اموزش معامله گری

اموزش معامله گری

اجزای تشکیل دهنده ایچیموکو

ترفند معامله گری با اولین پولبک – موثرترین استراتژی پرایس اکشن برای مبتدیان

حتما تاکنون شنیده اید که اگر می‌خواهید در شرایط مختلف بازارهای معاملاتی سود مناسبی کسب کنید، بهترین راه یافتن اولین پولبک است. اولین پولبک‌ها نقاط ورودی روند هستند که می‌توان آن‌ها را در شروع یک روند جدید بیابید. احتمالا در تحلیل های بزرگان ارزدیجیتال دیده اید که یافتن آخرین نقطه انتهایی برای تعیین اولین پولبک اهمیت زیادی دارد،زیرا ورود به معاملات در اولین پولبک می‌تواند گزینه مطمئنی برای اموزش معامله گری ورود باشد. ما در این مقاله قصد داریم اولین پولبک در یک روند جدید را بررسی کنیم و استراتژی مفید برای مشخص کردن نقطه دقیق ورود به بازار را به شما آموزش دهیم. با ما همراه باشید.

آنچه در این مقاله میخوانید :

ویدئو آموزش ترفند معامله با اولین پولبک

چرا از اولین پولبک استفاده می‌کنیم؟

این‌ها نشانه‌های مفیدی برای موفقیت در معاملات به‌خصوص در نزدیکی حدهای بالا و پایین قیمت هستند. در شرایط ایده‌آل، بیشترین سود را از فروش در قله‌ها و خرید در کف‌ها کسب می‌کنیم. بااین‌وجود ماهیت بازار معمولاً به نحوی است که ما نمی‌توانیم کف‌ها و سقف‌ها را تشخیص دهیم. تشخیص کف‌ها و سقف‌ها در بازار یکی از سخت‌ترین کارهاست و بسیاری از تریدرها در تلاش برای انجام این کار مبالغ هنگفتی از سرمایه خود را از دست داده‌اند.
به‌جای ورود به بازار در سقف یا کف، اولین پولبک به تریدرها امکان می‌دهد تا در نزدیکی سقف یا کف وارد شوند. این کار مشابه ورود در سقف یا کف است و امکان کسب حداکثر سود را فراهم می‌کند.

پس ورود به بازار در اولین پولبک می‌تواند گزینه عالی برای ورود باشد.

اولین پولبک چیست؟

اساساً اولین پولبک در جهت روند جدید، آخرین لمس در انتهای جهت روند قبلی نیز هست. یافتن آخرین نقطه انتهایی برای تعیین اولین پولبک اهمیت زیادی دارد. درواقع اولین پولبک نقطه بازگشت نیست؛ بلکه نقطه ادامه روند است که در مراحل اولیه یک روند جدید ایجاد می‌شود؛ یعنی اولین پولبک اولین نقطه ورود به روند بلافاصله پس از بازگشت قیمت است.
درحالی‌که بسیاری از تریدرها از ورود به بازار با استفاده از این تکنیک می‌ترسند، تریدرهای باهوش متوجه هستند که در این حالت ریسک پایین و سود بالا قابل‌دستیابی است. بیایید اولین پولبک در یک مسیر جدید را باهم ببینیم.

برای پیدا کردن اولین پولبک از کجا شروع کنیم؟

همان‌طور که می‌دانید با پایان یک روند فوراً روند جدید آغاز نمی‌شود. پس باید به دنبال نشانه‌هایی در رفتار قیمت باشیم تا اولین پولبک را بیابیم. قبل از اینکه دنبال اولین پولبک بگردیم باید رفتار قیمت را تحلیل کنیم.

مثلاً در اینجا بازار روند صعودی دارد (که همان جهت روند قدیمی است)

مثلاً در اینجا بازار روند صعودی دارد (که همان جهت روند قدیمی است)

اولین نشانه یک پولبک احتمالی جدید (در یک جهت جدید) زمانی است که اولین سقف پایین‌تر را می‌بینیم. دلیلش این است که سقف پایین‌تر علامت ضعف است و نشان می‌دهد خریداران قدرت کاملی ندارند. همچنین این احتمالاً آخرین تست بالاترین قیمت در آن حرکت است.

خریداران در این نقطه در حال تلاش هستند تا قیمت را بالا ببرند. هم‌زمان فروشندگان هم به‌دقت نظاره می‌کنند و به‌محض خسته شدن خریداران فروشندگان بزرگ کنترل بازار را به دست گرفته و قیمت را پایین می‌کشند. بااین‌حال، اموزش معامله گری برای تأیید تست نهایی به یک کف پایین‌تر یا در این مورد یک شکست به زیر نقطه C احتیاج داریم. زمانی که یک سقف پایین‌تر داشته باشیم (همان نقطه C) و قیمت به زیر نقطه c برسد، اولین پولبک در جهت جدید تکمیل شده است.

به‌عبارت‌دیگر ساده‌ترین راه برای یافتن پولبک‌ها استفاده از الگوی ABCD است.

موج BC خود پولبک واقعی است اما یک پولبک باید موج CD را هم در برگیرد به‌نحوی‌که نقطه D با B فاصله زیادی داشته باشد وگرنه پولبک خنثی می‌شود. همین نکته در اینجا هم وجود دارد. برای تأیید اولین پولبک قیمت باید در جهت روند جدید به زیر نقطه B برسد. زمانی که این چرخه کامل شود، احتمال اینکه بازار در روند نزولی قرار گرفته باشد بیشتر است و احتمال اینکه قیمت بالا برود کمتر می‌شود زیرا بازار نزولی دیگر شروع شده است.

راه‌های تشخیص اولین پولبک

درک مفهوم اولین پولبک زمانی اهمیت می‌یابد که یک موقعیت بازکنید. شما یا از پولبک جدید استفاده می‌کنید یا آن را از دست خواهید داد. اگر آن را از دست بدهید دیگر کار خاصی از دستتان برنمی‌آید. تریدینگ یعنی آمادگی و هرچه بیشتر آماده باشید بیشتر می‌توانید یک معامله خوب انجام دهید. پس در تحلیل‌هایتان باید بتوانید نشانه‌های مهم اولین پولبک را بیابید. این نشانه‌ها عبارت‌اند از:

شکست پولبک

اولین نشانه، شکست پولبک در جهت روند قدیمی است.

یک شکست زیر نقطه A نشان می‌دهد که پولبک در جهت روند قبلی شکست خورده است. این نقطه همچنین کف پایین‌تری است که به دنبال آن هستیم.

یک شکست زیر نقطه A نشان می‌دهد که پولبک در جهت روند قبلی شکست خورده است. این نقطه همچنین کف پایین‌تری است که به دنبال آن هستیم.

بااینکه نمی‌دانیم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد، باید برای نشانه‌های دیگر در رفتار قیمتی منتظر بمانیم تا متوجه شویم کدام‌یک از دو گروه خریداران یا فروشندگان قدرت را به دست گرفته‌اند. تنها چیزی که اینجا می‌توانیم از آن مطمئن باشیم آن است که روند قبلی قدرت خود را از دست داده و این نشانه مهمی است.

میله روندی

نشانه دوم یک میله روندی است که شکست پولبک در جهت قبلی را تأیید می‌کند. بااینکه نشانه اول و تشخیص شکست پولبک مهم است اما با این نشانه می‌توانیم از تشخیص خود مطمئن‌تر شویم. پس باید اموزش معامله گری در رفتار قیمت، یک شکست واضح به زیر نقطه A داشته باشیم.
یکی از بهترین راه‌ها برای تشخیص قدرت فروشندگان پیدا کردن یک یا چند میله با بدنه بلند نزولی است که سطح قیمتی نقطه A را شکسته‌اند. این یک تأیید قوی برای شکست پولبک است و احتمال جعلی بودن شکست پولبک بسیار کاهش می‌یابد.

میله‌های روندی به‌خوبی قدرت بازار را نشان می‌دهند و مخصوصاً در هنگام شروع یک روند جدید باید به آن‌ها توجه کنید

میله‌های روندی به‌خوبی قدرت بازار را نشان می‌دهند و مخصوصاً در هنگام شروع یک روند جدید باید به آن‌ها توجه کنید

اگر میله از میانگین میله‌ها بلندتر باشد، نشان‌دهنده مومنتوم یا شتاب حرکت نیز هست و این معمولاً شروع یک رالی (افت) در بازار است. اگر میله‌ها دنباله‌های کوتاهی داشتند ثابت می‌شود که بازار یک‌طرفه است و شتاب حرکت افزایش یافته است.
این‌ها نشانه‌های مفیدی برای موفقیت در معاملات به‌خصوص در نزدیکی حدهای بالا و پایین قیمت هستند.

تایم فریم

نشانه سوم به تایم فریم بستگی دارد. برای یافتن اولین پولبک، شما باید نهایت تلاشتان را برای درک ارتباط تایم فریم‌ها به کار ببندید. به‌عنوان‌مثال، یک حداکثر قیمت در نمودار ساعتی اهمیت بیشتری در معاملات ۱۵ دقیقه‌ای دارد. یک حد بالا یا پایین قیمت در نمودار روزانه هم در معامله با استفاده از نمودار ساعتی یا ۴ ساعته اهمیت بیشتری دارد. تایم فریم زیر به شما الگو یا پولبکی را که به دنبالش هستید نشان می‌دهد.

 اولین نشانه از اینکه خریداران قدرتشان را از دست داده‌اند تشکیل سقف دوقلو است که آخرین تست حداکثر قیمت محسوب می‌شود. سپس یک کف پایین‌تر تشکیل می‌شود. تأیید اولین پولبک در جهت روند جدید زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت به زیر این میله می‌رسد

اولین نشانه از اینکه خریداران قدرتشان را از دست داده‌اند تشکیل سقف دوقلو است که آخرین تست حداکثر قیمت محسوب می‌شود. سپس یک کف پایین‌تر تشکیل می‌شود. تأیید اولین پولبک در جهت روند جدید زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت به زیر این میله می‌رسد

در این مثال می‌توانید در نمودار روزانه مشاهده کنید که قیمت فاصله زیادی از خط میانگین متحرک دارد. این نقطه به‌عنوان حد بالا در نظر گرفته می‌شود زیرا نقطه‌ای است که بیشترین فاصله را با میانگین متحرک دارد. البته نشانه‌ای از نبود خریدار وجود ندارد تا زمانی که اولین سقف پایین‌تر در نمودار ۴ ساعته تشکیل شود.
شما می‌توانید پس از استفاده از نمودار روزانه برای تعیین حدهای نهایت قیمت از نمودار ۴ ساعته برای تعیین شکست پولبک در جهت روند اصلی استفاده کنید. اگر از تایم فریم روزانه استفاده می‌کنید، ممکن است متوجه پولبک نشوید و یک فرصت ورود خوب را از دست بدهید.

الگوهای بازگشتی

نشانه چهارم ایجاد یک الگوی بازگشتی است. ازآنجاکه اولین پولبک یک نقطه ورود زودهنگام به روند جدید است، تعجبی ندارد که بلافاصله پس از تشکیل یک الگوی بازگشتی تعداد زیادی اولین پولبک داشته باشیم. پس بیایید چندین الگوی بازگشتی معمول را بررسی کنیم.
توجه کنید که نباید با هر الگوی بازگشتی معامله کنید. بلکه بازگشت قیمت را تنها قبل از جستجوی نقطه ورود اولین پولبک در نظر می‌گیریم.

کف یا سقف دوقلو و خط گردن است
اولین الگوی بازگشتی: کف یا سقف دوقلو و خط گردن است. یک الگوی سقف دوقلو مثال خوبی از تست حداکثر قیمت برای آخرین بار در جهت روند قدیمی است. سقف دوقلو فقط یک نقطه شروع بالقوه برای یک پولبک جدید است و علامت این است که باید به دنبال یک کف پایین‌تر (نقطه B) و یک سقف پایین‌تر (نقطه C) بگردید.

 تست مجدد خط گردن هم یک علامت قوی دیگر است که نشان می‌دهد حمایت قدیمی در کجا به مقاومت تبدیل می‌شود. به‌عبارت‌دیگر سقف دوقلو تنها اولین نشانه است ولی تأیید نمی‌کند که اولین پولبک در حال شکل‌گیری است.

تست مجدد خط گردن هم یک علامت قوی دیگر است که نشان می‌دهد حمایت قدیمی در کجا به مقاومت تبدیل می‌شود. به‌عبارت‌دیگر سقف دوقلو تنها اولین نشانه است ولی تأیید نمی‌کند که اولین پولبک در حال شکل‌گیری است.

بازار رنج

دومین الگو شکست بازار رنج است. بازار رنج می‌تواند در حدهای بالا و پایین قیمت یا در میانه یک بازار روندی اتفاق بیفتد.

بازار رنج تنها زمانی شکل می‌گیرد که 2 لمس در هریک از سمت‌های بازار وجود داشته باشد.

بازار رنج تنها زمانی شکل می‌گیرد که ۲ لمس در هریک از سمت‌های بازار وجود داشته باشد.

همان‌طور که در این مثال می‌بینید نقطه B اولین کف پایین‌تر و همچنین اولین شکست به خارج از رنج است. بااین‌حال نقطه B می‌تواند یک شکست جعلی باشد. شما تنها در صورتی می‌توانید این را متوجه شوید که نقطه C و D را به‌دقت در نظر بگیرید. نقطه C مهم‌ترین چیز برای تحلیل ماست زیرا هم اولین سقف پایین‌تر است و هم تست مجدد سطح مقاومتی که قبلاً حمایت بوده است.


اولین پولبک هم مثل تمام پولبک‌ها زمانی تکمیل می‌شود که نقطه D وجود داشته باشد. این نقطه شکست به زیر نقطه B است و کف پایین‌تر دوم را تشکیل می‌دهد و همچنین الگوی ABCD را کامل می‌کند.

الگوی سر و شانه

الگوی سرو شانه یکی دیگر از الگوهای برگشتی کلاسیک است و مانند سقف دوقلو نشانه خوبی از خستگی و بازگشت قیمت است.

 الگوی سر و شانه از سه سقف تشکیل می‌شود که شانه چپ اولین قله، سر دومین و بلندترین قله و شانه راست سومین قله را در بر می‌گیرد. دو کف بین سه قله خط گردن را می‌سازند که می‌تواند افقی یا شیب‌دار باشد.

الگوی سر و شانه از سه سقف تشکیل می‌شود که شانه چپ اولین قله، سر دومین و بلندترین قله و شانه راست سومین قله را در بر می‌گیرد. دو کف بین سه قله خط گردن را می‌سازند که می‌تواند افقی یا شیب‌دار باشد.

۷: الگوی سر و شانه از سه سقف تشکیل می‌شود که شانه چپ اولین قله، سر دومین و بلندترین قله و شانه راست سومین قله را در بر می‌گیرد. دو کف بین سه قله خط گردن را می‌سازند که می‌تواند افقی یا شیب‌دار باشد.
در خط گردن افقی کل الگوی سر و شانه بر این نکته متکی است که نقطه D باید پایین‌تر از نقطه B و نیز خط گردن باشد. خط گردن در این حالت، احتمال را نشان می‌دهد.
اگر قیمت نتواند به زیر خط گردن برسد این الگو می‌تواند به یک الگوی ادامه‌دهنده صعودی کف دوقلو یا سه‌تایی تبدیل شود. در این حالت، اولین پولبک در الگوی سرو شانه، شانه راست خواهد بود. اولین پولبک در جهت یک روند جدید بهترین سازوکار است اما همیشه ۱۰۰ درصد عمل نمی‌کند. گاهی اوقات سودهای کمی از این راه به دست می‌آید و گاهی حتی باوجود نشانه‌های برگشتی، قیمت جهت اصلی خود را حفظ می‌کند.

اگر روش صحیح تشخیص اولین پولبک را یاد بگیرید سود حاصل از آن می‌تواند شکست‌های دیگرتان را جبران کند.
چنانچه این مقاله برای شما مفید بود می‌توانید آن را با دیگران به اشتراک بگذارید. برای مشاهده ویدئوهای آموزشی بیشتر می‌توانید به صفحه آموزش تحلیل تکنیکال مراجعه نمایید.

ایچیموکو چیست ؟ | آموزش ویدیویی 📹 معامله گری و کار با اندیکاتور Ichimoku

ایچیموکو چیست ؟

ایچیموکو چیست ؟ ،برای اینکه یک معامله گر موفق باشید و بتوانید در بازارهای مالی کسب سود کنید ،باید با تحلیل تکنیکال و همه ابزارهایی که استفاده می کند اشنا باشید.یکی از ابزار های تحلیل تکنیکال که مورد علاقه بسیاری از معامله گران است،اندیکاتور ایچیموکو است.این ابزار دید خوبی از سطوح حمایت و مقاومت به معامله گران می دهد.ایچیموکو از اجزای گوناگی تشکیل شده که ممکن است در ابتدا کمی گیج کننده باشد.در این مقاله با ما همراه باشید تا اموزش دقیق استفاده از این ابزار را یاد بگیرید.

ایچیموکو توسط چه کسی معرفی شد؟

این اندیکاتور توسط یک روزنامه نگار ژاپنی به نام گویچی هوسادا در اواخر سال 1930 معرفی شد.البته برای تکامل یافتن این اندیکاتور ، روزنامه نگار ژاپنی حدود چهل سال عمر خود را صرف آن کرد و نهایتا سال 1969 استراتژی نهایی آن مطرح شد.هوسادا اولین بار نام این ابزار جذاب را Ichimoku Kinko گذاشت.حتما می پرسید این عبارت به چه معناست؟این عبارت در زبان ژاپنی به معنای نمودار تعادل در یک نگاه است.یعنی شخص با یک نگاه می تواند نتیجه گیری کند.

ایچیموکو کجا کاربرد دارد؟

این ابزار کاربرد های گوناگونی دارد،ممکن است در نگاه اول کمی پیچیده به نظر برسد اما کمی بیشتر که با ان اشنا بشوید خواهید دید که بسیار کارامد و مفید است.از جمله کاربرد های ایچیموکو میتوان از:تعیین روند،بررسی جهت و قدرت روند،تشخیص خطوط حمایت و مقاومت،شناسایی نقطه برگشت بازار،سیگنال های ورود و خروج و در نهایت تعیین حدضرر نام برد.

آموزش ویدیویی اندیکاتور Ichimoku

نحوه اضافه کردن ایچیموکو در Trading View

ابتدا به سایت www.tradingview.com مراجعه کرده و روی قسمت chart کلیک کنید.

ایچیموکو چیست ؟

آموزش اضافه کردن ایچی موکو درتریدینگ ویو

در پنجره جدیدی که باز شده است.در مستطیل قرمز رنگ، رمزارز مورد نظر که قصد بررسی ان را با ابزار ایچیموکو دارید وارد کنید.برای مثال در تصویر پایین BTCUSDT وارد شده است.سپس روی Fx که با مستطیل ابی رنگ مشخص شده است کلیک کنید.

ایچیموکو چیست ؟

آموزش اضافه کردن ایجی موکو در تریدینگ ویو

در پنجره جدیدی که باز شده است،Ichimoku Cloud را سرچ کرده و روی ان کلیک کنید.برای سهولت استفاده می توانید ان را ستاره دار کنید تا دسترسی به ان اسان تر باشد.

ایچیموکو چیست ؟

پس از کلیک خواهید دید که اندیکاتور ایچیموکو روی نمودار شما ایجاد شده است.

ایچیموکو چیست ؟

اجزای تشکیل دهنده ایچیموکو

خط kijun sen (آبی):میانگین بیشترین قیمت با کمترین قیمت را در یک دوره 26 روزه محاسبه می کند،در واقع این خط همان میانگین متحرک 26 روزه است.به این خط ،خط استاندارد هم گفته می شود.در نرم افزار trading view خط ابیBaseline نام دارد و به صورت پیش فرض قرمز رنگ است.خط Baseline در شکل زیر با فلش نارنجی مشخص شده است.

ایچیموکو چیست ؟

اجزای تشکیل دهنده ایچی موکو

خط Tenkan Sen (قرمز):میانگین بیشترین و کمترین قیمت را در 9 روز محاسبه می کند.در واقع این خط همان میانگین متحرک 9 روزه است.این خط به خط برگشت یا تغییر روند معروف است.در نرم افزار trading view ،این خط conversion نامیده می شود و به صورت پیش فرض ابی است.خط conversion در شکل زیر با فلش نارنجی مشخص شده است.

ایچیموکو چیست ؟

اجزای تشکیل دهنده ایچیموکو

خط chikou span (خط سبز):این خط قیمت بسته شدن در 26 روز گذشته را نشان می دهد،به این خط،تاخیری هم گفته می شود.در نرم افزار tradingview این خط ،Lagging Span نامیده می شود.در تصویر زیر این خط با فلش قرمز رنگ مشخص شده است.

ایچیموکو چیست ؟

اجزای تشکیل دهنده ایجیموکو

ابرکومو:این ابر از دو خط به نام های Senkou span A و Senkou span B تشکیل شده است.به این خطوط ،پیشرو هم گفته می شود.

Senkou span A:این خط از میانگین دو خط kijun sen و tenkan sen است که به اندازه 26 روز به سمت راست منتقل شده است.این خط در tradingview به Lead 1 مشهور است.در شکل زیر با فلش قرمز مشخص شده است.

ایچیموکو چیست ؟

اجزای تشکیل دهنده ایچیموکو

Senkou span B:این خط از میانگین بیشترین و کمترین قیمت در دوره 52 روزه به دست می اید که به اندازه 26 دوره به سمت راست منتقل شده است.در نرم افزار tradingview این خط Lead 2 نامیده می شود.این خط در شکل زیر با فلش قرمز مشخص شده است.

ایچیموکو چیست ؟

اجزای تشکیل دهنده ایچیموکو

ابرکومو چیست؟

این ابر از فاصله گرفتن دو خط lead 1 و lead 2 ایجاد شده است.علت نام گذاری این خطوط به پیشرو این است که چون 26 روز به سمت راست منتقل می شده اند،می توانند پیش بینی درستی از اینده به ما بدهند.ابرکومو بخش مورد علاقه گران معامله گران است.ابر کومو به دو رنگ آبی و قرمز دیده می شود.ابر آبی زمانی ایجاد می شود که Lead 1 بالای Lead 2 باشد.اگر هم برعکس باشد یعنی Lead 2 بالای Lead 1 باشد،ابربه رنگ قرمز در می اید.

تنظیمات ایچیموکو در trading view

اگر به دنبال این هستید که تنطیمات ایچیموکو را تغییر دهید مثلا دوره های زمانی ان را عوض کنید و یا رنگ خطوط را به دلخواه خود انتخاب کنید،کافیست مثل شکل زیر روی قسمت setting کلیک کنید.

ایچیموکو چیست ؟

تنطیمات ایچیموکو در تریدینگ ویو

سپس در پنجره جدیدی که باز می شود قادر خواهید بود،مواردی که مد نظر دارید را تغییر دهید.در قسمت input می توانید دوره های زمانی را به دلخواه تغییر دهید.

ایچیموکو چیست ؟

تنطیمات ایچیموکو در تریدینگ ویو

در قسمت style می توانید رنگ ها و بقیه موارد ظاهری را با توجه به سلیقه خودتان عوض کنید.

ایچیموکو چیست ؟

تنطیمات ایچی موکو در تریدینگ ویو

اینکه دقیقا چه دوره زمانی بهتر است و نتیجه بهتری می دهد هنوز مشخص نیست و بین معامله گران درباره آن اختلاف نظر وجود دارد.هنگامی که خالق ایچیموکو اعداد 9،26 و 52 را به صورت اعداد پیش فرض ایچیموکو معرفی کرد،بازار مالی ژاپن فقط یکشنبه ها تعطیل بود.پس عدد 9 به معنای یک هفته و نیم،عدد 26 به معنای یک ماه و عدد52 به معنای دو ماه است.ولی این موضوع در بازار رمزارزها صادق نیست چرا که تعطیلی ندارد و 24 ساعت باز است پس عده ای تحلیلگران اعداد ان را به 10،30،60 تغیر دادند که البته منطقی به نطر می رسد.

عده ای از تحلیلگران به شدت روی اعداد قبلی تعصب دارند و معتقدند که نباید آن را تغییر داد،اما عده ای دیگر بر این باورند که حتی این اعداد با توجه به تایم فریم های مختلف باید تغییر کند.توجه به این نکته ضروری است که تحلیلگران ممکن است اعداد متفاوتی را برگزینند و همگی به نتیجه دلخواه برسند پس انتخاب استراتژی اصلی حاصل تمرین ها و بررسی های دقیق با اعداد مختلف است که ممکن است کاملا شخصی باشد و هرکس به نتیجه متفاوتی برسد.پس در این موضوع که کدام اعداد بهتر هستند هنوز هم بحث و اختلاف نطر وجود دارد.

نحوه معامله با ایچیموکو

اندیکاتور ایچیموکو به چند روش سیگنال می دهد.که در ادامه به تفصیل توضیح داده می شود:

سیگنال حرکتی

سیگنال های حرکتی،از رابطه بین خط conversion و baseline و اخرین کندل نتیجه گیری می کند.

سیگنال صعودی:

زمانی که خط conversion (آبی) بالای خط baseline (قرمز) قرار می گیرد و هردو پایین اخرین کندل هستند روند صعودی است،اگر این اتفاق نیافتد و تنها خط conversion پایین اخرین کندل قرار بگیرد نیز به نوعی سیگنال صعودی است.

سیگنال نزولی:

زمانی که خط conversion پایین خط baseline قرار می گیرد و هردو بالای اخرین کندل هستند،سیگنال نزولی داده شده است.اگر تنها خط conversion نیز اخرین کندل را به سمت پایین قیطع کند و بالای کندل قرار بگیرد،سیگنال نزولی است و بهتر است فروش انجام شود.معامله گران ماهر منتظر شکست کامل این دو خط نمی مانند،بلکه با برخورد conversion به اخرین کندل تصمیم می گیرند.

خط lagging span که پیشتر راجع به ان توضیح دادیم نیز سیگنال های خاص مربوط خود را دارد،اگر این خط بالای کندل ها باشد نشان دهنده روند صعودی و اگر پایین کندل ها باشد نشان دهنده روند نزولی است.

سیگنال های روندی

این سیگنال صرفا با توجه به ابرکومو و موقعیت های مختلف کندل ها نسبت به ابر سنجیده می شود.

روند نزولی:

زمانی که ابر قرمز باشد و کندل ها پایین ابر قرار دارند،نشان دهنده روند نزولی است.

روند صعودی:

زمانی که ابر آبی باشد و کندل ها بالای ابر کومو باشند نشان دهنده روندی صعودی است.

روند خنثی:

زمانی که کندل ها داخل ابر قرار دارند،نشان دهنده روندی خنثی است.

تشخیص حمایت و مقاومت با ایچیموکو

از ابرکومو می توان برای تشخیص خطوط حمایت و مقاومت استفاده کرد.برای مثال در یک روند صعودی که ابر آبی است،Lead 1 به عنوان یک خط حمایت عمل میکند.در یک روند نزولی که ابر قرمز است،Lead 1 به عنوان یک مقاومت عمل می کند.اگر کندل ها داخل ابر باشند،Lead 2 به عنوان اموزش معامله گری یک سطح حمایت و مقاومت عمل می کند.

در نهایت نکته ای که باید به ان توجه کنید این است که در صورتی که خطوط conversion و baseline به شما سیگنال داده اند،حتما به موقعیت کندل ها نسبت به ابر نیز توجه کنید.برای مثال ممکن است این دو خط به شما سیگنال خرید بدهند اما کندل ها پایین ابرکومو باشند،بهتر است خیلی به این سیگنال اعتماد نکنید.تصمیم قطعی را زمانی بگیرید که هردو فاکتور یک سیگنال داشته باشند.پس یک معامله گر ماهر هم به سیگنال های حرکتی و هم به سیگنال های روندی توجه می کند تا بتواند بهترین نتیجه را از این ابزار بگیرد.

چند مثال از سیگنال دهی ایچیموکو

ایچیموکو چیست ؟

همانطور که در تصویر بالا می بینید،زمانی که خط conversion بالای خط baseline قرار گرفته است،صعود خوبی برای بیت کوین اتفاق افتاده است.همچنین نمودار بالای ابرکومو ست و خط lagging span نیز بالای کندل ها قرار دارد و نشان دهنده روندی صعودی است.

ایچیموکو چیست ؟

در تصویر بالا درست است که خط conversion و baseline یکدیگر را قطع نکرده اند،اما زمانی که conversion کندل را شکسته و بالای ان قرار گرفته است،بیت کوین با کاهش قیمت روبه رو شد.پس توجه به این نکته ضروری است که منتظر شکست کامل این دو خط نمانید،تنها با شکست کامل کندل توسط conversion می توانید تصمیم قطعی را بگیرید.

کلام اخر ایچیموکو چیست ؟

سال هاست که ایچیموکو به عنوان یکی از بهترین ابزار های تحلیل تکنیکال استفاده میشود.معامله گران زیادی از ان استفاده کرده و با توجه به استراتژی خود اعداد ان را تغییر داند.این ابزار یکی از بهترین ابزار هایی است که مارا از اینده بازار مطلع میکند.از این اندیکاتور برای تشخیص روند و تشخیص حمایت و مقاومت استفاده میشود.البته کاربردهای دیگری هم دارد که در بالا به تفصیل شرح داده شد.به این نکته توجه کنید که صرفا استفاده از یک ابزار نمیتواند سیگنال قطعی را به شما بدهد،و شما باید از اندیکاتور ها صرفا برای تایید نهایی استفاده کنید.این ابزار هم مثل همه ابزار های دیگر ممکن است خطا داشته باشد،که شما با تغییر اعداد در تایم فریم های مختلف می توانید خطای ان را به صفر نزدیک کنید.در نگاه اول این ابزار برای مبتدیان کمی پیچیده به نظر می رسد،اما به مرور به ابزاری تبدیل می شود که بسیار کاربردی است.

ممنون از اینکه تا پایان “ ایچیموکو چیست ؟ ” همراه ما بودید.

ترفند معامله گری با اولین پولبک – موثرترین استراتژی پرایس اکشن برای مبتدیان

حتما تاکنون شنیده اید که اگر می‌خواهید در شرایط مختلف بازارهای معاملاتی سود مناسبی کسب کنید، بهترین راه یافتن اولین پولبک است. اولین پولبک‌ها نقاط ورودی روند هستند که می‌توان آن‌ها را در شروع یک روند جدید بیابید. احتمالا در تحلیل های بزرگان ارزدیجیتال دیده اید که یافتن آخرین نقطه انتهایی برای تعیین اولین پولبک اهمیت زیادی دارد،زیرا ورود به معاملات در اولین پولبک می‌تواند گزینه مطمئنی برای ورود باشد. ما در این مقاله قصد داریم اولین پولبک در یک روند جدید را بررسی کنیم و استراتژی مفید برای مشخص کردن نقطه دقیق ورود به بازار را به شما آموزش دهیم. با ما همراه باشید.

آنچه در این مقاله میخوانید :

ویدئو آموزش ترفند معامله با اولین پولبک

چرا از اولین پولبک استفاده می‌کنیم؟

این‌ها نشانه‌های مفیدی برای موفقیت در معاملات به‌خصوص در نزدیکی حدهای بالا و پایین قیمت هستند. در شرایط ایده‌آل، بیشترین سود را از فروش در قله‌ها و خرید در کف‌ها کسب می‌کنیم. بااین‌وجود ماهیت بازار معمولاً به نحوی است که ما نمی‌توانیم کف‌ها و سقف‌ها را تشخیص دهیم. تشخیص کف‌ها و سقف‌ها در بازار یکی از سخت‌ترین کارهاست و بسیاری از تریدرها در تلاش برای انجام این کار مبالغ هنگفتی از سرمایه خود را از دست داده‌اند.
به‌جای ورود به بازار در سقف یا کف، اولین پولبک به تریدرها امکان می‌دهد تا در نزدیکی سقف یا کف وارد شوند. این کار مشابه ورود در سقف یا کف است و امکان کسب حداکثر سود را فراهم می‌کند.

پس ورود به بازار در اولین پولبک می‌تواند گزینه عالی برای ورود باشد.

اولین پولبک چیست؟

اساساً اولین پولبک در جهت روند جدید، آخرین لمس در انتهای جهت روند قبلی نیز هست. یافتن آخرین نقطه انتهایی برای تعیین اولین پولبک اهمیت زیادی دارد. درواقع اولین پولبک نقطه بازگشت نیست؛ بلکه نقطه ادامه روند است که در مراحل اولیه یک روند جدید ایجاد می‌شود؛ یعنی اولین پولبک اولین نقطه ورود به روند بلافاصله پس از بازگشت قیمت است.
درحالی‌که بسیاری از تریدرها از ورود به بازار با استفاده از این تکنیک می‌ترسند، تریدرهای باهوش متوجه هستند که در این حالت ریسک پایین و سود بالا قابل‌دستیابی است. بیایید اولین پولبک در یک مسیر جدید را باهم ببینیم.

برای پیدا کردن اولین پولبک از کجا شروع کنیم؟

همان‌طور که می‌دانید با پایان یک روند فوراً روند جدید آغاز نمی‌شود. پس باید به دنبال نشانه‌هایی در رفتار قیمت باشیم تا اولین پولبک را بیابیم. قبل از اینکه دنبال اولین پولبک بگردیم باید رفتار قیمت را تحلیل کنیم.

مثلاً در اینجا بازار روند صعودی دارد (که همان جهت روند قدیمی است)

مثلاً در اینجا بازار روند صعودی دارد (که همان جهت روند قدیمی است)

اولین نشانه یک پولبک احتمالی جدید (در یک جهت جدید) زمانی است که اولین سقف پایین‌تر را می‌بینیم. دلیلش این است که سقف پایین‌تر علامت ضعف است و نشان می‌دهد خریداران قدرت کاملی ندارند. همچنین این احتمالاً آخرین تست بالاترین قیمت در آن حرکت است.

خریداران در این نقطه در حال تلاش هستند تا قیمت را بالا ببرند. هم‌زمان فروشندگان هم به‌دقت نظاره می‌کنند و به‌محض خسته شدن خریداران فروشندگان بزرگ کنترل بازار را به دست گرفته و قیمت را پایین می‌کشند. بااین‌حال، برای تأیید تست نهایی به یک کف پایین‌تر یا در این مورد یک شکست به زیر نقطه C احتیاج داریم. زمانی که یک سقف پایین‌تر داشته باشیم (همان نقطه C) و قیمت به زیر نقطه c برسد، اولین پولبک در جهت جدید تکمیل شده است.

به‌عبارت‌دیگر ساده‌ترین راه برای یافتن پولبک‌ها استفاده از الگوی ABCD است.

موج BC خود پولبک واقعی است اما یک پولبک باید موج CD را هم در برگیرد به‌نحوی‌که نقطه D با B فاصله زیادی داشته باشد وگرنه پولبک خنثی می‌شود. همین نکته در اینجا هم وجود دارد. برای تأیید اولین پولبک قیمت باید در جهت روند جدید به زیر نقطه B برسد. زمانی که این چرخه کامل شود، احتمال اینکه بازار در روند نزولی قرار گرفته باشد بیشتر است و احتمال اینکه قیمت بالا برود کمتر می‌شود زیرا بازار نزولی دیگر شروع شده است.

راه‌های تشخیص اولین پولبک

درک مفهوم اولین پولبک زمانی اهمیت می‌یابد که یک موقعیت بازکنید. شما یا از پولبک جدید استفاده می‌کنید یا آن را از دست خواهید داد. اگر آن را از دست بدهید دیگر کار خاصی از دستتان برنمی‌آید. تریدینگ یعنی آمادگی و هرچه بیشتر آماده باشید بیشتر می‌توانید یک معامله خوب انجام دهید. پس در تحلیل‌هایتان باید بتوانید نشانه‌های مهم اولین پولبک را بیابید. این نشانه‌ها عبارت‌اند از:

شکست پولبک

اولین نشانه، شکست پولبک در جهت روند قدیمی است.

یک شکست زیر نقطه A نشان می‌دهد که پولبک در جهت روند قبلی شکست خورده است. این نقطه همچنین کف پایین‌تری است که به دنبال آن هستیم.

یک شکست زیر نقطه A نشان می‌دهد که پولبک در جهت روند قبلی شکست خورده است. این نقطه همچنین کف پایین‌تری است که به دنبال آن هستیم.

بااینکه نمی‌دانیم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد، باید برای نشانه‌های دیگر در رفتار قیمتی منتظر بمانیم تا متوجه شویم کدام‌یک از دو گروه خریداران یا فروشندگان قدرت را به دست گرفته‌اند. تنها چیزی که اینجا می‌توانیم از آن مطمئن باشیم آن است که روند قبلی قدرت خود را از دست داده و این نشانه مهمی است.

میله روندی

نشانه دوم یک میله روندی است که شکست پولبک در جهت قبلی را تأیید می‌کند. بااینکه نشانه اول و تشخیص شکست پولبک مهم است اما با این نشانه می‌توانیم از تشخیص خود مطمئن‌تر شویم. پس باید در رفتار قیمت، یک شکست واضح به زیر نقطه A داشته باشیم.
یکی از بهترین راه‌ها برای تشخیص قدرت فروشندگان پیدا کردن یک یا چند میله با بدنه بلند نزولی است که سطح قیمتی نقطه A را شکسته‌اند. این یک تأیید قوی برای شکست پولبک است و احتمال جعلی بودن شکست پولبک بسیار کاهش می‌یابد.

میله‌های روندی به‌خوبی قدرت بازار را نشان می‌دهند و مخصوصاً در هنگام شروع یک روند جدید باید به آن‌ها توجه کنید

میله‌های روندی به‌خوبی قدرت بازار را نشان می‌دهند و مخصوصاً در هنگام شروع یک روند جدید باید به آن‌ها توجه کنید

اگر میله از میانگین میله‌ها بلندتر باشد، نشان‌دهنده مومنتوم یا شتاب حرکت نیز هست و این معمولاً شروع یک رالی (افت) در بازار است. اگر میله‌ها دنباله‌های کوتاهی داشتند ثابت می‌شود که بازار یک‌طرفه است و شتاب حرکت افزایش یافته است.
این‌ها نشانه‌های مفیدی برای موفقیت در معاملات به‌خصوص در نزدیکی حدهای بالا و پایین قیمت هستند.

تایم فریم

نشانه سوم به تایم فریم بستگی دارد. برای یافتن اولین پولبک، شما باید نهایت تلاشتان را برای درک ارتباط تایم فریم‌ها به کار ببندید. به‌عنوان‌مثال، یک حداکثر قیمت در نمودار ساعتی اهمیت بیشتری در معاملات ۱۵ دقیقه‌ای دارد. یک حد بالا یا پایین قیمت در نمودار روزانه هم در معامله با استفاده از نمودار ساعتی یا ۴ ساعته اهمیت بیشتری دارد. تایم فریم زیر به شما الگو یا پولبکی را که به دنبالش هستید نشان می‌دهد.

 اولین نشانه از اینکه خریداران قدرتشان را از دست داده‌اند تشکیل سقف دوقلو است که آخرین تست حداکثر قیمت محسوب می‌شود. سپس یک کف پایین‌تر تشکیل می‌شود. تأیید اولین پولبک در جهت روند جدید زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت به زیر این میله می‌رسد

اولین نشانه از اینکه خریداران قدرتشان را از دست داده‌اند تشکیل سقف دوقلو است که آخرین تست حداکثر قیمت محسوب می‌شود. سپس یک کف پایین‌تر تشکیل می‌شود. تأیید اولین پولبک در جهت روند جدید زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت به زیر این میله می‌رسد

در این مثال می‌توانید در نمودار روزانه مشاهده کنید که قیمت فاصله زیادی از خط میانگین متحرک دارد. این نقطه به‌عنوان حد بالا در نظر گرفته می‌شود زیرا نقطه‌ای است که بیشترین فاصله را با میانگین متحرک دارد. البته نشانه‌ای از نبود خریدار وجود ندارد تا زمانی که اولین سقف پایین‌تر در نمودار ۴ ساعته تشکیل شود.
شما می‌توانید پس از استفاده از نمودار روزانه برای تعیین حدهای نهایت قیمت از نمودار ۴ ساعته برای تعیین شکست پولبک در جهت روند اصلی استفاده کنید. اگر از تایم فریم روزانه استفاده می‌کنید، ممکن است متوجه پولبک نشوید و یک فرصت ورود خوب را از دست بدهید.

الگوهای بازگشتی

نشانه چهارم ایجاد یک الگوی بازگشتی است. ازآنجاکه اولین پولبک یک نقطه ورود زودهنگام به روند جدید است، تعجبی ندارد که بلافاصله پس از تشکیل یک الگوی بازگشتی تعداد زیادی اولین پولبک داشته باشیم. پس بیایید چندین الگوی بازگشتی معمول را بررسی کنیم.
توجه کنید که نباید با هر الگوی بازگشتی معامله کنید. بلکه بازگشت قیمت را تنها قبل از جستجوی نقطه ورود اولین پولبک در نظر می‌گیریم.

کف یا سقف دوقلو و خط گردن است
اولین الگوی بازگشتی: کف یا سقف دوقلو و خط گردن است. یک الگوی سقف دوقلو مثال خوبی از تست حداکثر قیمت برای آخرین بار در جهت روند قدیمی است. سقف دوقلو فقط یک نقطه اموزش معامله گری شروع بالقوه برای یک پولبک جدید است و علامت این است که باید به دنبال یک کف پایین‌تر (نقطه B) و یک سقف پایین‌تر (نقطه C) بگردید.

 تست مجدد خط گردن هم یک علامت قوی دیگر است که نشان می‌دهد حمایت قدیمی در کجا به مقاومت تبدیل می‌شود. به‌عبارت‌دیگر سقف دوقلو تنها اولین نشانه است ولی تأیید نمی‌کند که اولین پولبک در حال شکل‌گیری است.

تست مجدد خط گردن هم یک علامت قوی دیگر است که نشان می‌دهد حمایت قدیمی در کجا به مقاومت تبدیل می‌شود. به‌عبارت‌دیگر سقف دوقلو تنها اولین نشانه است ولی تأیید نمی‌کند که اولین پولبک در حال شکل‌گیری است.

بازار رنج

دومین الگو شکست بازار رنج است. بازار رنج می‌تواند در حدهای بالا و پایین قیمت یا در میانه یک بازار روندی اتفاق بیفتد.

بازار رنج تنها زمانی شکل می‌گیرد که 2 لمس در هریک از سمت‌های بازار وجود داشته باشد.

بازار رنج تنها زمانی شکل می‌گیرد که ۲ لمس در هریک از سمت‌های بازار وجود داشته باشد.

همان‌طور که در این مثال می‌بینید نقطه B اولین کف پایین‌تر و همچنین اولین شکست به خارج از رنج است. بااین‌حال نقطه B می‌تواند یک شکست جعلی باشد. شما تنها در صورتی می‌توانید این را متوجه شوید که نقطه C و D را به‌دقت در نظر بگیرید. نقطه C مهم‌ترین چیز برای تحلیل ماست زیرا هم اولین سقف پایین‌تر است و هم تست مجدد سطح مقاومتی که قبلاً حمایت بوده است.


اولین پولبک هم مثل تمام پولبک‌ها زمانی تکمیل می‌شود که نقطه D وجود داشته باشد. این نقطه شکست به زیر نقطه B است و کف پایین‌تر دوم را تشکیل می‌دهد و همچنین الگوی ABCD را کامل می‌کند.

الگوی سر و شانه

الگوی سرو شانه یکی دیگر از الگوهای برگشتی کلاسیک است و مانند سقف دوقلو نشانه خوبی از خستگی و بازگشت قیمت است.

 الگوی سر و شانه از سه سقف تشکیل می‌شود که شانه چپ اولین قله، سر دومین و بلندترین قله و شانه راست سومین قله را در بر می‌گیرد. دو کف بین سه قله خط گردن را می‌سازند که می‌تواند افقی یا شیب‌دار باشد.

الگوی سر و شانه از سه سقف تشکیل می‌شود که شانه چپ اولین قله، سر دومین و بلندترین قله و شانه راست سومین قله را در بر می‌گیرد. دو کف بین سه قله خط گردن را می‌سازند که می‌تواند افقی یا شیب‌دار باشد.

۷: الگوی سر و شانه از سه سقف تشکیل می‌شود که شانه چپ اولین قله، سر دومین و بلندترین قله و شانه راست سومین قله را در بر می‌گیرد. دو کف بین سه قله خط گردن را می‌سازند که می‌تواند افقی یا شیب‌دار باشد.
در خط گردن افقی کل الگوی سر و شانه بر این نکته متکی است که نقطه D باید پایین‌تر از نقطه B و نیز خط گردن باشد. خط گردن در این حالت، احتمال را نشان می‌دهد.
اگر قیمت نتواند به زیر خط گردن برسد این الگو می‌تواند به یک الگوی ادامه‌دهنده صعودی کف دوقلو یا سه‌تایی تبدیل شود. در این حالت، اولین پولبک در الگوی سرو شانه، شانه راست خواهد بود. اولین پولبک در جهت یک روند جدید بهترین سازوکار است اما همیشه ۱۰۰ درصد عمل نمی‌کند. گاهی اوقات سودهای کمی از این راه به دست می‌آید و گاهی حتی باوجود نشانه‌های برگشتی، قیمت جهت اصلی خود را حفظ می‌کند.

اگر روش صحیح تشخیص اولین پولبک را یاد بگیرید سود حاصل از آن می‌تواند شکست‌های دیگرتان را جبران کند.
چنانچه این مقاله برای شما مفید بود می‌توانید آن را با دیگران به اشتراک بگذارید. برای مشاهده ویدئوهای آموزشی بیشتر می‌توانید به صفحه آموزش تحلیل تکنیکال مراجعه نمایید.

چگونه سبک های معامله گری را انتخاب کنیم؟ نکات مهم برای یافتن بهترین سبک ترید

بهترین سبک های معامله گری

آیا تصمیم به معامله ارزهای دیجیتال گرفته‌اید؟ آیا از قبل سبک ترید خود را انتخاب کرده‌اید یا هنوز در جستجوی روش معامله خود هستید؟ چه عواملی را برای انتخاب بهترین استراتژی های معامله گری باید در نظر بگیرید؟ بهتر است به جای اینکه از سر هوی و هوس و بدون استراتژی و برنامه معامله کنید، در مورد سبک معامله مطالعه کنید. اینکه از قبل بدانید با چه میزان وقت و سرمایه می‌خواهید وارد دنیای ترید شوید، قطعا نتایج بهتری را برایتان به ارمغان خواهد آورد. پس تا انتهای مقاله با میهن بلاکچین همراه باشید تا با نکات مهم برای انتخاب بهترین سبک های معامله گری آشنا شوید.

انتخاب سبک های معامله گری

انتخاب سبک های معامله گری

انسان‌ها از قدیم‌الایام با فرار از دست شیرها در هنر ریسک‌پذیری حرفه‌ای شده‌اند. ظرفیت ما انسان‌ها برای محاسبه خطرات و پاداش انجام کاری بی‌نقص است. این که تصمیم می‌گیریم گوزن‌ها را در بین گرگ‌ها شکار کنیم یا در بین خرس‌ها (از نوع وال استریتی‌اش) بیت کوین معامله کنیم، همه برای مغز ما یکسان است.

مغز ما به شکلی است که قادر به انتخاب بین درست و نادرست است. با این حال، ریسک‌پذیری احتمال ۵۰/۵۰ ندارد. عوامل بی‌شماری در پشت معامله وجود دارد که شما را ملزم به داشتن استراتژی معاملاتی می‌کند. خوشبختانه، روش‌های معاملاتی بسیاری برای انتخاب در بازار ارز دیجیتال وجود دارد؛ اما می‌توانید آنها را با همدیگر به‌صورتی مخلوط کنید، که متناسب با شخصیت شما باشد.

گرچه تحلیل تکنیکال می‌گوید که ترید، علمی با قوانین تعریف شده است، اما این تعریف کاملا هم درست نیست. هرکسی که با پول واقعی معامله کرده باشد، می‌داند که معامله به هیچ وجه تجربه‌ای پایدار و خطی نیست. چطور بازاری به ارزش دو تریلیون دلار می‌تواند پایدار باشد؟ جو از کانادا خرید می‌کند و ژو از چین می‌فروشد. شخص دیگری از اروپا در وضعیت خنثی می‌ماند و ۱۰,۰۰۰ مایل به سمت شرق، یک شخص روس بی‌صبرانه منتظر است تا روبل‌های بی‌ارزش خود را به بیت کوین تبدیل کند. بازیگران و عوامل زیادی درگیر هستند که پیش‌بینی جهت بازار را تقریبا تبدیل به یک تلاش بی‌ثمر می‌کنند. اما دلسرد نشوید. هنوز هم می‌توانید سیستمی را ایجاد کنید که به شما کمک کند در تریدهای بیشتری نسبت به باخت برنده اموزش معامله گری شوید. برای پیدا کردن سبک های معامله گری مناسب خود، ابتدا به این سوالات پاسخ دهید.

چقدر زمان دارید؟

اگر شما روزانه از ساعت نه تا پنج کار می‌کنید، احتمالا وقت این را ندارید که در تمام طول روز بر بازار نظارت کنید. پس چطور یک استراتژی که نیاز به تمام وقت و توجه شما دارد (به عنوان مثال ترید روزانه)، می‌تواند مناسب شما باشد، آن هم وقتی که روز خود را در دفتر صرف طراحی مواد بازاریابی یا برنامه‌نویسی می‌کنید؟

از آنجا که شما با محدودیت‌های مختلفی درگیر هستید، ابتدا باید توجه کنید که از نظر زمانی چقدر می‌توانید در ارز دیجیتال سرمایه‌گذاری کنید (نه از نظر پول)؛ حتی اگر تمام وقت خود را نیز در دنیای رمزارزها صرف کنید، ممکن است زمان آزادی نداشته باشید تا در بازارهای تجاری صرف کنید. شاید عادت نداشته باشید که ۱۰ ساعت به صفحه نمایش خیره شوید و این کار باعث قفل کردن مغزتان می‌شود و عملکرد نامناسب فعلی‌تان را نیز خراب‌تر می‌کند. بنابراین زمانی که می‌توانید روی ترید متمرکز شوید را تعیین کنید.

چقدر سرمایه دارید؟

فاکتور سرمایه در انتخاب سبک های معامله گری

می‌خواهید با ۱۰۰ دلار معاملات فرکانس بالا انجام دهید؟ شکی نیست که نمی‌توانید روزانه ۵ دلار هم به دست آورید. اندازه سرمایه تاثیر عمده‌ای بر روش معامله شما دارد. قبل از ورود به بازار به مقدار پولی که مایل به ریسک آن هستید، فکر کنید. پس از تصمیم‌گیری در مورد سرمایه‌تان است که می‌توانید به استراتژی خود فکر کنید. هر چقدر پول کمتری داشته باشید، دلایل کمتری برای ترید در بازه زمانی یا تایم فریم کمتر (LTF) وجود دارد. معاملات LTF و فرکانس بالا، بستگی به ریسک کردن با پولی اندک و به طور منظم و فعالانه دارد. بنابراین نه تنها باید پول کافی برای دور انداختن داشته باشید، بلکه باید پول زیادی نیز هزینه کنید تا سود به دست آورید. آیا در ازای ۵ دلار برای هر معامله، ترید روزانه انجام می‌دهید؟

از سوی دیگر، ترید در بازه زمانی یا تایم‌فریم طولانی‌تر (HTF) برای معاملات کوچک و بزرگ مناسب است؛ اگر سرمایه شما کم است و در بازه‌های طولانی‌مدت ترید می‌کنید، مجبورید چارت‌های ایمن‌تر را دنبال کنید و نمی‌توانید از سر هوی و هوس معامله کنید. زیرا نقدینگی کافی ندارید! اگرچه اگر سرمایه شما زیاد است، می‌توانید یک معامله ۵ میلیون دلاری باز کنید و یک‌چهارم از این مبلغ را صرفا بابت پرداخت افت قیمت یا اسلیپیج پرداخت کنید!

«اندازه کوچک» ترید با تایم فریم بزرگ‌تر، ایمنی بیشتر و ریسک پایین‌تری را به ارمغان می‌آورد. این دو عامل برای ساخت سرمایه تدریجی و پیوسته مناسب هستند؛ بهتر است ۱۰۰ دلار در طول چند ماه به ۱۰,۰۰۰ دلار تبدیل شود تا اینکه ۱۰,۰۰۰ دلار به واسطه معامله LTF به ۱۰۰ دلار تبدیل شود. چقدر سرمایه دارید؟ با پاسخ به این سوال یک قدم به پیدا کردن روش ترید ایده‌آل خود نزدیک‌تر می‌شوید.

آزمایش روش (ها)

آزمایش روش‌های مختلف برای یافتن روش معامله مناسب

حالا که از میزان زمان و پول خود یا محدودیت‌های آنها آگاه هستید، آماده تجربه کردنید. این طور نیست که پس از پاسخ به ۱۰ سوال، بهترین قانون تریدینگ برای خودتان را بشناسید؛ باید برخی از این موارد را آزمایش و تجربه کنید.

آیا به عنوان یک بزرگسال تا به حال سرگرمی جدیدی را آغاز کرده‌اید؟ وقتی برای یادگیری یک ساز جدید تلاش می‌کنید، کم‌کم متوجه می‌شوید که ذاتا آدم بااستعدادی نیستید! بدتر آنکه می‌بینید مهارتتان به نت‌های اشتباه و فالش منجر می‌شود.

شروع یک سرگرمی جدید، همانند معامله دارایی‌ها برای اولین بار است. صرف اینکه آدم علاقه‌مندی به بازارهای مالی هستید، سبب نمی‌شود که به طرز جادویی کسب درآمد کنید. این‌طور نیست که بفهمید توانایی‌تان در دنیای ارز دیجیتال به دادتان خواهد رسید. به همین دلیل است که پیشنهاد می‌کنیم تا می‌توانید تجربه کنید. حتی زمانی که تجربه کردید، باز هم باید این کار را انجام دهید؛ زیرا بازار هم (مانند شما) هرگز یکسان نیست.

هیچ‌کس هرگز دو بار در همان رودخانه قدم نمی‌گذارد؛ زیرا این همان رودخانه نیست و او نیز همان آدم نیست. هراکلیتوس

آزمایش به شما کمک می‌کند تا در مسیر درست قرار بگیرید. این تکرار دائمی آزمون و خطا است که مهارت‌های انسان را ایجاد می‌کند. قبل از اینکه متوجه شوید که در این بازار چه سرنوشتی در انتظارتان است، باید اشتباهات بسیاری را تجربه کنید. اگر معاملات سوئینگ برایتان مناسب نیست، اشکالی ندارد؛ می‌توانید سراغ معاملات اسکالپینگ بروید. اگر اوضاعتان در اسکالپینگ خراب است، به پیش بروید تا در نهایت روشی را که مناسب شما باشد را پیدا کنید.

ریسک کردن یا نکردن: مسئله این است

نقل قول هراکلیتوس را حفظ کنید و به یاد داشته باشید: بازار خطی نیست. روشی که یک روز جواب می‌دهد، می‌تواند روز بعد استراتژی فاجعه‌آمیزی باشد. اگرچه نمی‌توانید با خواندن مقاله این چیزها را یاد بگیرید، اما می‌توانید از طریق تجربه احساس کنید. دانستن اینکه چه زمانی ریسک کنید و چه زمانی محتاط باشید، نکته مهمی در معامله است.

بیایید این سناریو را بررسی کنیم: بازار برای مدتی نیاز شدیدی به رالی صعودی دارد. بازار ماه‌ها تکانی نمی‌خورد، اما در نهایت کسی اولین حرکت را می‌کند و بقیه او را دنبال می‌کنند. از خودتان بپرسید: ریسک کنم یا نه؟ بدیهی است که تمایل به صعود نشانه ریسک کردن است. به قول صفحات توییتر کریپتویی: زمانی که زمان خرید رسید، بخرید. نه باید مخالفی “هوشمند” باشید و نه صبر کنید تا در سقف قیمت فروش (Short) انجام دهید. بهترین سناریو این است که تمام پول خود را از دست ندهید.

سناریوی بدون ریسک چیست؟ فرض کنید که بازار به طور غیرمنطقی رفتار می‌کند، چنان‌که که معمولا هم این‌طور است. یک لحظه به عرش می‌رسد و لحظه بعدی به فرش می‌آید و به قول معامله‌گران آشفته‌بازار است! آیا در این شرایط بازار معامله می‌کنید؟ به عنوان یک معامله‌گر، باید در شرایط روشن بازار ترید کنید. برای محافظت از سرمایه و به حداقل رساندن ضرر، باید در شرایط امن معامله کنید. تغییر شرایط بازار بین فازهای آشفته و رضایت‌بخش، نباید شما را جذب کند. در این شرایط نباید ریسک کرد، بنابراین استراتژی خود را تغییر دهید.

به‌روز باشید

به روز باشید

به‌روز ماندن برای تمام روش‌های معاملاتی و سرمایه‌گذاران یک اصل اساسی است. حتی سرمایه‌گذار سختگیر وال استریت که پای خود را از خانه بورلی هیلزش آن طرف‌تر هم نگذاشته است (کنایه از معامله‌گران پولدار وال استریت)، در مورد وضعیت حقوق کارگران در کلونی معادن لیتیوم غرب آفریقا مطالعه می‌کند. شما نیز به عنوان معامله‌گر ارز دیجیتال باید همین کار را انجام دهید. درباره آخرین بروزرسانی توسعه و نقشه راه اتریوم بخوانید. بر فعالیت شبکه بیت کوین و تعداد کاربرانی که نود شبکه را اجرا می‌کنند، نظارت کنید. این اصول بیش از آنچه فرض می‌کنید بر بازارهای کریپتو تاثیر می‌گذارد. یک شایعه بی‌اهمیت درباره چارچوب قانونی جدید، می‌تواند سرنوشت بیتکوین را برای سال آینده تعیین کند.

بسیاری از تریدرها معتقدند که تجزیه و تحلیل فنی و بازار مثل صفحه شطرنج هستند که در آن الگوهای ترید مختلف، دستورالعمل‌های بالقوه قیمت ارزهای دیجیتال را نشان می‌دهند. داستان اموزش معامله گری در نهایت چیزی است که تریدر را مجبور می‌سازد تا در یک جهت حرکت کند و خرید یا فروش انجام دهد. پس یا خودتان را به‌روز نگه دارید یا منتظر عواقب این بی‌اطلاعی باشید.

پرسش و پاسخ (FAQ)

پرسش و پاسخ (FAQ)

  • بهترین سبک ترید کدام است؟

هیچ روشی برای همه افراد جوابگو نیست. هر تریدر مجموعه قوانین و استراتژی‌های مخصوص به خود را دارد؛ زیرا شخصیت، میزان ریسک‌پذیری، زمان، سرمایه و خیلی موارد دیگر در هر انسان با انسان‌های دیگر تفاوت دارد؛ بنابراین نمی‌توان نسخه یکسانی را برای همه معامله‌گران پیچید.

  • آیا سبک های معامله گری در فارکس و بازار ارزهای دیجیتال یکسان است؟

خیر. زیرا ریسک این بازارها با یکدیگر تفاوت دارد. ریسک بازار رمز ارزها به خاطر نوسانات شدید قیمت‌ها بسیار بیشتر از سایر بازارهاست؛ بنابراین باید استراتژی‌های مخصوص به آن را داشته باشید.

  • استراتژی های معامله گری چه تاثیری روی موفقیت ما دارند؟

سبک‌های معاملاتی می‌توانند در شرایط مختلف بازار به کمک ما بیایند و ما را از گمراهی در روند بازار نجات دهند. این استراتژی‌ها در واقع قانون های معامله گری هستند که خودمان برای خودمان انتخاب می‌کنیم و تحت هر شرایطی باید به آنها وفادار باشیم.

  • نظم در معامله گری تا چه حد مهم است؟

داشتن نظم بسیار مهم است و باید به‌عنوان یکی از عادت های معامله گری شما تبدیل شود. اگر انتخاب می‌کنید که از ساعت ۹ صبح تا ۵ عصر به ترید بپردازید و روزهای جمعه به استراحت بپردازید، باید صرف‌نظر از شرایط بازار و فرصت‌های بالقوه، به این قانون خود وفادار بمانید.

کلام آخر

دنیای ارز دیجیتال هم مثل تمام بازارهای دیگر با ریسک و سود و ضرر و چالش‌های مخصوص به خود سروکار دارد. مهم آن است که پیش از ورود به این بازار در مورد سبک های معامله گری خود تحقیق کنید، مقدار سرمایه خود را مشخص کنید و ببینید چقدر می‌خواهید در این بازار وقت صرف کنید. به شناخت کافی از خود برسید و ببینید که چقدر حاضر به ریسک کردن در دنیای معاملات ارز دیجیتال هستید، سپس بهترین سبک ترید را متناسب با شرایطتان برای خود انتخاب کنید. همواره خود را از شرایط بازار به‌روز نگه دارید و در این بازار آگاهانه عمل کنید تا به نتایج خوبی دست یابید. بیشترین ریسکی را که تا به حال در دنیای معاملات ارز دیجیتال کرده‌اید، به یاد دارید؟ از این ریسک‌پذیری خرسندید یا پشیمان؟

نکات معامله گری در بورس

نکات معامله گری در بورس

در این مطلب نکات معامله گری در بورس و استراتژی چیست را همراه با ، نحوه استفاده از استراتژی را برای شما توضیح خواهم داد.

آنچه در این مقاله خواهید خواند

نکات معامله گری در بورس

برای شروع معامله گری در بازار های مالی اولین قدم باید شناخت به بازار داشته باشید.

1- شناخت به بازار

هدف از شناخت به بازار این هست که ، اول نوع معاملات خود را مشخص کنیم و اینکه با چه کسانی معامله میکنیم. در راستای همان نوع معامله ، علم و آموزش های مخصوص آن را یاد بگیریم.

بطور مثال در صورتیکه طلای جهانی ، انتخاب معامله شما باشد ، برای خرید و یا فروش طلای جهانی باید اول بازار آن را پیدا کنید، که در کجا میتوانید خرید یا فروش کنید.

اولین سوال این میتواند باشد که ، دسترسی شما به بازار طلای جهانی به چه صورت میتوواند باشد.

و دوم اینکه در آن بازار با چه کسانی وارد معامله میشوید.

پس هر زمان که هدف شما مشخص باشد، مطمئنا نکات و ساختار بازار را به راحتی از طریق یک سرچ کوچک در دنیای اینترنت میتوانید ، مطالب مفید و کاربردی کسب کنید.

بعد از مشخص شدن هدف و شروع آموزش ، حتما دفترچه ای را آماده کنید و در آن نکات با ارزش را بنوبسید. این کار باعث میشود هر زمان دوباره نیاز به یاد آوری بعضی از مطالب را داشته باشید ، میتوانید از دفترچه یادداشت خود استفاده کنید.

همانطور که میدانید در بازار بورس شما باید موقعیت نماد یا سهام خود را چک کنید که در چه زمان هایی سهام یا نماد خود را بخرید و یا در چه زمان هایی باید بفروش برسانید.

برای تحلیل بازار دو روش وجود دارد که شما باید آموزش ببینید. یک تحلیل تکنیکال ، دوم تحلیل فاندامنتال هست.

1- تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال بر اساس حرکات گذشته قیمت سهام با کمک از نمودارها صورت می گیرد.

هدف از کمک گرفتن از نمودار ها پیش بینی حرکت آتی بازار هست.

برای این روش میتوان از صدها نوسان نماهایی که وجود دارد استفاده کرد. به وسیله این نوسان نماها هرمعامله گر میتواند روش های معاملاتی مختلفی را برای خود طراحی کند.

یادتان باشد روش معاملاتی شما باید با ویژگی های شخصیتی تان سازگار باشد، در غیر اینصورت به نتیجه دلخواه نخواهید رسید.

تحلیل تکنیکال را می توان براي هر نوع کالا یا شاخص یا سهام وغیره بکار برد . اساس این نوع تحلیل ها ریاضیات می باشد که در چارت و اندیکاتور (شاخص) خلاصه میشود.

2- تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی با آمار و اعداد شرکت های سهامی و خبرهای مهم بازار سرو کار دارید.

در این روش باید عوامل تاثیر گذار ، مانند خبر ها بنیادی اقتصادی جهان یا کشوری و بانکی هر کشور را پیگیر باشید. این خبر ها روی ارزش ذاتی فعلی و آینده سهام یا اقتصاد آن کشور تاثیر گذار می باشد.

در تحلیل بازار سهام از دیدگاه بنیادی شما همواره به دنبال سهام شرکتی باید باشید که ارزش اسمی آن کمتر از ارزش ذاتی آن باشد. میتوانید از نسبت P/E استفاده نمایید.

ارزش ذاتی

تحلیلگران با تعیین نرخ رشد درآمد و پیش‌بینی درآمد سال آینده، قیمت ذاتی سهام را برای دوره جاری تخمین می زنند و با مقایسه آن ارزش‌ها با قیمت‌های واقعی اقدام به انجام معاملات می نمایند.

نسبت P/E

اگر معیار نسبت P/E =10 باشد، آنگاه سهامی که نسبت P/E آن از 10 کمتر باشد، مناسب خرید هست. اینن تحلیل مربوط به تحلیل مالی اموزش معامله گری شرکت است.

نسبت پی ای، نشان دهنده آن است که سرمایه گذاران در حال حاضر مایلند، جهت کسب هر یک ریال درآمد چقدر در ازای خرید سهام بپردازند.

تحلیل بنیادی در بازار ارز، بر اساس سیاست های بانک های مرکزی هر کشور می باشد.

بانک ها میتوانند با دستکاری نرخ بهره خیلی از جریانات را عوض کنند. بظور مثال در صورت افزایش نرخ بهره میتوان جلوی تورم را گرفت و عرضه پول را کاهش پیدا میکند و…

افزایش نرخ بهره از سوی بانک مرکزی یک کشور، افزایش ارزش ارز آن کشور را نیز به دنبال دارد. همچنین بانک های مرکزی با کاهش نرخ بهره باعث افزایش عرضه پول، برانگیخته شدن اقتصاد و… میشوند.

در نتیجه اگر در یک جفت ارز یکی تحت افزایش نرخ بهره و دیگری تحت کاهش نرخ بهره قرار بگیرد، آن جفت راز بهترین جفت میتواند برای معامله باشد.

نکات معامله گری در بورس و استراتژی چیست

نکات معامله گری در بورس

استراتژی در معامله

استراتژی به معنای تصمیم شفاف و دقیق در رابطه با نحوه ورود و خروج در بازار هست.

برای بدست آوردن استراتژی باید اول مشخص کنید که از چه نوع تحلیلی میخواهید استفاده کنید. تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال؟

اگر از روش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال میخواهید استفاده کنید ، باید شاخص های مهم آن بازار را مشخص کنید. سپس خبرهای مهم اقتصادی سالانه و ماهانه را در گذشته چک کنید که چه اتفاقی بر روی بازار تاثیر گذاشته هست. بعد از پیدا کردن روند بازار بر اساس خبرها بصورت آنلاین در حساب دمو ، روش یا استراتژی که بدست آوردید چک کنید. بعد از بازدهی روند 3 ماهه مثبت میتوانید وارد بازار بشوید.

در صورتیکه انتخاب شما روش تکنیکال باشد ، باید اندیکاتور یا روش پرایس اکشن انتخاب کنید، سپس موقعیت گذشته بازار را براساس آن چک کنید.

برای یک استراتژی سه مورد باید در نظر بگیرید

1- در چه زمان و موقعیتی شروع معامله کنید.

2- محدوده حد سود خود را پیدا کنید تا زمان خروج از بازار را بدانید.

3- حد زیان خود را مشخص کنید. ممکن هست روند بازار از یک جایی به بعد از موقعیت استراتژی شما خارج شود ، پس محدوده ای که ممکن هست معامله را بیشتر وارد زیان کن مشخص کنید و از معامله خارج شوید.

بدانید که هر معامله ای ممکن هست حدسود و زیان متفاوتی داشته باشد. پس بهتر هست که ورود به معامله ای داشته باشید که حد زیان آن کمتر باشد و یا قانون ریسک به ریوارد را داشته باشد.

سه نوع استراتژی میتوانید با روش تکنیکال داشته باشید

1- قرار گرفتن بازار در یک روند خنثی

بازار در این موقعیت با دو سطوح حمایت یا مقاومت قوی درگیر میشود. بعد از برخورد متعدد قیمت هر بار به یکی از این سطوح باعث افزایش یا کاهش قیمت میشود. در این موقعیت باید منتظر باشید که روش یا استراتژی شما چه آلارمی خواهد زد ، که آیا قیمت ممکن هست از بالا یا پایین بشکند؟ بعد از شکست قیمت از هرکدام محدوده ، شما میتوانید همراه با تایید استراتژی خود وارد معامله بشوید.

حتما قبل از اینکه بصورت آنلاین وارد بازار بشوید، روش خود را در حساب دمو امتحان نمایید.

نکات معامله گری در بورس و استراتژی چیست

نکات معامله گری در بورس

2- استراتژی به سبک ادامه روند

گروهی از تریدر ها علاقه دارند طبق روند بازار وارد معامله بشوند. برای پیدا کردن این روش استراتژی بهتر هست که گذشته بازار را چک کنید. بطور مثال روند صعودی باشد ، باید به دنبال شکست قیمت از ناحیه های مقاومتی بسیار قوی باشید.

برای پیدا کردن ناحیه مقاومتی ، گذشته بازار را همزمان با ، روش پرایس اکشن و یا اندیکاتوری که مد نظرتون هست چک کنید.

نکات معامله گری در بورس

نکات معامله گری در بورس

3- استراتژی با سبک برگشت روند

این سبک استراتژی نیاز به دقت زیادی دارد. همزمان باید چند چیز در این روش بکار بگیرید. 1- از لحاظ روانی باید آماده باشید. 2- زمان دقیق ورود به بازار را پیدا کنید. 3- خیلی دقیق باید ناحیه خروج را از لحاظ حد سود و هم حد زیان را، قبل از ورود به معامله ، حتما مشخص کنید.

در صورتیکه هنگام معامله عقب ماندید ، به هیچ وجه به خود اجازه ورود معامله ندهید.

قصد دارید با ما در این خصوص ارتباط برقرار کنید؟ فرم زیر را پر کنید تا با شما ارتباط بگیریم.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا