی مرد به دار آویز
این کندل در یک روند صعودی نیز رخ می دهد و یک هشداری می دهد که ممکن است قیمت ها شروع به ریزش کند. شمع از یک بدنه کوچک، یک سایه بلند پایین و بدون سایه بالا یا یک سایه بسیار کوچک دارد. مرد به دار آویز نشان می دهد که علاقه فروش سرمایه گذاران بالا رفته است. برای اینکه این الگو اهمیت ترید داشته باشد، کندل دنبال مرد به آویزان باید قیمت کاهش دارایی را ببیند.
الگوی چکش
این الگو برعکس مرد به دار آویخته است که الگوی چکش یک الگوی قیمت در نمودار کندل است که هنگامی که این کندل را می بینید که یک اوراق بهادار به طور زیادی پایین تر از شروع خود عمل می کند، اما در زمان نزدیک به قیمت ورود زیادی شکل می گیرد. این الگو کندلی به شکل چکش نیز تشکیل می دهد که در آن سایه پایین بسیار زیاد است به طوری که سه برابر بدنه است و سایه بالای کمی دارد یا اصلا سایه ای ندارد.
الگوی مارابوزو قرمز
به کندلی گفته می شود که هیچ سایه بالایی و پاینی ندارد و یا یک سایه بسیار کوچک دارد و زمانی این کندل شکل می گیرد که قیمت بالایی برابر قیمت شروع و قیمت تمام شده برابر قیمت پایینی باشد. که این بدین معنا است که فروشندگان، از اول تا آخر معامله کنترل بازار را در دست گرفته اند.
برای استفاده از این الگو حتما باید سایر کندل ها هم تایید کنند. در مورد ادامه دهنده و یا بازگشتی بودن روند این الگو فقط بستگی به وضعیت رفتار بازار دارد.
الگوی مارابوزو سبز
این الگو دقیقا برعس الگوی قبلی است و این هم مانند الگوی قبلی هیچ سایه ای ندارد و یا یک سایه بسیار کمی دارد و در زمان صعودی بودن یک قیمت این الگو شکل می گیرد.
الگو های دو کندلی در کندل شناسی
الگوی پوشای صعودی
الگوی پوشا صعودی یک الگوی برگشتی دوکندلی است. کندل دوم، بدون توجه به طول سایه دوم، بدنه واقعی اولین را کاملا پوشش می دهد. الگوی Bullish Engulfing در روند نزولی بازار شکل می گیرد و ترکیبی از یک کندل قرمز بعد از آن یک کندل سبز بزرگتر است. در روز دوم این الگو قیمت پایین تر از قیمت قبلی باز می شود. با این وجود فشار خرید قیمت را به سطح قیمت بالاتری نسبت به بالاترین قیمت افزایش می دهد و در نهایت با یک برد آشکاری برای خریداران به اوج قیمت خود می رسد. حتما این نکته را در نظر بگیرید وقتی که قیمت بالاتر از حد کندل پوشش داد حرکت کرد – به عبارتی دیگر اگر روند معکوس روند نزولی تایید شود، به یک موقعیت عالی وارد می شوید.
الگوی پوشای نزولی
الگوی پوشای نزولی یک الگوی فنی است که بدین معنا است که قیمت در حال نزولی شدن است. این الگو از یک کندلی رو به بالا (سفید یا سبز) و به دنبال آن کندلی بزرگ رو به پایین است (سیاه یا قرمز) تشکیل شده است که کندل کوچک تر را خیز گرفته یا “پوشش می دهد”. این کندل جزء کندل های مهم است به دلیل آن که نشان می دهد فروشندگان از خریداران پیشی گرفته است و با شدت بیشتری قیمت را پایین می آورند (کندل پایین) از آنچه خریدارن قادر به بالا بردن آن بودند (کندل بالا).
الگوی ابر سیاه
یک کندل استیک برگشتی است که در آینده کندل رو به پایین (معمولا سیاه یا قرمز) در بالای کندل قبلی ( سفید یا سبز) باز می شود و سپس در زیر نقطه میانی کندل بالا بسته می شود.
این کندل برای سرمایه گذار ها قابل توجه است به دلیل این که تغییر جهت یک حرکت را از سمت بالا به سمت پایین نیز نمایش می دهد. البته باید این نکته را هم در نظر بگیرید که برای استفاده از این الگو همواره باید منتظر تایید کندل سوم کاهشی باشید.
الگوی نفوذی
یکی از کندل های مهم است که نشان می دهد یک برگشت احتمالی کوتاه مدت از یک روند نزولی به یک روند صعودی می باشد. بستن باید یک کندل باشد که حداقل نصفی از طول رو به بالا بدنه کندل قرمز روز قبل انواع الگوهای سه کندلی در بازار بورس را پوشش دهد.
الگوی هارامی
الگوی های هارامی یا باردار شامل دو کندلی است که یکی بلند است که نقش مادر را دارد و دیگری کوچیک است و به عنوان فرزند است و در دل کندل بزرگ قرار دارد. ظهور این دو کندل در کنار هم نشان دهنده کم شدن روند و احتمالا تغییر روند است. البته بعضی موقع ها ممکن است امکان ادامه دهنده بودن روند را نشان دهد پس برای استفاده از این کندل از این الگو باید به رفتار های بعدی بازار دقت کنید تا جهت بازار را درست تشخیص دهید.
الگوی هارامی کراس
این کندل شباهت زیادی به الگو های هارامی قبلی دارد با این تفاوت که بدنه کندل دوم به صورت دوجی است. در نظر داشته باشید که هارامی کراس برای دو روند صعودی و نزولی می تواند تشکیل شود.
الگو های سه کندلی در کندل شناسی
الگوی ستاره صبح گاهی
ستاره صبح گاهی یک الگوی کندلی که از سه کندل تشکیل شده است که توسط تحلیل گران حرفه ای به عنوان یک نشانه صعودی تفسیر می شود. ستاره صبح گاهی به دنبال یک روند شکل می گیرد و این نشان دهنده شروع یک صعود به سمت افزایشی است. معامله گران برای شکل گیری یک ستاره صبح گاهی مراقب هستند و بعد با استفاده از شاخص های اضافی به دنبال تایید هستند تا بتوانند ترید خود را انجام دهند.
الگوی ستاره عصر گاهی
در موضوع کندل ها Evening Star یک الگوی است که توسط بسیاری از تحلیل گران حرفه ای برای تشخیص زمان رو به عقب استفاده می شود. این الگو بیشتر به صورت کندل نزولی است که از ترکیب سه کندل ساخته می شود:
۱- کندل بزرگ سبز.
۲- کندل ستاره کوچک.
۳- کندل قرمز.
الگوهای Evening Star با بالا رفتن قیمت همراه است و این نشان می دهد که روند صعودی در حال پایان است. نقطه مقابل ستاره عصر گاهی، الگوی ستاره صبح گاهی به عنوان یک شاخص صعودی در نظر گرفته می شود.
الگوی ستاره ثاقب
ستاره ثاقب یک کندل نزولی است، دارای سایه بالایی بلند است، سایه پایین ندارد یا بسیار کم دارد و بدنه این کندل هم بسیار کوچک است. و بعد از یک روند صعودی شکل می گیرد. برای این که این کندل به عنوان یک ستاره ثاقب در نظر گرفته شود، شکل گیری باید در هنگام پیش برد قیمت ظاهر شود. و نکته دیگه باید فاصله بین بالاترین قیمت روز و قیمت آغاز باید بیش از دو برابر بدنه ثاقب باشد. زیر بدنه واقعی نباید سایه ای وجود داشته باشد.
الگوی چکش برعکس
شکل گیری کندل چکش برعکس بیشتر وقت ها در پایین یک روند نزولی شکل می گیرد و می تواند یک هشدار در مورد الگوی بازگشتی قوی عمل کند. آنچه بعد از کندل چکش برعکس اتفاق می افتد ایده ای است که به معامله گران می دهد که آیا قیمت ها بالاتر یا پایین تر می روند.
الگوی ساندویچ استیک
این الگو از مهم ترین الگو های بازگشتی صعودی است که در انتهای روند نزولی موجب توقف روند و احتمالا آغاز افزایش قیمت می گردد. اعضای تشکیل دهنده این الگو سه کندلی می باشد که قیمت آغازین هر کدام از قیمت پایینی از کندل قبلی خود بالاتر است.
۱- بازا روند نزولی دارد.
۲- کندل نخست مارابوزو تشکیل می شود.
۳- کندل دوم صعودی و انواع الگوهای سه کندلی در بازار بورس در بالای قیمت پایانی کندل اولی باز می شود و نقطه شروع آن بالاتر از نقطع تمام شده کندل قبلی قرار دارد.
جمع بندی
ما در این مقاله تمامی کندل های مهم را توضیح دادیم که اگر در یک خط حمایتی و مقاومتی خوب باشد می توانیم سیگنال های خوبی را از این کندل ها بگیریم و سود های خوبی را باید داشته باشیم اما اگر روی سطح حمایتی یا مقاومتی نباشد هیچ ارزش معاملاتی ندارد و باید دقت داشته باشید که در یک سطح خوب باشد تا بتوانیم بر اساس کندل ها ترید را انجام دهیم.
پرایس اکشن چیست؛ آموزش معامله با Price Action
پرایس اکشن (Price Action) به یکی از شیوههای معاملهگری گفته میشود که تریدر تنها بر مبنای دادههای قیمتی و الگوی کندلها خرید و فروش میکند. توجه به اخبار فاندامنتال یا استفاده از اندیکاتورهایی که دادههای ورودی آنها قیمت و حجم معاملات است، در پرایس اکشن مورد استفاده قرار نمیگیرد.
معاملهگران پرایساکشن در این روش بر روی نمودار قیمتی سادهای تحلیل خود را انجام میدهند و این تکنیک به آنها اجازه میدهد تا حرکات زنده و واقعی قیمت را دنبال کنند. شناسایی سطوح و نواحی عرضه (Demand) و تقاضا (Supply)، وضعیت کندلها در نقاط بحرانی و چینش متوالی کندلها از جمله مباحث مهمی هستند که تریدرهای پرایس اکشن باید با آنها آشنا باشند.
نمونهی از یک چارت ساده بدون اندیکاتور که در پرایس اکشن استفاده میشود – محدودههای حمایت و مقاومت مشخص شدهاند
نمونهای از یک چارت نسبتا شلوغ که از اطلاعات زیادی اشباع شده است و تمرکز معاملهگر را بر هم میزند
براساس سایت اینوستوپدیا، نکات کلیدی پرایس اکشن شامل موارد زیر میشود:
- پرایس اکشن به نوسانات قیمت که در یک بازه زمانی بر روی نمودار رسم شده، اشاره دارد.
- برای مشخص کردن روندهای قیمتی در پرایس اکشن برای معاملهگران، میتوان دیدگاههای مختلفی را اعمال کرد.
- الگوهای نموداری از پرایس اکشن به دست میآیند. همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک که از آنها برای پیشبینی در آینده استفاده میشود، با استفاده از پرایس اکشن محاسبه میشوند.
پرایس اکشن به معاملهگر چه میگوید؟
همانطور که گفته شد، دادههای خام قیمتی مبنای دادههای پرایس اکشن است که میتوان آن را در قالبهای مختلف نموداری مانند شمع ژاپنی (کندل استیک) به کار گرفت. نمودار کندل استیک به دلیل نمایش گرافیکی مناسب نوسانات و حرکات قیمتی، به همراه نمایش دادههایی چون ارزش باز، بسته، بالاترین و پایینترین به محبوبیت بالایی بین معاملهگران دست یافته است. الگوهای شمعی هارامی، انگالفینگ و سه سرباز سفید نمونههایی از پرایس اکشنهای تفسیرشدهای هستند که معاملهگر حین مشاهده آنها میتواند تصمیمات معینی را اتخاد کند. الگوهای کندل استیک بسیاری وجود دارند که هر یک از آنها انتظارات خاصی را در تریدر به وجود میآورند.
الگوی مثلث صعودی
برای نمونه از یک مثلث صعودی که با خطوط روند بر روی نمودار یافت شده، میتوان برای پیشبینی یک شکست مقاومتی استفاده کرد. پرایس اکشن در این الگو به ما میگوید که خریداران چندین بار برای شکستن مقاومت تلاش کردهاند و هر بار قدرتمندتر از قبل ظاهر شدهاند.
چگونه از پرایس اکشن استفاده کنیم؟
پرایس اکشن همانند اندیکاتورهایی مثل MACD و RSI یک ابزار به شمار نمیآید و منبعی از دادههایی است که ابزارهای مختلف براساس آن ساخته شدهاند. معاملهگران نوسانی (Swing Trader) و تریدر روند (Trend Trader) بیشتر ترجیح میدهند با پرایس اکشن کار کنند تا تحلیل فاندامنتال و اندیکاتورها را برای تمرکز بر روی محدودههای حمایت و مقاومت و پیشبینی شکستها و تثبیتهای قیمتی رها کنند. حتی این تریدرها هم باید به عوامل دیگری از جمله حجم معاملات و تایمفریمهایی که از آن برای یافتن سطوح حمایت و مقاومتی استفاده کردهاند، توجه داشته باشند؛ چرا که میتواند بر روی درست بودن تحلیلهایشان تاثیر بگذارد.
معاملهگران برای اینکه تحلیل پرایس اکشن موفقی داشته باشند، باید حداقل با چند مفهوم اولیه مانند حمایت، مقاومت و خطوط روند آشنایی داشته باشند. همچنین انواع دیگر تحلیلهای پیشرفتهتری که بر مبنای پرایساکشن انجام میشود را نیز میتوانید در آموزش «چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم» بخوانید:
- چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم؛ آموزش تحلیل بالا به پایین
همچنین با مطالعه مجموعه در حال تکمیل آموزش تحلیل تکنیکال میتوانید اصول و پایههای مقدماتی آن را فرا بگیرید:
خطوط حمایت و مقاومت
معاملهگران در پرایس اکشن باید به دنبال سطوح و محدودههایی باشند که قیمت در مواجهه با آنها واکنش نشان داده است. به این محدودهها حمایت و مقاومت گفته میشود. خطوط حمایت و مقاومت پس از اینکه میشکنند، قابل تبدیل شدن به یکدیگر هستند. یعنی برای نمونه خط حمایتی که شکسته میشود، در ادامه سدی در برابر افزایش قیمت خواهد بود و به یک مقاومت تبدیل میشود. این خطوط را باید در تایمفریم مخصوص خود استفاده کرد، چرا که قیمت بسته شدن یا باز شدن در یک تایمفریم خاص میتواند شکسته شدن یا نشدن این خطوط را در آن تایم فریم تعیین کند. برای مثال استفاده از خطوط حمایتی که برای دوره زمانی هفتگی رسم شده، احتمالا در نمودار یک ساعته کارایی چندانی نخواهد داشت.
خطوط روند
شناسایی روند و یافتن خطوط روند از اولین کارهایی است که معاملهگر باید انجام دهد. اصطلاح «روند دوست شماست» که در بازارهای مالی از آن استفاده میشود، یکی از نکات مهمی است که معاملهگران باید به یاد بسپارند تا در هنگام ترید کردن با روند بازار نجنگند. خطوط روند که با اتصال کفها و سقفها به همدیگر ساخته میشوند، نقاط احتمالی برگشت روند (در صورت شکسته شدن) را مشخص میکنند تا در اولین شمعی که از خط روند عبور میکند، معاملهگر تصمیم به خریدن یا فروختن بگیرد.
الگوهای کندل استیک
آرایش به خصوص کندلها در کنار یکدیگر، معاملهگر را برای حرکت بعدی قیمت آماده میکند. در ادامه تعدادی از این الگوها و ویژگیهای آنها معرفی شده است.
مشخصات یک شمع (کندل)
ماروبزو (Marubozu) در این الگو سایهای از سمت بالا یا پایین بر روی بدنه شمع دیده نمیشود. فشار شدید خریداران (ماروبزو سبز) و فروشندگان (ماروبزو قرمز) از مشخصههای بارز این شمع است. این شمع اولین مرحله از شروع روند صعودی و نزولی در بازار است.
دوجی (Doji) زمانی شکل میگیرند که قیمت آغازین و نهایی یک شمع با هم برابر باشند. اندازه سایهها در دوجی متغیر است. این الگو نبرد میان خریداران و فروشندگان را نشان میدهد که هیچ یک از دو گروه بر دیگری برتری نیافتهاند. این الگو میتواند هم به صورت ادامهدهنده روند و هم بازگشت روند باشد.
هارامی (Harami) یکی از الگوهای بازگشتی که از دو شمع تشکیل شده است. کندل اول که شمع مادر نام دارد، بازار را به نقطه اوج یا نزول میرساند. کندل بعدی یک شمع دوجی است یا اینکه بدنه کوچکی دارد و درون بازه خرید و فروش شمع مادر تشکیل میشود.
پوششی (Engulfing) در این الگو دو شمع پشت سر هم قرار گرفتهاند که رنگهای متضادی دارند. این الگو به صورت بازگشتی است و بدنه شمع دوم، کندل اول را به صورت کامل در بر میگیرد. اینکه شمع پوششی چه تعداد از شمعهای قبلی را در بر میگیرد، قدرت الگو را نشان میدهد.
شروع به کار برای ترید با پرایس اکشن
معاملهگران پس از اینکه با مفاهیم اولیه آشنا شدند، باید نمودار خود را برای تحلیل کردن آماده کنند. خالی کردن نمودار از هر شکل، خط و اندیکاتور اضافهای برای هر چه سادهتر کردن آن، از لازمههای استفاده از پرایس اکشن در معاملات است.
نمودار بالا که قیمت بیت کوین را در ماه جولای ۲۰۱۹ نشان میدهد، برای تحلیل آماده است. در این تحلیل از نمودار شمعی استفاده شده و رنگ مشکی، بیانگر کندل نزولی و رنگ سفید بیانگر شمع صعودی است.
در ابتدا با رسم محدودههای مقاومت و حمایت (به ترتیب قرمز و سبز رنگ) بر روی نمودار، مناطقی را که قیمت به آنها واکنش نشان میدهد را تعیین میکنیم. با همین کار ساده میتوان در صورت شکسته شدن این محدودهها اقدام به خرید یا فروش کرد. با استفاده از الگوهای شمعی که تعداد آنها بسیار بیشتر از آن چیزی است که در این مطلب معرفی شد، میتوان وضعیت روانی بازار را در آن لحظه تحلیل کرد.
برای نمونه الگوی چکش که یک الگوی بازگشتی صعودی است، موفق عمل کرده و موجب رشد قیمت شده است. الگوی دوجی که پس از یک شمع سفید بزرگ ظاهر شده، عدم اطمینان را در بازار نشان میدهد و لزوم مشخص شدن شمع بعدی را بیش از پیش میسازد. الگوی کندل بازگشتی صعودی که کمترین قیمت آن (Low Price) نسبت به شمع قبلی پایینتر بوده و به صورت صعودی نیز بسته شده، از ورود به معامله پس از عبور قیمت از بالاترین قیمت آن (خط چین قرمز) حکایت دارد. الگوهای کندل استیک در این نمودار تنها به موارد گفته شده محدود نمیشود. برای همین آشنایی با این الگوها و نتایجی که از پس ظهور آنها در نمودار به وقوع پیوسته، برای کسانی که از پرایس اکشن استفاده میکنند ضروری است.
مزایا و محدودیتهای پرایس اکشن
تحلیل پرایس اکشن شخص به شخص میتواند متفاوت باشد. بارها اتفاق افتاده که دو معاملهگر با نگاه به حرکات قیمتی مشابه، به دو نتیجهگیری کاملا مختلف برسند. یکی از آنها شاید ادامه روند نزولی را پیشبینی کند و دیگری انتظار بازگشت روند را در آینده نزدیک داشته باشد. البته دوره زمانی که معاملهگر استفاده میکند، تاثیر فراوانی بر روی تحلیل او خواهد گذاشت؛ بطوریکه قیمت یک ارز دیجیتال میتواند در طول چند هفته به صورت نزولی باشد، اما در تصویر بزرگتر هر ماه رشد کرده باشد.
نکته مهم این است که الگوها همیشه انواع الگوهای سه کندلی در بازار بورس بلافاصله درست از آب در نمیآیند و تحلیلگر باید برای گرفتن تایید از الگو به آن فرصت کافی (نه زیاد و نه کم) بدهد. این نوع تحلیل نسبت به سایر شیوههای معاملهگر مزیتهایی هم دارد که از جمله آنها میتوان به سریع بودن و کاربردی بودن آن در هر بازاری اشاره کرد. در عین حال که بیشتر استراتژیهای پرایس اکشن ساده است، یادگیری و استفاده از آن در نمودارها نیازمند تمرین فراوان است. پرایس اکشن به تریدر اجازه خواهد داد تا نظم موجود بین خریداران و فروشندگان را از بینظمی بین دادههای قیمتی بیرون بکشد و بر اساس آن حرکت بعدی را پیشبینی کند.
شما میتوانید با شرکت در دوره اطلس ارزدیجیتال، تحلیل تکنیکال را به صورت ویدیویی و با پشتیبانی اساتید باتجربه یاد بگیرید.
انواع الگوهای کندل استیک (بخش دوم)
در مبحث بررسی انواع الگوهای شمعی در مقاله قبلی 8 نمونه از الگوهای پرتکرار را معرفی کردیم. با توجه به تنوع بالایی که این نمودارها در تحلیل و بررسی تکنیکال قیمتها در بازارهای مالی دارند، در این مقاله چند الگوی کندل استیک دیگر را معرفی خواهیم کرد. بدیهی است که آشنایی با این الگوها و توانایی شناسایی آنها در تحلیل نوسانات قیمتی، کمک زیادی به پیش بینیها و موفقیت در بازارهای مالی خواهد کرد؛ با ما تا انتهای این مطلب همراه باشید.
انواع الگوهای کندل استیک (بخش دوم)
همانطور که می دانید، معاملهگران در بازارهای مالی از جمله فارکس برای تحلیلهای خود از سه نوع نمودار استفاده میکنند که شامل نمودار خطی، میلهای و البته کندل استیک می باشند. از میان اینها می توان گفت الگوهای کندل استیک به دلیل استفاده آسان و قابل فهم بودن نسبت به سایر نمودارها از محبوبیت بیشتری برخوردار هستند؛ از این جهت برای حضور موفقیت آمیز در بازارهای مالی بایستی به انواع الگوهای کندل استیک اشراف داشت. در ادامه مابقی این الگوها را معرفی خواهیم کرد:
الگوی پوشاننده صعودی
این مورد از انواع الگوهای شمعی دارای دو شمع است که رنگهای متضادی دارند. این الگو در انتهای روند نزولی ایجاد میشود. شمع اول دارای بدنه سیاه رنگ و شمع دوم دارای بدنه سفید رنگ است؛ شمع دوم نشان دهنده روند صعودی است. علت نام گذاری این الگو آن است که شمع دوم کل شمع اول را پوشش میدهد. البته توجه داشته باشید که در این الگو وجود یا عدم وجود سایه مهم نیست.
آلگوی سه مکعب سفید
این الگو هم همانطور که از نامش مشخص است، دارای سه شمع سفید رنگ است. نحوه قرارگیری این سه شمع در الگوی سه مکعب سفید، صعودی است. در این الگو میان شمع ها شکاف نزولی وجود دارد که نشان دهنده تغییر پرقدرت شدید روند نزولی به صعودی است.
الگوی ابر تیره
این الگو هم دو شمع با رنگهای متفاوتی دارد. ازجمله مهمترین نتایجی که میتوان از این الگو برداشت کرد، رسیدن سهم به قیمت مقاومت است. در این الگو هر دو شمع دارای بدنه بزرگ هستند.
ابتدای الگو شمع اول با رنگ سفید ایجاد میشود و در ادامه شمع دوم که حداقل ۵۰ درصد از شمع اول را پوشش میدهد تشکیل میشود. اگر این دو شمع در نقاطی بالاتر از سایر شمعها ایجاد شوند نشان دهنده تغییر روند از صعودی به نزولی میباشد.
الگوی رسوخ گر
این الگو برعکس الگوی ابر تیره میباشد و ابتدای آن شمع مشکی ایجاد شده و انواع الگوهای سه کندلی در بازار بورس در ادامه شمع سفید که حداقل ۵۰ درصد از شمع مشکی را پوشش میدهد، ایجاد میشود. ازجمله نتایجی که میتوان از این الگو استنباط کرد، افزایش قیمت سهم و تغییر روند از نزولی به صعودی میباشد.
الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو سه شمع دارد. مهمترین نتیجهای که میتوان از این نمودار گرفت این است که آغاز روند صعوی در انتهای آغاز روند نزولی است. به طور معمول الگوی ستاره صبحگاهی در انتهای روند نزولی ایجاد میشود. همانطور که گفتیم این الگو دارای سه شمع است که معنا مفهوم هر شمع به شرح زیر هستند:
شمع اول: به معنای روندی نزولی و پرقدرت است.
شمع دوم: این شمع به طور معمول بدنه بزرگ و سایه ندارد و میتواند شکل صعودی یا نزولی داشته باشد.
شمع سوم: این شمع به نسبت شمع دوم حالت صعودی دارا میباشد.
الگوی سه ستاره صعودی
این الگو هم دارای سه شمع است. نحوه قرار گرفتن این سه شمع نسبت به هم میتواند نشانه روند صعودی یا نزولی بازار باشد. برای مثال درصورتی که بین شمع یک و دو یک شکاف نزولی وجود داشته باشد و بین شمع دو و سه یک شکاف صعودی ایجاد شود، به معنای تغییر روند بازار از نزولی به صعودی است.
الگوی ستاره عصرگاهی
این الگو نیز مانند الگوهای قبلی متشکل از سه شمع است و از نظر نتیجه کاملاً بالعکس الگوی ستاره صبحگاهی است. به طوری که در آن آغاز روند نزولی در انتهای روند صعودی قرار دارد. در این الگو، شمع اول صعودی و پرقدرت است، شمع دوم کوچک است و معمولاً سایه ندارد و شمع سوم نزولی است.
الگوی سه کلاغ سیاه
این الگو حاکی از خبرهای بد برای معاملهگران است؛ خبرهایی که از کاهش قیمت سهم در بازار حکایت دارند. از جمله نتایجی که میتوان از این الگو بدست آورد، ادامه روند نزولی و کاهش ارزش سهم است. این الگو متشکل از سه شمع به رنگهای مشکی است که معمولاً دارای اندازه یکسانی بوده و به صورت نزولی پشت سر هم قرار گرفتهاند.
الگوی سه سرباز سفید
این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه کلاغ سیاه است و همانطور که مشخص است، دارای خبرهای مثبتی برای معاملهگران است؛ خبرهایی که از روند صعودی بازار حکایت دارند. این الگو شامل سه شمع سفید رنگ است که به صورت صعودی پشت سر هم قرار گرفتهاند. این الگو بیانگر این موضوع است که خریداران قدرتمندی برای سهم مدنظر در بازار حاضر هستند و ارزش سهم رو به افزایش خواهد بود.
الگوی تاسوکی رو به پایین
الگوی تاسوکی رو به پایین است که متشکل از سه شمع است. بر اساس این الگو، دو شمع به رنگ مشکلی به صورت نزولی و یک شمع به رنگ سفید به صورت صعودی قرار گرفته است؛ دو شمع نزولی، نشان دهنده قدرت فروشندگان و شمع سفید و صعودی نشان دهنده شناسایی سود به وسیله فروشندگان است.
الگوی سه خط حمله
آخرین مورد از انواع الگوهای کندل استیک الگوی سه خط حمله است. این الگو به تنهایی استفاده نمیشود و به صورت ترکیبی با سایر الگو مورد استفاده قرار میگیرد. در این الگو سه شمع به صورت نزولی قرار گرفتهاند و پس از آن سه شمع با بدنه بزرگ به صورت صعودی قرار میگیرند. مهمترین نتیجهای که میتوان از این الگو استباط کرد، این است که قیمت به محدوده باز شدن شمع اول باز می گردد.