روش های کنترل ریسک در سرمایهگذاری

کتاب کنترل ریسک در بازار سرمایه
در کتاب کنترل ریسک در بازار سرمایه در بازار سرمایه، ابتدا انواع ریسک تعریف میشود. سپس مفاهیم حد ضرر و حد سود و نحوهی محاسبه آن آموزش داده میشود و سپس به محاسبه ریسک پرداخته میشود و در انتها به آموزش استفاده از نرم افزار کتاب پرداخته میشود.
لوح فشرده همراه کتاب شامل نرم افزار کنترل ریسک و آموزش نحوهی نصب و استفاده از این نرم افزار است. در این نرم افزار با توجه به مفاهیم گفته شده در کتاب میتوان ریسک هر سهم را محاسبه نمود.
مطالب کتاب کنترل ریسک در بازار سرمایه مقدماتی است و برای افرادی که هیچ اطلاعاتی در این موضوع ندارند مناسب است.
بخشی از مقدمه کتاب کنترل ریسک در بازار سرمایه
طی مدت فعالیتم در بازار سرمایه و مشاهده افرادی که از ریسک میترسند. این خلاء محتوایی را حس کرده و در این کتاب یک سیستم معاملاتی را با اصول کنترل ریسک تدوین کرده ام. کتاب کنترل ریسک در بازار سرمایه با حجم کم و مطالبی روان و به دور از حاشیهها، شما را در رسیدن به تمام وضوحی که از یک سرمایه گذاری میخواهید یاری میکند. و بعد از مدتی معاملهگری متوجه خواهید شد که درصد بازدهی و کنترل شما بر ریسک چه تاثیر مثبتی بر زندگی شخصیتان گذاشته است. مانند شخصی که میداند این خودرو به مقصد خواهد رسید و در صورت احتمال خرابی هم هیچ مشکلی برایش پیش نخواهد آمد و همه چیز تحت کنترل اوست و خودروی امداد سریعاً به او می رسد.
بدون شک اهمیت مباحث مدیریت مالی در معامله گری اگر از ۵۰ درصد بیشتر نباشد یقیناً کمتر ازآن نخواهد بود. اگر یک معامله گر تحلیل دقیقی داشته باشد، در زمان مناسب وارد معامله شود، اما مباحث مربوط به مدیریت مالی، نحوه تخصیص و تقسیم وجه، حجم و ریسک را رعایت نکند یقیناً در بلند مدت برآیند مثبتی نخواهد داشت. چرا که ممکن است سیگنال مناسب خرید و فروش را به توصیه دیگران دریافت کند. اما هیچ کس قادر نیست به ایشان بگوید که چقدر از یک سهم خریداری و چقدر ریسک کند.
جان مورفی میگوید: یک معامله گر باید بتواند سرمایه اش را اداره و بر روش های کنترل ریسک در سرمایهگذاری آن تسلط داشته باشد. هر معاملهگر خوبی میتواند در بلند مدت سود کسب کند. ولی مدیریت درست مالی شانس معامله گر را برای باقی ماندن و انجام معاملات بیشتر افزایش میدهد.
سرفصل مطالب کتاب کنترل ریسک در بازار سرمایه
آشنایی با ریسکهای بازار
آشنایی با نقاط ورود و خروج هر سهم
نسبت بازده به ریسک
روش تعیین حد سود و ضرر
تشکیل سبد
محاسبه ریسک
قوانین کنترل ریسک
اصل نقد شوندگی
بازی با پول قرضی
تریل کردن
اصل مراعات
تعیین نسبت R/R
اصل قبول ریسک
ورود کل سرمایه
ریسک کم
نکات مهم در خصوص تشکیل سبد سهام معاملاتی
نحوه کار با نرم افزار
مشخصات کتاب
نوبسنده و طراح الگوریتمی نرم افزار: علی رحمانی نوکاشتی
نوبت چاپ: دوم، زمستان ۱۳۹۹
شابک: ۹۷۸۶۲۲۶۰۱۷۱۹۰
قطع: رقعی
نوع جلد: شومیز
تعداد صفحات: ۵۳
قیمت: ۲۵۰۰۰۰ ریال
ناشر: چالش
مدیریت ریسک (Risk Management) در سرمایهگذاری و روشهای آن
در کسب درآمد از سرمایه، باید دیدی فراتر از جبران بیارزش شدن پول به میزان نرخ تورم و کسب سود و سود مرکب داشته باشیم؛ در سرمایهگذاری اصولی همچنین لازم است در تمام جوانب، ریسکهایی که ممکن است سرمایه را تهدید کند، مورد بررسی و کنترل قرار دهیم. در این فرایند میتوانیم از طریق استراتژیهای درست مدیریت سرمایه، هم ریسک تورم را در طولانیمدت و هم ریسکهای سیستماتیک بازار و غیرسیستماتیک را در کوتاهمدت، تحتنظر داشته باشیم و با مدیریت آنها، از میزان ضرر بکاهیم و به میزان سود بیفزاییم.
همانطور که میدانیم از قواعد کلی ریسک و پاداش این دو قاعده است:
ریسک بیشتر = بازده بیشتر
ریسک صفر = سود واقعی نزدیک به صفر
درهرصورت ریسک در سرمایهگذاری تقریباً غیرقابلاجتناب است، حتی در صورت نداشتن هیچ سرمایهگذاریای باز هم شامل ریسک خواهیم بود: ریسک بیارزش شدن پول در درازمدت؛ پس هیچکس از مدیریت ریسک، برای ایجاد سود و بهحداقلرساندن ریسک بینیاز نیست.
تعریف مدیریت ریسک
در دنیای مالی، برای شناسایی، تجزیهوتحلیل، پذیرش یا کاهش آثار بخش مورد تردید (ریسکی) تصمیمات سرمایهگذاری نیاز به مهارتی به نام مدیریت ریسک وجود دارد. اساساً، مدیریت ریسک زمانی اتفاق میافتد که یک سرمایهگذار یا مدیر صندوق، پتانسیل زیانهای یک سرمایهگذاری را تجزیهوتحلیل کرده، تلاش میکند باتوجهبه اهداف سرمایهگذاری و میزان تحمل ریسک (risk tolerance) برای فرد/صندوق، اقدام (یا عدم اقدام) مناسب را انجام دهد. بهتر است ابتدا بدانیم چه ریسکهایی سرمایه را تهدید میکند.
اگر با خود مفهوم ریسک به درستی آشنایی ندارید، پیشنهاد میکنیم قبل از مطالعهی ادامهی این مقاله، نگاهی به مفهوم ریسک در سرمایهگذاری داشته باشید.
دستهبندی ریسکها برای مدیریت ریسک
مدیریت ریسک شامل دو دستهی کلی ریسکهای سیستماتیک و ریسکهای غیرسیستماتیک میشود. هر سرمایهگذاریای تحتتأثیر هر دو نوع ریسک خواهد بود، اگرچه ترکیب ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک، از سهمی به سهمی دیگر و از بازاری به بازار دیگر متفاوت میشود.
آنچه قابل پیشگیری است ریسک غیرسیستماتیک است که برای کنترل آن میتوان از تحلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی و تنوعبخشی در پورتفو کمک گرفت. اما ریسک سیستماتیک، غیرقابلکنترل است ولی با پیگیری اخبار و اتفاقات روز و مطالعهی پیشینهی تاریخی بازارها و اقتصاد جهان، تا حدی قابلپیشبینی و بهرهبرداری از موقعیتهای پیشآمده است. حال تعریف مختصری از این دو نوع ریسک خواهیم داشت.
ریسک سیستماتیک و مدیریت آن
ریسک سیستماتیک با کل سیستم (بازار) مرتبط است. این ریسک هر سهم و بازاری را تحتتأثیر قرار میدهد و غیرقابلکنترل است. بهعنوانمثال، تحولات کلان اقتصادی و سیاسی در سطح یک کشور یا در سطح بینالمللی، یک ریسک سیستماتیک است که میتواند بر کل بخشهای مالی مانند اوراق قرضه، سهام و بازارهای ارز تأثیر بگذارد؛ بدین ترتیب همهی بازارها و اوراق بهادار در این بخشها تحتتأثیر نامطلوب یا مطلوب آن قرار خواهند گرفت، مانند آثار همهگیری کرونا که در سراسر جهان تبعات مثبت و منفی گستردهای داشت. همانطور که گفتیم این نوع ریسک، ازقبل قابلمطالعه، پیشبینی و کنترل توسط سرمایهگذار نیست، اما این ریسک را میتوان با شناسایی بهموقع به فرصتی برای کسب سود یا پیشگیری از ضرر تبدیل کرد.
ریسک غیرسیستماتیک و مدیریت آن
دستهی دوم ریسکها، ریسکهای غیرسیستماتیک هستند که به طور خاص با یک شرکت یا بخش مرتبطاند. همچنین بهعنوان “ریسک قابل توزیع” شناخته میشود، یعنی میتوان آن را از طریق تنوع بخشیدن به پورتفوی سرمایهگذاری، کاهش داد. توزیع ریسک به این معناست که میتوان سرمایه را بین داراییها و سهمهای گوناگون توزیع نمود، بهاصطلاح با نچیدن همهی تخممرغها در یک سبد، از ضرر بزرگ و ورشکستگی جلوگیری نمود؛ همچنین از سود برخی زمینهها میتوان ضرر زمینههای دیگر سرمایهگذاری را پوشش داد.
ریسک غیرسیستماتیک مربوط به کل سیستم نیست، فقط ذاتی یک سهام یا صنعت خاص است و برای هر شرکت، سهم یا بازاری، متفاوت است. مثلاً اگر سرمایهگذار سهام نفتی خریداری کند، تمام ریسکهای مرتبط با صنعت نفت و خود آن شرکت را بر عهده میگیرد. برای مدیریت ریسک سرمایه در برابر ریسک غیرسیستماتیک، سرمایهگذار ممکن است بخشی از سرمایهی خود را به خرید سهام از شرکتی دیگر یا صنعتی غیرمرتبط اختصاص دهد تا در صورت کاهش سود صنعت یا شرکت اول، ضرر خود را از صنعت یا سهم دیگر جبران نماید.
چرا مدیریت ریسک مهم است؟
مدیریت ریسک روند مثبت و منفی احتمالیِ محل سرمایهگذاری را ارزیابی میکند؛ بهجای تمرکز صرف بر بازده پیشبینیشده، ازدستدادن بالقوهی سرمایه را نیز در نظر میگیرد و سرمایهگذار را از نتایج نامطلوبی که ممکن است با هر سرمایهگذاریای رخ دهد و حتی میزان عددی این ریسک، آگاه میسازد.
عواقب سوءمدیریت ریسک
مدیریت ناکافی ریسک میتواند عواقب شدیدی برای شرکتها، افراد، اقتصاد کل یک کشور یا حتی جهان در پی داشته باشد. بهعنوانمثال، اعطای وامهای پرریسک و مشکوکالوصول به افراد یا مؤسساتی که اعتبار کافی نداشتند، موجب فروپاشی پروژهی وامهای مسکن در سال 2007 و بهتبع آن جرقهی اولیهی آغاز رکود بزرگ امریکا (Great Recession) گردید؛ این فاجعه بر اثر تصمیمات نادرست در مدیریت ریسک سرمایه در سطح کلان رخ داد؛ هنگامیکه مؤسسات سرمایهگذاری این وامهای مسکن را خریداری و طراحی مجدد نموده، دوباره به افراد با اعتبار ضعیف فروختند؛ درواقع تخمین نادرست ریسک وامدهی به افرادی که توان و اعتبار لازم برای بازپرداخت اقساط وام خود را نداشتند منجر به شکست کلی پروژه و خسارات فراوان به اقتصاد امریکا در سطح ملی گردید.
روشهای اندازهگیری ریسک در مدیریت ریسک
به بیان تخصصیتر مدیریت ریسک، تجزیهوتحلیل بازده یک سرمایهگذاری در مقایسه با ریسک آن است با این انتظار که درجه بیشتری از ریسک با بازده مورد انتظار بالاتر جبران شود. ریسک یا همان “احتمال ضرر” را میتوان با استفاده از روشهای آماری اندازهگیری نمود؛ روشهایی که ریسک و نوسان سرمایهگذاری را پیشبینی نموده، سود مورد انتظار را تخمین میزنند. از تکنیکهای رایج مدیریت ریسک انحراف استاندارد، نسبت شارپ و بتا است. در ادامه به توضیح این روشهای آماری خواهیم پرداخت.
ابزار تشخیص ریسک از روش “انحراف از معیار” در مدیریت ریسک
انحراف معیار، پراکندگی دادهها را از مقدار مورد انتظار (استاندارد) آن اندازهگیری میکند که گاه بهصورت مطلق یا در مقایسه با آماری در دسترس همچون شاخص بازار قابل محاسبه است. انحراف از استاندارد یک سرمایهگذاری، معمولاً با اندازهگیری نوسانات بازده آن سرمایهگذاری، در مقایسه با میانگین نرخ بازده سالانهی سرمایهگذاریهای مشابه، بعلاوهی نرخ تورم تا پایان زمان سرمایهگذاری استفاده میشود. این نشان میدهد که بازده فعلی چه مقدار از بازده عادی تاریخی مورد انتظار خود انحراف دارد.
بهعنوانمثال، سهامی که دارای انحراف معیار بالایی است، نوسانات بیشتری را تجربه میکند، بنابراین ریسکپذیرتر محسوب میشود. این روش به سرمایهگذاران کمک میکند ریسک را بهصورت عددی ارزیابی کنند، یعنی بدانند میزان انحراف از معیار بازده این سرمایهگذاری میتواند در چه بازهای نوسان داشته باشد و احتمال این نوسانات چند درصد است؛ حال اگر افراد/صندوقها از نظر مالی، روانی یا اهداف تعیینشده توان تحمل این میزان ریسک را دارند، اقدام به سرمایهگذاری میکنند یا از آن عبور میکنند.
روش آماری تشخیص انحراف از معیار یا همان انحراف از استاندارد میانگین بازده سرمایهگذاری، برای ارزیابی پراکندگی نتایج تاریخی بسیار مفید است.
ابزار تشخیص ریسک توسط روش “ارزش در معرض خطر” در مدیریت ریسک
از دیگر انواع روشهای اندازهگیری و تخمین ریسک میتوان به روش “ارزش در معرض خطر” (Value at Risk) اشاره نمود. آنچه اغلب سرمایهگذاران واقعاً میخواهند بدانند این نیست که یک دارایی چقدر از نتیجهی مورد انتظارشان انحراف دارد، بلکه این است که اوضاع تا چه حد میتواند بد شود. روش آماری “ارزش در معرض خطر” (VAR) تلاش میکند میزان زیان سرمایهگذاری را با سطح اطمینان معینی در یک دوره معین، بهصورت کمّی تخمین بزند. بهعنوانمثال، این عبارت نمونهای از تعیین “ارزش در معرض خطر” است: “با سطح اطمینان 95٪، بیشترین ضرری که در این سرمایهگذاری 1000 دلاری در یک افق زمانی دوساله خواهید داشت، 200 دلار است.”
روش بتا (Beta) و مدیریت ریسک منفعل در مدیریت ریسک
یکی دیگر از روشهای تخمین ریسک که به سمت فرضیات مالی رفتاری گرایش دارد، روش بتا است که روشی کاهشی است؛ بتا نوسانات یا ریسک سیستماتیک یک دارایی، سهام یا پرتفو را در مقایسه با نوسانات کل بازار اندازهگیری میکند. بتا در مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای (CAPM) استفاده میشود که رابطه بین ریسک سیستماتیک و بازده مورد انتظار برای داراییها یا سهام را توصیف میکند؛ بدین ترتیب که هر دورهای که طی آن بازده دارایی نسبت به دورهی قبل افت داشته باشد، یک درجه منفی (کاهش) دریافت میکند. کاهش سرمایه یک اصطلاح سرمایهگذاری است که به کاهش ارزش یک سرمایهگذاری یا یک سبد سرمایهگذاری از بالاترین ارزش آن تا پایینترین سطح تجربهشدهی آن اشاره دارد. این دادهها عامل مهمی در تعیین ریسک برای سرمایهگذاران است که در سالهای اخیر اهمیت بیشتری نیز در مدیریت دارایی پیدا کرده است.
در اندازهگیری افت ارزش (drawdown)، لازم است به سه مورد توجه کنیم:
میزان بزرگی هر دورهی منفی (چقدر بد است؟)
مدتزمان هر دورهی منفی (چه مدت طول میکشد؟)
فرکانس رخدادن دورهی منفی (هرچند وقت یکبار تکرار میشود؟)
مثالی از مدیریت ریسک
بهعنوانمثال، یک سرمایهگذار امریکایی میخواهد بداند صندوق سرمایهگذاری مشترکی که قصد سرمایهگذاری در آن را دارد، آیا میتواند به بازده شاخص کل S&P 500 (بورس سهام 500 شرکت برتر سامی عام امریکایی) برسد یا خیر و اینکه ریسک این سرمایهگذاری نسبتاً چقدر است. یکی از معیارهای این برآورد، روش اندازهگیری بتا (معروف به “ریسک بازار”) است که بر اساس ویژگی آماری کوواریانس محاسبه میشود: بتای بیشتر از 1 نشاندهنده ریسک بیشتر از بازار و بالعکس است.
بتا به ما کمک میکند مفاهیم ریسک غیرفعال و فعال (passive and active risk) را درک کنیم. نمودار زیر یک سری از بازدهها را در بازههای زمانی مختلف نشان میدهد (هر نقطهی داده با برچسب “+” مشخص شده) که بازده یک پرتفوی خاص R(p) را در مقابل بازده کل بازار R(m) مورد مقایسه قرار داده است. ازآنجاکه بازده بهصورت نقدی (در قالب داراییهای جاری) تعدیل میشوند، نقطهای که در آن محور x و y تلاقی میکنند، بازده معادل نقدی (cash-equivalent return) است.
رسم خطی از بهترین تناسب از طریق نقاط داده به ما امکان روش های کنترل ریسک در سرمایهگذاری میدهد ریسک غیرفعال (بتا) و ریسک فعال (آلفا) را بهصورت کمی درآوریم. گرادیان (شیب) خط، بتای آن است. بهعنوانمثال، گرادیان 1.0 نشان میدهد که بهازای هر واحد افزایش بازده بازار، بازده پرتفوی نیز یک واحد افزایش مییابد. مدیر مالیای که از استراتژی مدیریت منفعل استفاده میکند، میتواند با درنظرگرفتن ریسک بازار بیشتر (یعنی بتای بیشتر از 1) بازده پرتفوی را افزایش دهد یا متقابلاً با کاهش بتای سبد به زیر یک، ریسک (و بازده) سبد را کاهش دهد.
اندازهگیری ریسک بازده یک پورتفو در مقایسه با بازده کل بازار بر اساس روش تشخیص ریسک بتا
همانطور که دیدید انواع روشهای آماری تخمین ریسک نهتنها میزان ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک را بهصورت کمّی اندازه میگیرند (حتی تأثیر بالقوهی نرخ ارز را در بازده مورد انتظار محاسبه میکنند)، بلکه سطح اطمینان (confidence interval) از بازده محتمل سرمایهگذاری را نیز ارزیابی میکند، یعنی میتوان از طریق آنها تشخیص داد حداقل و حداکثر احتمال تحقق بازده موردنظر (likelihood of an outcome) و درصد وقوع ریسک پیشبینیشده چقدر است.
سخن پایانی آکادمی دانایان
همانگونه که دانستیم ریسک، بخشی جداییناپذیر از سرمایهگذاری و بازده است. هر سرمایهگذاری درجاتی از ریسک را در بر میگیرد، مثلاً میزان ریسک در مورد اوراق قرضهی دولت آمریکا نزدیک به صفر است یا ریسک برای سهام کسبوکارهای جسورانه، بازارهای نوظهور یا املاک و مستغلات در بازارهای با تورم شدید، بسیار بالا در نظر گرفته میشود. ریسک هم بهصورت مطلق و هم بهصورت نسبی قابلسنجش است. درک کامل ریسک در اشکال مختلف آن میتواند به سرمایهگذاران کمک کند فرصتها، مبادلات و هزینههای مرتبط با رویکردهای مختلف سرمایهگذاری را بهتر درک کنند. مدیریت ریسک در هر نقطهای از حوزه مالی اتفاق میافتد؛ کارگزاران بورس از ابزارهای مالی مانند اختیارات و قراردادهای آتی استفاده میکنند و مدیران صندوقها، از استراتژیهایی مانند تنوعبخشی به پرتفوی، تخصیص دارایی یا استراتژی متناسبسازی اندازهی حساب سرمایهگذار و تحمل ریسک آن، برای کاهش یا مدیریت مؤثر ریسک استفاده میکنند.
روش های کنترل ریسک در سرمایهگذاری
Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:
Pirizadeh M. The investigation of the Seismic Risk Management Methods of Building Financial Sector in the Seismic Prone Areas by using the Reliability-Based Approach in the Performance Based Seismic Engineering. Disaster Prev. Manag. Know.. 2018; 7 (4) :340-351
URL: http://dpmk.ir/article-1-152-fa.html
پیری زاده محبوبه. بررسی روش های مدیریت ریسک لرزه ای سرمایه گذاری بخش ساختمان در شهرهای لرزه خیز با استفاده از رویکرد قابلیت اطمینان در مهندسی زلزله عملکردی. دانش پیشگیری و مدیریت بحران. 1396; 7 (4) :351-340
انواع ریسک در امور مالی و روش های کنترل
انواع ریسک در امور مالی ، خطر احتمال تفاوت نتایج واقعی با نتایج مورد انتظار است. در مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه، ریسک به عنوان نوسان بازده تعریف می شود. مفهوم ریسک و بازده این است که دارایی های پرریسک باید بازده مورد انتظار بیشتری داشته باشند تا نوسانات بالاتر و افزایش ریسک را برای سرمایه گذاران توجیه پذیر نمایند.
ریسک در امور مالی
به طور کلی دو دسته ریسک اصلی وجود دارد: سیستماتیک و غیرسیستماتیک. ریسک سیستماتیک عدم اطمینان بازار در یک سرمایه گذاری است، به این معنی که احتمال آن وجود دارد که عوامل خارجی بر همه یا بسیاری از سازمان های یک صنعت یا گروه تاثیر می گذارد. ریسک غیرسیستماتیک نشان دهنده عدم قطعیت خاص دارایی است که می تواند بر عملکرد یک سرمایه گذاری تاثیر بگذارد.
در زیر لیستی از مهم ترین انواع ریسک مالی وجود دارد که یک تحلیل گر مالی باید هنگام ارزیابی فرصت های سرمایه گذاری در نظر بگیرد:
- ریسک سیستماتیک – تاثیر کلی بازار
- ریسک غیرسیستماتیک – عدم اطمینان خاص دارایی
- ریسک سیاسی / نظارتی – تاثیر تصمیمات سیاسی و تغییرات در مقررات
- ریسک مالی – ساختار سرمایه سازمان (درجه اهرم مالی یا بار بدهی)
- ریسک نرخ بهره – تاثیر تغییر نرخ بهره
- ریسک کشوری – عدم قطعیت ها در خصوص یک کشور
- ریسک اجتماعی – تاثیر تغییرات در هنجارها و رفتارهای اجتماعی
- ریسک زیست محیطی – عدم اطمینان در مورد تعهدات زیست محیطی یا تاثیر تغییرات در محیط
- ریسک عملیاتی – عدم اطمینان در مورد عملکرد یک شرکت یا سازمان همکار از جمله زنجیره تامین آن، تحویل محصولات یا خدمات
- ریسک مدیریت – تاثیری که تصمیمات یک تیم مدیریت بر سازمان می گذارد
- ریسک حقوقی – عدم قطعیت مربوط به پرونده های قضایی
- رقابت – میزان رقابت در یک صنعت و تاثیر رقبا بر سازمان
زمان در مقابل انواع ریسک
هر چه جریان نقدینگی یا بازدهی مورد انتظار در آینده دورترباشد، این خطرناک تر و نامطمئن تر خواهد بود. بین زمان و عدم اطمینان همبستگی مثبت و شدیدی وجود دارد که نمی توان آن را نادیده گرفت.
در ادامه دو روش مختلف برای فائق آمدن به این عدم اطمینان و مدیریت آن را بررسی خواهیم کرد که هر دو تابعی از زمان هستند.
تنظیم ریسک در امور مالی
از آنجا که سرمایه گذاری های مختلف دارای درجات مختلف عدم اطمینان یا نوسان هستند ، تحلیلگران مالی “میزان” عدم اطمینان درگیر را “تنظیم می کنند”. به طور کلی، دو روش معمول برای تعدیل وجود دارد: روش نرخ تنزیل و روش جریان مستقیم وجه نقد.
روش نرخ تنزیل در تنظیم ریسک امور مالی
روش نرخ تخفیف برای تعدیل ریسک برای سرمایه گذاری متداول ترین روش است، زیرا استفاده از آن کاملاً ساده است. مفهوم این است که جریان های نقدی پیش بینی شده در آینده از یک سرمایه گذاری باید با توجه به ارزش زمانی پول و حق بیمه اضافی سرمایه گذاری تنزیل داده شوند.
روش جریان نقدی مستقیم در تنظیم ریسک امور مالی
انجام روش جریان مستقیم وجوه نقد دشوارتر است، اما تجزیه و تحلیل دقیق تری را ارائه می دهد. در این روش، یک تحلیلگر مستقیماً جریان های نقدی آینده را با استفاده از یک ضریب اطمینان بر آن ها تنظیم می کند. ضریب اطمینان برآورد میزان واقعی دریافت جریان های نقدی است. از آنجا، تحلیلگر برای بدست آوردن ارزش فعلی خالص (NPV) سرمایه گذاری، به سادگی مجبور است جریانات نقدی را در زمان ارزش پول تنزیل کند. وارن بافت به دلیل استفاده از این روش برای ارزیابی شرکت ها مشهور است.
الگوهای کنترل ریسک
رویکردهای مختلفی وجود دارد که سرمایه گذاران و مدیران سازمانی می توانند برای مدیریت عدم اطمینان استفاده کنند. در زیر خلاصه ای از رایج ترین استراتژی های مدیریت ریسک آورده شده است:
متنوع سازی روشی برای کاهش روش های کنترل ریسک در سرمایهگذاری ریسک غیر سیستماتیک (خاص) با سرمایه گذاری در تعدادی از دارایی های مختلف است. مفهوم این است که اگر یک سرمایه گذاری از یک حادثه خاص عبور کند و باعث کاهش سودآوری شود، سرمایه گذاری های دیگر آن را متعادل می کنند.
طیف گسترده ای از محصولات بیمه ای وجود دارد که می تواند برای محافظت از سرمایه گذاری ها در برابر حوادث فاجعه بار مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال می توان به بیمه اشخاص، بیمه مسئولیت عمومی، بیمه املاک و غیره اشاره کرد.
روش عملیاتی
روش های عملیاتی بی شماری وجود دارد که مدیران می توانند از آن ها برای کاهش خطرپذیری تجارت خود استفاده کنند. به عنوان مثال می توان به بررسی، تجزیه و تحلیل و بهبود شیوه های ایمنی آنها اشاره کرد. استفاده از مشاوران مدیریت برای بررسی کارایی عملیاتی؛ استفاده از روش های قوی برنامه ریزی مالی و متنوع کردن فعالیتهای تجاری از جمله آنها می باشد.
کلام آخر
شما چه روش های دیگری را موثر در کاهش ریسک در امور مالی می شناسید که در بالا به آن ها اشاره نکرده باشیم. چه تجربیاتی در این زمینه دارید؟ تجربیات و نظرات خود را با ما و دیگر کاربران وبلاگ مشاوره مدیریت غزال در میان بگذارید.
چگونه میتوان ریسک سرمایهگذاری را کنترل کرد؟
مدیریت ریسک سرمایهگذاری از مهمترین عوامل موثر بر میزان موفقیت سرمایهگذاران است.
مدیریت ریسک سرمایهگذاری از مهمترین عوامل موثر بر میزان موفقیت سرمایهگذاران است. دریافت مشاوره خرید سهام یا سرمایهگذاری در داراییهای بدون ریسک از جمله صندوق درآمد ثابت، از سادهترین راههای کنترل ریسک به شمار میآیند. در این مطلب میخواهیم شما را با عوامل موثر بر میزان موفقیت سرمایهگذاران در کنترل ریسک و بهترین روشهای سرمایهگذاری آشنا کنیم.
دریافت مشاوره، اولین قدم فعالیت در بورس
برای شروع فعالیت در بورس لازم است پیش از هر کار دیگری با مشاوران متخصص این بازار مشورت کنید. صحبت کردن با کارشناسان خبره در حوزهای که قصد ورود به آن را دارید، میتواند از طریق افزایش شناخت شما نسبت به بازار و البته ارائه دیدگاههای تازه در خصوص سرمایهگذاری در بورس و روشهای آن بسیار مفید باشد. در واقع پس از دریافت مشاوره خرید سهام، میتوانید دید بهتری از سرمایهگذاری در این بازار بهدست آورده و مسیر پیش روی خود را روشنتر ببینید.
در نظر داشته باشید که میتوان با مراجعه به سامانه مشاوره آنلاین کارگزاری فارابی و همچنین با استفاده از شماره تماس 1561 نسبت به دریافت مشاوره رایگان سرمایهگذاری اقدام کنید.
تعیین مدت سرمایهگذاری
افق زمانی سرمایهگذاری از جمله دیگر عوامل مهم در تعیین میزان ریسکپذیری افراد است. سرمایهگذاریهای پرریسک مناسب بازههای زمانی میانمدت و بلندمدت و سرمایهگذاریهای کمریسک برای بازههای زمانی کوتاهمدت مناسبتر هستند. بهعنوان مثال فردی را در نظر بگیرید که مبلغی مشخص برای سرمایه گذاری در نظر گرفته است، اما طی یک سال آینده بهطور قطع به آن مبلغ نیاز خواهد داشت. در چنین شرایطی مسلماً سرمایهگذاریهای کمریسک بهترین گزینه برای او بهشمار میروند. در مقابل اگر کسی اطمینان داشته باشد، مثلاً برای پنج سال به مبلغ سرمایهگذاری خود نیاز نخواهد داشت، میتواند گزینههای پرریسکتر سرمایهگذاری را برگزیند.
بنابراین برای دستیابی به بهترین نتیجه ممکن، لازم است ابتدا در ارتباط با بازه زمانی که در آن قصد سرمایهگذاری دارید، تصمیمگیری کنید. اگر برای این مورد کماکان مشکل دارید، میتوانید از گزینه مشاوره سرمایهگذاری کارگزاری فارابی استفاده کنید. مشاوران این شرکت به شما کمک میکنند، میزان ریسکپذیریتان را بسنجید و انتخاب بهتری داشته باشید.
صندوق درآمد ثابت، گزینه مناسب سرمایهگذاری برای افراد محتاط
برای سرمایهگذاری افراد محتاط گزینههایی از قبیل خرید واحدهای صندوق درآمد ثابت یا سپردهگذاری در بانک وجود دارد. هر دوی این روشها بدون ریسک هستند، اما بازدهی آنها متفاوت است. زمانی که در یک صندوق درآمد ثابت مانند صندوق درآمد ثابت فارابی (صندوق دوم اکسیر) سرمایهگذاری میکنید، مدیران صندوق مبلغ سرمایهگذاری شما را صرف سرمایهگذاری در اوراق درآمد ثابت، سپردههای بانکی و بعضا خرید سهام میکنند و به این شکل، بازدهی صندوق درآمد ثابت بیش از سود حاصل از سپردهگذاری در بانک است و حتی برای افرادی که توان تحمل هیچ میزانی از ریسک را ندارند، بهترین گزینه سرمایهگذاری به شمار میرود. بنابراین اگر برای چند ماه میخواهید سرمایهگذاری کنید و نگران نوسان ارزش کلی داراییتان هستید، صندوقهای سرمایهگذاری درآمد ثابت بهترین گزینه برای شما هستند؛ چراکه هم میتوانید در کوتاهمدت سود بگیرید و هم اصل داراییتان دستخوش تغییر نخواهد شد.
سرمایهگذاری در صندوقهای سهامی
انواع صندوقهای سهامی مناسب سرمایهگذاران ریسکپذیر و ماجراجو هستند؛ این گروه از سرمایهگذاران حاضر هستند برای رسیدن به سود احتمالی، حتی نوسان اصل داراییشان را هم بپذیرند.
برای این گروه از افراد، سرمایهگذاری مستقیم در بورس و البته خرید واحدهای صندوقهای سهامی نظیر صندوق سهامی فارابی (صندوق اول اکسیر فارابی) گزینههای مناسبی هستند. نکته قابلتوجه در این خصوص در نظر گرفتن میزان دانش سرمایهگذاری افراد است.
فراموش نکنید سرمایهگذاری پرریسک به معنای بیگدار به آب زدن نیست! درست است که خرید مستقیم سهام گزینه جذاب و هیجانانگیزی برای سرمایهگذاران پرریسک است؛ اما توصیه میکنیم اگر دانش کافی در این حوزه ندارید، گزینه سرمایهگذاری پرریسک خود را به همان صندوقهای سهامی نظیر صندوق سهامی کارگزاری فارابی معطوف کنید.
دریافت کد بورسی آنلاین، پیششرط هرگونه فعالیت بورسی
در نظر داشته باشید پیش از هرگونه فعالیت در بورس اعم از سرمایهگذاری مستقیم و غیرمستقیم لازم است نسبت به دریافت کد بورسی آنلاین و ثبتنام سجام اقدام کنید. برای انجام این کار، پس از انتخاب یک کارگزاری مناسب، میتوانید مراحل ثبتنام خود را تکمیل کنید.
جمعبندی
نهایتا در ارتباط با میزان تحمل ریسک باید در نظر داشته باشید این مسئله لزوما یک ویژگی ذاتی برای سرمایهگذاران به حساب نمیآید و هر سرمایهگذار میتواند در دورههای مختلف، بسته به شرایط خاص خود در آن دوران، قادر به تحمل میزان مشخص و متفاوتی از ریسک باشد. بنابراین بسیار اهمیت دارد که هر سرمایهگذار، هر از چند گاهی نسبت به بررسی سبد داراییها و تطبیق آنها با میزان ریسکپذیری و اهداف خود اقدام کند.