بزارهای کمکی معاملاتی

بزارهای کمکی معاملاتی
در طی افت شدید شاخص و ریزش بسیار زیاد و غیر منطقی سهم های موجود در بازار از مرداد ماه تقریبا هر روزه شاید صف های فروش سنگین در اکثر سهم های بازار بودیم. بسیاری از کارشناسان برای اتمام اصلاح بازار راه های مختلفی را از جمله؛ حذف دامنه نوسان قیمتی و افزایش حجم مبنا، حذف مرحله پیش گشایش بازار برای جلوگیری از ایجاد صف های سنگین و … ارائه دادند.
ما در این مقاله قصد داریم به بررسی و پاسخ به این سوال که “چرا سرمایه گذاران با مرحله پیش گشایش بازار مخالف هستند؟” بپردازیم.
مرحله پیش گشایش به نفع سهامداران است یا خیر؟
قبل از اینکه به بررسی این سوال که آیا مرحله پیش گشایش به نفع سهامداران است یا نه؟ میخواهیم ببینیم پیش گشایش بازار چیست و به چه منظوری ایجاد شده است؟
در واقع مرحله پیش گشایش که قبل از شروع معاملات انجام می شود همان رقابت و چانه زنی بین خریداران و فروشندگان می باشد.
اما متاسفانه همین مرحله پیش گشایش در بسیاری از اوقات محل وقوع جنایت هایی بر علیه بسیاری از سهامداران خرد می باشد.
در واقع پیش گشایش راه را برای بازارساز ها و کسانی که قصد دست کاری قیمت را دارند به راحتی هموار می کند بدون حتی یک ریال هزینه برای آنها…
پیش گشایش در یک بازار با عرضه و تقاضای واقعی و نرمال یک ابتکار خوب بوده و خواهد بود اما در بازاری که عمده سهام در دست سهامداران حقوقی و عمده است عملاً عرضه و تقاضا به راحتی قابل دستکاری می باشد. به دو تصویر زیر توجه کنید:
این تصویر مربوط به نماد شپنا در تاریخ ۲۷ مهر ماه می باشد:
- در ابتدای بازار ۵۱ میلیون سهم در صف فروش
- در میانه بازار ۱۴۶ میلیون سهم در صفحه فروش
- در پایان بازار و در ساعت ۸:۵۹ فقط ۲۹ میلیون سهم در صف فروش
اگر به سابقه معاملات نگاهی بیندازید متوجه می شوید از ساعت ۸:۵۵ تا ساعت ۸:۵۹ بیش از ۱۰۰ میلیون سهم در صف فروش به یکباره ناپدید شدهاند.
مثال بالا یک نمونه ساده ای از دستکاری بازار آن هم بدون حتی یک ریال هزینه می باشد که اغلب هم با پول های اعتباری کارگزاران انجام میشود.
در واقع سهامداران عمده سفارش فروش می گذارند تا سهامداران را تحریک به فروش نمایند و سپس سفارش خود را لغو می کند و اقدام به خرید سهام افرادی که در صف فروش هستند در کف قیمتی میکنند.
یا اینکه این سهامداران سفارش خرید میگذارند و صف خرید سنگین تشکیل میدهند و سپس سفارش های خود را لغو می کند تا سهم های خود را در سقف قیمتی به بقیه قالب کنند.
این تعریف بسیار ساده ای از اتفاقاتی است که اغلب روزها در بسیاری از سهم ها در حال رخ دادن است. این اتفاق بسیار ناجوانمردانه در میانههای بازار هم به وضوح قابل مشاهده می باشد مخصوصا توسط معاملات الگوریتمی.
مثلا قیمت سهام ۱۰۰۰ تومان است و شخصی سفارش سنگینی روی ۹۷۰ تومان می گذارد و وقتی قیمت به ۹۸۰ رسید بلافاصله به صورت دستی یا با برنامه نویسی و معاملات الگوریتمی سفارش را لغو می کند.
حال با این همه شرایط باید پرسید که آیا همچنان پیش گشایش نیم ساعته برای یک بازار سه ساعت و نیمه کار معقولی می باشد؟
ایا وجود پیش گشایش در بورس با عمر بسیار کم مانند بورس ایران یک کار منطقی است؟
آیا منفعت وجود پیش گشایش بیشتر است یا نبودنش؟
همچنین درمورد نمایش حجم سفارش خرید و فروش باید بررسی دوباره صورت بگیرد چیزی که این روزها شاهد هستیم. حجم صفهای خرید و فروش نه تنها به بازار کمکی نمیکند بلکه اغلب باعث افزایش هیجانات و تصمیم گیری های غیر منطقی چه در صف خرید و چه در صف فروش خواهند شد
البته این کار به سود بسیاری از افرادی است که تمایل دارند از کم تجربگی افراد سوء استفاده کرده و سودهای کلانی به جیب بزنند.
در بازار کم عمقی مانند بازار ایران باید به جای حجم سفارش خرید و فروش که کاملاً قابل دستکاری هستند بر حجم معاملات تکیه کرد که یک عدد واقعی و قابل اعتناست.
خرید عرضه اولیه در فردای عرضه
در مقالات و ویدیوهای گذشته در مورد عرضه اولیه و حتی آمار و اطلاعات آنها توضیحات مفصلی داده شد. اگر هنوز آنها را ندیدی و یا تازه وارد بورس شدهای حتما به این مطالب هم سری بزن. همچنین یک مقاله تحت عنوان راهنمای کامل شرکت در عرضه اولیه برای تو دوست خوبم نوشته شده که پاسخ همه سوالاتت را در آنجا خواهی یافت.
اما امروز قصد دارم یکی از سوالات شما در مورد خرید عرضه اولیه را پاسخ دهم. سوالی که به خصوص در بین تازه واردها بسیار پرسیده میشود …
“چطور در صف خرید عرضه اولیه، سهم بخریم؟!”
“چرا فردای عرضه اولیه نمیتوانم سهم بخرم؟!”
“به نظر میرسد خرید سهام عرضه اولیه فقط برای تعداد خاصی از افراد است، واقعا چرا؟!”
” آیا راه و روش و یا ترفند ویژهای برای خرید عرضه اولیه در روزهای بعد از عرضه وجود دارد؟!”
اینها فقط تعداد کمی از سوالات شماست که از طریق ایمیل، فضای مجازی و … از ما پرسیده میشود. اگر عرضهای هم در پیش باشد که تعداد این نوع سوالات دیگر حتی قابل شمارش هم نیست!
چرا عرضه اولیه جذاب است ؟!
قبلتر گفتیم که ارزشگذاری سهام شرکتها در عرضههای اولیه به صورتی است که معمولا کمتر از ارزش ذاتی آنها در نظر گرفته میشود. دلیل این موضوع این است که خرید سهام شرکت تازه وارد برای سرمایهگذاران و معاملهگران جذاب باشد. پس به همین دلیل و همچنین به دلیل این که معمولا تقاضا برای خرید عرضه اولیه زیاد است، تا چند روز سهام شرکت رشد خواهد کرد. در این مواقع (تا چند روز کاری) و در زمان پیشگشایش بازار، رأس ساعت ۸:۳۰ صبح، صفهای خرید توسط معاملهگران تشکیل میشوند. چرا که خیلی از افراد تقاضای خرید سهام عرضه شده را دارند تا بتوانند از این رشد قیمت سود خوبی کسب کنند!
اکثر افراد شکایت میکنند!
خیلی از کسانی که در عرضه اولیه شرکت میکنند گله دارند که چرا مبلغ تخصیص یافته به هر نفر در این عرضهها بسیار کم است! بسیاری از افراد هم قصد دارند که در روزهای بعد از خرید عرضه اولیه تعداد بیشتری سهام بخرند تا سود بیشتری کسب کنند. حتما شما هم به این موضوع فکر کردهاید که اگر بتوانید فردای روز عرضه، تعداد زیادی سهام بخرید، چقدر خوب خواهد شد! تصور میکنید که اگر بتوانید در روز بعد از عرضه اولیه تعداد زیادی سهام بخرید چه سود سرشاری کسب خواهید کرد! احتمالا روز کاری بعد برای خرید عرضه اولیه در همان ابتدای صبح هم اقدام میکنید تا نفر اول در صف خرید باشید! اما غافل از این که همزمان با شما هزاران و یا حتی دهها هزار نفر دیگر هم در صف خرید قرار میگیرند … درست در ساعت ۸:۳۰ صبح، دهها هزار سفارش، همزمان با شما …
پاسخ شما یک رابطه ساده است …
به طور خلاصه بگویم که نه روش و شیوه خاصی برای خرید عرضههای اولیه وجود دارد و نه افراد خاص و ویژهای هستند که سهام عرضه شده را بخرند! خیلی راحت بگویم که این ذهنیتها را دور بریزید! تنها روشی که برای ثبت سفارش استفاده میشود همان روشی است که همه ما از آن استفاده میکنیم. اگر قصد خرید عرضه اولیه پس از روز عرضه را دارید، میبایست همانند سایر افراد رأس ساعت ۸:۳۰ صبح سفارش خود را ارسال کنید. احتمالا میدانید که اولویت خرید سهام در صف خرید با کسانی است که سفارش خود را زودتر ارسال کردهاند. پس حتما توجه کنید که چند ثانیه تأخیر هم میتواند باعث شود که شما جایگاه مناسبی در صف خرید نداشته باشید!
توجه کنید که در مورد عرضههای اولیه تعداد سفارشهای ارسال شده بسیار زیاد بوده و در کسری از ثانیه هزاران سفارش به هسته معاملات بورس فرستاده میشود! طبق اعلام سازمان بورس در این گونه موارد سیستم به صورت تصادفی جایگاه افراد در صف خرید را مشخص میکند.
حالا فرض کنید که ۱۰,۰۰۰ نفر سفارش خود را برای خرید عرضه اولیه ارسال کرده باشند. معمولا اگر دقت کنید در روزهای اول پس از عرضه تعداد بسیار کمی از افراد (معمولا کمتر از تعداد انگشتان دست) هستند که میتوانند سهم مورد نظر را خریداری کنند. پس اگر طبق علم احتمال این دو عدد را بر هم تقسیم کنیم (۱۰,۰۰۰ تقسیم بر ۱۰)، احتمال این که شما جزء آن افراد باشید چقدر است؟! بلکه یک در هزار یا ۰.۱%!
به جای غصه خوردن از فرصتها استفاده کنید!
پس دیدیم که بیش از ۹۹% افراد در روزهای اول پس از عرضه نمیتوانند سهام عرضه شده را بخرند. طبیعی است که تعداد افرادی که ناراضی هستند بسیار بسیار بیشتر از تعداد افرادی است که راضی هستند … و این افراد هم معمولا یا از شانس و اقبال خود ناراحتاند و یا رانت و دستهای پشت پرده را مسئول میدانند!
من و دوستان من هیچگاه ذهن خود را درگیر این موضوع که آیا سهام عرضه اولیه به ما میرسد یا خیر نکرده و نمیکنیم. چرا که اساسا به دنبال شانس و اقبال نیستیم. هر کسی که با دانش کافی وارد بورس شود، میتواند سهمهایی را پیدا کند که حتی بسیار ارزندهتر از سهام عرضه اولیه هستند. به نظر عاقلانهتر هم هست که موفقیت و کسب سود را متکی به دانش و مهارت خود کنیم و نه متکی به شانس و اقبال و …
در مورد خرید عرضه اولیه هم اگر شما تحلیل مناسبی از نظر بنیادی بر روی سهم عرضه شده داشته باشید، در زمانهایی که اصطلاحا صف خرید میریزد و سهم متعادل میشود، میتوانید سرمایهگذاری خوبی را انجام دهید. البته همانطور که گفتم این موضوع به شرطی است که تحلیل مناسبی روی شرکت انجام شده باشد و شرکت از نظر بنیادی از ارزش بالایی برخوردار باشد.
بررسی آماری عرضههای اولیه
چرا سهمها گران عرضه میشوند؟!
نکته دیگری که قصد دارم به آن اشاره کنم در مورد قیمت سهام عرضه اولیه است. بسیاری از افراد تازه وارد فکر میکنند که اگر برای مثال سهام شرکت الف با قیمت ۳۰۰۰ تومان عرضه میشود، نسبت به سهام شرکت ب که مثلا با قیمت ۲۰۰ تومان عرضه میشود، خیلی گرانتر است! شاید برای شما جالب باشد که تعداد زیادی از افراد این طور فکر میکنند! اما اگر کمی تجربه داشته باشید احتمالا برایتان بدیهی است که ارزش یک سهم را نباید با قیمت ریالی آن سنجید. مثلا ممکن است ارزش واقعی سهام شرکت الف ۶۰۰۰ تومان باشد، پس در واقع ۳۰۰۰ تومان برای آن ارزان هم هست! اما در سمت مقابل سهام شرکت ب با قیمت ۲۰۰ تومان گران باشد، چرا که ارزش واقعی یا ذاتی بیشتر از ۱۵۰ تومان ندارد.
ارزش ذاتی یا واقعی سهام را میتوان با بررسی صورتهای مالی آنها به دست آورد.
چکیده مطلب:
بررسیهایی که ما داشتیم نشان میدهد که علاوه بر بازدهی اولیهای که خرید عرضه اولیه برای سرمایهگذاران به همراه دارد، بازدهی ثانویه میتواند بسیار پرسودتر بوده و پتانسیل بیشتری داشته باشد. چرا که تعداد سهام تخصیص یافته در عرضه اولیه به هر نفر (کد سهامداری) بسیار محدود است، اما برای کسب بازدهی ثانویه این محدودیت وجود ندارد. شما میتوانید این اطلاعات و آمار را در مقاله بررسی آماری عرضههای اولیه به تقکیک سهام مشاهده کنید.
توصیه ما این است که با سودهایی که از خرید عرضه اولیه به دست میآورید بر روی خودتان سرمایهگذاری کنید. سرمایهگذاری بر روی خودتان یعنی آموزش دیدن و کسب مهارت برای رسیدن به ثروت دلخواه خودتان …
تحلیلی از اثر افزایش دامنه نوسان قیمت سهام در بورس ۳۱ ساله ایران!
کارشناس بازارسرمایه با استفاده از مثال یک کوهنورد، تحلیلی از برنامه افزایش دامنه نوسان قیمت سهام به ۶ درصد در بورس ۳۱ ساله و با ارزش ۶ هزار هزار میلیارد تومانی ارایه کرد.
به گزارش بیداربورس، حسین خزلی با اشاره به افزایش دامنه نوسان قیمت سهام به ۶ درصد با انتشار متنی تحت عنوان "داستان کودکی که بزرگ نشد" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: بورسها مانند کوهنوردند. هرچه وزن کوهنورد بالاتر، کوله و محموله آن سنگینتر، شیب کوه تندتر، ارتفاع صعود بیشتر و سرعتش تندتر باشد، احتمال زمینگیر شدن، سقوط و شکست کوهنورد بیشتر میشود.
آیا همین کوهنورد اگر پدر و مادر از زمان کودکی و هنگام راه رفتن، مدام از دو طرف دستان را بگیرند و درحالت افراطی برای آنکه کودک زمین نخورد، مدام ریلهای محافظ حرکتی (مثل آنچه در سالنهای ارتوپدی هست) دو طرف مسیر حرکت کودک بگذارند که با اتکا به دستان پدر و مادر یا با گرفتن میلههای محافظه، حرکت کند و زمانی که کودک بزرگتر شد و وزن بیشتری پیدا کرد به وی عصا و واکر بدهند، چنین کودکی بزارهای کمکی معاملاتی بزارهای کمکی معاملاتی میتواند کوهنورد و دوندهای قوی شود؟
تعیین محدوده نوسان قیمت هر سهم به حدود سالهای ۷۴ و ۷۵ برمیگردد. کودک بورس تهران در آن سالها حدود ۶ ساله بود! (سال شروع مجدد بورس را ۶۹ فرض شد). ناظران، مدیران و سیاست گذاران برای جلوگیری از ایجاد هیجان در رشد و صعود و نزول و سقوط قیمتها، محدوده نوسانهای ۵ درصدی، ۲ درصدی و بعضا حتی یک و یک دهم درصدی را وضع کردند!
این سیاست دقیقا شبیه کودکی است که از آن سال تاکنون که حدود ۳۱ساله شده، همیشه با دستانش گرفته شده راه رفته، مجبور شده در یک راهروی بسته به عرض نیممتر و با دو طرف میلههای محافظ گام بردارد. در نوجوانی برای اینکه نیفتد و سقوط نکند، عصا و واکر هم دادند! (حجم مبنا و توقفهای متعدد نمادها).
حال در ۳۱ سالگی این کودک دیروز که وزنی بیش از ۶۰۰ کیلو دارد (بازار ۶ هزار هزار میلیارد تومانی)، میخواهد بدون کمک دیگران، بدون دستگیری والدین و مربیان و بدون دخالت ابزارهای کمکی حرکت کند، بدود، کوهنوردی کند، بپرد و شنا کند!
ریزساختارهای بازار (Microstructure of Market) دانشی تخصصی در هدایت، مدیریت و نظارت بر بازارها است. زمان باز و بسته شدن بازارها، محدوده نوسان کل بازار و شاخص، حداکثر و حداقل تعداد سهام در یک سفارش (لاتسایز)، اندازه امکان تغییر قیمت در هر سفارش (تیکسایز)، هزینههای معاملات، تفاوت بین سفارشها، مظنهها و. از جمله موارد مهمی هستند که در دانش ریزساختار بازار در دنیا روی آن بحثهای زیاد شده و مقالات متعدد نوشته شده و رابطه کارآیی بازارها را با این متغیرها بارها سنجیدهاند.
تا آنجا که مطالعات اجازه میدهد، محدوده نوسان ثابت بر سهم در هیچ بورسی وجود ندارد. همچنین محدوده نوسان ثابت در حد ۱۰ و ۱۵ درصد بر شاخص است و اگر شاخص کل بیش از این نوسان کند، بازار با ساز و کار خودکار ترمز (Circuit Breaker) برای ۳ تا ۵ دقیقه متوقف میشود.
اکثر محدوده نوسانهایی که در بازارهای مختلف بر سهم یا نماد معاملاتی خاص وضع شده، پویا و قابل افزایش در هر نشست و حتی در وسط یکنشست است. حال که مسوولان سازمان و بورسها در ۳۱ سالگی این جوان فربه، قصد دارند به وی اجازه حرکت روان و متعادل و مانند همه بورسهای دیگر را بدهند. این خبر را به فال نیک گرفته می شود و امید است بهتدریج انجام شده و باعث بالا رفتن کارآیی و اثربخشی در کل بازار شود.
از طرفی برای جرم رایج دستکاری قیمتها، پمپ یا جک زدن زیر قیمتها، برای پدیده رایج حرکت گروهی و تودهای و مواقع ترس عمومی در بازار (Market Panic) باید از ساز و کارهای استاندارد جهاین و بورسهای پیشرفته و بزرگ استفاده کرد. این مهم تنها در صورتی امکانپذیر است که واحدهای مطالعات تطبیقی مفصل و مراکز پژوهشی بسیار تخصصی در بازار سرمایه در ارتباط مدام با مجامع بینالمللی مانند ISCO و WFE وجود داشته باشد و استانداردهای اجرایی، نظارتی و افشا در بورسها و عملیات قبل و پس از معاملات را از آنها دریافت و بعد از گرتهبرداری در کل بازارسرمایه مستقر کرد.
تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال
همانطور که میدانید بازار ارزهای دیجیتال بسیار تغییرپذیر و بیثبات است، به همین منظور همیشه باید با کمک تحلیل تکنیکال یک استراتژی کلی برای هدایت سرمایهها و معاملات خود داشته باشید.
به طور کلی ما برای مشخص کردن استراتژی خود و همچنین ارزیابی و پیشبینی بازار از دو شیوه کلی تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال استفاده میکنیم که هر کدام از این دو روش مزایا و محدودیتهای مختص به خود را دارد.
در این مقاله قصد داریم تحلیل تکنیکال و ابزارهای آن را معرفی کنیم. با آکادمی کیوسک همراه باشید.
تحلیل تکنیکال در کریپتوکارنسی چیست؟ (تعریف، مفهوم و کاربرد تحلیل تکنیکال)
بسیاری از معاملهگران ارزهای دیجیتال برای ایجاد استراتژیهای خود به تجزیه و تحلیل تکنیکال روی میآورند. این روش تجزیه و تحلیل میتواند بینش و اطلاعات مهمی در مورد اتفاقاتی که در گذشته ارزهای دیجیتال افتاده را به ما داده و کمک میکند که آینده بازار را تا حدی پیشبینی کنیم.
برای درک مفهوم و کاربرد تحلیل تکنیکال و همچنین نحوه استفاده از این روش در معاملات رمزارزها، باید از معنی آن آگاه باشیم.
در بازارهای مالی تحلیل تکنیکال روشی برای پیشبینی رفتار احتمالی نمودار از طریق دادههای گذشته همچون قیمت و تغییرات آن و حجم معاملات است. این روش در واقع استفاده از الگوها، ابزارها و نمودارهای تحلیلی برای دیدن نقاط قوت و ضعف رمز ارزها و تلاش برای پیشبینی آینده بازار آنهاست.
تحلیل تکنیکال شامل بررسی آمارهای گذشته رمز ارز مورد نظر و عواملی مانند مانند حجم معاملات، الگوهای شکل گرفته، روند حرکت و وضعیت کنونی است.
ایدههای اساسی که مبانی تحلیل تکنیکال بر آن استوار است
به طور کلی تحلیل تکنیکال بر سه اصل کلی استوار است:
- نمودار قیمت همه چیز را نشان میدهد
- قیمتها طبق روند مشخصی حرکت میکنند
- تاریخ تکرار میشود.
تئوری اول بر این باور است که قیمتها در بازار همه چیز را نشان میدهند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند که عوامل زیادی مانند فاکتورهای اقتصادی، روانشناسی بازار و عوامل دیگر مانند تقاضای فعلی، آینده و گذشته، قوانین و مقررات حاکم بر بازار، انتظارات معاملهگران و دانش آنها، قیمت سهام را تعیین میکنند. در بازار ارزهای دیجیتال معاملهگران با استفاده از تحلیل تکنیکال قیمت را تجزیه و تحلیل میکنند تا بتوانند در مورد بازار تصمیم بگیرند.
تحلیلگران تکنیکال همچنین به این اصل معتقدند که تاریخ از نظر حرکت قیمت و روند قیمتی رمز ارزها، تکرار میشود. بر اساس این واقعیت، تحلیلگران تکنیکال قصد دارند با توجه به روانشناسی بازار پیشبینیهایی راجع به بازار رمز ارزها و روندهای احتمالی آینده در این بازار انجام دهند.
و در نهایت تحلیل تکنیکال متکی بر این ایده است که قیمتها طبق روند مشخصی حرکت میکنند و این روند هرگز تصادفی نیست و حرکت قیمتها روند کوتاه مدت یا بلند مدت آن را مشخص میکند. در بیشتر موارد، به دنبال یک روند مشخص که ارزهای دیجیتال از آن پیروی میکند، در نهایت روند معکوسی نیز وجود خواهد داشت. معاملهگران تکنیکال کار همیشه سعی میکنند این روندها را برای کسب سود شناسایی کنند.
خط روند چیست استفاده از خطوط روند (ترندلاینها) به چه صورت است؟
یکی از اولین مواردی که معاملهگران باید در تجزیه و تحلیل تکنیکال یاد بگیرند خطوط روند است. خطوط روند یا ترندلاین مسیری که ارز دیجیتال طبق آن حرکت میکند را نشان می دهد، اما برای شناخت آنها نیاز به تجزیه و تحلیل هست.
این امر با توجه به ماهیت نوسانی و تغییر پذیر رمز ارزها بسیار با اهمیت است. با توجه به این نوسانها، تحلیلگر تکنیکال نیاز دارد که روند کلی را تشخیص دهد.
شناخت روندها کار آسانی نیست چون که قیمتها معمولا بصورت یک خط صاف و مستقیم افزایش یا کاهش نمییابد. حرکت قیمت در یک روند به صورت فراز و نشیبهای موجی شکل اتفاق میافتد. به طور کلی روندها صعوی، نزولی یا خنثی هستند.
زمانی میتوانیم بگوییم یک روند صعودی است که در چارت مورد نظر سقفها و کفهای بالاتر تشکیل شود. همچنین در روند نزولی سقفهای و کفهای پایینتر مشاهده میشود. در روند خنثی حرکت قیمت به صورت افقی است و معمولا با نوسان بین خطوط مقاومت و حمایت شکل میگیرد و حرکت جدی و قدرتمندی رو به پایین یا بالا انجام نمیشود.
برای معامله کردن خطوط روند را با درجه دقت زیادی باید رسم کرد، هرچه خط روند دقیقتر باشد، پیشبینیهای شما دقیقتر خواهد بود.
روش ترسیم یک خط روند دقیق بر اساس برنامه تجزیه و تحلیل شماست. روندها از نظر مدت زمان آنها نیز قابلت دستهبندی دارند. این دستهها به روندهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تقسیم میشوند. روندهای بلندمدت ممکن است چند ساله باشند، روندهای میانمدت معمولا چند ماهه و روندهای کوتاهمدت از چند روز تا چند هفته ادامه دارند.
برای مثال، در عکس بالا، خط روند بیت کوین را مشاهده میکنید که در این بازه زمانی، روند صعودی خود را طی میکند.
یادگیری سطوح مقاومت و حمایت به چه شکلی در تحلیل تکنیکال به ما کمک میکند؟
مفهوم دیگری که باید در تحلیل تکنیکال فرا گرفت، خطوط حمایت و مقاومت است. هر دوی اینها خطوط افقی هستند که میتوانید در نمودار معاملات خود رسم کرده و اطلاع از این دو مورد کمک زیادی به درک شما از نحوه معاملات دارد.
سطح حمایتی منطقهای است که در آن معاملهگران ترجیح میدهند رمز ارز مشخصی را خریداری کنند. زمانی که قیمتها در مسیر نزولی به منطقهای نزدیک شده و یا آن منطقه را لمس کنند و نتوانند از آن ناحیه حرکت منفی خود را ادامه داده و تغییر مسیر دهند به این ناحیه خط حمایتی گفته میشود، به عبارت دیگر، نقطهای است که در آن تقاضای زیادی برای خرید وجود دارد.
سطح مقاومت برعکس است. در این سطح، عرضه زیادی بدون تقاضای قابل توجه وجود دارد. خریداران احساس میکنند قیمت یک رمزارز به مرحلهای رسیده که باید فروخته شود و افراد در مقابل خرید آن مقاومت میکنند. هرگاه که قیمت یک ارز به سطح مقاومت نزدیک شود، عرضه افزایش پیدا میکند بهطوری که ممکن است قیمت را به عقب بکشاند.بزارهای کمکی معاملاتی
اگر در تجزیه و تحلیل شما شکست سطح حمایت یا مقاومت صورت بگیرد، این مورد نشاندهنده تقویت روند فعلی است و این روند ادامه خواهد داشت. اگر سطح مقاومت به سطح حمایت تبدیل شود، این روند خیلی بیشتر میتواند تقویت شود. البته باید به خاطر داشت که شکستهای کاذب نیز ممکن است رخ دهد، در این حالت روند تغییر نخواهد کرد. به همین دلیل، تجزیه و تحلیل تکنیکال نیاز به نگاه دقیق و مشاهده همه جانبه نمودارها برای تعریف روند پیش رو دارد.
در این عکس یه نمونه از نقاط مقاومت و حمایت بیت کوین را میبینیم. نقاط حمایت در این بازه زمانی یکسان بوده و خط حمایت را تشکیل داده است.
به دست آوردن اطلاعات اولیه از نمودارهای شمعی چگونه در تحلیل تکنیکال به ما کمک میکند؟
بطور کلی نمودارها به سه صورت میلهای، خطی و شمعی مورد بررسی قرار میگیرند. محبوبترین روش معاملهگران در تحلیل و بررسی رمزارزها، نمودار شمعی ژاپنی یا نمودار کندل استیک است. در ابتدا این نمودار سخت به نظر میرسد اما فهمیدن آن کاملا آسان و لذتبخش است.
نام نمودار شمعی از آنجا شکل گرفته که هر نقطه از نمودار شبیه شمعدان است. شمعدانها یا کندلها مستطیلهایی هستند که به رنگ قرمز یا سبز دیده میشوند و ممکن است از بالا یا پایین، خطی از آنها خارج شوند مانند فتیله شمع بزارهای کمکی معاملاتی که سایه یا شادو نام دارند. اندازه کندلها و خطوط آن و همچنین رنگ آنها اطلاعات حیاتی را به شما میدهد.
در تایم فریم روزانه هر کندل نشانه یک روز است. کندلهای سبز نشان میدهند که ارزش رمزارز در آن روز افزایش یافته، بنابراین قیمت باز شدن آن در پایین و قیمت بسته شدن آن در بالا است. کندلهای قرمز نشانگر افت قیمت رمزارز هستند، بنابراین قیمت باز شدن در بالا و قیمت بسته شدن در پایین قرار میگیرد.
فتیلهها یا سایهها میتوانند از دو انتهای کندل بیرون بیایند. اینها کمترین و بالاترین قیمتهایی را نشان میدهد که ارز دیجیتال در یک دوره به آن رسیده است. به بزارهای کمکی معاملاتی عبارت دیگر، فتیلهها به شما نشان میدهند که در حال حاضر بازار بیثبات است و همچنین تمایل قیمت به سمت بالا یا پایین را میتوان تا حدودی از سایهها فهمید.
در ابتداییترین سطح نیز تحلیلگران میتوانند از نمودارهای کندل استیک استفاده کنند و ببینید که رمزارز مورد نظر چگونه کار میکند تا بتوانند از این طریق آینده را پیش بینی کنند. به عنوان مثال اگر سایهها طولانی هستند، این نشان دهنده بیثبات بودن بازار این ارز است و این بدان معناست که ارز مورد نظر نوسان زیادی دارد و ممکن است ضرر و زیان قابل توجهی به شما وارد کند.
چه اطلاعاتی از کندلها میتوان به دست آورد؟
بطور کلی از طریق این نمودار جزییاتی را از قبیل قیمت آغازین (Open Price)، قیمت پایانی (Close Price)، بیشترین قیمت روز (High Price)، کمترین قیمت روز (Low Price) میتوان به دست آورد. همچنین اطلاعاتی که باعث ایجاد شکلی متفاوت در شمع میشود را مشخص کرده و به تحلیلگر اجازه میدهد تا بتواند بازار آینده را پیشبینی کند.
درک حجم معاملات چگونه در تحلیل تکنیکال کاربرد دارد؟
به تعداد معاملات خرید و فروشی که در یک دوره زمانی بر روی یک رمزارز انجام میشود، حجم معاملات میگویند. توجه به حجم معاملات در ارزهای دیجیتال میتواند به شما کمک کند تا تعیین کنید که آیا روند قابل توجه است یا خیر.
حجم معاملات باید تایید کننده روند معاملات باشد و این مهمترین کاربردی است که حجم معاملات میتواند در تحلیل یک رمز ارز داشته باشد. حجم معاملات بالا نشاندهنده روندی قوی و قابل توجه است. در مقابل، حجم معاملات پایین نشانگر تضعیف یک روند است.
برای استفاده از این تکنیک، برای مثال اگر قیمت یک ارز کاهش یافت، حجم معاملات را بررسی کنید. در کاهش قیمتها باید به دنبال حجم کم معاملات بود و برعکس و در افزایش قیمتها باید چشم به حجم بیشتر معاملات داشت.
در روند صعودی حجم معاملات بالا نسبت به حجم معاملات پایین ارجحیت بیشتری دارد. این نشان میدهد که ارز دیجیتال به احتمال زیاد با رشد طولانی مدت در یک روند قرار گرفته است. در مقابل، اگر میزان حجم در طی معاملات کاهش یابد، روند صعودی احتمالا به زودی پایان مییابد. حجم معاملات همچنین میتواند اطلاعات مشابهی در روند نزولی به شما بدهد اما این مورد در این روند دقیقا برعکس است.
در شکل بالا، در قسمت پایین نمودار، حجم معاملات را میتوان مشاهده کرد
شناخت مارکت کپ در تحلیل تکنیکال چه کمکی میکند؟
ارزش بازار یا مارکت کپ (market cap) ارزهای دیجیتال در هنگام استفاده از تحلیل تکنیکال، اطلاعاتی در رابطه با ثبات یک رمزارز را به شما نشان میدهد. برای محاسبه ارزش بازار، کافیست کل واحدهای یک رمزارز را در قیمت آن ضرب کنید. ارزهای دیجیتال با ارزش بازار بزرگتر، از ثبات بیشتری برخوردار هستند.
مووینگ اوریج (میانگین متحرک) در تحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد؟
میانگین متحرک (moving average) بخشی از تحلیل تکنیکال است که به شما کمک میکند روندها را تشخیص دهید. میانگین متحرک به میانگین قیمت رمزارز در مدت زمان انتخاب شده اشاره دارد. روش معمول محاسبه میانگین متحرک یک روز، بر اساس قیمت معاملات این ارز در 20 روز گذشته انجام میشود. میتوانید تمام میانگینهای متحرک را به هم متصل کرده و خطوطی ایجاد کنید که برای هدایت پیشبینیهای خود راهنمای کار شما باشد.
برای مثال یک نوع از میانگینهای متحرک، میانگین متحرک نمایی یا (EMA) است. در این نوع میانگین متحرک جدیدترین دادهها از وزن و اهمیت بیشتری برخوردارند و نسبت به میانگین متحرک ساده یا (SMA) که نسبت به تمامی مقادیر واکنش یکسانی نشان میدهد تغییرات قیمت جدید را بیشتر مد نظر قرار میدهد. همین امر سبب میشود که واکنشEMA به موقعتر یا سریعتر باشد.
برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر و عمیقتر از میانگینهای متحرک، میتوانید با چندین عدد متفاوت از آنها استفاده کنید که هر یک از آنها مدت زمانهای متفاوتی دارند. اگر میانگین متحرک کوتاه مدت از یک بلند مدت عبور کند، این مورد ممکن است نشان دهنده روند مثبت در آینده باشد یا برعکس.
برای مثال در شکل بالا نمودار میانگین متحرک 50 روزه (نمودار بنفش) و نمودار میانگین متحرک 150 روزه (نمودار سبز) بیت کوین را مشاهده میکنید.
تام فریم در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
زمانی که مشغول به انجام تحلیل تکنیکال خود هستید، شما این توانایی را دارید که تایم فریم (Time Frame) زمانی خود را در نمودار قیمت تنظیم کنید. تایم فریم تغییرات قیمت در یک بازه زمانی تعیین شده است.
برخی از گزینههایی که معمولا بیشتر استفاده میشوند شامل دورههای زمانی 15 دقیقهای، ساعتی، چهار ساعته، روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه است. شما باید چارچوب زمان خود را بر اساس روش معاملاتی خود انتخاب کنید.
معاملهگران روزانه یا کوتاه مدتی تمایل دارند که موقعیتها را در عرض یک روز بررسی کنند. اگر در این گروه قرار میگیرید، باید به چارچوبهای زمانی کوتاه مدت در نمودارها پایبند باشید. انتخابهای معمول برای معاملهگران کوتاه مدتی یا روزانه شامل تایم فریمهای 5 دقیقه، 15 دقیقه و یک ساعت است. شما معمولا نیازی ندارید از یک بازه زمانی طولانیتر برای معامله روزانه استفاده کنید.
معاملهگران بلند مدتی از تایم فریمهای طولانیتری استفاده میکنند که شامل تایم فریمهای هفتگی، ماهانه یا حتی سالانه باشد. معاملهگران بلند مدت ارزهای دیجیتال باید دورههای زمانی بیشتری را مانند نمودارهای چهار ساعته، روزانه یا هفتگی بررسی کنند. اگر معاملهگر بلند مدتی هستید، ممکن است استفاده از نمودارهای ساعتی را نیز در نیاز داشته باشید، اما این امر معمولا کمتر پیش میآید.
تحلیل تکنیکال را با روشهای دیگر (تحلیل فاندامنتال) ترکیب کنید
در شرایط ایدهآل، در معاملات ارزهای دیجیتال هرگز نباید فقط به یک روش تجزیه و تحلیل اعتماد کنید. بهتر است از هیچ یک از روشهای تجزیه و تحلیل به تنهایی استفاده نکنید زیرا اطلاعات محدودی را به شما میدهند.
اگر بخواهید فقط به تجزیه و تحلیل تکنیکال تکیه کنید، هیچ اطلاعاتی درباره اخبار و حواشی بازار که بخش مهمی از تحلیل فاندامنتال را تشکیل میدهد، دریافت نمیکنید. این امر به ویژه در معاملات ارزهای دیجیتال مشکل ساز است، زیرا عواملی مانند هش استخراج و قوانین و مقررات حاکم بر بازارهای مالی میتوانند تأثیر قابل توجهی در قیمت این رمزارزها داشته باشند، اما تجزیه و تحلیل تکنیکال این موارد را محاسبه نمیکند.
جمع بندی
تجزیه و تحلیل تکنیکال میتواند به معاملهگران ارزهای دیجیتال بینش و اطلاعات زیادی نسبت به گذشته و حال بازار و همچنین پیشبینی آینده آن ارائه دهد و به نوعی پیشبینیهای آینده را تسهیل کند. ابزارهای کمکی زیادی در تجزیه و تحلیل تکنیکال وجود دارند که میتوانند معاملهگران را در انجام تحلیلها کمک کنند مانند انواع اندیکاتورها و اوسیلاتورها. تحلیلگران با استفاده از این ابزارها میتوانند تحلیل خود را تکمیل کنند. برای دستیابی به بهترین نتیجه، همیشه سعی کنید تجزیه و تحلیل تکنیکال را با روشهای دیگر را ترکیب کنید.
من مریم هستم و ارشد رشته فناوری اطلاعات. به شبکه و تکنولوژی خیلی علاقه دارم و در این زمینه تحصیل کردم. در بازار بورس فعالیت دارم و مدتی کار تولید محتوا انجام دادم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از ترکیب این چند مورد وارد کار کریپتوکارنسی بزارهای کمکی معاملاتی شم. تا اینکه با کیوسک آشنا شدم.
علاوه بر اینکه در آکادمی کیوسک مطلب مینویسم، دبیری بخش مقالات رو هم به عهده دارم.
فردین آقابزرگی اعلام کرد؛ حذف گواهی سپرده سکه طلا توسط بانک مرکزی به کنترل بازار کمکی نخواهد کرد
گروه اقتصادی الف، ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۱۴:۵۶ 3990228119
تلاش های بانک مرکزی و بزارهای کمکی معاملاتی مجموعه نهادهای اقتصادی در زمینه امور مالی و پولی کشور برای سوق دادن سرمایه ها به سمت بازار بورس اکنون به وضعیت پیش بینی نشده ای رسیده است. بورس تهران در هفته گذشته کمترین بازدهی هفتگی خود در سال جاری را به ثبت رسانده و در معاملات روز شنبه نیز بیشترین میزان افت روزانه خود از ابتدای فروردین ماه را شاهد بوده است.
بازارهای موازی ارز و طلا اما در همین زمان رشد بازدهی چشم گیری را تجربه کردند و اما این روند باعث شده تا زمزمه هایی در خصوص تکرار یک اقدام اشتباه یعنی توقف یک ابزار مالی شفاف همچون گواهی سپرده سکه طلا به گوش برسد؛ بزارهای کمکی معاملاتی اتفاقی که سال ۹۷ روی آتی سکه تجربه شد و اثرات نامطلوب آن همچنان در بازار طلای کشور مشاهده می شود.
بر اساس برخی خبرها، بانک مرکزی تصمیم به کنار گذاشتن ابزار گواهی سپرده طلا در بورس گرفته است تا به زعم خود، جلوی افزایش تقاضا برای سکه طلا و رشد قیمت آن را بگیرد. تصمیم بانک مرکزی البته ناظر به رابطه تنگاتنگ و همبستگی مستقیم قیمت طلا و قیمت ارز در ایران است، اما تجربه نشان داده که اعمال محدودیت هایی از این دست، تنها به کاهش شفافیت در بازارها ختم می شوند.
فردین آقابزرگی، تحلیل گر بازار سرمایه در گفت و گو با الف در پاسخ به این پرسش که لغو صدور گواهی سپرده طلا چه تاثیری بر بازار طلا در کشور خواهد داشت، گفت: هر چقدر تعداد و تنوع ابزارهای مالی در یک اقتصاد گسترده تر باشد، شفافیت و قانونمندی بازارها در آن اقتصاد بیشتر خواهد بود. علاوه بر این، وجود ابزارهایی مانند گواهی های سپرده کالایی، نقدشوندگی بازارها را به میزان چشم گیری افزایش می دهد.
آقابزرگی ادامه داد: بر عکس این موضوع هم صادق است و نبود این ابزارها و بدتر از آن حذف آنها، موجب کاهش شفافیت بازار خواهد شد. این در حالی است که در نبود چنین ابزارهایی، فرآیند کشف قیمت هم دچار اختلال خواهد شد.
این تحلیل گر بازارهای مالی ادامه داد: وجود نظارت در بازارهای مالی لازم است اما با گسترش بیش از اندازه نظام های نظارتی و دخالت در بازار و توقف معاملات گواهی سکه، حتی ممکن است هدف اصلی یعنی کنترل بازارها هم از دست برود و بازار سکه و ارز هر دو دچار افزایش تقاضا و قیمت بشوند.